4+1 نکته درباره «ویلایی ها»اثر تحسین شده جشنواره فجر سال گذشته که روی پرده سینماهاست
سینمای جنگ در چند سال اخیر با نگاه فیلمسازان زن، انگار جانی دوباره گرفته...
گروه سینما و تلویزیون: سینمای جنگ در چند سال اخیر با نگاه فیلمسازان زن، انگار جانی دوباره گرفته و بعد از فیلم های «شیار 143» و «نفس» از نرگس آبیار، منیر قیدی هم سعی کرده که ذهنیت تازه و مستقلش را از سینمای جنگ به عینیت تبدیل کند.
ایده تازه
به گزارش بولتن نیوز، مهم ترین برگ برنده «ویلایی ها» موقعیت مرکزی روایت آن است. موقعیتی بکر یعنی زندگی سرشار از اضطراب خانواده های فرماندهان جنگ که کمتر در سینمای جنگ ایران به آن پرداخته شده و نشان از ظرفیت معنازایی و معناآفرینی نامحدود این سینما دارد. در واقع منیر قیدی نشان می دهد که می توان با انتخاب ایده ای که حتی روی کاغذ هم جذاب و تازه به نظر می رسد، مخاطب خسته از فیلم های کلیشه ای در گونه دفاع مقدس را با ابعاد پنهان حال و هوایجنگ آشنا کرد.
دوری از جلوه گرایی
نقطه قوت کار قیدی از لحاظ ساختاری، انتخاب ساختاری ساده و صمیمی است. در واقع سوژه ظرفیت آن را داشت که کارگردان به سمت به رخ کشیدن مهارت هایش چه در تصویرپردازی و چه فرم روایی حرکت کند اما به این نقشه راه هوشمندانه رسیده که چنین سوژه ای ایجاب می کند که روایتی ساده و صمیمی را برای بسط و گسترش ایده مرکزی امتحان کرد. مثلا در هدایت بازیگران سعی شده، بازی ها حدنگهدار و فارغ از جلوه گرایی فیلم هایی با مضامین مشابه باشد.
تضاد های پرمعنا
در گره افکنی و گره گشایی های «ویلایی ها» سعی شده، موقعیت های همدلی برانگیز و پرتعلیقی رقم زده شود. موقعیت انتظارکشنده زنان و فرزندان که هر بار باید خودشان را مهیای شنیدن خبر خوش و ناخوش کنند و انگار به نوبت خبر بد باید به آن ها داده شود و فقط ترتیب آن ها فرق می کند. تقابل ها و تضاد ها به خوبی شکل گرفته است. تضاد جهان بینی عزیز با عروسش، عروس با سرپرست ویلا ها، دختر نوجوان با سرپرست ویلا ها و... که باعث شده زنانگی مستتر در موقعیت، رنگ و لعاب متنوعی پیدا کند. از زنی که فکر می کند باید فرار را بر قرار ترجیح داد و مستقل از شرایط رفتار کرد (عروس) تا زنی که کار فرزندش را آنقدر مقدس می داند که تمام رنج ها را به جان می خرد (عزیز) و در این مسیر می توان او را نمادی از مام وطن نیز دانست. مثلاً وقتی به بیمارستان می رود و حتی برای جوان رزمنده دیگر هم می خواهد مادری کند یکی از بهترین گره گشایی ها شکل می گیرد.
اثر تهیه کننده
«ویلایی ها» جایگاه سعید ملکان را هم به عنوان یک تهیه کننده کاربلد و خلاق تثبیت می کند. بعد از موفقیت همه جانبه همکاری اش با سعید روستایی در فیلم «ابد و یک روز»، او با ساخت «ویلایی ها»، مهارتش را در شناخت استعداد ها و کمک به جهت گیری آن ها به خوبی نشان می دهد. این که می توان بستر لازم را برای ابراز خلاقیت عوامل یک فیلم مهیا کرد و به جای نگاه مصرف گرایانه اغلب تهیه کنندگان، رویکردی روشنگرانه و فرهنگ ساز نسبت به رسانه سینما داشت.
توقف یک ایده
البته «ویلایی ها» در مرز تبدیل شدن به یک فیلم عالی متوقف می شود چرا که در چند مورد کارگردان به نظر می رسد مبهوت ایده هایش شده است. از شیوه شخصیت پردازی فرمانده زنان با بازی پریناز ایزدیار یا زنان دیگر که از حد و اندازه یک تیپ فراتر نمی روند، تا افراط در استفاده از نما های هوایی که از فرط تکرار از تاثیرش کاسته می شود. نقطه پررنگ این مبهوت شدن و شتابزدگی، زمانی است که جنگنده های عراقی محیط ویلا را مورد هدف قرار می دهند. زنان همه با هم به سمت پناهگاه حرکت می کنند اما در کمال حیرت هیچ آسیبی به هیچ کس وارد نمی شود تا هم باورپذیری لازم را نداشته باشد و هم با نگاه رئالیستی دیگر بخش های فیلم همخوان نباشد و به نوعی آن ها را رویین تن نشان می دهد! از این مهم تر نوع پایان بندی فیلم است که انسجام لازم را با دیگر عناصر داستانی ندارد و انتظار به وجود آمده در طول روایت را برآورده نمی کند.
منبع: خراسان