بیرون از اینجا هیچ خبری نیست
وقتی نام فیلمنامهای «آه، ای عبدالحلیم» باشد مطمئن باشید شما با یک فیلمنامه فلسفی مواجه هستید؛ نتیجه کار هم یک فیلم پرنشانه و فلسفی خواهد شد، حتی اگر نام آن فیلم به نام کلمهای بیگانه مثل «تیکآف» تغییر یابد. قطعا اگر جبر زمانه نبود احسان عبدیپور کارگردان خوشفکر و جوان سینمای ایران زیر بار تغییر نام فیلم نمیرفت و همچنان به نامگذاری «آه ای عبدالحلیم» افتخار میکرد. فیلم «تیکآف» یکی، دو هفتهای است اکران شده و مخاطبان حرفهای سینما توانستند با آن ارتباط برقرار کنند. تیکآف داستان چند جوان امروزی است که در تعلیق به سر میبرند و راه پس و پیش ندارند اما حضور و بازگشت یک دوست موجب میشود روش زندگی آنها حتی نوع نگرش آنها به زندگی تغییر کند. تیکآف یک فیلم بسیار متفاوت است که میتوانست در زمان مناسبتری اکران شود اما روند صعودی فیلم، تهیهکنندگان و سرمایهگذاران را امیدوار کرده است.
گفتوگو با احسانعبدیپور منهای سوالات تکراری انجام شده است.
***
فیلم شما پر از نشانه است و میتوان فیلم را فلسفی دانست؛ فلسفهای که مخاطبی که سواد آکادمیک هم ندارد میفهمد.
قبول دارم. خیلی فلسفی بود. مثلا پسر کوچک خانواده را که نماد نطفه طیب، پاک و طاهر است در بالای خانه جایش دادم، یا وقتی یک تکه کاغذ دعا در دست خواهر میگذارد و مرگی که پسر کوچک را در بالای خانه جایش دادم اما زندگی آنها را برد به این سمت یا در فیلم مرگی را میبینید که با صعود و اوج گرفتن اتفاق میافتد و با صدای لالایی تو به مادرت میرسی. اما در انتهای فیلم پنجرهها باز میشود و نور بر صفحه نمایش میتابد. یا همه چیز تلخ و شیرین است روی دفترچه نت موسیقی. بله در فیلم نشانههای فراوان میبینید. این فیلم را حتی کسی که سواد فلسفی هم ندارد میفهمد.
شاید خیلی از کارگردانها زیر بار گنجاندن فضای معنوی در فیلم نروند اما در تیکآف شاهد هستیم که کارگردان روی ایجاد فضای معنوی و دعا خواندن با صدای بلند و حتی دادن صفحهای از کتاب دعا به شخصیت آتنا توسط برادر کوچکتر تاکید میکند.
بله! از عمد یک پسر تمیز و مرتب انتخاب کردم و جالب اینکه در اکثر فضای فیلم هم وجود دارد. حتی تاکید داشتم به این موضوع که به مداوای سگهای ولگرد میپردازد. البته اگر اجازه میدادند قصد داشتم این موضوع محوری شود اما در نهایت این فیلمنامه تصویب شد.
صدای زیبای خواندن دعا که در پس زمینه دعا خواندن نوجوان خانواده است برای کیست؟
دعا را خودم خواندم!
واقعا؟ غافلگیر شدم؛ اشاره کردی به فیلمنامهای که بارها تغییر کرده. در مصاحبههای قبلی هم گفته بودید ممیزی زیادی به فیلم وارد شده است.
بله. حتی به فیلمنامهای که در نهایت تصویب شده بود ممیزی وارد کردند. الان حسرت سکانسهایی که در میز تدوین زدم را میخورم.
مثلا چه چیزهایی حذف شده؟
من در پایان فیلم یک پیشنهاد پلیسی داشتم که به طور کامل حذف شد. میخواستم نشان بدهم که مثلا حاکمیت هم قرار نیست انگی به این جوانان بزند و میداند که اینها نه جانی هستند و نه برانداز. اینها در مقطعی عقدههای درون خود را بروز میدهند. به معنای بهتر میخواستم بگویم اینها مسائل درونی ذات انسان است که در فرم حکومت و قانونی که داری باید با آن سازگار شوی.
در فیلم اصلا نقد سیاسی و حکومتی وجود ندارد. حتی میتوان گفت تو به جامعه هم نقد داشتی. مثلا وقتی یکی از شخصیتهای فیلم به علت تحقیر شدن توسط یک عینکفروشی شیشه آن را پایین میآورد تو به این تحقیر کردن توسط جامعه نقد داری.
من حتی نمیگویم نقد جامعه. من مشخصا منظورم یک انسان است. اول حسابت رو با خودت صاف کن. با عقدههایت صاف کن. اگر افتادی زمین بدو، شاید دوباره پا به رکاب شدی. مسائلم و دغدغه ام مسائل سیاسی و اجتماعی نیست.
پس به خاطر ممیزیها برای فیلم قبلیات یعنی پاپ (فیلمی که قبل از تیکآف ساختی) هم اذیت شدهای؟
یک جاهایی در فیلم لیپ سینک نیست. یک جاهایی توضیحات و نریشنهای اضافی خواستیم. واقعا نمیدانم چرا فیلم 15 تا اصلاحیه خورده بود.
برای فیلم پاپ پروانه نمایش گرفتید؟
اصلاحیهها را اعمال کردیم! 3-2 ماه دیگر هم احتمالا اکران شود.
تیکآف فراز و فرود زیاد دارد و تا مخاطب میخواهد خمیازده بکشد– بویژه با دیدن صحنههای شخصیت آتنا که خستهکننده میشود- تو یک غافلگیری رو میکنی و نمیگذاری چنین اتفاقی رخ دهد.
مجموعه اینها میشود فیلمسازی. فیلمهای دیگر هم همینطور است.
اما فیلمهای دیگر مخاطب را اینقدر درگیر نمیکند یا مثلا اوج فیلم دقیقا انتهای فیلم است و در بسیاری از فیلمها انتهای فیلم زمان افول و نزول فیلم میشود.
برای سناریوهای کلاسیک ضربه و غافلگیری اساسیاش آخرش است.
اگر تیکآف به جای بوشهر در تهران ساخته میشد قطعا آنقدر زیبا نبود. آیا جوانها در بوشهر اینقدر شبه آنارشیست هستند و چنین رفتارهایی میتوان در آن منطقه دید؟
من در بستر رئالیته خودم خلق کردم. جهان درون من است، ورای آدمهاست. نمیتوانم بگویم در عالم واقع اتفاق میافتد. من هزار تا آدم را میشناسم و ذره ذره آوردم در این فیلمها. و اون محیط و اون اقلیم جسارت همچین سوژهای را به من داده.
به نظر من در ظاهر فیلم و رنگی که نهایتا در تدوین مشخص میشود، قصد داری بارها بگویی فیلم خاکستری است. این تاکید بر خاکستری بودن حتی در پوستر فیلم هم مشهود است.
بله! این فضا را دوست دارم. برای ایجاد چنین فضایی فکر شده بود. حتی برای تاکید این موضوع در برخی صحنههای داخلی بیدلیل دود درست میکردیم که یک فاگی داشته باشه. مثلا برای ایجاد آن فضای مد نظر با اسفند دود درست میکردیم.
کاراکتر حمزه خوب از آب درآمده بود. من در میان تماشاگران این فیلم را دیدم و حس کردم مخاطبان این کاراکتر را دوست دارند. با توجه به فیلمهای سابقت گویا خلق چنین کاراکترهایی را هم خودت دوست داری.
بله! این نقش را با توجه به شناختی که از خود حمزه داشتم نوشتم. شاید باورتان نشود اما حمزه را هم از روی استیج موسیقی انتخاب کردم. وقتی در تالار وحدت او را دیدم گفتم من این را میخواهم. این نقش را برای خود او نوشتم. قطعا کس دیگری نمیتوانست آن را بازی کند. من چنین نقشهایی را دوست دارم و این جزئی از سینمای من است.
چرا فرهاد در تیکآف بخشش ندارد و پدرش را نمیتواند ببخشد؟ البته میدانیم علت این فلاکت تصمیمهای نادرست پدرش است.
بله! در فیلم فرهاد میگوید 99 درصد آبرویم را پدرم از دست داد اما برای این یک درصد آخری خون میریزم. به خاطر آن یک درصد آبرو نمیتواند پدرش را ببخشد. بله اینها بخشیدنهایشان را کردهاند. این نسل آدمهای یک درصدی است.
اما باز هم امید در فیلمت دیده میشود.
اگر امید نباشد و فیلمی بسازم که راهها بسته باشد برای من خیلی گناهآلود است. میترسم چنین کاری کنم، من فکر نمیکنم مرگی بنویسم که آنقدر شیرین و مغرورانه باشد. شکل تصاعدی مرگ است. مرگ سلحشورانه است. مرگ بدبخت و ذلیلی نیست.
با توجه به ساخت فیلم با کاراکترهایی که داشتی به نظرت لهجه پگاه آهنگرانی کمی مصنوعی نبود؟
به نظر من شاید غلظت نداشته باشد اما لهجه یکدست و درستی دارد که میتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.
