بولتن سینما و تلویزیون امروز حاوی مطالبی از جمله، آخرین وضعیت تولید سریالها در «اوج»، رای جشنواره كن به ضرر سينماداران فرانسوي راي، اکران ویژهی یک فیلم با طعم انتخابات، پاسخ رییسجمهوری مکزیک به دیکاپریو و اعلام زمان نمایش فیلمهای ایرانی در کن 2017... است.
گروه سینما و تلویزیون: اخبار حوزه سینما و تلویزیون نیز همواره مخاطبان خاص خود را داشته و دارد؛ به همین خاطر در مطلب پیش رو تلاش کردیم مهمترین و جذاب ترین مطالب این حوزه را جمع آوری نموده و تقدیم علاقه مندان کنیم تا اگر امکان پیگیری مطالب در طول روز را ندارد، در یک زمان مشخص و یکجا از آنها مطلع شوند.
به گزارش بولتن نیوز، تیتر مهمترین خبرهای امروز 23 اردیبهشت ماه 96، به صورت هایپرلینک در زیر آمده که شما می توانید با کلیک بر روی آنها به صورت اختصاصی وارد آن مطلب شوید؛ البته متن کامل این مطالب در ادامه مطلب نیز آمده است و شما می توانید متن کامل و تصاویر مرتبط عناوین را در ادامه مشاهده فرمایید.
تکنویسی از بُرشهای گذرا
«ماجرای نیمروز» فرزند زمانه اعتدال است؛ اعتدال نه به معنای ریشهشناسانه کلمه که فارابی آن را عدلورزی، فعلیتبخشیدنِ عدل و برافراشتهکردن عدالت میداند، بلکه به معنای امروزی و سیاستورزانهاش؛ یعنی نه سیخ بسوزد و نه کباب. فیلم، روایتگر یکی از پیچهای مهم تاریخی پس از انقلاب ٥٧ است؛ یعنی دهه ٦٠. دههای سربسته که جز روایات و شنیدهها از هر سو، چیزی از آن شفاف نیست. در چنین بستری است که فیلمساز جوان، عزم ساخت فیلمی درباره آن بخش از تاریخ ایران میکند.
برای فهم بهتر «ماجرای نیمروز» باید پازلی مقطع ساخت. ازاینرو، ساختمان مطلب را میتوان به سه قسمت تقسیم کرد و هر قسمت را با قطعاتی از پازلِ برآمده از اثر چید تا ذهن، ناخودآگاه به جهان فیلم راه پیدا کند. سه قطعه اصلی پازل چنین است: «تکنویسی» - «بُرش» - «دُم خروس».
تکنویسی
شناخت پرسوناژهای فیلم اهمیت دارد. ازاینرو، به سیاق خود فیلم و جایگاهی که برای مخاطب میسازد، با اتکا بر پیشبرد روایتش به «یکنویسی»، درباره کاراکترهای فیلم باید «تکنویسی» کرد. رفتاری برآمده از فیلم که زبان مشترکی است در فهم این قطعات پازل.
حامد
از باور خالی است. کیفکشِ رحیم، رئیس گروه، است. از دسته آدمهایی که به خاطر تفنگبازی و علاقه به هیجان، به یک نیروی نظامی میپیوندند. میتوانست به همین راحتی که این سوی ماجراست، آن سوی ماجرا باشد. هرچه بار خورد انجام میدهد؛ از کار اطلاعاتی تا بازجویی تا تیم عملیات. بیتخصص است. برای جوانهای دهه شصتی که آرمانی و انقلابی بودند، ابتدا آرمان و ایمانشان در اولویت بود و بعد علاقه به زن و زندگی؛ اما او چنین نیست. ضعیف است و بیدستوپا.
نکته: راوی داستان اوست؛ با بازی متوسط و همخوان با شخصیت مهرداد صدیقیان؛ یک جوانک ننر و هیچکاره که در این گروه بُر خورده است. دوربین فیلمساز جوان، با او به قلب داستان میرود. به همین سبب نیز قهرمان/ پرسوناژ اول فیلمش، خود رهنمون میشود به جهان ذهنی فیلمساز.
رحیم
حراف است. قرار است هدایتگر گروه باشد؛ اما تنها گروهش را گمراه میکند. دمدمی است و سست عنصر. از اراده و قدرت یک ليدر خالی است. حتی بلد نیست اسلحه را درست دست بگیرد. او در گروه تنها نقش کبوتر نامهببر را دارد. از دل همین مديريت ضعیف است که گروهش مدام شکست میخورد. مستأصل است. او نیز به نظر مثل حامد، کیفکشش، اتفاقی در این جایگاه ایستاده.
نکته: بازی احمد مهرانفر در نقش رحیم، به قطع از نقاط درخشان حرفهایگری اوست. مهرانفر تیپ را خوب بازی میکند و بلد است چگونه تیپسازی کند. از همین استعدادش نیز در بازی در نقش رحیم استفاده برده است. هیچ نشانی از نقشهای طنز و اکتهای طنز او در نقش رحیم بیرون نمیزند.
مسعود
مهمترین شخصیت گروه است. شخصیتی دوپهلو دارد؛ از یک سو در جایگاه ترسناک بازجوست، از یک سو دلسوز. این دو خصیصه در کنار هم، او را عجیبترین فرد گروه کرده است. میتوانست آن سوی گود باشد. بعید نیست حتی از آن سو به این سو آمده، یا پیش از انقلاب یا پس از انقلاب، یا شاید هم تواب است. مصداقی از شخصیتهای دهه ٦٠ است که باور نمیکردند مجاهدین، منافق شوند. سازمان را خوب میشناسد. بار اصلی گروه بر دوش اوست؛ جزء سهنفری که کارش را تخصصی بلد است. تخصصش بازجوییست و معلوم نیست از کجا این را آموخته. سواد این کار را دارد و رحیم را او هل میدهد. همین نقاط نامشخص او را خاکستری میکند و پیشینهاش را تار. شاید حالا با اسم مستعار در گوشهای از این شهر، شغل آزاد داشته باشد و از همهچیز دور شده.
نکته: از نقش حسن باقری تا مسعودِ بازجو، فرق بسیار است؛ اما مهدی زمینپرداز نشان داده است که میتواند این تفاوتِ بسیار را در بازیاش به خوبی نمایان کند. او بازیگر شناختهشدهای نیست؛ اما به قطع از خوبهای این حرفه است؛ آنهم در این روزهای بدِ بازیگری در سینمای ایران.
صادق
او به همراه کمال به گروه پیوست. به نظر از رفقای قدیمی کمال و رحیم است. کمحرف است. بیشتر نگاه میکند. به آنچه میگوید باور دارد. صریح و رک حرف میزند. مقتدر است و محکم. کار اطلاعاتی را خوب بلد شده؛ دوره دیده است. شاید فرنگ رفته هم باشد حتی. زیرک است و تیزهوش. حواسش به همه هست. جدی است و ترسناک. هیچ پیشينهای از او مشخص نیست؛ اما پیشینه همه گروه را میداند. نقش مهمی در گروه دارد و یکی از سه نفری است که در گروه مؤثر است.
نکته: از لحاظ چهره، شباهت صادق به امامیست. جواد عزتی هم مانند احمد مهرانفر تیپسازی را بلد است و تیپیکال را به خوبی خلق میکند. در ایفای این نقش گل کاشته و از این حیث نیز صادق، از نقاط درخشان مسیر بازیگریاش محسوب میشود.
کمال
چریک دوره دیده است. راحت آدم میکشد. تیک عصبی دارد و تخمه میخورد. پرحرف است. هیجانی و پرشور است. شوخطبع است و این شوخطبعی واکنش روانیاش به کشتن است. با همه گروه رابطه خوب دارد. فرد مؤثر گروه است. رو است و چیزی پنهان ندارد. از دوستان قدیمی رحیم و صادق است. با صادق صمیمیتر از رحیم است و به او و تصمیماتش اطمینان صددرصدی دارد. بیکفایتی رحیم، اذیتش میکند. هوای حامد، بیدستوپاترین فرد گروه را دارد و بعد از صادق به او نزدیک است. کمحوصله و آتشی است. از باقی گروه شخصیت مشخصتری دارد. با مسعود آبش توی یک جوب نمیرود و خلقیاتشان با هم سازگار نیست. بیرحم است و اهل مدارا نیست.
