هر چقدر بعضی از بازیگران گرفتار تب خوانندگی می شوند و صدایشان را در معرض قضاوت و شنیدن مخاطبان قرار می دهند تا عیارشان جدا از هنر بازی در این عرصه هم سنجیده شود، از آنسو خوانندگان هم کم پا در کفش بازیگران نکرده اند
هر چقدر بعضی از بازیگران گرفتار تب خوانندگی می شوند و صدایشان را در معرض
قضاوت و شنیدن مخاطبان قرار می دهند تا عیارشان جدا از هنر بازی در این
عرصه هم سنجیده شود، از آنسو خوانندگان هم کم پا در کفش بازیگران نکرده
اند. چه پیش از انقلاب و چه پس از آن نمودهای این ادعا کم نبوده اند که
بارها در همین بانی فیلم هم به آنان پرداخته ایم. با این حال آیا می توان
گفت که خوانندگان تضمین مناسب و قابل اطمینانی برای فروش فیلم ها بوده اند
یا خیر. مروری کوتاه بر حضور بازیگران در فیلم های پس از انقلاب حاکی از آن
است که این تجربه چندان خوشایند و پولساز نبوده و در اغلب موارد به شکست
انجامیده. در واقع بر خلاف تجربه های موفق و دلنشینی که در ترانه خوانی
امثال مهران مدیری، رضا رویگری و… به عنوان بازیگران مطرح در عرصه خوانندگی
شاهد بوده ایم، در جبهه مقابل، خوانندگان طرفی در بازیگری نبسته اند.
رضا یزدانی؛ مُصِر و با انرژی
به گزارش بولتن نیوز، رضا
یزدانی در زمینه بازیگری از تمام خوانندگان دیگر سبقت گرفته است. او
نخستین بار سال ۸۸ جلوی دوربین مهدی کرم پور در اپیزود «طهران سیم آخر» از
فیلم «طهران تهران» جلوی دوربین رفت و یکی از نقشهای اصلی را داشت که خیلی
هم دیالوگ نمی گفت. به گفته خودش، «شنیده شدن ترانه «طهران، تهران» که
همزمان با همان فیلم برای من رخ داد، اتفاق بسیار خوبی بود». فیلم البته
متعلق به گیشه نبود و حتی دیگر اپیزود آن که ساخته داریوش مهرجویی بود هم
موجب نشد تا خوب بفروشد و گیشه اش تعریفی نداشت. او در این فیلم نقش یک
خواننده را داشت.
«بوی گندم» فیلم بعدی او در سال
بعد از آن ساخته شده که باز هم یزدانی نقش خواننده ای را داشت که مصمم بود
همراه با دو دوست دیگرش روی سکویی نفتی کنسرت برگزار کند. فیلم حتی با
وامگیری نامش از یکی از پرفروش ترین فیلم های پیش از انقلاب و حضور
بازیگران چهره ای همچون مصطفی زمانی و الناز شاکردوست نتوانست فروش چشمگیری
داشته باشد. فیلم بدون سر گروه اکران شد حتی در افتتاحیه اش در اوایل
زمستان ۹۲ هم فروش نازلی داشت.
البته در ادامه با افزایش سینماها فیلم در تهران و شهرستانها ۵/۱ میلیارد
فروخت. البته فیلم محمدرضا خاکی که اولین سینمایی خود را ساخته بود، در
قیاس با دیگر سینماگران شناخته شده در همان سال از جمله سیامک شایقی
(ابرهای ارغوانی)، بهرام توکلی (آسمان زرد کم عمق) و… موفق تر بود. یزدانی
در «بوی گندم» هر چند در تبلیغات فیلم نقش محوری نداشت، اما یکی از نقش های
اصلی را بازی کرد. او سال ۹۴ جلوی دوربین «آه ای عبدالحلیم» رفت که بعدها
به «تیک آف» تغییر نام داد. فیلم دو سال در پی اکران بود تا اینکه اوایل
ماه جاری روی پرده رفت.
فیلم با ۲۵ سینما استارت
زده و در ۱۱ روز گذشته حدود ۴۵۰ میلیون فروخته که قابل توجه است. او در این
فیلم باز هم با مصطفی زمانی همبازی شده است و همچنان نقش یک خواننده را
دارد که در فیلم شاهد نوازندگی و خواندن او هستیم. فیلم یک درام عاشقانه
ساخته احسان عبدی پور است که تلاش دارد خود را جزو آثار سینمای بدنه جای
دهد. در تبلیغات فیلم روی هنر یزدانی تأکید شده است و او در اکران های
مردمی هم حضور پررنگی دارد که با استقبال تماشاگران به ویژه در پردیس ها
مواجه شده است.
