امام می گفتند زنان انسان ساز هستند، همان طور که قرآن انسان ساز است. با سخن امام زنان ما هویت گمشده خود را پیدا کردند. فهمیدند که زن چه جایگاه والایی دارد. امام به عنوان یک فقیه و یک مجتهد و رهبر سیاسی برداشت خود از اسلام را در باره زنان بیان می کردند و همین امر بود که جاذبه داشت.
گروه اجتماعی: بعضی از مسایل به دلیل ارزش والای آن ها باید دائما یادآوری شوند تا جامعه همواره متوجه اهمیت آن باشد. یکی از آن مسائل اساسی نقش زن در عرصه های مختلف است. در همه دوره های تاریخ کنار تمام مردان بزرگ، زنان بزرگی وجود داشته اند و در هدایت و تربیت
همیشه نقش زنان بسیار پررنگ بوده است. در زمان پیامبر حضرت خدیجه، در زمان امام
علی(ع) حضرت زهرا(س) و در زمام امام حسین(ع) حضرت زینب(س) نقش پررنگی
داشته اند. از جایی که تشخیص و اقرار به ارزش ها از صفات برجسته امام خمینی (ره) است، در این مورد هم مثل اهم مسائل اجتماع توجه ویژه ای داشته و بسیار ایراد سخن فرمودند. امام با برداشت عینی از اسلام، احکام و اخلاق و اساس زندگی را از اسلامی را در اختیار مردم قرار می دادند. اندیشه های اجتماعی و سیاسی او بر اساس آموزه های الهی قرآنی ریشه
و پایه گرفته بود.
به گزارش بولتن نیوز، اسلام دین فطرت است
با فطرت انسانها سازگار است؛ وقتی امام از اسلام راستین سخن می گفتند
سخنشان بر دل همه انسان های آزاداندیش چه در داخل کشور و چه در خارج از
کشور می نشست. حرف امام از مرزها عبور می کرد. از قلب بر می خاست و
سخنی که از قلب بر خیزد مرز نمی شناسد.
اسلام راستینِ امام می گفت: عزت، شرافت و کرامت انسانی باید محفوظ شود و
همه انسانها از شرافت و عزت برخوردار هستند. فطرت جوان ها مطابق اسلامی بود
که امام معرفی می کرد. از این جهت بود که آنان به دنبال امام حرکت کردند
قبل از انقلاب هویت زن هویتی گمشده بود. زن مسلمان هویت نداشت. در طول تاریخ هم نقش زنان دستخوش تغییرات زیادی شده
بود. اقتضائات حاکمان تعیین کننده ترسیم و تغییر نقش زنان بود. در دوره ای
نقش زن به خاطر تولید نسل زیاد بود و در دوره ای دیگر در جوامع صحرا نشین
به خاطر اهمیت نقش پسر در شتربانی و اداره قبیله، نقش زن کمرنگ تر می شد.
در مکتب های غربی هم زنان ملعبه دست نظام سرمایه داری شدند و برای بهره
برداری اقتصادی و ابزاری از آنان استفاده می شد.
با سخن امام زنان ما هویت گمشده خود را پیدا کردند. فهمیدند که زن چه
جایگاه والایی دارد. امام به عنوان یک فقیه و یک مجتهد و رهبر سیاسی برداشت
خود از اسلام را در باره زنان بیان می کردند و همین امر بود که جاذبه داشت. امام یک
فقیه عقلانی بود و هر حرفی که می زد مبنای عقلانی و مبتنی بر خرد داشت. امام جایگاه والایی را برای زنان
ترسیم کردند و از این جهت زنان توانستند با پیروی از امام به جایگاه خود
برسند. سه مؤلفه مطرح شده از جانب امام باعث رفع بحران هویت از زن شد. یکی
از آنها ترسیم جایگاه زنان بود. اینکه به زنان نشان دادند جایگاهشان کجاست.