نکته: مسلمترین جایزه جشنواره فجر، سیمرغ نقش مکمل به هادی حجازیفر برای نقش کمال بود که نادیده گرفته شد. بعد از نقش حاجاحمد متوسلیان، حالا نقش کمال او را شناختهشدهتر کرده است. او با تمهید بازیگری به نقش کمال بُعد داده؛ تنها کاراکتر فیلم است که از تیپ فاصله گرفته و به شخصیت نزدیک شده است.
عباس
با یقه سفید و ریش پرپشت، تصویری از فریب است. خواهان برخورد قاطع است و از تسامح و نظریات مسعود شاکی است. کار شنود تیم با اوست. اطلاعاتی است و کار بلد. از این روست که از دستشان میجهد. با رحیم رفاقت دارد.
نکته: عباس تنها تصویر ایدئولوگ فیلم است. برخورد قاطع او و هیبتش از او برای مخاطب تصویر متناقضی میسازد. میگویند شخصیت عباس با نام واقعی است و پس از گریختنش، در عملیات مرصاد همراه منافقین به ایران حمله میکند و کشته میشود.
طاهره
واداده و بند را به آب داده است. مقاومتش فروریخته. همدست بازجو شده و به قولی تواب است. چیزی برای ازدستدادن ندارد؛ نه آرمان سازمان برایش مانده و نه در حبس، باور، این سو را باور دارد. تنها در تلاش گریختن است. از درون فروپاشیده و چهرهاش گواه یأس اوست. آرزوی مرگ دارد تا از این وضع خلاص شود. مرگ برایش فرخندهترین اتفاق است زیرا خود توان رودرروشدن با مرگ را ندارد و از ترس مرگ نیز همراه شده برای آدمفروشی و همکاری. نزدیکترین آدم به او مسعودِ بازجوست. حرفهای او را میشنود؛ اما چشمهایش گواه میدهند که تنها از ترس، سر تکان میدهد. او تصویر تمام طاهرههایی است که فروریختهاند. او میداند خواهرش ممکن است از سوی سازمان قصد جانش را کند؛ اما لب باز نمیکند. تنها کسی که نمیفروشد، خواهرش است و این نشان میدهد هنوز سنگری در وجود برای فتحنشدن دارد؛ سنگری به اسم عاطفه، محبت و آرمانی که حاضر نیست حتی در فروریختن کامل، از آن دست بکشد.
بُرش
الف/ دیگر خبری از نگاه جزم و غلوشده نیست. اگر «بایکوت» را نماینده فخیمِ فیلمهای همتیپِ «ماجرای نیمروز» بدانیم، مترِ نگاه به مسئله بهتر بهدست خواهد آمد. فیلم در جایگاه قاضی نیست و از حکمدادن صریح و کلیشهای مانند قراردادن دیالوگ در دهان پرسوناژ طفره میرود. جنس ماجرا تغییر کرده. در روایتش قابل قیاس با دیگر فیلمهای همخانوادهاش نیست. از این رو است که فیلم فرزند خلفِ سیاستورزانه دوران اعتدال نامیده شد. ب/ فیلم از کجا آغاز میشود؟ درست پس از رخدادِ تاریخی، درست پس از وقوع علت و معلولی وقایع. فیلم با چند خط ابتدایی که در شرح اتمسفر زمانه آورده، از «دلیل» و «توضیح» شانه خالی میکند. آغاز فیلم، در انتهای پایان ماجراست. پس از عزل بنیصدر، پس از سخنرانی رجوی در شیرودی، پس از درگیریهای خیابانی، پس از موضعگیریهای علنی و شفاف و پس از آنکه سازمان مجاهدین در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی به منافقین تغییر نام داد. فیلم پس از دست به اسلحهبردن را روایت میکند. اینکه چرا، چطور و چگونه این واقعه رخ داد، مسئله فیلم نیست؛ با اینکه روایتش را در همین مسئله بنا کرده است. همین بیمسئلهگی نیز نکته اصلی است؛ اصلیتی که تاریخ را به یک بزن- بکش سینمایی تقلیل میدهد. ج/ فیلمساز جوان، سنش به شاهدِ ماجرا نمیرسد. او نیز شنیدههایش را کنار هم چیده، با چاشنی تحقیق و پرسوجو از هسته مقابلهگر با منافقین. از این رو است که برای روایت ماجرا، دست به عصاست یا چنین مینماید؛ از یک سو ژست منتقدِ ماجرای رخداده را دارد و از سویی پوزیشنِ نقاد بر آنچه که رخداده است. نمودهای این نوع از رویکرد نیز در دو نکته نمایان است؛ یکم زاویه تماشای ماجرا که از منظرگاه رسمي است و دوم واردنشدن به مناسبات سازمان مجاهدینِ منافقشده. د/ بر اساس همین دلایل مطرحشده است که فیلم از آگاهی تاریخی، فهم زمانه، مناسبات وقایع، استنتاج رخدادها و اتمسفر سیاسی دهه ٦٠ خالی است. یک تریلر هیجانیست که بهانهاش را یک برهه خاص از تاریخ ایران قرار داده. بیراه نیست که به همین سبب، لقب فیلم تاریخی/ سیاسی برازنده «ماجرای نیمروز» نیست. البته که فیلم سیاسی است؛ اما سیاستش خارج از فیلم تعریف میشود و فیلم مستقلا از روایت تاریخ و سیاست خالیست. همین خالیبودن نیز مزید روایت فرامتنی و سیاستِ درحاشیهنشسته فیلم و جهانبینی پسِ فیلم است.
دُم خروس
یکم- استفاده از دو بازیگر کمدین/طنز که ناخودآگاه ذهن مخاطب، آنها را در نقش جدی باور نمیکند؛ یعنی جواد عزتی و احمد مهرانفر، آنهم یکی در رأس گروه ضربت و دیگری در بخش اطلاعاتی گروه. البته که تیپسازی خوب این دو بازیگر، تلاش موفقیست در رفع این ذهنیت؛ اما «ماجرای نیمروز» فیلمیست که روی ذهنیت بیرونی مخاطب حساب کرده و از همین جهت نیز نمیتوان این انتخاب را نادیده گرفت. دوم- داستان فیلم تأکید بسزایی بر چهار مفهوم دارد: «اطلاعات» - «تحلیل» - «فرضیه» - «حدسیات». دیالوگهای بین رحیم و مسعود این مفاهیم را در بخشهای مختلف تعریف میکنند. «اطلاعات» آن بخشهایی است که مسعود در بازجوییها کسب میکند. «تحلیل» آن بخشهایی است که از کنار هم چیدن «اطلاعات» حاصل شده. «فرضیه» آن بخشی است که از کنار هم چیدن «تحلیل»ها و «حدسیات» حاصل شده و «حدسیات» نیز بر اساس شرایط و موقعیت حاصل شده است. با این ادبیات و مفاهیم، گروه ضربتِ فیلم جز در یک مورد حمله به خانه موسی خیابانی، كلا بر اساس «حدسیات» پیش میرود و خود فیلم را در خارج از جهانِ متن فیلم، براساس همین ادبیات میتوان روایتی بناشده بر «فرضیه» و «حدسیات» قلمداد کرد. زیرا فیلم از اطلاعات دقیق تاریخی و بیشتر از آنچه اهل تاریخ میدانند خالی است و تحلیلی هم نسبت به وقایع ارائه نمیشود. هرچه هست «فرضیه» است و «حدسیاتِ» فیلمساز جوان، از زمانهای که خود شاهدش نبوده است. سوم-جذابترین فردِ گروه، قاتلترین فرد گروه است یعنی کمال با بازی خوب هادی حجازیفر. جذاب از این لحاظ که مخاطبان در سینما به رفتارهای واقعی او میخندند و همراهش میشوند! چهارم- روایت از دهه ٦٠ گره خورده است با ایدئولوژی، با این فهم باید فهمید که هیچکدام از اعضای گروه ضربت در تیپسازی صورتگرفته ایدئولوژیک نیستند. فهم این نکته با قراردادن افراد گروه در کنار کنتراست عباس (منافقی که در گروه مسئول شنود بود) و مسعود کشمیری (عامل انفجار دفتر نخست وزيري) بهتر قابل فهم است؛ هردوی این دو نفر ایدئولوژیکترین افرادِ فیلم هستند، یعنی همان دونفری که منافقاند. درست است که فیلمساز اینجا تن