اگر روند فروش امیدوار کننده «تیک
آف» ادامه یابد، می تواند بزودی وارد باشگاه میلیاردی ها شود. یزدانی سال
گذشته در فیلم «سوفی و دیوانه» ساخته مهدی کرم پور هم بازی داشت که در نوبت
اکران است. یزدانی که متخصص گیتار الکترونیک است و از این توانایی خود در
نقش هایش هم نهایت بهره را می برد، در این فیلم هم کارکرد مشابهی دارد؛ هر
چند نقش او پررنگ نیست. حضور یزدانی در فیلم های «حکم»، «رئیس»، «محاکمه در
خیابان» هر سه ساخته مسعود کیمیایی بیش از سایر فیلمهایش در معرفی او موثر
بود. او تیتراژ فیلم های «گام های معلق»، «کیفر»، «خودزنی»، «خط ویژه»،
«متروپل» و «۳۶۰ درجه» را هم خوانده است.
رضا صادقی، شکست و خداحافظ!
«بی
خداحافظی» تنها تجربه بازیگری رضا صادقی که سال ۹۰ اکران شد، بر خلاف تمام
پیش بینی ها برای رکورد شکنی، یک شکست کامل چه از حیث گیشه و چه از نظر
هنری بود. فیلم نیمه تابستان سال ۹۱ روی پرده رفت و گفته می شد داستان
زندگی رضا صادقی را روایت می کند. خود او در نمایش فیلم در جشنواره فجر ۳۰
گفت: «بی خداحافظی یک یادگاری از من در سینماست و هرگز در هیچ فیلم دیگری
بازی نخواهم کرد».
صحبتی
که بدل به شعار تبلیغاتی فیلم هم شد. شایعاتی مبنی بر پرداخت دستمزد ۱۰۰
میلیون تومانی به وی در این فیلم شنیده می شد که محمد نشاط تهیه کننده
فیلم، با تأیید آن گفت ۷۰ میلیون بابت بازی و ۳۰ میلیون بابت آهنگ هایی که
برای فیلم ساخت، به او پرداخت شد». «بی خداحافظی» با وجود هزینه ای ۸۵۰
میلیونی، نتوانست حتی کفاف هزینه های تولید را بدهد و حضور ستاره ای مثل
محمدرضا فروتن هم دردی از فیلم دوا نکرد. احمد امینی علی رغم سابقه خوب خود
در این فیلم به شدت پایین تر از حد انتظار ظاهر شد. البته ناگفته نماند
فیلم همزمان با «کلاه قرمزی و بچه ننه» اکران شد که رقیب سرسختی بود و خیلی
از سینماروها را از تماشای «بی خداحافظی» منصرف کرد.
فرزاد فرزین، فروش نازل در سینما، استقبال در شبکه ویدئویی
فرزاد
فرزین که این روزها بازی او در سریال «عاشقانه» با استقبال مواجه شده و
بازی متفاوت قابل قبولی هم داشته، در سینما هیچگاه اقبال خوبی نداشته است.
فیلم اول او «پسران آجری» در سال ۸۵ عقب تر از زمانه خود بود و بیشتر دهه
هفتادی می نمود. فیلم چهره های تازه نفسی همچون پوریا پورسرخ و بهنوش
طباطبایی و همچنین سوپراستاری مثل ابوالفضل پورعرب را هم در اختیار داشت،
اما نتوانست فروش خوبی داشته باشد. ناپختگی و کاستی های فراوان موجب شد
تماشاگران آنرا پس بزنند. در «کنسرت روی آب» فیلم بعدی او که چهار سال بعد
رقم خورد، وضع به قدری بد بود که فرزین خود در گفت و گویی اعلام کرد از
بازی در آن پشیمان است!
فرزین
حتی بازی در «پسران آجری» را تجربه بدی دانسته ولی اصرار داشته «کنسرت روی
آب» فیلم بدتری بوده، چون ساخته مجید قاری زاده حداقل ابتدا و انتهایش
مشخص بوده، اما در ساخته مرحوم جهانگیر جهانگیری شرایط تولید هم آنقدر غیر
حرفه ای بوده که حتی نباید به آن پروانه نمایش می دادند! این خواننده سال
۹۲ در فیلم «سگ های پوشالی» ساخته رضا توکلی جلوی دوربین رفت که دست کم با
انتقادات تندی مواجه نشد ولی این فیلم هم فروش قابل قبولی نداشت و به زحمت
مرز سیصد میلیون تومان رسید. فرزین اخیراً بازی در سریال ویدئویی
«عاشقانه» را به پایان رسانده است.
