کد خبر: ۴۸۳۲۳۳
تاریخ انتشار:
درباره «شبح در صدف»، فیلم علمی- تخیلی و جنایی ساخته روپرت ساندرز

جنگ با تروریسم در عصر سایبری

فیلم اوری‌ژینال و اصلی «شبح در صدف» توسط ماسامونه شیرو ژاپنی در سال 1989 ساخته و عرضه شد و در نتیجه فیلم جدیدی که با این نام عرضه شده، نسخه امریکایی آن و کاری است که روپرت ساندرز با آن فیلم انجام داده ...
به گزارش بولتن نیوز، فیلم اوری‌ژینال و اصلی «شبح در صدف» توسط ماسامونه شیرو ژاپنی در سال 1989 ساخته و عرضه شد و در نتیجه فیلم جدیدی که با این نام عرضه شده، نسخه امریکایی آن و کاری است که روپرت ساندرز با آن فیلم انجام داده و آن را سریع‌تر و چشمگیرتر و در بردارنده ستیزها و برخوردهای بیشتری کرده است. هر دو فیلم مورد بحث وامدار اقتباس‌های کارتونی‌ای هم هستند که مامورو اوشیلی ژاپنی از روی این داستان انجام داد ولی آنچه این نسخه جدید را از نمونه‌های قبلی پیش می‌اندازد، برخوردار بودنش از امکانات و پیشرفت‌های فنی حاصل آمده طی سال‌های اخیر در هنر سینما است که طبعاً فیلم را به لحاظ بصری و جلوه‌های تصویری به سطوح بالاتر از نمونه‌های قبلی رسانده است. 

جنگ با تروریسم در عصر سایبری

 کاراکتر اصلی و نقطه مرکزی فیلم «شبح در صدف» یک افسر زن به‌نام سرهنگ میرا کیلیان است و او نه یک انسان صرف و عادی بلکه موجود روبوت وار و اندرویدی است که وظیفه‌اش مبارزه با تروریست‌های ناشناخته در عصر زندگی سایبری است. دائماً در گوش او و همکاران و همتاهایش  این شعار و عبارت درس‌گونه طنین انداز می‌شود که؛ «ما به‌خاطرات چنگ می‌زنیم زیرا آن را عنصر شکل دهنده خود می‌دانیم اما این طور نیست و آنچه ما را شکل می‌دهد، چیزی است که اینک انجام می‌دهیم.» اسکارلت یوهانسون امریکایی نقش کیلیان را با همان سردی و خشکی بازی می‌کند که این نقش براساس قصه‌ مرجع موجود می‌طلبد اما از بدو بهره‌گیری از وی بسیاری از اهالی سینما و بویژه آسیایی‌ها از انتخاب وی برای این نقش انتقاد کرده‌اند زیرا طبق داستان سرهنگ میرا کیلیان جوان یک زن آسیایی و متعلق به شرق این قاره است.

مشخصات فیلم
عنوان: «شبح در صدف»
محصول: کمپانی‌های پارامونت و دریم وورکز
تهیه‌کنندگان: استیون پل، مایکل کاستیگان، جفری سیلور، تتسو فوجی مارا و یوش نوبو نوما
سناریست‌ها: جیمی ماس، ویلیام ویلبر و ارن کروگر بر اساس کمیک بوکی از ماسامونه شیرو
کارگردان: روپرت ساندرز
 مدیر فیلمبرداری: جس هال
‌تدوینگران: نیل اسمیت و بیلی ریچ
موسیقی متن: اورن بالفی و کلینت منسل
 طول مدت : 107 دقیقه
بازیگران: اسکارلت یوهانسون، پیلو اسبائک، تاکه شی کیتائو، جولیت بینوش. مایکل کارمن پیت، چین هان، دانوسیا سامال، پیتر فردیناندو، کائوری موموی، آنا ماریا مارینکا، دانی یل هنشال، لازاروس راتئوره و یوتاکا ایزو میهارا.