شخصیتی که رضا یزدانی در آن بازی میکند، از خارج از کشور وارد میشود و این فتنهها را به پا میکند. آیا منظور دیگری داشتی؟
بله! میخواستم از طرف یک دنیادیده به سایر شخصیتهای فیلم این موضوع القا بشود که در دورترین نقطه کره زمین هم خبری نیست. حتی اگر مرز جغرافیاییات عوض شود مغز و فکر و تفکرت تغییر نمیکند. هر کاری میخواهی انجام دهی حتی رسیدن به رویاها و رسیدگی به عقدهها را در همین جا باید انجام بدهی. بیرون از اینجا واقعا خبری نیست. این را باید یک کسی که جهاندیده است بگوید و به صراحت در فیلم میگوید.
و رضا یزدانی چقدر هم از پس این نقش بر میآید.
بله. با توجه به اینکه رضا یزدانی خودش هنرمند است و تجربه نشان داده شدن دارد و با مخاطبان خود بارها به صورت زنده ارتباط برقرار کرده طبیعی بود چنین بازی خوبی از او ببینیم. او میتواند بازیگر بزرگی شود.
با توجه به اینکه تو هم سفر خارج از کشور خیلی میروی توانستی همان حست را به مخاطب منتقل کنی.
بله! بزرگترین تفریح من سفر است.
این فیلم بسیار بهتر از برخی از فیلمهایی بود که در جشنواره فیلم فجر 2 سال قبل در بخش مسابقه قرار داشت، چرا در جشنواره نبود؟
خیلی ارشاد اذیتم کرد. حوصله رفتوآمد نداشتم. سر پستولید هم خیلی اذیت شدم. فیلمی نبود که راهش ندهند. سرمایهگذاران خیلی وقت و پول گذاشته بودند اما نمیدانم چرا راهش ندادند. البته من هیچگاه با این مهربانیها و نامهربانیها نه غش میکنم نه فلج میشم. امیدوارم به خاطر تهیهکنندگان و سرمایهگذاران اتفاق مالی خوبی بیفتد. برای خودم هم خوشحالکننده و مهم است که فیلم تکثیر شود و افراد بیشتری بروند و فیلم را ببینند.
آیا در روند تهیه پروانه نمایش در مدیریت سینمای این دولت با دولت سابق فرقی احساس کردی؟
من تغییر فاحشی نمیبینم. برای من هر دو مدیریت احترام قائل بودند، اختلاف خاصی هم نداشتم.
تلویزیون از مردم واهمه دارد
هنوز هستند کسانی که شنیدن صدایشان آدم را به روزهای پرخاطره نشستن پای «جعبه جادو» و زلزدن به خاطرههای کمکم فراموششده وامیدارد. او هم از همین آدمهاست. هنوز بعد از سالها با وجود آنکه گرد پیری و تجربه بر چهرهاش نشسته، شمرهشمرده سخن میگوید و شأن واژهها را میداند. عجلهای در رساندن منظور ندارد و البته از تعلل بیجا هم دوری میکند. اهل منطق است، عصبیتی در کلامش نیست و میشود روی اظهارنظرهای فنیاش حساب باز کرد. حالا که مناظرهها بعد از سالهای بسیار نیمی از مردم را پای رسانه ملی کشاندهاند، حسین پاکدل گزینه مناسبی برای تحلیل رفتارهای رسانهای صداوسیماست. منظور تحلیل آن چیزی است که تا امروز از پوشش رسانهای صداوسیما در دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری اسلامی ایران شاهدش بودهایم. حسین پاکدل با وجود سالها دوری از تلویزیون تحلیلهای دست اولی دارد که قابل شنیدن هستند و میشود دربارهشان فکر کرد. این تجربه به واسطه گفتوگوهای راديویی و تلویزيونى فراوان (آن هم درست در بزنگاهها)، اندوختن طولانیترین دوران مديريت پخش شبكه اول در کارنامه کاری او، تهيهكنندگی رسمى تلویزيون، حضور بهعنوان كارشناس و ... به دست آمده است. پاکدل در دوره فعالیتش در صداوسیما آن هم در بحرانىترين شرايط مملكت حجم عظيمى برنامه زنده را تهيه و پخش کرد. اینکه تلویزیون با پتانسیل بالقوهای که بنا به دلایل بسیار در دست دارد، چه کرده و البته تحلیل عملکردش در پوشش مناظره و تبلیغ نامزدهای مختلف ریاستجمهوری، موضوع بحثی است که زمینه گفتوگوی ما با مجری، برنامهساز، نویسنده و کارگردان تئاتر ایران را فراهم کرد. البته در ادامه سخن به سالهای اولیه حضور هنرمندان در فعالیتهای انتخاباتی هم رسید که مطرحشدنش جالب به نظر میرسد. متانت و تحلیل فارغ از نزدیکی فکری به جریان سیاسی خاص باعث شده سخنان هنرمند ٥٨ساله قابل ارجاع به نظر برسد.
در ادامه میتوانید گفتوگوی ما با حسین پاکدل را بخوانید:
مناظرهها و چیرگی مباحث اقتصادی بر مسأله فرهنگ
باید بنشینیم و گریه کنیم
اجازه دهید به بحث در مورد سوالهای مطرحشده در مناظرههای گذشته برگردیم...
سوالات مناظرههای اول و دوم انتخابات ریاستجمهوری خیلی ابتدایی بود. این سوالها مطلقا هیچ مسألهای را حل نمیکند و طبیعتا نمیتواند جواب جذابی هم داشته باشد. بهتر است حداقل این سوالها از قبل به کاندیداها داده شود و همه صحبتهای خود راجع به سوالهای مختلف را آماده کنند و درنهایت قرعهکشی مشخص کند که هر سوال را کدام کاندیدا پاسخ بدهد. در سوالات مناظره نخست حتی یک سوال هم در مورد فرهنگ و هنر مطرح نشد، درحالیکه مهمترین کاری که یک رئیسجمهوری میتواند بکند این است که در وهله نخست فرهنگ جامعه را بسازد. اگر جامعه در حد افراط از اقتصاد سیر باشد، اما فرهنگ درستی نداشته باشد، مثل آدمهای نیازمند و گرسنه است که کاری نمیتوانند بکنند، درحالیکه یک ملت که از اقتصاد گرسنه است، اما فرهنگ دارد، با مناعت طبع مثل یک موجود سیر، صورت خودش را سرخ نگه دارد و خودش را سیر نشان دهد. فرهنگ میتواند پایه جامعه را بسازد، اما در مناظره نخست هیچ خبری از بحث فرهنگ نبود و مطلقا صحبتی از فرهنگ و هنر نشد که من بابت این اتفاق متأسفم، حتی یک اشاره هم به هنر نکردند. این فاجعهوار است و باید بنشینیم و به خاطرش گریه کنیم.
تا امروز که گفتوگوهای انفرادی و مناظرهها را دیدهاید، وضع نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری را چطور ارزیابی میکنید؟
واقعیت امر این است که همه کاندیداها در یک سطح و اندازه نیستند و من آقای روحانی را گزینه بهتری میدانم، اما بااینحال متاسفانه آقایان روحانی و جهانگیری با اینکه خوب درخشیدند، ولی خودشان را در حد حرفهای رقبا پایین کشیدند، در صورتی که شأن و منزلتشان خیلی بالاتر از این حرفهاست. آنها در دامی افتادند که باعث شد حرفهای سطح پایینی زده شود. فارغ از تمام انتقادهایی که آدم میتواند نسبت به دلیل انتخاب وزرا به آقای روحانی داشته باشد، اما انصافا عملکرد، شخصیت و کاریزمای ایشان در میان این ٦ نفر از همه بهتر و بالاتر است. حالا ممکن است که خارج از این جمع ٦ نفره آدمهای بهتری هم برای اداره مملکت باشند که واقعا هم هستند، اما بحث ما فعلا در مورد همینهاست. من معتقدم در میان این افراد قدوقامت آقای روحانی خیلی بالاتر است، ولی شرایط مناظره بهگونهای طراحی شده که کوچکش کند.
چرایی عملکرد تلویزیون در دو مناظره گذشته
انگار میخواهند سر مردم را کلاه بگذارند
به نظرتان دلیل اصلی عملکرد تلویزیون در زمینه مورد بحث چه چیزی میتواند باشد؟
دلیل چنین عملکردی از سوی تلویزیون تا حدودی به این مربوط میشود که تلویزیون از مردم واهمه دارد، درحالیکه مردم از تلویزیون نمیترسند. واهمه تلویزیون بیمورد است، چون ما اصلا مردم ترسناکی نداریم و فقط کافی است با آنها روراست باشیم و خودمان را از خودشان بدانیم. شما بیایید قبل از مناظرات تلویزیونی، مواد قانونی را بگویید. بنشینید و کارشناسی کنید و موقعیت، محدوده اختیارات و وظایف قانونی رئیسجمهوری را تشریح کنید. در این برنامهها نباید یک عده بیایند و یکسری شعارها دهند که مطلقا عملی نیست. ما که نمیخواهیم مردم را گول بزنیم، ولی طراحی برنامه جوری است که انگار میخواهد سر مردم کلاه بگذارد. من میدانم که نیت دوستانم این نیست، ولی درنهایت خروجی این برنامهها همین میشود.