اگر چه در
قسمتهای ابتدایی سریال به نظر می رسید او در نقش خود بازی داشته، اما
تصویری سیاه که از این شخصیت در سریال منوچهر هادی ارائه شد، چنان شدید بود
که بازتابهای منفی در پی داشت. طرفداران این خواننده در فضای مجازی از در
اعتراض در آمدند؛ تا جایی که کارگردان سریال از آنان خواست به انتخاب این
خواننده احترام بگذارند. شاید همین مسائل موجب شد تا در یکی از قسمت های
اخیر از زبان کاراکتر فرزین در این سریال که مثل او می خواند و می نوازد،
بشنویم او تنها شبیه فرزاد فرزین است و ربطی به این خواننده ندارد! موردی
که شبهه افزودن آن پس از مشاهده اعتراضات را پدید آورد.
حمید عسگری در انتظار تجربه های بهتر
«من
از سال ۸۶ به بعد حدود ۱۴ پیشنهاد بازی را رد کردم که یکی از آنها فیلمی
از آقای جیرانی بود که رسانه ای هم شد. چهره بودن در انتخاب من بی تأثیر
نبوده است، اما این را هم باید در نظر بگیریم که به همه چهره ها این
پیشنهاد ارائه نمی شود». اینها بخشی از صحبتهای حمید عسگری در یکی از
مصاحبه های چند سال پیشش است. فیلمی که وی از آن صحبت به میان آورده، گویا
قصه «پریا» ساخته فریدون جیرانی بوده که سال ۸۹ با بازی مصطفی زمانی ساخته
شد. گویا جیرانی همان زمان از عسگری می خواهد که پیش از آغاز فیلمبرداری یک
دوره فشرده بازیگری را سپری کند که همین مسئله موجب می شود او پس بزند.
عسگری البته چند سالی پس از آن صبر کرد تا با فیلم «دو دوست» در سال ۹۳
ساخته محمد بانکی وارد سینما شد. فیلمی ضعیف و سطحی که او در آن با الهام
حمیدی و سحر قریشی همبازی شد و نقش یک داشت.
فیلم
فروش ناامید کننده ای داشت و حمید عسگری هم نتوانسته بود از پس ایفای نقش
خود بر آید. قریشی در مصاحبه ای درباره بازی در این فیلم گفته بود: «یکی از
پست ترین و چرک ترین فیلم هایی بود که در آن بازی کردم!» البته خود عسگری
از بازی در این فیلم ناراضی بود: «اولین باری که آقای بانکی پیشنهاد بازی
در این فیلم را به من داد، قبول نکردم و تمایلی به بازی در آن نداشتم. باید
بگویم به هیچ عنوان از آن راضی نیستم، چون زیاده روی کارگردان و تهیه
کننده کار در استفاده از انواع و اقسام «بانکی»ها به فیلم صدمه زده. آنها
می توانستند به جای استفاده از اعضای خانواده شان از بازیگران حرفه ای و
خوب سینما استفاده کنند. زمانی که سر فیلمبرداری رفتم از این هجوم خانوادگی
خنده ام گرفته بود. خصوصاً که همه آنها نابازیگر بودند و اجرای ضعیفی
داشتند»!
او در سال ۹۳ با فیلم «شانس، عشق تصادف» ساخته آرش
معیریان که از تولیدات دفتر پویا فیلم بود و کیفیت نازلی داشت، دومین تجربه
بازیگری خود را سپری کرد. فیلم بازسازی یک فیلمفارسی به نام «امروز و
فردا» ساخته عباس شباویز و حتی اسم آن هم عاریه گرفته شده از ساخته سال
۱۳۳۸ حسین مدنی بود. در هیچیک از دو فیلم مذکور، عسگری نقش خواننده را
نداشت و بیشتر جوانی عاشق پیشه بود.
البته «دو دوست» پس از
«شانس عشق تصادف» اکران شد، ولی در هر حال ساختار سطحی هر دو فیلم این سوال
را پدید آورد که وسواس عسگری در ورود به سینما، چطور منجر به بازی در این
دو فیلم شده است. البته در سایت سوره سینما فیلم «بانوی من» ساخته یدا…
صمدی در سال ۸۱ هم جزو بازیهای عسگری ثبت شده که اشتباه است.