به کلیشههایي مانند یقه سفید یا نماز اول وقت داده است، برای نشاندادن این ایدئولوگبودن اما تیپ رفتاری این دو پرسوناژ، در کنار فرد فرد گروهِ ضربت، نشان از ایدئولوژی است. بهعنوان مثال وقتی رحیم با کمال از خط بازمیگردد، در سکانسی حامد در حسینيه نشسته و دعای توسل پخش میشود، این دعا ماکت است و خالی از حضور معنوی، هیچ حسی ایجاد نمیکند و دکوپاژ صورتگرفته نیز با مدیومشات حامد که در نمازخانه نشسته، به این عدم حسسازی کمک میکند. پنجم- اولین فاجعهای که فیلم روایت میکند، انفجار ساختمان حزب جمهوری است. گذرا و تیتروار، فاقد بار تراژیک، دومین فاجعه انفجار دفتر نخست وزيري؛ در فیلم حضور شهید بهشتی مستتر است، از حضور فیزیکی با گریم، تا نقلقولهایش از زبان لاجوردی و اعضاي گروه تا عکسش بر دیوار مرکز فرماندهی اما حضوری از شهید رجایی به چشم نمیخورد. در شهادت بهشتی فیلم از تراژیکشدن فاصله میگیرد و با شهادت رجایی فیلم با گریه و زاری گروه، دراماتیک میشود. شهید بهشتی فردی است که مخالف برخورد سخت با مجاهدین بود، شهادت او در فیلم کمرنگ است اما حضورش در سرتاسر فیلم به مدد عکسها و جملاتش بر دیوار پررنگ! ششم- مهمترین نکته منظرگاهی که فیلمساز جوان انتخاب کرده است، در نوع برخوردش با ماجراست؛ فیلم «ماجرای نیمروز» را میتوان فیلمی ژورنالیستی دانست. ژورنالیستی به معنای تیتر، روتیتر و خبری کوتاه و پرداخت سطحی. اتفاقات فیلم مانند تیتر رخ میدهند، توضیح کوچکی داده میشود و در سکانسی نیز به آنان میپردازد، ماجرا تمام میشود و با چند سکانس که داستانهای فرعی است مثل علاقه پسر به دختر یا تخمهخریدن کمال یا ترور در خیابان و...، فاصلهای میافتد و تیتر بعدی میآید. هیچکدام به ماجرا وارد نمیشوند. به همین سبب نیز روایت فیلم منسجم نیست و در پیوست روایتی دچار سکته و سکسکه است. گویی خود فیلم نیز مانند پرسوناژهای داستان، با تلویزیون و روزنامه از وقایع خبردار شده است. این نکته اما در حالی است که قرار است فیلم به ما یک گروه امنیتی اطلاعاتیِ ضربت نشان دهد درحالی که افراد اصلی گروه هم، خبرهایشان چیزی بیشتر از تلویزیون نیست. شاهد مثال این کلام نیز دیالوگ حامد است با رحیم. حامد: چه خبر؟ رحیم: هیچی، چیزی بیشتر از همین اخبار تلویزیون نداریم. هفتم-تمهيد مهم دیگری که فیلمساز جوان اندیشيده است، همان نکته اصلیای است که سبب دیده و تحسین شدن بیش از حد برایش شد؛ یعنی فرم روایت سینمایی؛ دراینباره جوان فیلمساز، کاربلد است. نوع دکوپاژ و بصریکردن روایت از منظرگاه فیلمساز حاوی یک نکته درخورتوجه است. دوربین در خیابان کاوشگر است و پشت هرچیز پناه میگیرد. به پرسوناژها نزدیک نمیشود. در تمامی پلانهای خیابان شيای جلوی در گوشه تصویر به صورت فلو و تار دیده میشود. گویی در حال سرککشیدن و در گوشهای مخفی است. همین دوربین اما در ساختمان فرماندهی گروه ضربت، به پرسوناژها نزدیک میشود، فضای امن میسازد و ميتوان به آدمها نزدیک شد. در خود ساختمان فرماندهی هم البته گاهی دوربین گوشهنشین است و از پشت شیشه یا کمی با فاصله میایستد، مثل جلسه مسعود سربازجوی گروه با لاجوردی. دوربینی که فیلمساز جوان برای فیلمش تعریف کرده، براساس امنیت تعریف شده است. امنیتی که با حضور گروه حفظ میشود و وقتی گروه در حالت عملیات است یا در خیابان، پشت آنها سنگر میگیرد. همین نوع فرم برای روایت فیلم، مخاطب را در یک کشوقوس قرار میدهد، کشوقوسی که مختص به فیلمهای پلیسی و جنایی است. از سوی دیگر دکورسازی و طراحی صحنه خوب فیلم تداعیکننده دهه ٦٠ است. گویی در تاریخ سفر کردهای و بخشی از تهران دهه ٦٠ را میبینی. البته که فیلم از نشاندادن نمای باز طفره میرود که شهر دیگر آن شهر نیست اما در آنچه نشان میدهد، موفق عمل کرده است. نکته دیگر که بیشتر به سختافزار سینما مرتبط است اما از دایره ذهنیت فیلمساز جوان خارج نیست، نگاتیو و ظهور لابراتواری فیلم به سبک و سیاق کهن است. استفاده از نگاتیو را میتوان یکی از نقاط پررنگکننده حس و حال در فیلم دانست. ظهور نگاتیو به گونهای که بازنمایی گذشته باشد نیز بیدلیل نیست. همچنین، ماکتی خوش رنگ و لعاب ساخته است. ویترینی که مخاطب در مواجهه با آن، با ریتم پراتفاق و هیجانی و بهاصطلاح اکشنی که در داستان نهفته است، با فیلم همراه میشود و از تماشایش لذت میبرد. لذتی که اجازه اندیشیدن به نکات مهمتر را از او میگیرد. هشتم- هرچقدر هم که فیلمساز از زیر این ادعا شانه خالی کند اما فیلم مدعی روایت تاریخ است. این ادعا در یک نکته مهم خود را بروز میدهد و آن هم تأکیدش بر زمان است. زیرنویسهایی از این دست که به طور مثال پس از انفجار دفتر حزب جمهوری مینویسد: یک ساعت و ٤٠ دقیقه پس از انفجار. یا صبحِ حمله به خانه موسی خیابانی زیرنویس میدهد: زعفرانیه دو و ٣٥ دقیقه صبح. علتِ ادعای تاریخ در جزئیشدن در زمان است. یعنی فیلم به جای اعلام ساعتِ حدودی، به ساعت دقیق با دقیقه اشاره میکند. این دقت برای واقعنمایی آنچه در حالت نمایش است، اتفاق میافتد. فیلمساز با این تمهید به عمقِ واقعنگری فیلم نقبی در ذهن مخاطب میزند. حال نه خود فیلمساز و نه تاریخ این مدعا را اثبات نمیکنند. پس آیا فیلمساز مجاز است برای واقعنمایی فیلمش، تاریخ را تحریف کند؟ مثال بارز این دستبردن در فرایند تاریخ نیز، مدتزمان درگیری با خانه تیمی در زعفرانیه است یا نحوه کشتهشدن موسی خیابانی. چه نیازی به این تأکید واقعنمایانه بوده است وقتی این مدعا درست نیست؟
تکمله:
«ماجرای نیمروز» فیلم خوبی است؟ نه. «ماجرای نیمروز» فیلم بدی است؟ نه. آیا فیلم روایت تاریخ است؟ نه. آیا بیش از حد تحویل گرفته شد؟ بله. تکلیف مخاطب با «ماجرای نیمروز» چیست؟ فیلم را ببینی، رویش حساب نکنی و بگذری.
جشنواره كن به ضرر سينماداران فرانسوي راي داد
جشنواره فيلم كن با جلوگيري از ورود فيلمهاي اكراننشده به بخش رقابتياش خود را وارد نزاعي ميان نتفليكس و صنعت جهاني فيلم كرد. يك هفته پيش از مراسم افتتاحيه، چهارشنبه گذشته مسوولان جشنواره كن اعلام كردند كه فيلمهاي «اوكجا» و «داستانهاي مايروويتز» را كه هر دو از سوي كمپاني نتفليكس توزيع شدهاند، برخلاف مخالفت سينماداران فرانسوي در بخش رقابتي حضور خواهند داشت اما از سال آينده تمامي فيلمهايي كه براي دستيابي به نخل طلا وارد اين بخش ميشوند ابتدا بايد متعهد به اكران در سينماهاي فرانسه شده باشند.