چطور میتوان یک مناظره داغ اجرا کرد که در عین حال از خط قرمزهای نظام هم عبور نکند؟
مهمترین بخش آن تربیت مجریانی است که بتوانند مناظرهها را اداره کنند. قبل از مناظره باید همه چیز طراحی شده باشد و همه بنشینند سنگهایشان را باز کنند و آن کارشناسی که قرار است مجری باشد هم بر همه این مباحث مسلط باشد. مباحث مناظره هم نباید بیانتها باشد و باید کنترل شود و کسی که مناظره را اداره میکند باید به اندازه افرادی که مناظره میکنند، آگاهی داشته باشد. یک تیم کارشناسی هم میتواند بنشیند و بهطور زنده جلوی موارد خلاف را در همان لحظه بگیرد. باید شرایط طوری باشد که کسی حق نداشته باشد هر چه که همان لحظه به ذهنش رسید را بگوید. گفتن این حرفها ممکن است باعث تخریب فرد و افرادی دیگر شود. مناظره شوخی ندارد و مثل این است که دو نفر در رینگ بوکس فقط به نقاط ضعف همدیگر ضربه بزنند. تعارف هم ندارند و اگر داور حواسش نباشد، ممکن است که یک ضربه ناجوانمردانه هم بزنند، چون هدف درنهایت زمینزدن رقیب است و داور نیز باید درنهایت دست یکی را بالا ببرد.
ممکن است در مورد بایستههای مورد توجه در این مناظرهها هم صحبت کنیم؟!
مناظرهها لازم است که از قبل طراحی شوند و آدمها بنشینند و بحثهایشان را چارچوببندی کنند. یک تیم کارشناسی و مشاوره هم کاندیداها را پختهتر کنند و بعد کاندیداها مطالب موردنظر را به صورت زنده به مردم نمایش دهند. درست مثل یک نمایش باید طراحی تمرین صورت بگیرد و اعضای یک تیم با مشورت یکدیگر به این نتیجه برسند که چه بگویند و چه نگویند. مجری-کارشناس برنامه نیز باید آدم فوقالعاده قدرتمندی باشد و مورد پذیرش کاندیداها و تیم کارشناسی آنها باشد. مجری برنامه باید اختیار و اقتدار داشته باشد که بتواند حرف کاندیداها را قطع کند، نه آنکه بخواهد فقط تعارف کند. اینها قواعدی است که در دنیا مرسوم بوده و دارد انجام میشود.
دو مناظره با حضور ٦ کاندیدا به روی آنتن تلویزیون رفت...
بحث بیبرنده
سطح کیفی و سیاسی نخستین مناظره انتخابات ریاستجمهوری را چگونه دیدید و به نظرتان برنده دو مناظره گذشته چه کسی بود؟
به نظرم مناظره اول و دوم برندهای نداشت. من به دلیل تعلق خاطرم نمیتوانم بهعنوان آدم بیطرف اظهارنظر کنم، ولی توقع داشتم که آقایان روحانی و جهانگیری بیشتر از اینها بدرخشند. ایشان سطح خودشان را در جواب به تهمتها و دروغهایی که گفته شد، خیلی پایین آوردند. آنها میتوانستند با ارتفاع بیشتری صحبت کنند. در نتیجه به نظرم سطح حضورشان پایین بود و در شأن مقام ریاستجمهوری نبود. اگر میبینید که یک موفقیت نسبی عاید آقایان روحانی و جهانگیری شده، بهخاطر برخورد مثبت آنها نبود، بلکه به خاطر بد عملکردن رقیب بود که به شکل فاجعهواری دچار توهم شد و به صورت مضحکی از رئیس دولت نهم و دهم تقلید کرد. این اتفاقات باعث شد آقای جهانگیری بدرخشد، ولی هنوز کافی نیست و باید بیشتر از اینها خودشان را نشان دهند. البته آقای جهانگیری بهعنوان معاون اول نشان داده که قدرت اداره کشور را دارد و آقای روحانی هم که کاریزمای این کار را دارد، اما من وقتی به بقیه کاندیداها نگاه میکنم، تصور نمیکنم که بتوانند حتی یک وزارتخانه را اداره کنند، چه برسد به یک مملکت.
به هر حال باید یادمان باشد کسانیکه کاندیدا هستند و از فیلتر شورای نگهبان رد شدهاند، رئیسجمهورهای بالقوه هستند و شأن و منزلتشان باید حفظ شود. هر کدام از اینها ممکن است که رئیسجمهوری شوند و باید از ایجاد تشنج بیخود دوری کنند. ما وقتی خروجی این مناظرهها را میبینیم، انگار در طی این سالها یک آدمهایی از اسراییل و سازمان سیا آمدهاند و مملکت ما را اداره میکردند. درحالیکه اینطور نیست و آدم حسابیهای زیادی دارند در کشورمان کار میکنند و زحمت میکشند. چرا کاندیداها همه چیز را سیاه جلوه میدهند؟ هر حرفی هم که میزنند، هیچکس پیگیری نمیکند که منبعش کجاست. اگر یک روزنامهنگار یک مورد از این حرفها را بنویسد، باید برود ٥٠ جا جواب پس بدهد، ولی در رسانه ملی این حرفها به صورت کلام گفته میشود و هیچکس هم چیزی نمیگوید. خدا نبخشد آن کسانی که بدعت این چیزها را گذاشتند، در این جامعه مروت، اخلاق و انصاف را کشتند و بهراحتی سرمایههای این مملکت را منزوی و حذف کردند. انشاءالله که مجریان مناظره بتوانند در مناظرههای بعدی، نقایص مناظره نخست را جبران کنند.
وقتی هنرمندان پا به میدان انتخابات گذاشتند
فروختن یا نفروختن؛ مسأله این نیست
از انتخابات ریاستجمهوری دوره اول اصلاحات حضور هنرمندان در انتخابات پر رنگ شد و این اتفاق در انتخابات مجلس ششم ادامه پیدا کرد و همچنان هم دنبالهدار است. حضور هنرمندان در انتخابات چه تاثیری داشته و آنها با چه توقعی از دولتها حمایت کردند؟
اساسا اینکه آدم از دولتها توقع داشته باشد، چیز معقولی نیست و دولتها باید کار خودشان را بکنند. حالا ممکن است که عملکرد یک دولت برای شخص من مفید نباشد، اما به درد صنفمان بخورد که خوب است و همیشه صرفا نباید منافع شخصی را دید. اگر کلاننگری داشته باشیم، آنوقت دیگر گلایه و توقع بیجا نخواهیم داشت. هنرمند یکی از رسالتهایش این است که تجربههای شخصی خود را که به درد تبدیلشدن به تجربههای جمعی میخورد، به یک اثر هنری تبدیل کند و هدف درنهایت باید ارایه درست هنر باشد، نه فرد. اینکه هر کس بخواهد منافع و مضرات یک دولت برای خودش را بسنجد، یک مقدار عوامانه فکرکردن است و در این مورد باید کلیت یک صنف را در نظر گرفت. مثلا باید دید که حضور یک دولت برای سینما، تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی و بهطورکلی برای هنر چه تحولاتی داشته است. اینکه یک نفر بگوید نمایش یا تابلوی من در این دولت فروخت یا نفروخت، نمیتواند ملاک باشد و باید بهطورکلی به این قضیه نگاه کرد.
خود شما که میدانم این نگاه صنفی در رفتارهایتان مشهود است، بهطورکلی عملکرد دولت یازدهم را در این زمینه چطور ارزیابی میکنید؟
اساسا نمیشود منکر این شد که دولت یازدهم، خانه سینما را که در دولت قبلی تعطیل شده بود دوباره باز کرد. این خیلی مهم است. ما باید ببینیم که بین دولت و هنرمندان چقدر تعامل برقرار شده و بعد نسبتسنجی کنیم. ممکن است ما الان یک مربی برای تیمملی فوتبال انتخاب کنیم که ما را تا نیمهنهایی یک جام بالا ببرد، اما اینکه توقع داشته باشیم ما را قهرمان جامجهانی کند، توقع درستی نیست، چون این کار یک برنامهریزی بلندمدت مثلا ٣٠ ساله میخواهد. با انتخاب یک مربی هم نمیشود انتظار تغییر اساسی در یک تیم را داشت و باید امکانات و نیروهای خوبی نیز در اختیار این مربی قرار داده شود تا بتواند مرحلهبهمرحله موفق شود. ما الان یک رئیسجمهوری را انتخاب میکنیم و میگوییم که همه چیز در اختیار او است و انتظار داریم که همه مشکلات را درست کند، اما ما هم یک وظایفی داریم. ما چه کردهایم؟ صرف اینکه بگوییم که به فلانی رأی میدهیم و پشتش هستیم، کافی نیست. باید ببینیم که خودمان برای صنف و مملکتمان چه کار کردهایم؟ در حوزه کار خودمان چقدر خودخواهی به خرج دادهایم؟ اینها را فارغ از اینکه چه کسی رئیسجمهوری کشور بشود، میگویم. این عادتها باید درست شود.