شادمهر عقیلی، تنها موفق پرفروش
شاید
در میان مجموعی از خوانندگانی که طعم بازیگری را چشیدند، شادمهر عقیلی
موفق تر از همه بود. او سال ۷۹ در سالهایی که در اوج شهرت به سر می برد و
هنوز به آمریکا مهاجرت نکرده بود، جلوی دوربین «پر پرواز» رفت. خسرو معصومی
این فیلم را با فیلمنامه ای از خودش و کیانوش عیاری و با بازی زیبا بروفه و
مرجان شیرمحمدی ساخت. فیلم فروش فوق العاده ای کرد و مشخصاً این توفیق
مرهون بازی و خوانندگی عقیلی در فیلم بود. فروش فیلم فقط در تهران ۲۰۰
میلیون تومان بود که آن زمان رقم بالایی محسوب می شد. او انصافاً در نخستین
تجربه اش مسلط هم بازی کرده بود. گر چه معصومی درباره این فیلم گفته: «من
می توانم ۳۰ تا فیلم مثل «پر پرواز» بسازم، اما زمانی که قرارداد این فیلم
را امضا کردم، در خیابان گریه کردم که به سمت این سینما رفتم!»
عقیلی
یک سال پس از آن پیشنهاد سعید سهیلی را پذیرفت و جلوی دوربین فیلم «شب
برهنه» رفت. سهیلی که گیشه داغ «پر پرواز» را دیده بود، دوباره از شادمهر
در نقش خودش، یعنی یک خواننده استفاده کرد که علی قربان زاده و زهرا محمودی
همبازیان او بودند. فیلم آن طور که پیش بینی می شد از آب در نیامد و شکست
سختی خورد. همین تجربه بد، شادمهر را برای همیشه از سینما دور کرد. شادمهر
که در نواختن ویولن، گیتار و پیانو تبحر دارد، از این مهارت خود در
فیلمهایش بهره برد. حتی این اواخر شایعاتی مبنی بر ساخت «پر پرواز ۲» و
بازگشت شادمهر به کشور شنیده می شد که همگی تکذیب شدند. شادمهر تنها
خواننده ای است که در فیلمی که نقش اصلی آنرا داشت، موجب فروش فوق العاده
آن شد و همه متفق القول این فروش را به پای او نوشتند.
مهدی مقدم، منفی هجده!
مهدی
مقدم افتتاحیه به شدت بدی در سینما داشت. او اگرچه در اوایل دهه ۸۰ با
آلبوم «سونامی» کار موسیقی خود را آغاز کرد. فیلمی که گفته می شد اغلب
بازیگرانش با پرداخت مبالغی امکان بازی در آن را یافته اند که این مسئله در
مورد مقدم هم گویا صدق می کرد. فروش فیلم به شدت نازل بود و خیلی زود هم
از پرده کنار رفت. مقدم در این فیلم ترانه خوانی می کرد که ترانه «بمیرم و
نبینم» را هم در آن اجرا کرد. فیلمنامه ای با پایه های سست و شخصیت های
ناپرورده و اجرایی غیر قابل قبول، بستری نبود که مقدم بتواند از آن طرفی
برای خود بربندد.
او پنج سال بعد باز هم در فیلم ضعیف دیگری به نام «آقای الف» ساخته علی
عطشانی در نقشی کوتاه جلوی دوربین رفت. فیلمی که پوریا پورسرخ نقش اول آنرا
داشت و با ادعا و شعار نخستین فیلم سه بعدی ایران ساخته و اکران شد و در
این میان، جایی برای دیده شدن هنر احتمالی بازیگری او باقی نماند. فیلم در
بهار ۹۲ با سینماهایی محدود اکران خود را استارت زد و با پایین آمدن کف
فروش به سرعت از پرده پایین آمد. فیلم حتی نتوانست هزینه ۹۰۰ میلیونی تولید
خود را که از سوی سازندگان اعلام شده بود، باز گرداند.
مقدم
سال ۹۲ هم فیلم «قرار بعدی، همان جا» را بازی کرد که محسن توکلی کارگردانی
اش کرد و پوریا پورسرخ، رضا رویگری، نیما شاهرخ شاهی، صدف طاهریان و…
دیگر بازیگرانش بودند. خروج طاهریان از کشور، اکران این فیلم را که از
عوامل و داستانش می توان کیفیت آنرا حدس زد، منتفی کرد. فیلمی که اگر هم
اکران می شد، قطعاً کمکی به مقدم نمی کرد.