هفتادمين دوره جشنواره كن، نخستين دورهاي است كه فيلمهاي كمپانيهاي نتفليكس و آمازون به بخش رقابتي كن راه پيدا ميكنند. ماه گذشته زماني كه تيري فريمو، مدير هنري جشنواره، فهرست فيلمهاي شركتكننده را معرفي كرد و از حضور اين كمپانيهايي كه بيشتر براي خدمات پخش آنلاين سريال شهرت دارند، خبر داد، جشنواره كن را «آزمايشگاهي» سينمايي ناميد كه پذيراي تغيير است.
اما اين اقدام جشنواره مخالفت شديد اتحاديه سينماهاي فرانسه را در پي داشت چرا كه هيچكدام از فيلمهاي نتفليكس_ درام «داستانهاي مايروويتز» به كارگرداني نوآه بامباك و با بازي داستين هافمن و آدام سندلر و فيلم حماسي فانتزي «اوكجا» ساخته نوآ بامباك با بازي تيلدا سويينتون_ براي نمايش در سالنهاي سينماي فرانسه ارايه نشدهاند. بنابراين اين درخواست سهشنبه گذشته هياتمديره جشنواره جلسهاي در مورد امكان بيرون كشيدن هر دوي فيلمها از بخش رقابتي تشكيل دادند. گرچه اين ايده رد شد اما جشنواره روز چهارشنبه بيانيهاي منتشر كرد كه در آن از تصميم نتفليكس مبني بر عدم اكران گسترده فيلمها در سينماهاي فرانسه ابراز پشيماني كردهاند. در اين بيانيه ميخوانيم: «كن از تنشي كه عدم توزيع اين فيلمها در فرانسه سبب شده، آگاه است. جشنواره كن از نتفليكس درخواست كرد بپذيرد كه اين دو فيلم ميتوانند در دسترس مخاطبان سينماهاي فرانسه قرار بگيرند و فقط براي مشتريان آنلاين كمپاني پخش نشوند. اما هيچگونه توافقي حاصل نشد.»
مسوولان جشنواره بعد از مشورت با هياتمديره تصميم به «تعديل قوانين» براي دورههاي بعد گرفته است. اين تعديل كه اجراي آن از سال آينده شروع ميشود از اين قرار است كه «هر فيلمي كه آرزوي حضور در بخش رقابتي كن را دارد متعهد به توزيع در سينماهاي فرانسه است.»
ريد هستينگ، مديرعامل نتفليكس در صفحه فيسبوك خود به اين اقدام واكنش نشان داد و نوشت: «اين تشكل عليه ما متحد شده است. فيلم «اوكجا» را 28 ژوئن در نتفليكس [آنلاين] تماشا كنيد. فيلمي عالي كه سينماهاي زنجيرهاي قصد داشتند مانع حضور ما در بخش رقابتي جشنواره كن شوند.» نزاع ميان نتفليكس و سينماداران فرانسه حول قانوني است كه ميگويد تنها سه سال پس از اينكه فيلمي اكران خود را در سينماها گذراند ميتواند در پايگاههاي پخش فيلم آنلاين در فرانسه نمايش داده شود، قانوني كه نتفليكس از اجراي آن سرباز ميزند. هر چند، سال گذشته نتفليكس حق پخش آنلاين درام «آسمانيها» را در جشنواره كن خريد اما براساس اين قانون «آسمانيها» تا سال 2019 در دسترس كاربران فرانسوي نخواهد بود. از سوي ديگر منابع گزارش كردهاند نتفليكس مذاكرات خود را با «جوكر» كمپاني توزيع فيلم فرانسوي و CNC هيات ملي فيلم فرانسه براي دريافت اجازه موقتي اكران فيلمهاي «اوكجا» و «داستانهاي مايروويتز» روز و تاريخ پخش آنلاين آن به همراه اكران يكهفتهاي در چند سالن سينما را بدهد. نتفليكس با اين اكران محدود قانون ممنوعيت فيلمهايي را كه به صورت گسترده اكران نشدهاند، دور ميزند. اما CNC تحت فشار صنفهاي سينمايي داخلي قرار گرفته است به خصوص سينماداراني كه اكران موقتي را كافي نميدانند. گرچه جشنواره كن حضور فيلمهاي نتفليكس در بخش رقابتي را بدون اكران در سينماها انتخاب كرده است اما قانون جديد جشنواره مانعي براي نتفليكس به شمار ميرود مگر اينكه فرانسه قوانينش را اصلاح كند. سالهاست كه بحث حول اصلاح اين قوانين با وقفه مواجهه شده است اما افرادي كه در اين صنعت ايفاي نقش ميكنند اميدوارند رييسجمهور بعدي امانوئل مكرون رويكردي كاربردي اتخاذ كند و برنامههاي اكران را تغيير دهد.
نتفليكس پيش از اين براي شركت دادن آثارش در جشنوارههاي معتبر اروپايي از جمله ونيز جنجالهايي به پا كرده بود. سال 2015 وقتي جشنواره ونيز تصميم به نمايش «جانوران بدون سرزمين»، يكي از مشهورترين فيلمهايي كه به صورت آنلاين نمايش داده شده بود، گرفت آلبرتو باربرا، مدير هنري اين جشنواره با واكنش روبهرو شد اما بر سر انتخاب خود ايستادگي كرد.
باربرا در مصاحبهاي با نشريه ورايتي با مدير هنري كن همدردي كرده و گفته است: «تصميم سادهاي براي فريمو نبوده است.»
او با اشاره به اين موضوع كه صنعت سينما بدون اينكه قانوني اتخاذ شود خيلي سريع تغيير ميكند، گفته است: «بسياري از علايق و موضوعات مورد بحث افراد در خطر هستند؛ از جمله علايق نمايشدهندهها، توزيعكنندهها، نمايندههاي فروش، تهيهكنندهها و فيلمسازان. اما نقش يك جشنواره اين است كه از همه اينها فاصله بگيرد. نقش جشنواره اين است كه صحنهاي براي سينماي كيفي باشد؛ آن را انتخاب كند، سبب پديدار شدن آن شود و از آن حمايت كند، بدون اينكه شرايط ديده شدن آن را در نظر بگيرد.»
اما فريمو پيش از اين با چنين فشارهايي از سوي سينمادارها و صنفهاي ديگر دست و پنجه نرم كرده بود؛ سال 2009 انتخاب فيلم «كارلوس» ساخته اوليويه آساياس براي حضور در بخش رقابتي با اعتراضي از سوي هياتمديره جشنواره كه از نمايندگان صنف سينماداران و CNC و صنفهاي ديگر اين صنعت تشكيل شده است، روبهرو شد. معترضان معتقد بودند «كارلوس» مينيسريالي است كه براي نمايش در سالنهاي سينما ساخته نشده است. در آن وهله فريمو عقب كشيد و «كارلوس» را از اين بخش حذف كرد.
آخرین وضعیت تولید سریالها در «اوج»/ برای تحقیق وقت میگذاریم
حبیب والی نژاد مدیر مرکز فیلم و سریال سازمان هنری رسانه ای اوج با اشاره به پروژه های این سازمان در حوزه سریال ها بیان کرد: کار ما در سازمان اوج این است که روی تحقیقات وقت زیادی می گذاریم تا به تناسب اهداف، آنها را پیگیری کنیم.
وی ادامه داد: ما با توجه به اهداف و برنامه ریزی هایی که داریم حدود یک یا دو سال کار تحقیقی انجام می دهیم تا بتوانیم تولیدات خوبی در حوزه سریال داشته باشیم.
مدیر مرکز فیلم و سریال سازمان هنری رسانه ای اوج درباره تعداد سریال های این سازمان توضیح داد: ما باید بتوانیم کار تولید هر یک از فیلمنامه ها را در یک پروسه زمانی همراه با تحقیق شروع کنیم و تا این آثار آماده شوند شاید نتوان آمار دقیقی ارایه کرد. ما هم اکنون حدود ۱۵ کار در مرکز برای تولید داریم اما اگر بخواهیم این پروسه تحقیقی را حساب کنیم آثار آماده تر تعدادشان کمتر می شود و ما تعداد کمتری را گزارش می کنیم چون پروسه تحقیقی بسیار سخت است و باید به طور دقیقی انجام شود.
وی در پایان درباره تعامل با سازمان صداوسیما در ساخت سریال های مشترک تصریح کرد: یکی از اهداف در کارهای فرهنگی همکاری نهادهای مرتبط است و ما هم با همکاری صداوسیما قصد داریم تولیدات موثری را تولید کنیم.