نقد حسین پاکدل به ترس، احتیاط و نگرانی اتفاق فکر مناظرهها
کاری که مردم را پای رسانههای بیگانه میکشاند
به نظرتان آیا تقسیم و زمانبندی مناظره توانست وقت کافی را برای مطرحکردن انتقادهای موجود به کاندیداها بدهد؟
من وقتی به کلیت طراحی برنامه ایراد میگیرم، دیگر جزییاتش قابل بحث نیست. به نظرم اتفاق فکری که این مناظره را طراحی میکند، اتفاق فکر مناسبی نیست و آنقدر ترس، احتیاط و نگرانی در آن هست که حاضرند همه چیز را خراب کنند، ولی بعضی از بحثها مطرح نشود. درحالیکه خیلی از مباحث مورد بحث همان چیزهایی است که در جامعه وجود دارد و باید در موردش بحث شود. چرا باید کاری کنیم که مردم برای دیدن تحلیل درست وقایع سراغ رسانههای بیگانه بروند؟ این یک فاجعه است.
اینکه صداوسیما سالهاست که برای برنامههای حساسی مثل مناظرههای انتخاباتی سراغ یک تیم مجری شناختهشده میرود، نشاندهنده روحیه محافظهکارانه تیم برگزارکننده است یا فکر میکنید اساسا نمیشود برای اجرای این برنامهها به اشخاص دیگر اعتماد کرد؟
اساسا اگر قرار بود برنامه مناظرهها جور دیگری برگزار شود که الان آدمهای دیگری در تلویزیون حضور داشتند. تلویزیون با این تعاریفی که دارد و با این سازمانی که به این مرحله رسیده، هر چقدر هم که جواب نمیگیرد و شکست میخورد، متوجه اشتباهاتش نمیشود، در صورتی که چنین رویکردی اساسا غلط است. البته این مسأله به همه کارکنان سازمان مربوط نمیشود و من معتقدم اکثرا نیت تخریب ندارند، ولی ناخودآگاه این نگرششان به بنبست میخورد. وقتی هم که به بنبست میخورند، دیگر نمیخواهند با یک فکر جدید از بنبست خارج شوند.
برای خروج از این بنبست چه کار میشود کرد؟!
دانشکده صداوسیما برای برنامههایی چون مناظرات باید کارگردان، نویسنده، کارشناس و منتقد تربیت کند. این مباحث در سطح دنیا دارد تعلیم داده میشود. ما نباید فکر کنیم که همه کاری را بلد هستیم. بنده را اگر در سیستم اجرای مناظرات بگذارند، دوزار به درد نمیخورم، چون بلد نیستم. اگر چیزی هم میگویم براساس تجربه خودم از آن چیزی است که در دنیا دیدهام. من براساس آن کاری که در دوره خودمان انجام دادیم، حرف میزنم که تاثیرگذاری بیشتری داشت. هدف من مقایسه این دورهها نیست، چون شرایط آن دوره متفاوت بود.
نگاهی به بخش ابتدایی برنامه مناظره
برنامهای برای سحر ماه رمضان یا مناظره انتخاباتی
نظرتان در مورد بخش ابتدایی برنامه مناظره که پیش از آغاز گفتوگو میان نامزدها پخش میشود، چیست؟
بحثهایی که قبل از مناظره میشد بیشتر به درد سحر ماه رمضان میخورد تا یک روز مناظره. این همه نصیحت معنا ندارد. انتخاب چهرهها و ادبیاتی که به کار بردند، مطلقا غلط بود. انگار که طراحی میکنند تا کسی جذب مناظره نشود. آن چیزی که باعث میشود مردم پای مناظره بنشینند، ربطی به طراحی دوستان ما در تلویزیون نداشت. اگر همینطوری هم کاندیداها بیایند و در یک استودیوی لخت و بیدکور بنشینند، باز هم مردم مناظره را تماشا میکنند. این یک امتیاز برای تلویزیون محسوب نمیشود. منتها الان در یک بزنگاه تاریخی قرار داریم که همیشه در لحظه آخر تصمیم میگیریم که چه کار کنیم، درحالیکه ما باید از قبل برنامهریزی داشته باشیم. بخشی از این بیبرنامگی هم به این برمیگردد که در مملکت ما احزاب به معنای ساختمان دموکراسی وجود ندارد. این قشنگ نیست که ٦ کاندیدا برای یک مناظره دور هم بنشینند و حرف بزنند و مردم اصلا متوجه نشوند که چه میگویند. احزاب باید قدرتمندتر عمل و کاندیداهای خود را پالایش کنند که درنهایت تعداد کاندیداهای ریاستجمهوری با ائتلاف احزاب به سه یا در حالت ایدهآل به دو نفر برسد.
نگاه مجری قدیمی تلویزیون به ساختار مناظرههای انتخاباتی
سوالهای مناظرهها برای رفع مسئولیت بود
آقای پاکدل شما تجربه گفتوگو با شخصیتها و برگزاری مناظرههای مختلفی را داشتهاید، موافق هستید که سوالات اولین و دومین مناظره زنده تلویزیونی دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری که از نظر سیاسی در یک اتاق بیطرف طراحی شده بود، خاستگاه نسبتا اصولگرایی داشت؟
خیر. سوالها اصلا یکسری سوال خنثی برای رفع مسئولیت بود و طرف هیچ جناحی را هم نمیگرفت. آنقدر احتیاط در سوالها بود که سوالها از آنور بام افتاده بود. در این شرایط خود دوستان کاندیدا باید تلاش میکردند تا فضای مناظره گرم شود. اگر قرار بود که مبنای پاسخ کاندیداها به سوالهای مجری باشد، مناظره بسیار سردتر از چیزی میشد که اتفاق افتاد. نه فقط سوالات، بلکه همه برنامه مناظره مطلقا فاقد هرگونه طراحی بود؛ طراحی به معنای یک فکر هوشمندانه منطبق بر فرهنگ، آداب و سنن ایرانی.
یعنی به نظرتان امروز وضع شکلگیری این برنامههای انتخاباتی به صورتی است که میشود گفت سنخیتی با فرهنگ ایرانی و آداب و رسوم ما ندارد؟
نه به هیچ وجه. مناظرات ما یک ملغمهای از مناظرات جهانی را گرفته و همینطور یک چیزی را دارد اجرا میکند. برگزاری چنین مناظراتی هیچ نسبتی با اخلاقیات، مناسبات و آداب گفتوگوی ایرانی ندارد. از لحظه ورود کاندیداها به محل مناظره، آدمهایی که به استقبال کاندیداها میروند، خبرنگارهایی که جلوی در محل مناظره میایستند، سوالهایی که خبرنگارها میپرسند و دوربینی که در راهرو محل مناظره کاندیداها را میگیرد، همهوهمه یک نمایش بسیار ابتدایی است. کلیت جامعه باید بشناسد که چه کسی به استقبال کاندیداها میرود. صرفا اینکه بگویند فلانی قائممقام تلویزیون است که معنا ندارد. باید کسی به استقبال کاندیداها برود که هموزن رئیسجمهوری باشد.
مورد عجیب عاشقانه
تا به حال سابقه نداشته است که فیلم یا سریالی در شبکه نمایش خانگی توقیف باشد و توی روز روشن توزیع شود! اتفاقی که برای «عاشقانه» افتاده، کاملاً عجیب است. سریالی که از روز اول با حاشیه های زیادی متولد شد و تا به امروز که هفت قسمت آن توزیع شده، هنوز خبرساز است.
چه شد که عاشقانه توقیف شد؟
به گزارش
بولتن نیوز، ممنوعیت پخش «عاشقانه» از مشکلات مالی این سریال شروع شد؛ زمانی که «عاشقانه» در نوروز 966 و پیش از توزیع قسمت پنجم به مشکلات مالی خورد و توزیع سریال با تأخیر مواجه شد. قسمت چهارم 5 روز مانده به عید توزیع شده بود و بعد به خاطر مشکلات مالی و توقف فیلمبرداری، کار متوقف شد. سازندگان ابتدا برای قسمت پنجم، 20 فروردین ماه را وعده دادند ولی بعد شد پایان فروردین و همچنان «عاشقانه» درگیر مشکلات بود. همزمان اختلافاتی که میان مهدی گلستانه تهیه کننده و سرمایه گذاران به وجود آمده بود، باعث شد تا «عاشقانه» با گلستانه قطع همکاری کند و تهیه کننده جدیدی به پروژه اضافه شود. اینجا بود که پای سامانه های پخش اینترنتی (VOD) به میان آمد. سامانه های VOD سایت هایی هستند که با تولیدکنندگان فیلم و سریال قرارداد می بندند و محصولات آن ها را به صورت قانونی به مخاطبان در فضای مجازی می فروشند. «عاشقانه» هم قراردادی با 5 پخش کننده اینترنتی داشت ولی طبق گفته محمد صراف رئیس انجمن صنفی VOD و IPTV از قسمت چهارم به بعد، این سریال را تنها به صورت دی وی دی توزیع کردند. به همین دلیل این سامانه ها که با «عاشقانه» قرارداد داشتند، از عوامل این سریال شکایت کردند اما تا 11 اردیبهشت که دستور قضایی برای توقیف این سریال رسید، قسمت ششم هم توزیع شده بود. طبق دستور بازپرس پرونده که در فضای مجازی هم منتشر شد، دی وی دی های این مجموعه تا اطلاع ثانوی توقیف شد.