حمید خندان، ناموفق
حمید
خندان همانطور که در عرصه موسیقی جدی و پر کار نبود، در سینما هم به بازی
در دو فیلم «قلب های نا آرام» و «زن بدلی» بسنده کرد. تجربه هایی که برای
او راهگشای مسیری تازه نبودند. «قلب های نا آرام» تنها ساخته مجید مظفری در
مقام کارگردان، خندان را در نقش اول داشت و شیلا خداداد که آن زمان با
سریال «مسافری از هند» به شهرت رسیده بود، رُل مقابل او را بازی می کرد. او
در این ملودرام عاشقانه نقش جوانی به نام بهرام را داشت که یک موزیسین و
خواننده بود و در فیلم هم شاهد خوانندگی او بودیم. مظفری کوشیده بود تا از
شهرت نسبی خندان برای فروش بهتر فیلمش بهره بگیرد، اما اثر قرص و محکمی را
تحویل نداده بود تا برای تماشاگر جذاب باشد. خندان هم در این فیلم بازی
مسلطی نداشت.
او
چهار سال بعد در فیلم کمدی «زن بدلی» ساخته مهرداد میرفلاح باز هم جلوی
دوربین رفت و نقش فرعی داشت. این فیلم با استقبال نسبی تماشاگران مواجه شد،
ولی ویژگیهایی همچون داستان نامتعارف (هر چند کپی بود)، بازیگران کمدی
شناخته شده مثل رضا شفیعی جم، رامبد جوان و ماهایا پطروسیان و… در این
توفیق گیشه ای سهم عمده ای داشتند و قضیه به نفع خندان تمام نشد.
مازیار فلاحی، قابل اطمینان جلوی دوربینفصل
سوم سریال «قلب یخی» فرصتی در اختیار مازیار فلاحی قرار داد که در نقش
خودش جلوی دوربین برود، ساز بنوازد و ترانه بخواند. فلاحی چهره سمپاتی دارد
و شخصیت او در این مجموعه ویدئویی نیز مثبت بود و به او امکان را داد تا
محبوبیت خود را نزد طرفدارانش افزایش دهد. او که ملقب به «سلطان احساس»
است، در کلیپی در قسمتی از این سریال برای مرحوم علی طباطبایی خواند که پس
از مرگ ناگهانی این بازیگر جوان، حسابی در فضای مجازی هیت شد. گرچه ساخت و
توزیع این سریال ناتمام ماند و بستری هم برای فلاحی نبود که در صورت تداوم،
در حوزه بازیگری بتواند خود را تثبیت کند. او در این سریال نقش خودش را به
عنوان مازیار فلاحی بازی کرد.
فلاحی
سال گذشته در نقشی فرعی در فیلم «یادم تو رو فراموش» همبازی حسین یاری،
آزاده مهدی زاده و ماهچهره خلیلی شد. تماشای این فیلم ثابت می کند فلاحی در
بازیگری گرفتار یک پسرفت مشهود شده و راحت بودن او با دوربین در «قلب
یخی»، احتمالاً تحت تأثیر هدایت سامان مقدم بوده است. این فیلم در بخش چشم
انداز سینمای ایران به نمایش در آمد و جزو آثار ضعیف جشنواره سی و پنج فجر
بود. فلاحی در این فیلم هم ترانه می خواند و نقش یک آهنگساز و خواننده را
دارد.
بنیامین، زیر سایه گلزار
بنیامین
بهادری سال گذشته شاهد اکران نخستین فیلم خود در جایگاه یک بازیگر بود.هر
چند فیلم، سهم بیشتری برای محمدرضا گلزار و هنرپیشه هندی اش دیا میرزا قائل
بود و فروش رکورد شکن آن که به مرز ۱۵ میلیارد رسید، به پای این زوج رسید.
بنیامین با همسر دومش در این فیلم همبازی بود، ولی هیچیک نقش قابل توجه و
تأثیرگذاری نداشتند. بنیامین هم در اولین تجربه بازیگری اش در فیلم قربان
محمدپور، به شدت آماتور ظاهر شد. او چند ترانه هم برای این فیلم خواند.
داود ناقور، کمرنگ
داود
ناقور هم از جمله خوانندگانی بود که دوستی اش با شادمهر عقیلی، او را به
جمع بازیگران فیلم «پر پرواز» راه داد. ناقور یکی از نقشهای فرعی فیلم را
بازی کرد که دوست شادمهر بود و کافی شاپ داشت. ناقور همانطور که در عرصه
موسیقی حضور کمرنگی داشت، در سینما هم دوام نیاورد و چهار سال بعد در فیلم
ضعیف «انتخاب» ساخته تورج منصوری بازی کرد که آن هم توفیقی برایش در پی
نداشت. فیلم یک کمدی سطح پایین بود که فروش هم نکرد. شایعه ساخت «پر پرواز
۲» و بازگشت شادمهر هم نخستین بار توسط او مطرح شد.