روپرت ساندرز بی‌اعتنا به انتقادها، شدت و حدت وقوع اتفاقات در فیلم جدیدش را نسبت به کار فانتزی قبلی خود («سفید برفی و شکارچیان» محصول 2012) افزایش بخشیده است و همسو با آن تکه‌ها و صحنه‌هایی از نسخه کارتونی سال 1995 «شبح در صدف» را نیز در متن فیلم خود آورده است تا دوستداران آن قبیل فیلم‌‌ها را راضی نگه دارد ولی آنچه هدف اصلی او بوده و به اجرا هم در آمده، شتاب  چشمگیر در ترسیم داستان و هیجان بخشیدن هرچه بیشتر به رویدادها است و به همین سبب است که فیلم بعد از 107 دقیقه پایان می‌گیرد و با اینکه این نیم ساعت طولانی تر از نسخه انیمیشنی فیلم است اما به سبب شتاب مورد بحث و سرعت در وقوع اتفاقات به‌نظر می‌رسد که این فیلم جدید کوتاه تر از آن نسخه کارتونی باشد و قدر مسلم اینکه میزان نا آرام بودن فیلم از آن نسخه بسیار بیشتر است.

غربی کردن یک فرآیند شرقی
کار دیگری که ساندرز در این نسخه امریکایی انجام داده، غربی کردن اتفاقات و آدم‌هایی است که در داستان سال 1989 ماسامونه شیرو و طبعاً نسخه‌های شرق آسیایی آنها را دیده بودیم. آنچه به ساندرز در این راه یاری رسانده، طراحی عالی و پست مدرن صحنه‌ها توسط یان روئلفز و لباس‌های طراحی و ارائه شده به وسیله زوج هنری موسوم به کورت و بارت است. بازیگران فیلم نیز نامدارانی مانند جولی‌یت پینوش فرانسوی، تاکه‌شی کیتانو ژاپنی و البته اسکارلت یوهانسون هستند و یا آسیایی‌ها و غربی‌هایی که گزینش هر یک از آنها دلیلی خاص داشته و از شباهت‌شان با کاراکترهای قصه نشأت می‌گرفته است. در این میان ما پیلو اسبائک هنرپیشه تازه اوج گرفته دانمارکی را هم داریم و کیتانو ژاپنی در حالی دراین فیلم به‌عنوان بازیگر نقش آفرینی می‌کند که فیلم‌های متعدد پست مدرنی و جنایی سایبری با کارگردانی وی در 20 سال اخیر روانه بازار شده و تخصص او در این زمینه زبانزد بوده است.

امروز و آینده
همچون نسخه‌های قبلی «شبح در صدف» محل وقوع اتفاقات فیلم، شهری به نام نیوپورت است که می‌توان آن را یک مگالوپولیس آسیایی تلقی کرد و چیزی بین توکیو، هنگ‌کنگ و لس‌آنجلس است که در فیلم «بلید رانر» ریدلی اسکات در سال 1982 به تصویر کشیده شده است و با این حساب ما با محلی طرف هستیم که هم شبیه به معماری‌های فعلی است و هم مربوط به آینده دور. در چنین فضایی و براساس قصه فیلم میرا کیلیان یک افسر شاخص حاضر در قوای ضد تروریسم حکومت است ولی آنچه به او قدرت بخشیده نه انسان‌ها و مدیران بشری بلکه سازمانی به نام هانکا است که صدها اندروید را براساس مدل‌های روبوتیک انسانی ساخته و تربیت و روانه عرصه زندگی کرده و این تحول بزرگ سایبری را پی‌ریخته است.
این ستیزی است که از نظر روپرت ساندرز بیش از آنکه نتیجه‌اش مهم باشد، تأکید بر روی دادن گریز ناپذیر آن در آینده‌ای نه چندان دور واجد اهمیت است. این یک «باید» در دنیای «نباید»های سایبری است.
منبع: روزنامه ایران

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین