«تفکر داعشی» نشان داد که اساساً دارای فهم و شعور جغرافیایی نیست. چرا که اگر اندکی شعور جغرافیایی داشت میفهمید که ملت ایران، با این همه علل وجودی، چسبندگی غیرقابل گسستی دارد و هیچگاه تفرقه در میان ایرانیان رسوخ نمیکند.
سعید صادقلو* در یادداشت پیش رو که پیرامون تفکر داعشی نگاشته، معتقد است: «تفکر داعشی» نشان داد که اساساً دارای فهم و شعور جغرافیایی نیست. چرا که اگر اندکی شعور جغرافیایی داشت میفهمید که ملت ایران، با این همه علل وجودی، چسبندگی غیرقابل گسستی دارد و هیچگاه تفرقه در میان ایرانیان رسوخ نمیکند.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
کشور ایران با مساحتی برابر با 1 میلیون و 648 هزار و 195 کیلومتر مربع، به عنوان هفدهمین کشور وسیع جهان و پنجمین کشور وسیع قارۀ آسیا، در منطقۀ آسیای غربی و جنوب غربی واقع شده است. منطقهای که شناخت از آن در ذهن انسانهای کرۀزمین با کشتار و خونریزی پیوندی ناگسستنی پیدا کرده است. گویی اینکه در این منطقه اگر در نقطهای از آن در طول روز اتفاق ناخوشایند و تروریستی به وقوع نپیوندد آن روز، شب نمیشود! در این میان، کشور ایران همواره لنگرگاه ثبات و آرامش بوده است و تروریستهای تکفیری از هر تفکر و جریانی در خواب هم نمیبینند که بتوانند ایران را در ذهن مردم جهان به عنوان کشور ناامنی که اقدامات تروریستی به وفور در آن اتفاق میافتد جلوه دهند، کاری که به خوبی توانستهاند در اروپای غربی که برعکس ایران هزاران کیلومتر با منشأ جغرافیایی آنها فاصله دارد انجام دهند. روز 17 خرداد 1396 در تاریخ، به عنوان یکی از معدود روزهای ترقهبازی این جریانات تکفیری در ایران ثبت خواهد شد.
سالهای سال است که این اندیشههای شیطانی به فکر ایجاد آشوب در مختصات جغرافیایی ایران هستند اما موفق نمیشوند. اما در این میان دو عامل پررنگ در کنار سایر عوامل وجود دارند که همیشه مانع از نفوذ اندیشههای شیطانی و به ثمر رسیدن اهداف پلید آنها در ایران میشود:
1- علل وجودی متعدد کشور ایران: هر کشور مستقل در نقشه سیاسی جهان مرکب از سه عامل است: ملت، سرزمین و حکومت. در این میان باید علتهایی وجود داشته باشد که موجب پیوستگی و چسبندگی اعضای ملت به یکدیگر و سرزمینشان شود، به طوری که ملت خود را در واژهای به نام «کشور» سهیم بدانند، در واقع هر کدام از آحاد ملت خود را «سهامداری» از کشور بدانند. این عامل به عنوان علتی جغرافیایی باعث پیوند همۀ آحاد ملت ایران با هر عقیده، قوم و زبانی است. زمانی که ما از علل وجودی کشوری صحبت میکنیم، به این معنا است که چه علتهایی وجود دارد که یک کشور بتواند برای خود هویت متمایزی از دیگر کشورها قائل شود و مردمان آن کشور بتوانند خود را در ظرف کشور، به معنای واقعی کلمه «ما» قلمداد کنند. اکثر قریب به اتفاق کشورهای آسیای غربی فاقد علتهای وجود محکم و استوار هستند و همیشه ملتهای لرزانی در مقابل تفرقههای جداییافکنانه دارند، تازه اگر با ارفاق آنها را بتوانیم ملت بنامیم. اما ایران برعکس کشورهای همجوار خود، دارای علتهای وجودی بسیار زیاد است که اصلا قابل مقایسه با کشورهای پیرامونیاش نیست.