توزیع با وجود توقیف
در این میان با وجود انتشار حکم توقیف سریال، سازندگان «عاشقانه» تاریخ 18 اردیبهشت را برای توزیع قسمت هفتم مشخص کردند! حتی مهناز افشار هم با انتشار متنی در صفحه توئیترش با انتشار تصویری، دلیل تأخیر در توزیع سریال را اصلاح حجاب او در سریال اعلام کرد. سخنی که با توجه به انتشار حکم قضایی در فضای مجازی، عجیب بود. در این میان مصطفی ابطحی مدیرعامل موسسه رسانه های تصویری هم اعلام کرد: «از آنجا که حکم قضایی برای این سریال صادر شده، اگر تفاهمی صورت نگیرد هرکدام از طرفین که اقدامی برای انتشار این سریال انجام بدهد، برخلاف دستور مقام قضایی عمل کرده است و قطعا برخورد های قانونی را به دنبال خواهد داشت.» حتی روابط عمومی صنف VOD و IPTV هم 13 اردیبهشت اعلام کرد که دستور توقیف سریال «عاشقانه» هنوز به قوت خود باقی است و براساس اعلام وکیل انجمن صنفی شرکت های عرضه کننده VOD و IPTV اگر در هفته آینده این سریال را علی رغم دستور قضایی توزیع کنند، می توان درباره آن دستور جدیدی مبنی بر توقیف فیزیکی گرفت و تمامی نسخه های توزیع شده DVD را جمع آوری کرد. با وجود این اظهار نظر ها DVD سریال «عاشقانه» 18 اردیبهشت توزیع شد و هنوز خبری از اقدام برای جمع آوری این مجموعه نرسیده است.
مروری بر حاشیه های قبلی
اما مشکل پخش «عاشقانه» تنها حاشیه این سریال نبوده است. در روز های ابتدایی توزیع این مجموعه، اصلاح حجاب بازیگران زن، باعث تأخیر در توزیع قسمت سوم شد. در حالی که تا پیش از این در فیلم ها و سریال های خارجی شبکه نمایش خانگی اصلاح حجاب بازیگران را می دیدیم، این بار یک سریال ایرانی چنین وضعیتی داشت! حتی عکس های این سانسور که ناشیانه و سرسری هم انجام شده بود، در فضای مجازی دست به دست شد و این تصاویر به دست بسیاری از کسانی که «عاشقانه» را ندیده بودند یا حتی از توزیع آن در شبکه نمایش خانگی خبر نداشتند، هم رسید.
علاوه بر آن «عاشقانه» از همان روز های اول با انتقاداتی درباره موضوع هم مواجه بود. بسیاری تولید این سریال را تنها با هدف تجاری می دانستند و درباره ترویج سبک زندگی غربی در آن سخن می گفتند. بحث هایی که در رسانه ها دامنه دار شد ولی سازندگان سریال واکنش چندانی به آن نشان ندادند. به هر حال به نظر می رسد مجموعه شبکه نمایش خانگی «عاشقانه» از اواخر سال گذشته که در کشور توزیع شده، بیشتر از آن که مخاطبان را به داستان خود جذب کند، با حاشیه هایش خبرساز شده است.
ويلاييها فيلم زنان جهان است
قاسمي با اين حرف هم اداي ديني ديگر به شيرزنان دفاع مقدس کرد و نشان داد که براي اين زنان نقش و جايگاهي جهاني قائل است و هم هوشمندانه کنايهاي ديگر به برگزارکنندگان جشنواره دولتي فجر زد که فيلم زيبا و هنرمندانه ويلاييها را ناديده گرفته بودند و شأن پيشکسوتان را رعايت نکرده بودند.
اين بازيگر ديروز خطاب به داوران جشنواره فيلم فجر گفت: «داوران از کليشههاي خود در دادن جايزه بيرون بيايند، برخي فيلمها ارزش اين را دارند که جوايز ديگري به آنها تعلق بگيرد.»
ثريا قاسمي که براي بازي در «ويلاييها» برنده سيمرغ بازيگري نقش مکمل زن شد، ولي در اختتاميه جشنواره فيلم فجر حاضر نشد، ادامه داد: «ما نقش اول و مکمل نداريم و همه در اين فيلم قهرمان هستيم، بنابراين نقش مکمل را در اين عنوانها قبول ندارم. او همچنين از تهيهکننده فيلم به دليل توليد فيلم «ويلاييها» قدرداني کرد و از مسئولان سينمايي خواست از توليد چنين فيلمهايي حمايت ويژه داشته باشند.
سال گذشته در جريان برگزاري جشنواره فيلم فجر و اعتراضات بيسابقهاي که به داوري صورت گرفت، ثريا قاسمي نيز جزو سينماگراني بود که از برگزارکنندگان اين رويداد هنري با سخناني اعتراضي ياد کرد.
قاسمي با اينکه نامش در مراسم اختتاميه جشنواره فجر به عنوان برنده سيمرغ بلورين نقش مکمل زن خوانده شد، ولي به دليل حضور نداشتن در سالن جايزهاش را تحويل نگرفت. او در مصاحبهاي که روز بعد از مراسم انجام داد به اين موضوع اشاره کرد که اساساً هيچ تماسي براي دعوت از او براي شرکت در مراسم گرفته نشده و از اين جايزه بيخبر بوده است. ثريا قاسمي البته به اين هم اشاره کرده بود که جايزه اصلاً برايش اهميتي ندارد.
برگزاري ضعيف جشنواره فيلم فجر که منجر به بياعتباري و کاهش وجه اين رويداد هنري در چشم هنرمند پيشکسوتي چون ثريا قاسمي شده بود، خبر خوبي قلمداد نميشد، اما بلندطبعي اين بازيگر در بيان اين جمله که اساساً جايزه دولتي جشنواره برايش اهميت ندارد، خود نکته قابلتأملي بود.
ضعف مديريت جشنواره فيلم فجر درباره فيلم ويلاييها به همينجا ختم نشد. فيلم منيره قيدي به لحاظ فني و سينمايي قابليتهاي بالايي داشت، اما با تصميم برگزارکنندگان و هيئت داوران مورد بيمهري قرار گرفت و مطابق شأن و منزلت هنري و سينمايياش با آن رفتار نشد. همين مسئله باعث شد گروه و عوامل فيلم به همراه کارگردان و به نشانه اعتراض قيد حضور در مراسم اختتاميه را بزنند. نام «ويلاييها» در ميان اغلب نامزدهاي سيمرغ ديده نميشد. داوران جشنواره با خلق يک سيمرغ جديد قصد داشتند روي اين بياعتنايي سرپوش بگذارند که با هوشمندي و بلندطبعي کارگردان ويلاييها تيرشان به سنگ خورد.
قيديپور همان زمان در برنامه هفت به اين مسئله اشاره کرد: «من فيلم بد با کارگرداني بد ساخته بودم که لايق کانديداتوري در اين بخشها نبود، لذا چطور ميتوانستم به يکباره شکوفا شوم و جايزه خلقالساعه استعداد درخشان را دريافت کنم، لذا ترجيح دادم از اين رقابت عجيب خارج شوم!»
ثريا قاسمي هيچگاه خوشحالي خود را براي بازي در فيلم ويلاييها که به موضوع زنان و همسران ايثارگر دفاع مقدس اختصاص دارد، پنهان نکرد. بازي او در فيلم ويلاييها مانند هميشه درخشان بود، ولي اينبار در نقش مادر يک رزمنده دفاع مقدس بهتر از هر زمان ديگري درخشيد. قاسمي در مراسم رونمايي از پوستر «ويلاييها» با اشاره تلويحي به داوري جشنواره فيلم فجر گذشته تأکيد کرد: «اين فيلم، فيلم زنان جهان است و نقش اول و دوم ندارد.»
خندوانه از جناب خان تا جمع آوری کمکهای مردمی/ تأثیرگذاری و خلاقیت در ۵۰۰ قسمت
برنامه تلویزیونی "خندوانه" با تولید بیش از ۵۰۰ قسمت برنامه در چهار فصل، توانسته در بسیاری از زمینهها نقشی تأثیرگذار را ایفا کند.
این برنامه تلویزیونی با رویکرد کلی شادی محوری، از نخستین قسمت خود همواره تلاش کرد مردم را به سوی لبخند زدن، خندیدن و در نهایت نگاه زیبا به زندگی و نعمتهایی که خداوند به انسان عطا کرده، هدایت کند.
رامبد جوان در طرحی که برای هر یک از فصلهای برنامه "خندوانه" ترسیم کرد، همواره به بهره گرفتن از عنصر خلاقیت و نوآوری توجه داشت و این موضوع را با نگاهی به قسمتهای این برنامه پرمخاطب از ابتدا تاکنون به خوبی میتوان متوجه شد.
یکی از جذابیتهای "خندوانه"، حضور عروسک جنابخان روی آنتن تلویزیون و بیان بسیاری از دغدغهها، مسائل و مشکلات زندگی مردم از زبان او بود به گونهای که درموارد بسیاری، این عروسک توانست با صحبتهای خود درباره موضوعات مختلف تغییری اساسی در زمینه مورد نظر ایجاد کند.
