آرايش سياسي هنرمندان در دوره ترديد / در دورهاي که بايد آن را دوران ترديد ناميد، بخش عمدهاي از هنرمندان و به ويژه سينماگران برخلاف دورههاي گذشته براي حمايت از نامزد يک جناح سياسي دچار ترديد و دودلي هستند...
گروه فرهنگ و هنر: در دورهاي که بايد آن را دوران ترديد ناميد، بخش عمدهاي از هنرمندان و به ويژه سينماگران برخلاف دورههاي گذشته براي حمايت از نامزد يک جناح سياسي دچار ترديد و دودلي هستند، هرچند با نزديکتر شدن به روز انتخابات برخي از سلبريتيها با اعتراف به اينکه از شرايط راضي نيستند، باز هم خود را راضي کردهاند تا از کانديداي يک جريان به شکلي تلويحي حمايت کنند.
به گزارش بولتن نیوز، اين تلويحي بودن و اجتناب از صراحت خود گوياي دوراني است که ميتوان از آن به عنوان دوران ترديد ياد کرد. هنرمندان حامي دولت مستقر در ترديد و دودلي بيسابقهاي به سر ميبرند و راضي کردن آنها براي پاي کار آمدن مجدد در اين دوره کار آساني به نظر نميرسد. اعتراف به اينکه از شرايط حاضر اصلاً رضايت وجود ندارد، در موضع اغلب چهرههايي که بر ترديد خود فائق آمدهاند به چشم ميخورد.
البته عملکرد ضعيف دولت روحاني باعث شده که همچنان طيف گستردهاي از هنرمندان و سينماگران سياست سکوت را برگزينند. در واقع سرخوردگي از چهار سال گذشته باعث شده حجم و گستره حمايت از روحاني در ميان هنرمندان تا حدود زيادي نسبت به دورههاي گذشته با کاهش چشمگيري مواجه شود. آنچه بر اين ترديد ميافزايد فضاي عمومي کشور است که برخلاف سال 92 اصلاً موافق و مساعد حسن روحاني نيست.
رضايت عمومي از روحاني افت شديد کرده و سلبريتيها اين را ميدانند ولي مسئله اين است که رقباي روحاني هم هنوز نتوانستهاند اين قشر را مجاب کنند که در صورت تغيير اتفاق بهتري رقم خواهد خورد، براي همين است که علني کردن موضع انتخاباتي در اين دوره براي هنرمندان قدري پرهزينهتر به نظر ميآيد.
هنرمندان اغلب در کانون توجه بودهاند
تجربه ثابت کرده هر دولتي که روي کار بيايد، بهطور نسبي بايد به گونهاي رفتار کند كه هنرمندان را از خود راضي نگه دارد. در دوره دولت نهم و دهم با اينکه بخش قابل توجهي از هنرمندان در اردوگاه مخالفان دولت قرار داشتند، اما از حمايتهاي ويژه دولت هم بهرهمند شدند.
تقريباً هيچ هنرمند مخالفي با بغض دولت مواجه نشد.
براي مثال حميد فرخنژاد جزو سينماگراني محسوب ميشد که در جريان انتخابات سال 88 از ميرحسين موسوي حمايت کرد و حتي در همايش طرفداران ميرحسين مقابل دوربين از رئيسجمهور وقت با تعبيري زشت ياد کرد و کمتر از يک سال بعد هم او جزو هنرمندان محبوب دولت دهم به شمار ميرفت. در مقابل اما هنرمندان مخالف در دولت يازدهم با بيمهري بيسابقهاي مواجه و بخش اعظمي از اين قشر خانهنشين شدند.
البته شرايط براي هنرمنداني که در جريان انتخابات در ستادهاي انتخاباتي دولت يازدهم ديده ميشدند هم زياد خوب نبود. بسياري از حاميان روحاني بعدها به اين اعتراف کردند که حال و روزشان در دولتهاي نهم و دهم بهتر بوده و در آن دوره با وجود مخالف بودن بيشتر تحويلشان ميگرفتهاند، ولي در دولت روحاني تنها يک طيف خاص که نورچشمي محسوب ميشوند مورد عنايت بودهاند.
هنرمندان چقدر تأثيرگذارند؟
به جز طيفي از هنرمندان که با نگاه و رويکرد گفتماني پاي کار حمايت از يک جناح سياسي هستند گروهي هم وجود دارند که بنا بر منفعتهاي شخصي و شغلي به حمايت انتخاباتي دست ميزنند. اين طيف از هنرمندان به تجربه ميدانند که سکه دو رو دارد و ممکن است حمايت آنها از يک نامزد خاص منجر به مقصود نهايي نشود، ولي اگر اطمينان پيدا کنند که پيروزي نامزد مطبوع آنها قطعي است، رأي خود را علني ميکنند.