جغرافیدانان سیاسی، مطالعه یک کشور را با بررسی علت پیدایش آن که اندیشۀ بنیادین تاسیس کشور به شمار میرود آغاز میکنند و این مطلب را که تا چه اندازه گسترش فضایی ملت بر گسترش فضایی – جغرافیایی کشور منطبق است و چه عواملی بر یکپارچگی ملی و ایجاد هویتی مستقل تاثیر میگذارد مورد بررسی قرار میدهند. نیروها و عواملی را که بر تشکیل و بقای کشور تاثیر میگذارند میتوان در دو الگو مطالعه کرد: الگوی اول بر مبنای عوامل برونزا و درونزا و الگوی دوم بر مبنای عوامل روبنایی و زیربنایی. در الگوی اول، عواملی نظیر استعمار، تهدیدات بیرونی و رقابتهای قدرتهای منطقهای و بینالمللی دارای ماهیتی برونزا میباشند و عواملی نظیر تاریخ مشترک، وحدت سرزمینی، فرهنگ مشترک، دین و مذهب، زبان، قومیت، نژاد، ناسیونالیسم و ... درونزا هستند. در الگوی دوم عواملی نظیر موقعیت و وحدت سرزمینی، فرهنگ مشترک، تاریخ، زبان، دین و مذهب، قومیت و نژاد نقش بنیادین دارند و عواملی نظیر ناسیونالیسم، ساختار سیاسی فضا، تهدیدات بیرونی، استعمار، ایدئولوژی سیاسی، نمادهای ملی، قدرت دولت مرکزی، ساختار ارتباطی، رقابت قدرتها و... نقش روبنایی دارند (حافظنیا، 14:1381).
در این میان، کشور ایران دارای عوامل و علل گوناگونی است که باعث میشود ملت ایران خود را زنان و مردانی بدانند که در کنار هم و در همزیستی مسالمتآمیز کنار یکدیگر به زیست خود میپردازند، این عوامل عبارتند از: 1) زبان. 2) دین و مذهب. 3) نژاد و قومیت. 4) سابقۀ کهن ایران زمین. 5) ساختار فرهنگی خاص (شامل آثار ادبی، هنر، آثار باستانی، مفاخر ملی، آداب و رسوم مشترک و متعدد). 6) موقعیت و فضا. 7) وحدت سرزمینی و شکل فضا.
زبان فارسی ابزار ارتباط متقابل اکثریت سکنۀ فلات ایران شناخته میشود؛ چنانکه حتی مردمان کشورهای افغانستان و تاجیکستان که در امتداد فلات جغرافیایی ایران قرار دارند به فارسی تکلم میکنند. اکثر قریب به اتفاق مردم ایران پیرو دین اسلام هستند و حدود 99 درصد جمعیت کشور را مسلمانان تشکیل میدهند که از این 99 درصد، مذهب حدود 95 درصد آنان شیعه اثنی عشری است. ایرانیان اصالتاً از نژاد آریایی و از اعقاب آریاییهای هند و اروپاییاند که در حدود 3500 سال پیش وارد خاک ایران شدند، برخی متفکران ملیگرای ایرانی مانند دکتر افشار به خلوص نژادی ایرانیان کنونی اعتقاد دارند و بر این نکته تأکید میورزند که آمیزش نژاد آریایی با ترکها، مغولها، اعراب و دیگران ناچیز بوده است. به طور کلی عامل آگاهی نژادی و قومی به صورت عامل منسجمکنندۀ ملیگرایی ایرانی در آمده است، زیرا درجۀ بالای خلوص نژاد ایرانی و تاثیر کم اختلاط با اقوام غیرایرانی به شکل گستردهای در ایران مورد قبول است. از طرف دیگر تهدیدات خارجی نسبت به یک کشور، باعث انسجام ملی در آن کشور میشود. در سابقۀ روابط ملت ایران با اقوام، ملتها و سرزمینهای مجاور، خاطرات زیادی از جنگ و گریز، دفاع و تجاوز وجود دارد.
2- درهمتنیدگی و ضخامت مثالزدنی سازۀ دفاعی کشور ایران: سازۀ دفاعی کشور ایران دارای لایههای درهمتنیده و ضخیمی شامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی است. این دو نهاد با ساختار سازمانی و ارکان تنومند خود همواره باعث شدهاند که وجب به وجب خاک ایران با ناامنی غریبه باشد. شاید بیراه نباشد که بگوییم گویی واژۀ ناامنی با ایرانیان سالیان سال است که غریبه است. امام عظیمالشان ما چه نیکو ما را توصیه به ارتش 20 میلیونی کرد. بدون شک از شجاعت بسیجیان ما در تاریخ آیندۀ جهان، کتابها نوشته خواهد شد و در دانشگاههای جهان از ایران ما خواهند گفت.
با توجه به موارد گفته شده در بالا، باید گفت که «تفکر داعشی» نشان داد که اساساً دارای فهم و شعور جغرافیایی نیست. چرا که اگر اندکی شعور جغرافیایی داشت میفهمید که ملت ایران، با این همه علل وجودی، چسبندگی غیرقابل گسستی دارد و هیچگاه تفرقه در میان ایرانیان رسوخ نمیکند. و دوم اینکه «تفکر داعشی» بسیار حقیرتر از آن است که بتواند از دژ مستحکم و مقتدر دفاعی-امنیتی ایران اسلامی نفوذکند. لذا در پایان باید گفت که رهبر معظم انقلاب اسلامی چقدر زیبا و چقدر بجا از لفظ «ترقهبازی» استفاده کردند.
* دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی و عضو پیوسته انجمن ژئوپلیتیک ایران