شکلگیری خودجوش «ژانر جنگی» در سینمای این دوران، ارتباطی تنگاتنگ با رخداد تاریخی هشتساله دارد. حضور عینی فیلمسازانی چون ملاقلیپور، حاتمیکیا، درویش، حمیدنژاد و تبریزی در محیط جبهه و جنگ باعث تنوع لحن و بیان ساختاری در این نوع سینما شد. ترکیب حس و غریزه و درک شهودی و ریشههای اعتقادی و ملی و خصایل سلحشورانه رزمندگان بستر مناسبی فراهم کرد تا سینمای جنگ ما یک نمونه استثنایی در این ژانر شود. مقایسه کنیم فیلمهای «مهاجر»، «دیدهبان»، «از کرخه تا راین» حاتمیکیا و «پرواز در شب»، «سفر به چزابه»، «نجاتیافتگان»، «هیوا» و «مزرعه پدری» ملاقلیپور، «هور در آتش» حمیدنژاد، «کیمیا»، «سرزمین خورشید» و «دوئل» درویش و... ، «گیلانه» بنیاعتماد و «ملکه» باشهآهنگر و «روزهای زندگی» شیخطادی را با فیلمهای ضدجنگی چون «راههای افتخار» و «غلاف تمامفلزی» استانلی کوبریک، «ضیافت جنگی» برایان دیپالما، «اینک آخرالزمان» فرانسیس فورد کوپولا، «جوخه» و «متولد چهارم ژوئیه» الیور استون، «شکارچی گوزن» مایکل چیمینو، «خط قرمز باریک» ترنس مالیک، «صلیب آهنین» سام پکینپا، «بازگشت به خانه» هال اشبی، «مَش» رابرت آلتمن، «کانال» و «خاکستر و الماس» آندره وایدا. متأسفانه سینمای جنگ ما در ادامه مسیرش نتوانست به حیات طبیعی خود ادامه دهد و صرفا محدود به حرکتهای جستهوگریخته و هرازگاه شد. علل اصلی را باید در فضای عمومی و سیاستزده جامعه و ایجاد حس انفعال و بیانگیزگی در اغلب فیلمسازان ریشهدار و دغدغهمند این ژانر و بازار گرم هویتباختگی در عرصههای فرهنگی و حوزههای مدیریتی دید. در این فضای بیرونق، خانم قیدی پس از کسب تجربیات پرباری در سمت منشی صحنه در چند فیلم، در اولین فیلم بلندش (ویلاییها)، با حسی زنانه به سینمای جنگ متمایل شده است. او با نگرشی مستندگونه برخی مفاهیم عمیق انسانی و خصایص ملی و آرمانی که در این سالها در چرخه غالب روزمرگی رنگ باخته را در یک حضور انبوه زنانه به نمایش میگذارد. ویژگی ارزشمند «ویلاییها» این است که شعار نمیدهد و از لحن تبلیغاتی فاصله میگیرد و با روح زندگی دمساز میشود و «مام میهن» را در موقعیت و فردیت باورپذیر شخصیتهایش جستوجو میکند، ولی متأسفانه میبینیم که این فیلم در حضور غالب سینمای عامهپسند، محلی از اعراب ندارد و بهناگزیر باید با شرایط اکران بد و ناعادلانهاش کنار بیاید. جالب آنکه «ویلاییها» با سرمایه بنیاد سینمایی فارابی ساخته شده، ولی تلاش و تدبیری از سوی این نهاد برای ایجاد شرایط اکران مناسب آن صورت نگرفته. با اینگونه برخوردها مسیر بعدی سینمای جنگ ما بیش از پیش مبهم و نگرانکننده خواهد بود.
منبع: شرق