جلسه نقد و بررسی مستند «آوانتاژ» شنبه۲۳ اردیبهشت در سالن شماره پنج سینما هویزه مشهد برگزار شد.
به گزارش بولتن نیوز، طبق گزارش رسیده، محمد کارت بعد از پایان نمایش فیلم در پاسخ به این سوال که آیا این فیلم یک مستند تبلیغاتی برای موسسه «طلوع» بود یا نه؟ گفت: «من از اولی که با عمو اکبر، مدیر طلوع صحبت کردم، گفتم نمیخواهم فیلم تبلیغاتی به نفع کسی یا ارگانی بسازم. چون اصلا نه در شان من و نه در شان موضوع بود. این مستند مهمترین،فیلمی هست که درباره یک ان جی او ترک اعتیاد ساخته شده است. سعی کردم بدون تبلیغات این کار را بکنم، من اصلا پروسه اداری و مشکلات جاری موسسه را در فیلم نیاوردم و با توجه به کانسپت، این نوع روایت را انتخاب کردم. فوکوس فیلم روی شخصیت نیست بلکه روی یک جمع است که هر کدام نقش یک پازل را در این روایت بازی میکنند. من خودم به عنوان مخاطب آوانتاژ را دوست دارم چون روایت دارد، دوربین دارد و یک مستند سینمایی است نه یک مستند تبلیغاتی و تلویزیونی».
او به تصویر خواب و کابوسهای بهبودیافتگان نیز اشاره کرد:«اغلب میگفتند از خواب که میپریم، باورمان نمیشود اینجاییم و تا صبح بیدار میمانیم. کابوسها به کراهت و تنهایی زندگی کارتون خوابی کمک میکرد که من آن سکانس را گذاشتم و خیلی پرخرج هم بود. ما کاراکترهای مستندی داریم که میخواستیم ببینیم توی ذهنشان چه اتفاقی میافتد، این صحنه میزانسن دارد . بعضیها قبل از نمایش فیلم میگفتند این صحنه را بردار یعنی چی تو فیلم مستند نشان دادن کابوس و رفتن به اینکه توی ذهنشان چه میگذرد را نشان بدهی.»
من کاری به گذشته نداشتم
کارت درباره اشاره نکردن گذشته شخصیتهای فیلم هم توضیح داد:« تعمدا درباره گذشته آنها حرف نزدیم و بیشتر حال آنها را نشان میدادیم. در طول ساخت فیلم بارها نشستم پای صحبتهایشان و خاطرههای خیلی بکری از گذشته و کودکی خودشان برایم تعریف کردند. همین حالا هم مطمئنم اگر یکی از آن خاطرات را میگذاشتم توی فیلم تماشاگران میگفتن عجب دیالوگی، عجب خاطرهای! ولی مطمئن بودم همان آدم بعد از دیدن فیلم،از من و فیلم بدش میآمد و متنفر میشد. اصلا به من چه ربطی دارد که طرف توی بچگی چه اتفاقی برایش افتاده، همه ما تقریبا حالا دیگر با اتفاقاتی که برای یک معتاد افتاده یا میافتد آشناییم پس دیگر نیازی به این حرفها نبود».
او درباره طرح سینما سیار و نمایش فیلم برای کارتونخوابها هم گفت:« با همکاری موسسه طلوع طرح سینما سیار را پیگیری میکنیم که باید مجوزش را بگیریم تا بتوانیم فیلم را برای کارتونخوابها در جایی که زندگی میکنند نمایش بدهیم نه اینکه آنها را بکشانیم توی سینما. درباره سوال یکی از دوستان که پرسید که آیا تا حالا کارتونخوابها فیلم را دیدهاند باید بگویم برای اولین بار چهارصد خانواده کارتونخواب و کاراکترها فیلم و در برج میلاد یا منتقدان فیلم را دیدند و واکنش خوبی گرفتیم. من تلاش کردم از آدمهای شکست خورده قهرمان بسازم. اینکه بعد از نمایش فیلم مخاطبان با کاراکترها سلفی میگیرند و حتی برای بعضیهاشان فرصت شغلی به وجود آمده یعنی اینکه آنها از فیلم متنفر نشدهاند و دوستش داشتند. باور کنید بعد نمایش فیلم کسی دور و بُر من فیلمساز نبود همه میرفتند دور بر آنها».