تلویزیون وفرصت طلایی ماه رمضان
دو هفته تا آغاز ماه مبارک رمضان باقی مانده و طبق معمول، تلویزیون سعی می کند از فرصت طلایی این ماه، بهترین استفاده را داشته باشد و سریال های پرمخاطبی را به روی آنتن بفرستد.امسال سه سریال از شبکه های یک، دو و سه پخش می شود که از حال و هوای هر سه، این طور برمی آید که توجه مخاطبان را جلب کنند. امروز هر آنچه را که لازم است از سریال های امسال ماه مبارک رمضان بدانید، جمع آوری کرده ایم. با ما همراه باشید:
دیباجی
کارگردان: بهرنگ توفیقی
بازیگران: کامبیز دیرباز، بهناز جعفری، بهزاد فراهانی، حمیدرضا هدایتی، پریوش نظریه، آتیلا پسیانی و مهدی سلطانی
داستان: در خلاصه داستانی که از این مجموعه منتشر شده، آمده است: هیچ گاه دوری، دوستی نمی آورد و خانواده قصه «دیباجی» قبل از آن که دیر شود، به همدلی می رسند.
کارنامه فیلمساز: بهرنگ توفیقی سابقه چندانی در کارگردانی ندارد و بیشتر دستیار بوده است. او سریال «انقلاب زیبا» را در کارنامه دارد که مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
حاشیه: خبر هایی که سال گذشته از «دیباجی» منتشر شد، نام حامد همایون پدیده موسیقی ایران در سال 95 را به عنوان خواننده تیتراژ معرفی می کرد ولی ظاهراً هنوز قطعی نشده که چه کسی تیتراژ این مجموعه را بخواند.
نام سریال تا همین چند روز پیش «لبخند رخساره» بود که به پیشنهاد نویسنده به «دیباجی» تغییر کرد. به نظر می رسد نقش سعید نعمت ا... بیشتر از نویسنده این مجموعه باشد و احتمالاً بهرنگ توفیقی از تجربه نویسنده «میکائیل»، «مدینه» و «جراحت» به خوبی استفاده کرده است.
سر دلبران
کارگردان: محمدحسین لطیفی
بازیگران: محمد کاسبی، فرهاد قائمیان، اسماعیل محرابی، برزو ارجمند، نگار عابدی، متین سادات ستوده، فرخ نعمتی و کامران تفتی
داستان: از داستان «سر دلبران» چیزی لو نرفته و گروه سازنده، احتیاط زیادی داشته اند که داستان را تا زمان پخش، محرمانه نگه دارند اما ظاهراً درباره روحانی جوانی به نام «حاج سلیم» با بازی برزو ارجمند است که عهده دار مسئولیت مسجدی سنتی در شهر یزد می شود.
کارنامه فیلمساز: کارنامه رمضانی لطیفی، پربار است و «صاحبدلان»، «نردبام آسمان»، «دودکش» و «پادری» را در ماه مبارک رمضان روی آنتن داشته است. او چه در آثار کمدی و چه در آثار جدی، موفق بوده. محمدحسین لطیفی کارگردان «صاحبدلان» به عنوان یکی از بهترین مجموعه های تلویزیونی دهه هشتاد است.
نکته ای که درباره این سریال جلب نظر می کند، این است که همه فیلمبرداری این مجموعه در شهر یزد انجام می شود؛ اتفاقی که در رسانه ملی معمول نیست و در صورت استفاده صحیح از لهجه و ظرفیت های یزد، می تواند به نفع این مجموعه باشد.
نفس
کارگردان: جلیل سامان
بازیگران: مسعود رایگان، ژاله صامتی، بهناز جعفری، رامین راستاد، سودابه بیضایی، پژمان جمشیدی، داریوش فرهنگ، هدایت هاشمی، هادی حجازی فر و ساناز سعیدی
داستان: در بستر رویداد های انقلاب، رازی در زندگی جوانی فاش می شود. او برای رسیدن به حقیقت، حوادثی را پشت سرمی گذارد و سرانجام انتخابی دشوار سرنوشت وی را رقم می زند.
کارنامه فیلمساز: جلیل سامان پیشتر سریالی را برای ماه مبارک رمضان نساخته است و «نفس» اولین تجربه اش محسوب می شود.
حاشیه: مراحل ابتدایی ساخت سریال «نفس» از آبان سال 94 شروع شد، در آن زمان قرار بود نام سریال «پروین» باشد و بازیگرانش با یک فراخوان تلگرامی انتخاب شوند. این سریال سه بار به خاطر کمبود بودجه متوقف شد و در نهایت یک سال پیش فیلمبرداری اش شروع شد. همچنین ساناز سعیدی بازیگر سریال در اواخر فروردین امسال سر صحنه فیلمبرداری دچار حادثه و راهی بیمارستان شد.
«نفس» فضایی مانند «ارمغان تاریکی» و «پروانه» دارد ولی به جز شخصیت سیدحسن (با بازی هدایت هاشمی) هیچ کدام از بازیگران «نفس» ادامه شخصیت های سریال های پیشین جلیل سامان را بازی نمی کنند.
آن هایی که نرسیدند
امسال هم بر سر گرفتن آنتن پرمخاطب تلویزیون در ماه رمضان، میان سریال ساز ها رقابتی در جریان بود و سازندگان دو سریال به دلایل مختلف نتوانستند مجموعه شان را به ماه رمضان برسانند. سری پنجم مجموعه پرمخاطب «پایتخت» که تا همین چند روز پیش بحث های زیادی بر سر پخش شدن یا نشدنش وجود داشت، آب پاکی را روی دست مخاطبان ریخت و از گردونه پخش در ماه رمضان کنار رفت. در حالی که سیروس مقدم کارگردان و الهام غفوری تهیه کننده در چند نوبت مصاحبه، احتمال بالای پخش آن در این ماه را مطرح کردند، بالاخره به پخش نرسید و مخاطبانش را احتمالاً تا نوروز 97 چشم انتظار نگه داشت. «در جست وجوی آرامش» هم که به کارگردانی سعید سلطانی تولید می شود، در ابتدا یکی از گزینه های پخش در ماه رمضان بود ولی چون فیلمبرداری اش تا شروع ماه مبارک تمام نمی شد، سازندگان ترجیح دادند برای این که کیفیت سریال آسیب نبیند، پخش آن را به بعد از این ماه موکول کنند. تصمیم خوبی که تأثیر آن احتمالاً در زمان پخش مشخص خواهد شد. علاوه بر این دو مجموعه، حتی احتمال پخش نشدن «سر دلبران» هم وجود داشت. محمدحسین لطیفی چند روز پیش از 14 ساعت کار روزانه برای رساندن این مجموعه به ماه مبارک رمضان خبر داد و همچنان احتمال داد که شاید به پخش در این ماه نرسد!
بالاخره دو یا سه؟
صداوسیما امسال تصمیم گرفته به خاطر فاصله کم افطار تا سحر، به جای پخش 4 سریال، 3 تا را روانه آنتن کند. بنابراین امسال شبکه پنج سریالی پخش نمی کند. ولی با وجود همین سه مجموعه هم کار تلویزیون سخت است، چون اگر قرار باشد شبکه ها در باکس های ثابت خود سریال پخش کنند، احتمالاً مانند نوروز امسال، تیتراژ و گاهی خودِ سریال ها با هم تداخل خواهند داشت. معمولاً شبکه سه در باکس 20:45، شبکه دو 21:30 و شبکه یک هم 22:15 سریال هایشان را پخش می کنند که تنها 45 دقیقه به هر مجموعه فرصت می دهد و با احتساب چند دقیقه آگهی بازرگانی میان برنامه، احتمالاً مخاطبان نتوانند به راحتی هر سه مجموعه را دنبال کنند. حتی ممکن است یکی از سریال ها به پیش از اذان مغرب فرستاده بشود که در این صورت، احتمال دیده شدن آن مجموعه، پایین می آید.
پدیده احتمالی: ساناز سعیدی
نقش اصلی سریال «نفس» را ساناز سعیدی ایفا می کند؛ بازیگر جوانی که اولین تجربه بازیگری اش را از سر می گذراند و پیشتر سابقه بازی نداشته است. او احتمالاً از میان همان جوانانی انتخاب شده که فراخوان جلیل سامان برای بازی در این سریال را دنبال کرده اند. با توجه به کارنامه موفق جلیل سامان کارگردان «نفس» و باکس طلایی رمضان که هر سریال معمولی را می تواند به یک اثر پربیننده تبدیل کند، می توان انتظار داشت این چهره، پدیده احتمالی تلویزیون در ماه رمضان امسال، باشد. به خصوص آن که جلیل سامان در معرفی و شهرت سارا بهرامی بازیگر نقش اصلی سریال «پروانه» (که البته پیشتر بازیگر تئاتر بود) نقش بسزایی داشت.