حضور عروسک دوست داشتنی جناب خان در فصل سوم برنامه "خندوانه" پررنگتر از سایر فصلهای این برنامه بود و همین موضوع باعث انس گرفتن مخاطبان تلویزیون با این شخصیت شده بود، اما روند همکاری سازنده عروسک جناب خان با تلویزیون و برنامه "خندوانه" به گونهای پیش رفت که مخاطبان از تماشای این عروسک در سری جدید "خندوانه" در شبکه نسیم محروم شدند.
برنامه تلویزیونی "خندوانه" همچنین در روند خود همواره با رویکردی متفاوت نسبت به سایر برنامهها توانست در امور خیر و خداپسندانه به خوبی گام بردارد و تأثیرگذاری خود در عرصههای اجتماعی را نیز نشان دهد.
به عنوان نمونه چندی پیش پیمان معادی بازیگر عرصه سینما میهمان برنامه "خندوانه" شد و در این برنامه از بینندهها درخواست کرد که هر نفر با در نظر گرفتن مبلغی از ۱۰۰۰ تومان تا هر چقدر که میخواهد درجمع آوری کمکهای مردمی برای بچههای کار و همچنین دیگر امور خیر سهیم شود. به همین منظور کد # 95 * ۷۸۰ * برای اهدای کمکهای مردمی اعلام شد و هنوز هم مردم میتوانند با شمارهگیری این عدد در راستای کمک به نیازمندان گام بردارند
برنامه "خندوانه" همچنین در طول بیش از ۵۰۰ قسمت برنامه تلویزیونی در کنار دعوت از هنرمندان محبوب مردم، همواره از افرادی که در جامعه کمتر در زاویه دید قرار داشتهاند برای حضور در برنامه دعوت کرده که اقدامی شایسته و درخورتوجه است.
بر اساس آنچه که پیشتر رامبد جوان به آن اشاره کرد، فصل چهارم برنامه "خندوانه" شهریور ماه به پایان میرسد و تصمیمی برای ادامه ساخت آن ندارد چرا که میخواهد زمان بیشتری را به زندگی شخصی خود اختصاص دهد
حال باید دید موفقیت این برنامه تلویزیونی و محبوب بودن آن نزد مردم، تا چه اندازه میتواند جوان را از تصمیم خود منصرف کند؟!
در «تیک آف» به ته خط رسیدم
او این روزها فیلم سینمایی تیکآف به کارگردانی احسان عبدیپور را بر پرده سینماها دارد که در آن، نقش فائز، جوان ناکامی را بازی میکند که روزگاری خانوادهای مرفه داشته ولی بهدلیل بیکفایتی و ندانم کاری پدر، تمام زندگی و اموالشان را سر میز قمار میبازند و به خاک سیاه مینشینند. به بهانه اکران فیلم تیکآف با زمانی گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
وقتی سراغ بازیگری آمدید، چه دورنمایی از هنر داشتید؟ آیا فکر میکردید در این حرفه ماندگار شوید؟
در گذشته بازیگری برایم جدی نبود. البته بچه که بودم، تقلید صدا میکردم یا در نمایشهای مدرسه نقشهایی را بهعهده میگرفتم، اما عاشق و شیفته بازیگری نبودم و قبل از انتخاب شدنم برای نقش یوسف (ع) اصلا بازیگری برایم جذاب نبود. ما در جایی از شمال زندگی میکردیم که خیلی از بازیگران آنجا میآمدند، اما من هیچوقت نرفتم کنارشان عکس بگیرم. کلا نسبت به دنیای بازیگری بیتفاوت بودم.
بعد که در این حرفه تثبیت شدید، معمولا حساب شده نقشهایتان را انتخاب کردید، اما در آثاری مثل یک عاشقانه ساده هم بازی کردید که هیچ نتیجه مثبتی برای شما به همراه نداشت. چرا چنین نقشهایی را انتخاب کردید؟
هر کدام از این نقشها فرصتی بود تا نقش یک عاشق، معتاد و خلافکار را تجربه کنم. هیچوقت نمیخواستم در یک چهارچوب خاص بازی کنم.
همکاری با آقای عبدیپور، کارگردان فیلم تیک آف چگونه بود و چطور شد که نقش فائز را به شما پیشنهاد دادند؟
دستیار آقای عبدیپور، من را از قبل میشناخت و پیشنهاد بازی در نقش فائز هم از طرف او بود. وقتی فیلمنامه را خواندم، نقش و کلیت کار را خیلی دوست داشتم، اما تنها مشکل، صحبت کردن با لهجه جنوبی بود که آقای عبدیپور گفتند، تو میتوانی و من هم به گفته ایشان اعتماد کردم و کار را شروع کردیم.
در بین آن چند جوانی که در پی از بین بردن عقدههای زندگیشان هستند، شخصیت دیگری هم بود که دوست داشتید به جای فائز آن را بازی کنید؟
من فائز را دوست داشتم و از اول هم قرار بود همین نقش را بازی کنم.
فائز پسر تنها و سرخوردهای است که به آخر خطر رسیده. چطور به این نقش رسیدید و برای رسیدن به آن چقدر با آقای عبدیپور تعامل داشتید؟
همانطور که گفتم، بزرگترین مشکل من برای این نقش لهجه جنوبیاش بود که آن هم با توجه به اینکه خود احسان جنوبی است، تمام دیالوگها را با لهجه بوشهری با من تمرین کرد تا توانستم از پس آن برآیم، ضمن اینکه تمام مدتی که برای پیشتولید فیلم به جنوب رفتیم، غیر از یک روز، من با لهجه جنوبی حرف میزدم. لهجه جنوبی خیلی شیرین است و دوستش دارم؛ حتی الان هم با احسان جنوبی حرف میزنم.
ما به ازاهای بیرونی شخصیتی مانند فائز را از نزدیک دیدهاید؟
به نظرم، ما به ازای بیرونی یک کاراکتر زمانی معنا پیدا میکند که در فیلمنامه چیزی نباشد، اما ما به ازای شخصیت فائز در فیلمنامه بود و زوایای این نقش بخوبی در متن ترسیم شده بود. فائز در لحظه زندگی میکرد و اساسا چیزی برای از دست دادن نداشت. او گذشتهاش را پاک کرده بود و آینده هم اصلا برایش مهم نبود. به همین خاطر تمام تصمیماتش را در یک لحظه میگرفت.
پس جای دلسوزی داشت!
نه، اصلا. شخصیتی که آنقدر آزادانه تصمیم بگیرد و عمل کند، جای دلسوزی ندارد. کاری به خوب و بد بودن فائز ندارم، اما او در کارنامه من جزو شخصیتهایی است که دوستش دارم.
نحوه ارتباط و تعاملتان با بازیگران دیگر فیلم (پگاه آهنگرانی، رضا یزدانی و سوگل قلاتیان) چطور بود؟
با خانم آهنگرانی از قبل در چند کار همکاری داشتیم و بخوبی با هم آشنا بودیم، اما با خانم قلاتیان اولین کارمان بود و طبیعتا روزهای اول کمی این همکاری سخت بود. با رضا یزدانی و حمزه مقدم هم لهجه و دیالوگها را تمرین میکردم و کلا همکاری خوبی با هم داشتیم.
رضا یزدانی که از شما و کمکهایی که برای درآوردن شخصیت شیرزاد به او کردید، خیلی تعریف میکرد؟
رضا پسری خوب و بازیگوش و کودک درونش بشدت فعال است. ما هر شب دیالوگها را با هم تمرین میکردیم و وقتی سر صحنه میرفتیم، دیگر چیزی برای تمرین نبود و فقط اجرا داشتیم.
با توجه به اینکه شما بازیگری را از تلویزیون آغاز کردید، بازی در مدیومهای مختلف برایتان چه تفاوتی دارد؟
هیچ فرقی ندارد. من علاقهمند به بازی در شخصیتهایی هستم که عمرم را به هدر ندهد، اما به هر حال فضای سینما فضای آزاد و رهایی است و بازی در آن راحتتر است.
در حال حاضر، مشغول چه کاری هستید؟
الان مشغول بازی در سریال شهرزاد هستم و تا این سریال تمام نشود، اجازه کار در پروژه دیگری را ندارم.
روی خط جایزه
مصطفی زمانی، بازیگر جوان سینمای کشورمان از همان ابتدا استعداد خود را نشان داد و بازی در نقش یوسف پیامبر آنچنان دیده شد که همین اولین بازی، پلهای شد برای پرتاب. او در بازیگری تا جایی پیش رفت که در همین چند سال فعالیت توانست برای فیلم جیببر خیابان جنوبی، جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشن خانه سینما، برای فیلم قصه عشق پدرم، جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، برای بازی در فیلم کیفر کاندیدای بهترین بازیگر مرد سال از نگاه منتقدان، برای بازی در فیلم بدرود بغداد، کاندیدای بهترین بازیگر نقش اول مرد و چند جایزه دیگر شد. از آثار شاخص زمانی میتوان به جامه دران، خط ویژه، یک روز بخصوص، من همسرش هستم و سریالهایی مانند در چشم باد اشاره کرد.در سریال در چشم باد، زمانی نقش پسر بیژن (پارسا پیروزفر) را بازی کرد.
پاسخ بازیگر«جنگ ستارگان»به تبلیغ منفی روسی
مارک همیل با خواندن توییتی از یک روزنامهنگار روسی به شیوهای بسیار کلاسیک جواب وی را داد.
