احتمالا اولین روزهایی که حاجمهدی شجریان، محمدرضای نوجوان را به کلاسهای قرآن مشهد میبرد، نمیدانست که قرار است پسر کوچکش، معنویترین دعای ایران را بخواند و بشود نماد شنیداری معنویت یک ملت؛ نوایی که با گفتن این و آن نهتنها حذف نمیشود که همچون بسیاری پدیدههای دیگر جایگاهی به مراتب ماندگارتر از قبل پیدا میکند؛ مناجات غریبی که در همین روزهای ممنوعیت هم بهعنوان اثر ملی ثبت شد و کام تلخشده این سالها را کمی شست. صداوسیما که در سالهای اخیر پیوسته دوریگزینیاش را از هسته اصلی مردم نشان داده و در انتخابات اخیر ریاستجمهوری هم بار دیگر به این مسئله صحه گذاشت که موجب اعتراض حسن روحانی در یکی از میتینگهای گسترده انتخاباتیاش هم شد، اما اینبار صداوسیما که هشت سال است سفرههای افطار را از برکت این مناجات ناب بیبهره کرده، دیگرانی را هم در واکنش به درخواست مردم و برخی از مسئولان، خاصه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همراه کرده است. عجیبترین و برخورندهترین صحبتها در این میان از آن عضو شورای نظارت صداوسیما، محمدجواد لاریجانی، است که سالهاست در حوزههای گوناگون و بعضا نامرتبط اظهارنظر میکند. او با آوردن این ادله که «در تلاوت مذکور توجه به آیات تحتالشعاع قرار میگیرد و این امر خلاف موازین شرعی تلاوت است» پخش ربنا را شرعی ندانسته. این فرضیه نهتنها کافی نیست که تمام افطارهایی را هم که در ٣٠ سال گذشته با این مناجات صورت گرفته زیر سؤال میبرد! از طرفی، ابتداییترین و بدیهیترین سؤال ممکن که در صف نانواییها و در تاکسیها میتوان آن را شنید این است که در ٣٠ سال گذشته که بیش از ٣٠ بار در هر سال این مناجات نازنین پخش میشد، آقایان کجا بودند و چه رفته بود بر آنها که درباره مشکلات شرعی این تلاوت دم فروبسته بودند؟! این نکته را هم نمیتوان از خاطر دور کرد که آیا احکام شرعی هر هشت سال یکبار قابلیت بهروزشدن دارند؟ و اگر اینطور است، باید انتظار وقایع دیگری از این قبیل و حلال و حرامدانستن آثار شهرهای همچون ربنا را داشت؟
بههرروی آنچه واضح است، حضور فعالانه مردم در شبکههای اجتماعی است و بینیازی از پخش و شنیدن اثری همچون ربنا از صداوسیما؛ چراکه سالهاست گوشیهای موبایل اصلیترین پیامرسانهای مردمی هستند و شبکههای مجازی ملیترین رسانهها. ربنای شجریان هرگز مهر تأیید و ارج و قرب خود را از صداوسیما دریافت نکرده که بخواهد بهواسطه یک پیام پرشکوشبهه، آن را از دست بدهد.
منبع: شرق