اکران ویژهی یک فیلم با طعم انتخابات + تصاویر
طبق گزارش رسیده، در ابتدای مراسم که در پردیس سینمایی «مگامال» برگزار شد، سامان مقدم کارگردان فیلم«نهنگ عنبر سلکشن 22 » گفت: امشب چه میهمانی خوبی با حضور مردم شده است. به منوچهر محمدی برای ساخت سالنهای سینما تبریک میگویم، امیدوارم فیلم را دوست داشته باشید.
وی ادامه داد: معمولا قسمت دوم فیلمها به خوبی قسمت اول نمیشود، اما من به شما میگویم که قسمت دوم این فیلم به خوبی قسمت اول است و فیلمی بسیار دلنشین است.
مقدم همچنین گفت: جای مرحوم علی معلم در اینجا و در سینمای ایران بسیار خالی است. امشب خانواده او در این مراسم کنار ما حضور دارند.از همه شما میخواهم به افتخار این مرد بزرگ بایستید و برای او دست بزنید.
وی ادامه داد: بدون تردید همه ما در انتخابات شرکت خواهیم کرد و رای همه ما دکتر روحانی خواهد بود.
مهناز افشار بازیگر فیلم «نهنگ عنبر 2» نیز که با همراهی همسرش رامین در مراسم بود،گفت: خوشحالم در جمع شما مردم مهربان و اهالی رسانه هستم. وقتی شما را میبینم، میفهمم میتوان نفس کشید.
وی ادامه داد: امیدوارم این فیلم را دوست داشته باشید و چراغ سینمای ایران همیشه روشن باشد و همه مسئولین از سینما حمایت کنند، زیرا سینما دلخوشی مردم است.
در ادامه این مراسم رضا عطاران نیز گفت: خوشحالم از اینکه میبینم، این تعداد مردم برای دیدن فیلم «نهنگ عنبر 2 » آمدهاند. امیدوارم با همین ازدحام در سرنوشت کشور شرکت کنید، البته همه میدانید که انتخاب من روحانی است.
ویشکا آسایش از دیگر بازیگران فیلم نیز در سخنانی گفت: از همه شما مردم عزیز تشکر میکنم که برای دیدن فیلم آمدید. ما بدون شما هیچ چیزی نیستیم. امیدوارم فیلم را دوست داشته باشید و از دیدن آن لذت ببرید. حرفهای خوب را رضا عطاران زد.
حسام نوابصفوی نیز گفت: در این فیلم درواقع دوران نوجوانیام را بازی کردم.
رضا ناجی نیز در سخنانی مطرح کرد: من از سرزمین آذربایجان هستم و یک رای دارم که آن رای هم متعلق به حسن روحانی است.
علی قربانزاده از دیگر بازیگران فیلم هم در سخنانی مطرح کرد: یادتان باشد همه گروه سازندگان فیلم «نهنگ عنبر» طرفدار حسن روحانی هستند.
همایون ارشادی از هنرمندانی که برای دیدن فیلم دعوت شده بود نیز گفت: خوشحالم از اینکه در این مراسم حضور دارم، فیلم را دیدم و معتقدم قسمت دوم آن هم به خوبی قسمت اول است. در مورد انتخابات باید بگویم که رای دادن حقی است که به همه ما داده شده است، نمیگویم به چه شخصی رای بدهید اما میگویم حتما رای بدهید.
کامران تفتی از جمله هنرمندانی که به این مراسم دعوت شده بود، هم مطرح کرد: من در این فیلم حضور ندارم اما همه دوستانم در آن بازی کردهاند. این فیلم را یکی از کارگردانهای بزرگ و سرشناس کشورمان ساخته است که با سلیقهاش میگوید، میتوان سینما را حفظ کرد.
وی ادامه داد: از منوچهر محمدی تشکر میکنم که چنین سینمایی را در این نقطه از تهران راه اندازی کرد. جا دارد در اینجا به شما یادآور شوم که به فردی رای بدهید که به شما اهمیت داد و آن فردی فقط روحانی است.
در این مراسم فرهاد اصلانی و خانواده علی معلم هم حضور داشتند.
نهنگ عنبر 2 نیامده رکورد زد / فروش فیلمها در هفتهای که گذشت
چهارشنبه پیش چهار فیلم به مجموع فیلمهای حاضر بر روی پرده سینماها افزوده شد. "برادرم خسرو" به کارگرانی احسان بیگلری، "ویلاییها" به کارگردانی منیر قیدی، "آشوب" به کارگردانی کاظم راستگفتار و "نهنگ عنبر، سلکشن رؤیا" به کارگردانی سامان مقدم فیلمهایی هستند که به گردونه رقابت افزوده شدند و تاکنون "نهنگ عنبر " سامان مقدم توانسته است گوی سبقت را از سایر رقبای خود برباید.
"نهنگ عنبر، سلکشن رؤیا " که ادامهای است بر "نهنگ عنبر " ساخته سامان مقدم موفق شد طی دو روز و با در اختیار داشتن 42 سالن سینمایی 800 میلیون تومان فروش داشته باشد. اینکه فیلم سامان مقدم بتواند در روزهای اول و حتی تا پایان زمان اکران خود رکورد قابلتوجهی را به ثبت برساند دور از ذهن نیست، چرا که فصل اول این فیلم جزو یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما لقب گرفت. "نهنگ عنبر 2" درواقع در مقطع زمانی "نهنگ عنبر " میگذرد و برشی دیگر از زندگی شخصیتهای اصلی قصه یعنی همان ارژنگ و رؤیا با بازی رضا عطاران و مهناز افشار در همان دوران است. در این فیلم رضا عطاران، مهناز افشار، ویشکا آسایش، حسام نواب صفوى، امیرحسین آرمان، سیروس گرجستانى، رضا ناجی و على قربان زاده بهعنوان بازیگران اصلی و شهلا ریاحى، کتایون امیرابراهیمی، محسن قاضی مرادى، اسدالله یکتا و احمدرضا اسعدى به ایفای نقش میپردازند.
"برادرم خسرو " فیلمی است از احسان بیگلری که فیلمنامه آن را به همراه پریسا هاشمپور نوشته است. این فیلم با در اختیار داشتن 22 سالن سینمایی طی دو روز موفق به فروش 62 میلیون تومانی شده است. "برادرم خسرو " با بازی شهاب حسینی در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با استقبال خوبی مواجه شد. برادرم خسرو روایت خسرواست که به اختلال دوقطبی مبتلاست و بنا بر شرایطی مجبور شده مدتی در منزل برادرش ناصر که یک دندانپزشک است زندگی کند اما در این میان اتفاقاتی رخ میدهد که زندگی خسرو را دستخوش تغییرات میکند. در این فیلم شهاب حسینی، ناصر هاشمی، هنگامه قاضیانی و بیتا فرهی به ایفای نقش پرداختهاند.
"ویلاییها " به کارگردانی منیر قیدی فیلم برگزیده جشنواره سی و پنجم فیلم فجر با در اختیار داشتن 16 سالن سینمایی طی دو روز 40 میلیون تومان فروش داشته است و این در حالی است که "ویلاییها " تنها فیلم دفاع مقدسی است که با نزدیک شدن به ایام سوم خرداد به اکران عمومی رسیده است. فیلم قصه خانوادههای فرماندهان سپاه و ارتش در سال ۱۳۶۵ است. عزیز زن ۵۰ سالهای است که همراه نوههایش وارد مجموعه ویلاها میشود. الیاس نیز راننده بسیجی است که هر وقت وارد مجموعه میشود همه نگران این میشوند که شاید خبر شهادت یکی از فرماندهان را بدهد. پس از مدتی سیما که عروس عزیز است از تهران میآید تا بچههای خود را به خارج از کشور ببرد. طناز طباطبایی، پریناز ایزد یار، آناهیتا افشار، علی شادمان، ثریا قاسمی، امیرعلی ایمان وند، علیرضا داوری، هستی فرطوسی، سوگل و سوگند بارانی و آوین منصوری بازیگران این فیلم هستند.