موضوع از این قرار بود که متیو باندر روزنامهنگاری که برای مسکو تایمز مطلب مینویسد مطلبی از یک مقاله قدیمی را که درباره «جنگ ستارگان» اظهار نظر کرده بود پس از دههها دوباره در مقاله خود مطرح کرد. در آن مقاله در تقبیح این فیلم، «جنگ ستارگان: بازگشت جدای» به عنوان دیدگاهی خوانده شده بود که در نهایت بر مبنای یک چشمانداز سرمایهداری موذی برای نظامیسازی فضا طراحی شده است.
همیل که از کاربران رسانههای اجتماعی است این پست را دید و در پاسخ آن به زبان روسی نوشت:
«برو به خودت فشار بیار، رفیق!»
البته بازیگر نقش لوک اسکایواکر از واژه «فورس» یا «نیرو» که در این مجموعه مفهومی خاص دارد استفاده کرده و در ادامه به انگلیسی افزود: این هم خودش یک حقه است که مترجم گوگل همان معنی «نیرو» را بیرون نمیدهد.
وی به کنایه افزوده: همه اینها باید یک نقشه باشد!
ماجرای فیلم «جنگ ستارگان» در کهکشانی خیالی و دوردست اتفاق میافتد که در آن،نبردی بین سیارهای میان یک امپراتوری مستبد در یک طرف و اتحادیه شورشیان در طرف دیگر در جریان است. قهرمان جوان و بلندپرواز فیلم لوک اسکایواکر است که قصد دارد پرنسس لِیا را از اسارت در پایگاه فضایی عظیم امپراتوری و از چنگ فرمانده خبیث آن «دارت وِیدر»، نجات دهد. اسکایواکر در گذر زمان با آیینی کهن آشنا میشود که شوالیههایی به نام «جِدای» به عنوان نگهبانان صلح و عدالت، هزاران سال از آن پیروی میکردند. منشأ قدرت و بصیرت جدایها ماهیتی عرفانی است موسوم به «نیرو» که میدانی از انرژی است که از موجودات زنده نشات گرفته، همه چیز را احاطه کرده و کهکشان را به هم پیوند میدهد. در عین حال نیرو، جنبه اغواکننده و تاریکی نیز دارد که به نفرت و کینخواهی و تمایل به قدرت نامحدود ختم میشود.
جنگ ستارگان از عالم فلسفه و ادیان، مفاهیمی را وام گرفته و گفته می شود ایده «نیرو» را میتوان با «چی» مقایسه کرد که در فرهنگ چین به میدان انرژی و یا نیروی حیات نسبت داده شده و در طب سنتی و هنرهای رزمی چین، نقشی اساسی بازی میکند.
فیلم نخست این مجموعه در ماه می سال ۱۹۷۷ اکران شد که هنوز جنگ سرد بر جهان حاکم بود.
نیمه شعبان و فیلمهای شبکه های سیما
فیلمهای سینمایی و تلویزیونی و انیمیشن «سفر به کوهستان»، «بچههای کوچه دوازدهم»، «راون، ناقلای کوچک»، «ریو»، «مجرد چهلساله»، «سلام نابغه»، «مجردها»، «سر به مهر» «دو دو تا چهارتا»، «جیسون بورن»، «روز ملی»، «پیرمرد صد سالهای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد»، «رالف خرابکار»، «کومبا»، «فاصله»، «میلیونر فراری»، «بهسلامت بانو»، «یک تیر و دو نشان»، «شهر بدون درخت»، «نمایش ترومن»، «ملک سلیمان»، «مردی به نام ایپ 3»، «یک روز خوب»، «عملیات جنگل»، «سفر به کوهستان»، «بهترین ساعات»، «ارثیه لوئیزا»، «زادورا»، «احمق و احمقتر» و «آخرین مهلت» پنجشنبه و جمعه 21 و 22 اردیبهشتماه از شبکههای سیما روی آنتن میرود.
شبکه یک سیما
فیلم سینمایی «سفر به کوهستان» به کارگردانی «کن کاپیز»، پنجشنبه 21 اردیبهشتماه ساعت 22:30 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.
در این فیلم با بازی رابرت ردفورد، نیک نولت و اما تامسون خواهید دید: بیل برایسون نویسندهای است که مدتهاست دست به قلم نبرده و در زندگی احساس رکود میکند. او که در آستانه پیری است پس از حضور در مراسم ختم یکی از دوستانش تصمیم میگیرد قبل از مرگ کاری متفاوت در زندگیش انجام دهد. او میخواهد در کوهستان آپالاچین به کوهنوردی بپردازد. در سفر آنها متوجه محدودیتهای جسمانی خود شده و سفرشان را نیمه کاره رها میکنند. بیل با اینکه در سفر خود موفق نیست اما پس از بازگشت دست به قلم میبرد و داستان این کوهپیمایی را مینویسد.
****
فیلم تلویزیونی «بچههای کوچه دوازدهم» به کارگردانی «شاپور غریب»، جمعه 22 اردیبهشتماه ساعت 10:30 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.
در این فیلم با بازی سید جواد هاشمی و آتش تقی پور خواهید دید: حاج آقا حقیقت بهمناسبت نیمه شعبان مسابقه فوتبالی بین بچههای کوچه دوازدهم و بچههای کوچه پشتی برقرار میکند. جایزه این مسابقه از این قرار است که هر کس در این مسابقه گل بزند در یک باشگاه فوتبال بهخرج حاج آقا حقیقت ثبت نام میشود. بچههای دو کوچه به این بهانه درگیر ماجراهایی میشوند....
شبکه دو سیما
انیمیشن سینمایی «راون، ناقلای کوچک» به کارگردانی «اوته فان مونشو پوهل»، پنجشنبه 21 اردیبهشتماه ساعت 8 صبح از شبکه دو سیما پخش میشود.
در خلاصه داستان این انیمیشن آمده است: راوِن کلاغ بازیگوشی است که باعث شکسته شدن سد جنگل و نشت آب به محل زندگی دوستانش میشود. او که همیشه دیگران را مقصر اتفاقهای جنگل میداند، اینبار مسئولیت این کار خود را به عهده میگیرد و برای پیدا کردن سگهای آبی به همراه دوستانش به خارج از جنگل میرود. در راه اتفاقهای گوناگونی برای آنها میافتد اما سرانجام آنها موفق میشوند به کمک یکدیگر و یک سگ آبی به جنگل بازگردند و سد را تعمیر کنند....
****
انیمیشن سینمایی «ریو» به کارگردانی «کارلوس سالندانا»، جمعه 22 اردیبهشتماه ساعت 8 از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.
خلاصه داستان فیلم در مورد یک بچه طوطی آبی رنگ بهنام بلو از گونههای کمیاب است و به دست شکارچیان گرفتار میشود. او به نقطهای دور انتقال پیدا میکند. در راه دختر بچهای او را پیدا میکند و از او نگهداری میکند. بعد از چندین سال یک پرنده شناس بلو را میبیند و از دختر میخواهد که بلو را به آزمایشگاه او ببرند....
****
فیلم سینمایی «مجرد چهلساله» به کارگردانی «شاهین باباپور»، جمعه 22 اردیبهشتماه ساعت 17:30 از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.
این فیلم زندگی خانم دکتری را روایت میکند که در رشته خود تبحر و تخصص دارد اما در زمینه ازدواج و انتخاب همسر دچار مشکل است. با اینحال با طرح نقشهای از طرف پدرش ناخواسته با پسری آشنا میشود که با بقیه خواستگارهایش متفاوت است....
ماهایا پطروسیان، مجیدصالحی، مهران غفوریان، سیروس گرجستانی و برزو ارجمند در این فیلم هنرنمایی کردهاند.
****
فیلم تلویزیونی «سلام نابغه» به کارگردانی «جواد مزد آبادی»، جمعه 22 اردیبهشتماه ساعت23 از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.
در این فیلم خواهیم دید: دکتر زرینکلاه، از طراحان و نوابغ تبلیغاتی گردشگری برای شرکت در یک اجلاس مهم وارد فرودگاه کیش میشود. دختر جوانی به نام رویا در حالیکه پلاکاردی در دست دارد و نام مهندس را در آن نوشته است در فرودگاه انتظار او را میکشد. در میان مسافران مردی حدوداً 35 ساله در حالی که لباسهای بسیار معمولی پوشیده است به درب خروجی میرسد مسافر متوجه رویا میشود و اسم خود را بر روی تابلو میبیند. رویا بعد از آشنائی او را با ماشین مدل بالایی به سمت هتل مورد نظرشان میبرد. از طرفی وقتی مهندس زرینکلاه واقعی از دستشوئیهای فرودگاه بیرون میآید و بعد از برداشتن چمدان بهسمت درب خروجی فرودگاه میرود ولی کسی انتظار او را نمیکشد....
شهره سلطانی، رامین ناصرنصیر، مهران رجبی، شهرام قائدی و افشین سنگچاپ بازیگران این فیلم هستند.
شبکه سه سیما
فیلم سینمایی «مجردها» به کارگردانی «اصغر هاشمی»، پنجشنبه 21 اردیبهشتماه ساعت 10 از شبکه سه سیما پخش می شود.