کارت همچنین درباره اینکه آیا با وجود خوب دیده شدن فیلم، کسی از مدیران شهرداری واکنش یا اتفاق مثبتی برای موسسه طلوع افتاده یا نه، گفت: «ما تلاش کردیم برخی از معاونان شهرداری بیایند تا شاید نظرشان را درباره طلوع بگویند ولی خب دیدم هیچ خبری نیست و تا همین الان با اینکه فیلم کلی سروصدا کرده اما واکنشی از مدیران شهرداری ندیدم. ما حتی از آقای قالیباف دعوت کردیم ولی باز هم خبری نشد.»
او با نقل قولی از رخشان بنی اعتماد حرفهایش را ادامه داد :« خانم بنی اعتماد میگفت اینکه بگویی یک کارتن خواب الگوی زندگی ماست کسی باورش نمیشود ولی بعد از دیدن این مستند آدم واقعا میتواند بگوید که این کارتنخوابها الگوی زندگی من هستند».
کارت همچنین درباره اینکه چرا مصائب و پروسه درمان معتادان بیشتر در فیلم نشان داده نشده و شخصیتپردازی آنچنانی وجود ندارد، به دلایل خود اشاره کرد: «اگر فیلم آوانتاژ در شخصیتپردازیها عمیق نمیشود دو دلیل دارد ،اول اینکه فیلم قرار نبوده شخصیتمحور باشد. دوم اینکه فیلم ما درباره مرحله درمان اعتیاد نیست. شما فکر کنید اگر بیشتر از سکانسهای سمزدایی نشان میدادیم و واکاوی میکردیم فیلم نمیتوانست به کسی که میخواهد ترک کند ، امید وانرژی بدهد. فکر کنید این فیلم را در سیستان و بلوچستان یا هر جای محروم دیگری که فرد معتادی میخواهد ترک کند یا از شبکه مستند نشان بدهند. واقعا زجرآور میشد. کسی در حوزه ترک اعتیاد فعالیت میکند ولی خوب میداند ترک کردن به این سادگیها نیست. قطعا مشقت دارد ولی اساسا معتقدم فیلمهایی که در این مسائل عمیق میشوند، تبدیل به بار سنگینی میشوند روی دوش مخاطبانشان. دیدن این سختیها شاید برای مخاطب عادی عبرتآموز باشد ولی برای کسی که میخواهد ترک کند نه».
هیچ اغراقی در بازی فوتبال وجود ندارد
کارگردان مستند «خونمرگی» در ادامه و در پاسخ به اینکه به نظر میرسد در بازی فوتبال مبالغه شده و حس ترحم درش دیده میشود، گفت: «واقعا هیچ اغراقی در بازی فوتبال نبود. سعید مراغهچیان توی رختکن گفت که بچهها زیاد گل نزنیم و مراعات حال این دوستان را بکنیم .ولی بعد از بازی به خود من گفت آنقدر که دویدم تا گل نخورم، کشاله پایم کشیده شد. حتی به من گفت اینها استعدادهای فوقالعادهای هستند؛ روی این بازیکنها کار کنید. بروید توی مسابقات بیخانمانها که در اروپا برگزار میشود، شرکت کنید. همه چیز در این بازی طبیعی بود و هیچ دخل و تصرف و اغراقی انجام نشد».
کارت همچنین درباره صداگذاری کار توضیحاتی داد: «آرش قاسمی برای صدای این آوانتاژ جایزه گرفت. من کلا در فیلمهایم خودم صدا میگیرم. مثلا میدانم که پسر قرار است پدرش را بعدازظهر ببیند من از صبح بهش «HF» وصل میکنم. نمیدانم چرا همه فکر میکنند باید با بوم صدا را بردارند در صورتی که بوم در کار مستند میتواند باعث میشود کاراکترها راحت حرف نزنند. در صورتی که کاراکتر بعد از مدتی فراموش میکند «HF» بهش متصل است و خیلی روان و راحت حرف میزند.»
او همچنین اضافه کرد: «من تلاش میکنم جز کارگردانانی باشم که فیلمش روی میز تدوین شکل نگیرد. یعنی موقع فیلمبرداری میدانم که پلان تیتراژ من قرار است چه باشد و پایانبندی کدام».