"آشوب " آخرین و تازهترین ساخته کاظم راستگفتار است که در سال 94 تولید شد. این فیلم نیز طی مدت دو روز و با در اختیار داشتن 24 سالن سینمایی تاکنون 36 میلیون تومان فروش داشته است. "آشوب " روایتگر داستان جوانی هنرمند و روشنفکر است که در شرایط اجتماعی دوره خود نمیتواند برای پیشرفت زندگیاش از هنرش استفاده کند و بهناچار به سراغ راههای غیراخلاقی میرود… در "آشوب " که لقب پر بازیگرترین فیلم این روزهای سینما را از آن خودکرده کوروش تهامی، آتیلا پسیانی، یکتا ناصر، شهره لرستانی، فرهاد آییش، همایون ارشادى، امیرحسین صدیق، داریوش فرهنگ، محمدرضا هدایتی، ارژنگ امیر فضلی، نادر سلیمانی، رامین ناصر نصیر، نیما فلاح، فخرالدین صدیق شریف، داریوش کاردان، رضا فیاضى، سعید امیرسلیمانى، رضا بنفشه خواه، آشا محرابى، لیلا اوتادى، میر طاهر مظلومى و غلامحسین لطفى بخشی بازی میکنند.
"تیک آف " ساخته احسان عبدی پور نیز با در اختیار داشتن 69 سالن سینمایی و طی مدت 16 روز موفق به فروش 780 میلیون تومانی شده است. این فیلم که محصول سال 94 است و طهورا ابوالقاسمی و مهتاب کرامتی تهیهکنندگی آن را بر عهدهدارند، روایت زندگی چند جوان جنوبی است که در عطش زندگی گرفتارشدهاند. در خلاصه داستان این فیلم آمده: در پایان جشنی شبانه، زندگی چهار دختر و پسر، به سمت غریبی سر کج میکند. هیجان... شوخی شوخی و بازیبازی، راه میافتند تا از عقدههای چندسالهشان کام بگیرند. شوخی تا سرحد جنون. هر شرطی بهجز مرگ... در "تیک آف " مصطفی زمانی، پگاه آهنگرانی، رضا یزدانی، سوگل قلاتیان، حمزه مقدم به ایفای نقش میپردازند.
"نقطه کور " ساخته مهدی گلستانه نیز در 16 روز نمایش خود و با در اختیار داشتن 49 سالن سینمایی موفق به فروش 275 میلیون تومانی شده است. فیلم داستان خسرو است که ۲۳ روز بر پهنه دریا و به دور از خانوادهاش گذرانده است. او با دنیایی از ابهامات فکری که تمام مدت همراه او بوده وارد خانهاش در تهران میشود، اما تمامی ذهنیتهایش عینیت یافته و قادر به مقابله با مسائل پیشآمده نیست تا اینکه... محمدرضا فروتن، هانیه توسلی، شقایق فراهانی، محسن کیایی، خاطره اسدی، مریم بوبانی، نیکی مظفری، علیرضا زمانی نسب، سید احمد محمدی، سارا ربیعی، سجاد شهرابی، یلدا نوریان، مهدی پارسا بازیگران "نقطه کور " را شکل میدهند.
"امتحان نهایی" به کارگردانی عادل یراقی و تهیهکنندگی مصطفی شایسته طی مدت 23 روز و با در اختیار داشتن 43 سالن سینمایی موفق به فروش 430 میلیون تومانی شده است. "امتحان نهایی " آخرین نوشته زندهیاد عباس کیارستمی است که روایتی است از زندگی یک معلم ریاضی که برای تدریس خصوصی به خانهشاگردش میرود و همین امر باعث آشنایی او با مادر بچه میشود و... در این فیلم شهاب حسینی و لیلا زارع به هنرنمایی میپردازند.
فیلم "گشت 2" ساخته سعید سهیلی در هفته پایانی اکران خود موفق شد طی 57 روز و در اختیار داشتن 161 سالن سینمایی 18 میلیارد و 40 میلیون تومان فروش کند. در خلاصه داستان این فیلم آمده: عباس و حسن پس از پنج سال از زندان آزادشده، سراغ عطا میروند. عطا در این مدت درکما بوده و بهتازگی به هوش آمده و به زندگی عادی بازگشته. این سه رفیق دوباره باهم همراه شده، در پی کاری شرافتمندانه میگردند؛ اما پس از تلاشهای بسیار، ناچار میشوند دوباره ... حمید فرخ نژاد، ساعد سهیلی، پولاد کیمیایی، بهاره افشاری، ترلان پروانه، سارا سهیلی، ساناز طاری، امید روحانی، اسدالله یکتا، صفر کشکولی، محمد الهی، فاطمه شکری، داوود مقدادی، رضا شمس الدین، فاطمه مرتاضی، منصور نوبخت، ابوالفضل تُهرابی، ملیحه جلیلی، محمدعلی نقلی لو، هادی افضلی، محمدکریم ولدخانی، شهرام احمدنیا و مهدی ماهانی بازیگران این فیلم هستند.
"خوب، بد، جلف" به کارگردانی و نویسندگی پیمان قاسمخانی و تهیهکنندگی محسن چگینی و عبدالله اسکندری نیز توانست طی مدت 86 روز و با در اختیار داشتن 86 سالن سینمایی به فروش 15 میلیارد و 800 میلیون تومان برسد. در این فیلم پژمان جمشیدی، حمید فرخ نژاد، ویشکا آسایش، مانی حقیقی، بیژن امکانیان، سام درخشانی، امیرمهدی ژوله، آزاده صمدی، علی اوجی، نیوشا ضیغمی، محراب قاسمخانی و پیمان قاسمخانی ایفای نقش میکنند. در خلاصه داستان آمده است؛ یک کارگردان هنری سینما از طرف تهیهکنندهاش تحتفشار است تا از دو بازیگر تجاری برای بازی در نقشهای اصلی فیلمش استفاده کند. ازنظر کارگردان آنها بدترین انتخابهای ممکن هستند، اما اگر میخواهد فیلم را بسازد مجبور است در مدت کوتاهی آنها را به نقشهایشان نزدیک کند و این کار آسانی نیست.
"ماجرای نیمروز "دومین ساخته محمدحسین مهدویان با در اختیار داشتن 95 سالن طی 57 روز موفق به فروش 4 میلیارد و 150 میلیون تومانی شده است. در خلاصه داستان این فیلم آمده: در محلههای پرآشوب تهران، در پیچاپیچ خیابانها و کوچهها و در پستوی خانهها سرگردان و حیران. آیا این جستجو را فرجامی هست؟ "ماجرای نیمروز " را مهرداد صدیقیان، احمد مهران فر، هادی حجازی فر، مهدی زمین پرداز، حسین مهری، محیا دهقانی، لیندا کیانی، امیر احمد قزوینی، امیرحسین هاشمی و جواد عزتی با حضور مهدی پاکدل شکل دادهاند.
"سه بیگانه" به کارگردانی مهدی مظلومی و تهیهکنندگی مسعود ردایی نیز با در اختیار داشتن 9 سالن طی مدت 64 روز تاکنون موفق به فروش دو میلیارد و 200 میلیون تومان شده است که در مقایسه با هفته گذشته فروشی 50 میلیون تومانی داشته است. این فیلم پس از مهاجرت مظلومی با مشکلات بسیاری برای اکران همراه شد تا درنهایت در جلسه شورای صنفی موفق به گرفتن سرگروهی در سینما ماندانا شد. "سه بیگانه " داستان سه مأمور خارجی است که برای انجام عملیاتی با یک نقشه دقیق و از پیش تعیینشده وارد ایران میشوند اما از لحظه ورود با موقعیتهای ویژهای روبرو میشوند که برنامههایشان را به هم میریزد. امین حیایی، محمدرضا شریفینیا، مجید صالحی، لیلا اوتادی، برزو ارجمند، سحر قریشی، حسین محب اهری، رابعه اسکویی، شیوا خسرو مهر، علی کاظمی، کیانوش گرامی و حمید لولایی در این فیلم به هنرنمایی پرداختهاند.
"آباجان" ساخته هاتف علیمردانی طی 57 روز و با داشتن 14 سالن موفق به فروش یک میلیارد و 500 میلیون تومان شده است. آباجان روایت خانوادهاى در دهه شصت در شهر زنجان است، خانوادهاى که جنگ و فضاى آن سالها تأثیر زیادى روى زندگیشان مىگذارد. فاطمه معتمدآریا، سعید آقاخانى، حمیدرضا آذرنگ، شبنم مقدمى، فریبا متخصص، ملیسا ذاکرى، محمدرضا غفارى، محمود نظر علیان و ماهان نصیرى در این فیلم ایفای نقش کردهاند.