دوم اینکه حقوق زنان چیست و سوم این که به زنان گفت که حقوق و تکلیف و
وظیفه شان چیست. وقتی زنان جایگاه خود را یافتند آن هویت گمشده خود را پیدا
کردند و بر اساس آن توانستند قدم بردارند. امام جایگاه زن را باور داشتند
و این جمله از ایشان نشان دهنده این مساله است؛ «خداوند تبارک و تعالی
قلب و جان مادران را با نور رحمت ربوبیّت خود آمیخته آن گونه که وصف آن را
کس نتوان کرد و به شناخت کسی جز مادران درنیاید و این رحمت لایزال است که
مادران را تحمّلی چون عرش در مقابل رنجها و زحمتها از حال استقرار نطفه
در رحم و طول حمل و وقت زائیدن و از نوزادی تا به آخر، مرحمت فرموده؛
رنجهایی که پدران یک شب آن را تحمّل نکنند و از آن عاجز هستند. این که در
حدیث آمده است که «بهشت زیر قدمهای مادران است. یک حقیقت است و این که با
این تعبیر لطیف آمده است برای بزرگی عظمت آن است و هشیاری به فرزندان است
که سعادت و جنّت را در زیر قدم آنان و خاک پای مبارک آنان جستجو کنید و
حرمت آنان را نزدیک حرمت حق تعالی نگهدارید و رضا و خشنودی پروردگار سبحان
را در رضا و خشنودی مادران جستجو کنید». ( صحیفه امام.جلد ۱۶ - صفحه ۲۲۵)
با این ترسیم مقام زن و مادر توسط امام، طبیعی است که زن تن به این خواسته
می دهد چون خودش است که اصل می شود و اصالت پیدا می کند. یا در قسمت دیگری
می فرمایند که :« تجسّم عطوفت و رحمت در دیدگان نورانی مادر، بارقه رحمت و
عطوفت ربّ العالمین است.» (صحیفه امام.جلد ۱۶ - صفحه ۲۲۵) نکته مهم این است
که این سخنان امام در قبل و بعد از انقلاب تفاوتی نکرد. چه وقتی که می
خواستند مردم را برای انقلاب تهییج کنند تا انقلاب کنند و از زیر یوغ
استبداد ستم شاهی آزاد شوند و چه وقتی که حکومت پیدا کردند و حاکم شدند و
رهبر شدند هم همان سخن را در مورد زنان می گویند و خودشان تا جایی که می
توانستند نیز سعی می کردند که در این راستا اقدام کنند و حق زنان را بدهند.
وقتی چنین جایگاهی برای زن تعریف می شود طبیعی است که مطالباتی در زن
ایجاد می شود و آن باید پرداخت شود.
وقتی امام به عنوان رهبر معتقدند زنان باید وارد سیاست شوند طبیعی است که
دولتمردان و حاکمان و قوای مجریه و مقننه موظفند که شرایط و بستر حضور
زنان در سیاست را فراهم کنند. اگر زنان باید در جامعه فعال باشند وظیفه
حکومت است که شرایط حضور آنها در جامعه را فراهم کنند. قوه مقننه موظف است
که قوانین کار را متناسب با آنها تدوین و تصویب کند. سخن امام، شعار نیست.
این درست نیست که بپذیریم زنان این وظایف را دارند و هیچ کس در قبال آنان
وظیفه نداشته باشد که خدماتی را در اختیار آنان قرار دهد.
وقتی امام به رهبر شوروری سابق نامه نوشتند این نامه را یک زن که خانم دباغ بود به همراه آیت الله جوادی آملی به مسکو بردند. وقتی پیام امام را دو نفر به رهبر شوروی می رسانند یکی از آنها خانم و یکی
دیگر آقاست.
امام می گفتند زنان انسان ساز هستند، همان طور که قرآن انسان
ساز است. ساختن انسان به دست زن است. زن است که می تواند جامعه را صالح کند
و موجب رشد یا افول جامعه شود. امام می فرمایند اگر زن انسان ساز از ملت
گرفته شود، ملت به شکست و انحطاط دچار می شود. اگر زن نفهمد جایگاه و
رسالتش چیست، آن جامعه منحط می شود. وطیفه حاکمان این است که شرایط را برای
زنان فراهم کنند تا بتوانند رشد کنند و فرزندان خوبی تربیت کنند و نسل
آینده را بسازند. امام در جایی دیگر می گویند باید نقش زنان در تربیت را
جدی گرفت. چون فرزندان در دامن مادرانشان بزرگ می شوند.
برگفته از سخنان دکتر فاطمه طباطبایی در همایش «نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی» مورخ بهمن 93.