چند روز پیش، بحث بر سر رسانههای روسیه به جدالی لفظی بین مقامات روسیه و فرانسه تبدیل شده بود. وزیر امور خارجه روسیه نسبت به اظهارات اخیر رئیسجمهور فرانسه علیه رسانههای روسی واکنش نشان داد.
به گزارش بولتن نیوز، اگرچه اکثر شهروندان روسیه
همچنان خبرهای روز را از تلویزیون دریافت میکنند، اما آمارها از افت
اعتماد مردم این کشور به اخبار تلویزیون حکایت دارد. به گزارش ایسنا از
ریانووستی، مرکز افکارسنجی عمومی روسیه (لودا)، اعلام کرد شبکههای
تلویزیونی همچنان مانند گذشته منبع اصلی دریافت اخبار و اطلاعات میان
شهروندان روسیه بهشمار میرود.
بااینحال براساس این گزارش، در چند سال اخیر اعتماد شهروندان روسیه به
تلویزیون این کشور افت کرده و از ۶۲ درصد در سال ۲۰۱۵ میلادی به ۵۲ درصد
در سال ۲۰۱۷ میلادی رسیده است. همچنین در دو سال گذشته تعداد کسانی که
اخبار را از تلویزیون میبینند تا ۱۰ درصد کاهش یافته است.
در مقابل،
محبوبیت اینترنت در میان مردم رشد داشته و هماکنون ۳۲ درصد مردم روسیه از
اینترنت برای دسترسی به جدیدترین اخبار و تحولات کشور استفاده میکنند. در
این نظرسنجی رادیو و روزنامه کمترین استفاده خبری را در میان مردم روسیه
دارد؛ بهطوریکه فقط سه درصد از سؤالشوندگان از رادیو و چهار درصد از
روزنامه برای دسترسی به اخبار استفاده میکنند. از سوی دیگر ۶۵ درصد از
پرسششوندگان این نظرسنجی بین ۱۸ تا ۲۴ سال و ۵۰ درصد بین ۲۵ تا ۳۴ سال،
اینترنت را منبع اصلی اخبار نامیدند و معتقدند به اخبار واقعبینانه
درباره بلایای طبیعی، فعالیتهای رئیسجمهور و وضعیت کشور در عرصه
بینالمللی که در اینترنت منتشر میشود، اعتماد دارند.
چند روز پیش، بحث بر سر رسانههای روسیه به جدالی لفظی بین مقامات روسیه و
فرانسه تبدیل شده بود. وزیر امور خارجه روسیه نسبت به اظهارات اخیر
رئیسجمهور فرانسه علیه رسانههای روسی واکنش نشان داد. به گزارش خبرگزاری
اسپوتنیک، هفته گذشته سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، اظهارات اخیر
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، علیه رسانههای روسی شامل راشاتودی و
اسپوتنیک را محکوم کرده است.
مکرون اخیرا این رسانهها را بهعنوان
«پروپاگاندا»ی روسیه معرفی کرده بود. لاوروف در کنفرانسی خبری به همراه
همتای نیجریهای خود در شهر مسکو گفت این اظهارات مکرون علیه شبکه راشاتودی
و خبرگزاری اسپوتنیک، بازتاب «اینرسی ضدروسی» است که جهان غرب را گرفتار
کرده است. وی خطاب به مکرون گفت: ارزیابیهایی که شما نقل کردید بازتاب
اینرسی کاملا شناختهشده کمپینی است که علیه روسیه به راه انداختهاید؛
کمپینی که دولت باراک اوباما به جریان انداخت و چندین کشور غربی دیگر را
ازجمله در اروپا دربر گرفت و اکنون شرکای غربی ما دیگر نمیتوانند از این
اینرسی فرار کنند. حقیقتی به جز چیزی که من گفتم، وجود ندارد.
روسیه که مدام سعی میکند نظارت بر رسانههای خود را مدنظر داشته باشد،
تلاش کرده با نهادسازیهایی، خبرنگاران کشور را نیز در مسیرهای دلخواه خود
بکشاند. ازجمله این نهادسازیها، ایجاد یک شبکه ویژه برای خبرنگاران خود
بوده است.
در هفتههای گذشته اعلام شد شبکهای اجتماعی برای خبرنگاران،
دبیران مطبوعاتی و روزنامهنگاران در روسیه راهاندازی شد. به گزارش
روسبالت، این شبکه اجتماعی روسی به آدرس Deadline.media به صورت رایگان
راهاندازی شده که خبرنگاران میتوانند بهراحتی با دریافت دعوتنامه عضو
آن شوند. هدف از راهاندازی این شبکه اجتماعی، دسترسی سریع خبرنگاران به
اطلاعات موثق، امکان تبادل نظرات و حوادث خبری میان اصحاب مطبوعات و رسانه و
ایجاد فضایی مناسب برای فعالیت خبری سالم در روسیه اعلام شده است.
سال گذشته، حسین مفیدیاحمدی، پژوهشگر مسائل اروپا، در مقالهای نوشت که
روسیه در سالهای اخیر تأکید بیشتری بر استفاده از ابزارهای قدرت نرم خود
ازجمله رسانهها، سازمانهای مردمنهاد و کلیسای ارتدکس برای پیشبرد اهداف
حوزه دیپلماسی عمومی و رسانهای کرده است.
ابعاد مختلف این راهبرد جدید
روسیه، در مقاله سال ٢٠١٢ پوتین با عنوان «روسیه در جهان در حال تغییر»
کاملا هویداست؛ مقالهای که قدرت نرم در آن بهعنوان «مجموعهای از
ابزارها و روشها برای کسب اهداف سیاست خارجی بدون استفاده از اسلحه» تعریف
میشود. به نظر میرسد کنشهای رسانهای روسیه در اروپا بیش و پیش از هر
چیز از نگرانی این کشور از گسترش هنجاری و جغرافیایی اتحادیه اروپا و ناتو
به سمت شرق قاره ناشی میشود.
روسیه همواره نگران گسترش اتحادیه اروپا و
همچنین ایدههای این اتحادیه در قالب «سیاست همسایگی» یا «برنامه مشارکت
شرقی اتحادیه اروپا» (EAP) بوده است. بهعنوان مثال هدف اصلی «سیاست
همسایگی» اتحادیه اروپا، ایجاد «حلقهای از دوستان» در اطراف اتحادیه و
تشویق این کشورها برای مدرنکردن سیاست، اقتصاد و برنامههای اجتماعی در
راستای انطباق با استانداردهای اروپایی بوده است.
نقطه مرکزی این سیاست نیز
ارائه مشوقهای اقتصادی و تجاری و همچنین استفاده از ابزارهای قدرت نرم
برای تقویت جامعه مدنی، پشتیبانی از رسانههای مستقل و کمک به روند تحول
دموکراتیک در این کشورها بوده است. بدیهی است این سیاست در تضاد مستقیم با
منافع راهبردی روسیه در حفظ کشورهای باقیمانده از فروپاشی شوروی و بلوک
شرق در مدار خود و همچنین جلوگیری از گسترش فزاینده حضور بلوک غرب در قالب
ناتو و اتحادیه اروپا در مرزهای این کشور بوده است.
در این چارچوب، راهبرد اصلی رسانهای روسیه در مورد کشورهای عضو برنامه
مشارکت شرقی اتحادیه اروپا (کشورهای ارمنستان، جمهوريآذربایجان، بلاروس،
گرجستان، مولداوی و اوکراین)، متقاعدکردن افکار عمومی این کشورها درباره
این پیام بوده است که ادغام بیشتر در اروپا، ارزشهای سنتی زندگی آنها را
به همراه اقتصاد و استقلال آنها به خطر میاندازد. از دیگر سو روسیه در
تلاش است با وخیم نشاندادن ساختار حکمرانی و اقتصاد کشورهایی مانند
اوکراین، این نگرانی را میان افکار عمومی کشورهای عضو اتحادیه اروپا ایجاد
کند که پیوستن این کشورها به این اتحادیه، منافع اقتصادی و امنیتی آنها را
با مخاطره مواجه میکند.