"یک روز بخصوص" ساخته همایون اسعدیان با در اختیار داشتن 15 سالن سینمایی و در مدت 57 روز موفق شده است تاکنون یک میلیارد و 300 میلیون تومان فروش داشته باشد. "یک روز بخصوص" درباره حامد است که باید برای عمل قلب خواهرش دست به یک انتخاب بزند، انتخابی که در آینده مسیرهای متفاوتی را پیش روی او قرار داده است. در این فیلم مصطفی زمانی، فرهاد اصلانی، پریناز ایزد یار، محسن کیایی، شیرین آقا کاشی، شیرین یزدان بخش با معرفی افسانه کمالی، مجتبی پیرزاده، بازیگر خردسال: ایلیا نصر الهی به ایفای نقش پرداختهاند.
«لبخند رخساره» به «زیر پای مادر» تغییر نام داد/ پخش در رمضان
سریال «زیر پای مادر» به کارگردانی بهرنگ توفیقی و تهیه کنندگی زینب تقوایی ماه مبارک رمضان از شبکه یک روی آنتن می رود و پخش تیزرهای آن نیز از این شبکه آغاز شده است.
مجموعه تلویزیونی «زیر پای مادر» در ۳۰ قسمت ۴۵ دقیقه ای از ششم خرداد و همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان هر شب ساعت ۲۲:۱۵ از شبکه یک پخش خواهد شد.
این سریال که ابتدا با نام «لبخند رخساره» به تولید رسید به «دیباجی» تغییر نام داد و حالا دوباره به «زیر پای مادر» تغییر کرده است.
شب گذشته ۲۲ اردیبهشت نیز اولین تیزر این سریال با نام جدید آن یعنی «زیر پای مادر» از شبکه یک پخش شد.
این سریال ملودرامی اجتماعی است و در خلاصه قصه آن آمده است: هیچگاه دوری، دوستی نمیآورد و خانواده قصه لبخند رخساره قبل از آنکه دیر شود، به همدلی میرسند.
پاسخ رییسجمهوری مکزیک به دیکاپریو
دی کاپریو در تاریخ ۱۰ ماه می ۲۰۱۷ در توییتر نوشت: «واکیتا» (گرازماهی کالیفرنیا) یکی از در معرض خطرترین پستانداران دریایی جهان است.
وی افزود: این گونه آبزی را تنها میتوان در سواحل مکزیک و خلیج کالیفرنیا پیدا کرد. او از مردم خواست تا به وی و بنیاد «حیات وحش جهانی» ملحق شوند تا بتوان دست به حفظ این گونه زیستی زد.
هر چند شاید این گفته دیکاپریو تنها به عنوان یک توییت محسوب شود اما او یکی از بزرگترین فعالان محیط زیست در جهان است و این توییت بازتابی جهانی یافت.
دی کاپریو همان روز در توییتی دیگر اشاره کرد که این حیوانات کوچک آبی در تورهای ماهیگیری گیر میکنند و همین موجب کاهش چشمگیر تعداد آنها شده است.
گفته می شود تنها ۳۰ عدد از این حیوانات در خلیج کالیفرنیا باقی مانده که در مقایسه با سال ۲۰۱۱ به معنی کاهش ۹۰ درصدی است. گفته می شود به همین دلیل عکسهای نادری از این حیوان وجود دارد.
یکی از دلایل اصلی کاهش این حیوان علاقه وافر چینیها به ماهی توتوابا است که تنها در خلیج کالیفرنیا زندگی میکند و ماهیگیران مکزیکی برای شکار این ماهی، معمولا واکیتاها را گرفتار میکنند.
دی کاپریو با ارتباط با «بنیاد حیات وحش جهانی» از انریکه پنا رییس جمهوری مکزیک خواسته است برای حفاظت این گونه کمیاب وارد عمل شود.
از جمله مواردی که از رییس جمهوری مکزیک خواسته شده این است که مانع ماهیگیری غیرقانونی در این منطقه شود.
دولت مکزیک تاکنون گامهایی برای حفاظت از این گونه دریایی برداشته است.
سال ۲۰۱۵ مکزیک یک ممنوعیت دو ساله ماهیگیری با تور را در این منطقه اعمال کرد اما این طرح به درستی و با شدت عمل اجرا نشد و همین عاملی بود که موجب کاهش ادامه دار شمار این حیوانات شد.
در حالی که تاریخ این ممنوعیت ماه آوریل ۲۰۱۷ به پایان رسید، اکنون بازیگر اسکاری خواستار وارد عمل شدن رییس جمهوری مکزیک شده است.
این درخواست دی کاپریو با پست توییتری رییس جمهوری مکزیک روبه رو شد که با توییتی به آن پاسخ داد.
وی در توییتی نوشته است از درخواست دی کاپریو و بنیاد حیات وحش جهانی برای حمایت از این حیوان دریایی حمایت میکند.
او در شماری توییتهای پشت سر هم درباره تلاش هایی که برای حفاظت از واتیکاها انجام داده صحبت کرده است.
دی کاپریو ۱۷ میلیون فالوئر در توییتر دارد.
اعلام زمان نمایش فیلمهای ایرانی در کن 2017
در فاصله چند روز به آغاز هفتادمین جشنواره بینالمللی فیلم کن، زمان و تاریخ نمایش فیلمهای حاضر در جشنواره شامل نمایندگان سینمای ایران اعلام شد.
سینمای ایران امسال نمایندهای در بخش رقابتی اصلی (نخل طلا) جشنواره کن نخواهد داشت اما فیلم «لِرد» ساخته محمد رسولاف نماینده ایران در بخش رقابتی «نوعی نگاه» خواهد بود.
«لِرد» (به معنی ته نشست مایعات) عنوان ششمین فیلم سینمایی محمد رسولاف است که پس از چند سال دوری از تولیدات رسمی سینمای ایران، زمستان سال گذشته با دریافت پروانه ساخت در سکوت خبری، مقابل دوربین رفت و روایتگر داستان مردی به نام رضا است که برای ادارهی مزرعهی خود، در زنجیرهی روابط فاسد محلی گرفتار شده است.
این فیلم روز 19 می (29 اردیبهشت) و در سومین روز جشنواره در دو سانس 11 و 16:30 در سالن «دبوسی» جشنواره به روی پرده میرود. «لِرد» یک نمایش هم روز 20 می در سالن «بازین» جشنواره خواهد داشت.
فیلم «وقت نهار» به کارگردانی علیرضا قاسمی به عنوان یکی از ۹ فیلم بخش رقابتی فیلمهای کوتاه جشنواره کن برای نخل طلای بهترین فیلم کوتاه رقابت میکند. مجموعه 9 فیلم بخش رقابتی کوتاه جشنواره کن روز 27 می (6 خرداد) در دو سانس 11 و 16 در سال «دبوسی» و «بونوئل» جشنواره به نمایش گذاشته میشوند.
همچنین فیلم «حیوان» ساخته بهرام و بهمن ارک نیز که در بخش سینهفونداسیون جشنواره کن پذیرفته شده است، نیز روز 24 می (سوم خرداد) در سالن «بونوئل» جشنواره رونمایی میشود.
فیلم «24 فریم» آخرین ساخته عباس کیارستمی هم امسال به مناسبت هفتادمین سالگرد برگزاری جشنواره فیلم کن روز 23 می (دوم خرداد) ساعت در «گرند لومیر» سالن اصلی کاخ جشنواره و دومین نمایش خود را نیز روز 24 می (سوم خرداد) در سالن سینمایی «Soixantième» به روی پرده میرود.
فیلم «آنها» ساخته آناهیتا قزوینیزاده هم که به عنوان یکی از فیلمهای بخش نمایشهای ویژه کن ۲۰۱۷ انتخاب شده است، نیز روز 19 می ساعت 19:15 در سالن «SOIXANTIÈME» جشنواره به نمایش گذاشته خواهد شد.
هفتادمین جشنواره فیلم کن از تاریخ ۱۷ تا ۲۸ می (۲۸ اردیبهشت تا ۷ خرداد) در فرانسه برگزار میشود و امسال «پدرو آلمادوار» کارگردان مطرح اسپانیایی ریاست هیات داوران بخش رقابتی را بر عهده دارد.
«کریستین مونجیو» کارگردان رومانیایی عهدهدار ریاست هیئت داوران بخش رقابتی فیلمهای کوتاه و سینهفونداسیون است و «اوما ترومن» نیز رئیس داوران بخش «نوعی نگاه» است.
همچنین «ساندرین کیبرلن» بازیگر فرانسوی نیز در راس هیات داوران جایزه «دوربین طلای کن» ویژه بهترین فیلم اول جشنواره قرار دارد.