با اينحال صحنه واقعيت انتخاباتها نشان ميدهد آن نامزدي که به شکل فلهاي از حمايت سلبريتيها برخوردار بوده، لزوماً برنده انتخابات نيست. تجربهاي که روي صحنه واقعي اتفاق افتاده است.
تجربه شکست البته براي برخي هنرمندان همواره تجربه دردناکي بوده است. اينکه هنرمندان چگونه با اين تجربه مواجه ميشوند از يک قاعده کلي برخوردار نيست. اغلب به رأي ملت احترام ميگذارند، اما طيفي هم هستند که از رأي مردم شوکه شده و تا ابد مردم را به جرم اينکه راهي جدا از رأي و نظر آنها رفتهاند مورد ملامت قرار ميدهند.
رئيسيان: نظر مردم لزوماً با هنرمندان يکي نيست
عليرضا رئيسيان به اين نکته اشاره ميکند که وي در اين دوره از انتخابات تصميم گرفته روي مشارکت مردم تأکيد کند، دليلش هم اين است که نميداند چه وضعيتي پيش خواهد آمد، ولي ميداند مشارکت بالا به نفع کشور تمام ميشود.
رئيسيان ميگويد: هنرمندان در جامعه جزو اقشار تأثيرگذار هستند، اما لزوماً قرار نيست هميشه رأي مردم و آنها يکي باشد. من خودم سال 88 به ميرحسين موسوي رأي دادم و قاطبه هنرمندان هم همين راه را رفتند، ولي نتيجه خلاف انتظار ما رقم خورد. اين اتفاقي است که بايد پيشبيني آن را داشته باشيم. مردم چک سفيد امضا به هنرمندان ندادهاند كه هميشه همان تصميمي را بگيرند که آنها گرفتهاند. اگر به بلوغ و فهم مردم اعتقاد داريم بايد رأي آنها را بپذيريم و بدانيم قرار نيست حتماً رأي مردم همان رأي ما باشد.
رئيسيان در پاسخ به اين سؤال که چرا عدهاي رأي خود را علني نميکنند، گفت: اين به فضاي حال حاضر جامعه برميگردد. آنهايي که پاي کار هيچ نامزدي نميروند از آينده مطمئن نيستند.
البته اگر شخصي به اين ايده رسيد که يک نامزد از هر جهت بهتر است و ميتواند به نفع مردم تغيير به وجود بياورد بايد با صراحت بيان کند، ولي اگر کسي بيان نميکند دليلش اين است که ترديد دارد.
فرحبخش: دوقطبي ديده نميشود
حسين فرحبخش، تهيهکننده نامآشناي سينما نيز در اينباره که رأي هنرمندان چقدر ميتواند در نظر مردم تأثيرگذار باشد، گفت: هنرمندان يکي از مراجعي محسوب ميشوند که نظرشان در جامعه تأثيرگذار است. البته اين تأثيرگذاري مطلق نيست بلکه نسبي است و لزوماً نميشود اين قشر را تعيينکننده قطعي انتخابات محسوب کرد.
به عقيده وي چيزي که در انتخابات اين دوره به چشم ميآيد اين است که دوقطبي ميان هنرمندان وجود ندارد يا حداقل من اين را تا حالا مشاهده نکردهام.
به گزارش «جوان»، شرايط بد اقتصادي و افزايش شکافهاي طبقاتي در دولت يازدهم باعث شده در اين دوره از انتخابات رياستجمهوري ترديد و دودلي براي حمايت از نامزدها بيش از هر دوره ديگري به چشم بيايد. اين وضعيت کار را به جايي رسانده که حجتاللهايوبي، رئيس ستاد هنرمندان دولت روحاني با اتخاذ شيوه به اصطلاح من بميرم تو بميري بتواند تعدادي از سينماگران و هنرمندان را براي حمايت تلويحي از روحاني مجاب کند، ولي اين حمايتها همچنان و دو هفته مانده به انتخابات فراگير نشده است.
جالب است که هنرمندي چون محمدرضا شجريان نيز در اين دوره حاضر نشد از نامزد مشخصي حمايت کند. بحران معيشت اصليترين علت براي ايجاد شدن اين وضعيت و ترديد ميان چهرههاي هنري جامعه است.
منبع: روزنامه جوان