در این فیلم با نقشآفرینی محمدرضا فروتن، مریلا زارعی و مجید صالحی خواهید دید: منوچهر، شاهکار و امیرحسین برای رسیدن به آرزوهایشان تصمیم میگیرند برای کار به یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس بروند. شاهکار که برای تبدیل کردن پولشان به دلار، به خیابان استانبول رفته، پولهایش توسط یک موتورسوار دزدیده میشود! عموی شاهکار به آنها پیشنهاد میکند که در کارگاه او که در اجاره خانم مهندس عربشاهی است کار کنند، اما شرط خانم مهندس گرفتن امتحان از آن سه نفر است! شاهکار و امیرحسین در امتحان قبول میشوند، اما منوچهر که امتحاندادن به یک زن را دور از شأن خود میداند، از این کار سر باز میزند....
****
فیلم سینمایی «سر به مهر» به کارگردانی «هادی مقدمدوست»، پنجشنبه 21 اردیبهشتماه ساعت 15 از شبکه سه سیما پخش خواهد شد.
فیلم «سر به مهر» حکایت یک راز است! راز فیلم همان سر به مهر گذاشتن یعنی نماز خواندن صبا است؛ هر چند این راز در انتهای فیلم سر به مهر نمیماند. روایت داستان دختر تنها و خستهای است بهنام صبا که کمکهای یکدوست باعث بهبود شرایطاش میشود، تا شهامت پیدا کند نماز خواندنش را آشکار کند، اما دختر داستان برای معرفی این دوست به دیگران شهامت کافی ندارد....
لیلا حاتمی، آرش مجیدی و خاطره اسدی بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
****
فیلم سینمایی «دو دو تا چهارتا» به کارگردانی «حبیب فیسال»، جمعه 22 اردیبهشتماه ساعت 14:30 از شبکه سه سیما پخش میشود.
در این فیلم با بازی ریشی کاپور و نیتو سینگ خواهید دید: پدر خانواده معلم ریاضی است. از طرف اداره پاداشی به پدر رسیده است. فرزندان، هرکدام برای پول نقشهای دارند. مادرشان نیز یخچال میخواهد. اما عمهی آنها تماس میگیرد که برای عروسی خواهر شوهرش باید همگی بیایند و برای حفظ آبروی عمه باید با ماشین و بهترین لباسها بیایند....
****
فیلم تلویزیونی «جیسون بورن» به کارگردانی «پل گرینگرس»، جمعه 22 اردیبهشتماه ساعت 19:30 به روی آنتن شبکه سه سیما میرود.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: یک دهه بعد از ناپدید شدن جیسون برن، او حافظهاش را باز یافته و در ایسلند و بهدور از هیاهو با مبارزات خیابانی روزگار میگذراند. یک مامور سازمان سیا بهنام نیکی پارسون با یک گروه از هکرها، سرور سیا را هک میکند. در طول این هک او به اسنادی از جذب جیسون برن در برنامهای بهنام ترید استون و نقش پدرش در این برنامه دست مییابد. خبر هک پارسون به هیترلی رییس بخش انفورماتیک سیا و روبرت دویی رییس سیاه میرسد. او برای پیدا کردن بورن به یونان میرود. پارسون در بحبوحهی اعتراضات یونان با بورن ملاقات میکند. سیا تیمی را برای کشتن پارسون میفرستد...
در این فیلم، مت دیمون، جولیا استایلز، آلیسیا ویکاندر، تامی لی جونز و ونسان کسل نقشآفرینی کردهاند.
شبکه چهار سیما
فیلم سینمایی «روز ملی» به کارگردانی «جیمز واتکینز»، پنجشنبه 21 اردیبهشتماه ساعت 20:30 از شبکه چهار سیما روی آنتن میرود.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: یک گروه پلیس فرانسوی قصد دارند با ایجاد هرج و مرج در شهر و بمبگذاری به بانک مرکزی فرانسه دستبرد بزنند. آنها بر اساس یک توطئه طراحی شده به یک مرکز اسلامی حمله میکنند و به دروغ از آنجا مواد منفجره کشف میکنند از طرفی مهاجران را تحریک میکنند که راهپیمایی کرده و به پلیس حمله کنند. اما یک جیببر ساده و یک مأمور امنیتی آمریکایی ناخواسته در این ماجرا درگیر میشوند و از اهداف این پلیسهای فاسد با خبر میشوند. از طرفی ماموران امنیتی آمریکا در حال جاسوسی از مراکز سیاسی و اقتصادی فرانسه هستند و نمیخواهند در این ماجرا درگیر شوند چون ممکن است عملیات خود آنها لو برود تا جایی که مامور خود را نیز اخراج میکنند....
ادریس البا و ریچارد مدن بازیگران این فیلم هستند.
****
فیلم سینمایی «پیرمرد صد سالهای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد» به کارگردانی «فلیکس هرنگرن»، جمعه 22 اردیبهشتماه ساعت 21:30 از شبکه چهار روی آنتن میرود.
در این فیلم با بازی هالوک بیلگینر و میلیسا سوزن خواهیم دید: پیرمرد صد سالهای که قهرمان داستان است در روز تولدش از آسایشگاه سالمندان فرار میکند و به ایستگاه قطار میرود تا با اولین قطار از این شهر برود. اما ناگهان پسر جوان و خلافکاری یک کیف بزرگ را به او میسپارد تا به دستشویی برود اما همان لحظه قطار میرسد و پیرمرد با کیف سوار قطار میشود. این کیف پر پول بوده و متعلق به یک باند خطرناک مواد مخدر است...!
شبکه پنج سیما
انیمیشن سینمایی «رالف خرابکار» به کارگردانی «ریچ مور»، پنجشنبه 21 اردیبهشتماه ساعت 13:30 از شبکه پنج سیما پخش میشود.
در این انیمیشن خواهیم دید: رالف شخصیت بد یک بازی کامپیوتری است که میخواهد همانند شخصیت خوب بازی که فلیکس نام دارد، یک قهرمان محبوب باشد. اما مشکل اینجاست که هیچکس آدم بدها را دوست ندارد. او تصمیم میگیرد هر طور شده به آرزویش برسد، اما در این راه کل دنیایی که در آن است را دچار اختلال میکند....
****
انیمیشن سینمایی «کومبا» به کارگردانی «آنتونی سیلورستون»، جمعه 22 اردیبهشتماه ساعت 9 از شبکه پنج پخش میشود.
داستان در مورد گورخری است که بهشکل نصفه، راهراه است. قبیله او کمبود بارش باران را بهگردن او انداخته و او هم بههمین خاطر، دنبال نصفهی دیگر راهراههای بدن خود میگردد. وی در این راه اعتماد بهنفس و جرأت خاصی پیدا میکند تا تمامی حیوانات کارو را نجات دهد....
****
فیلم سینمایی «فاصله» به کارگردانی «کامران قدکچیان»، جمعه 22 اردیبهشتماه ساعت 13:30 از شبکه پنج پخش میشود.
در این فیلم خواهیم دید: مریم که شوهرش محمود او را بهخاطر آشنایی با نازنین که یک دختر پولدار است طلاق داده به تهران آمده و از طریق دوستش منیر که در شرکت آقای مغربی که پدر نازنین است کار میکند خود را به آقای مغربی نزدیک میکند که بتواند با او ازدواج کرده و از محمود انتقام بگیرد....
فرامرز قریبیان، الناز شاکردوست، پژمان بازغی و کتانه افشارینژاد بازیگران این فیلم هستند.
****
فیلم سینمایی «میلیونر فراری» به کارگردانی «ایک رو کیم»، جمعه 22 اردیبهشتماه ساعت 20:30 از شبکه پنج پخش میشود.
در خلاصه داستان آمده است: مدیر یک شرکت اختلاس میکند و میخواهد آن را به گردن دو کارمند خود بیندازد؛ پس یکی از آنها را میکشد اما موفق به کشتن چوی کارمند دوم نمیشود و او با 5 میلیون دلار متواری میشود! او در حین فرار با دختری آشنا میشود که ندانسته الماسهای خواستگارش را دزدیده و دو گروه به دنبال این دو نفر هستند....
ای بونگ جو، سیونگ ها جو، هایو رین مین و جیونگ سی اوه در این فیلم سینمایی نقشآفرینی کردهاند.
شبکه تماشا
فیلم سینمایی «به سلامت بانو» به کارگردانی «مرتضی متولی»، جمعه 22 اردیبهشتماه ساعت 20 از شبکـه تماشا پخش خواهد شد.
در خلاصه داستان با بازی مریم سعادت و عسل بدیعی خواهیم دید: مهوش ارفع فیلمبردار شاد و پرانرژی مراسم عروسی است که با پدر و فرزندانش زندگی میکند. او متوجه بیماری مهلک خود میشود و اینکه فرصت چندانی ندارد. زمان کوتاه پیشرو، تنها مجال مهرنوش است برای بهدست آوردن باورهای تازه و سامان دادن به آینده خانواده بعد از خودش!
شبکه شما
فیلم تلویزیونی «یک تیر و دو نشان» به کارگردانی «اسماعیل مهین»، پنجشنبه 21 اردیبهشتماه ساعت 24 از شبکـه شما پخش خواهد شد.
داستان این فیلم روایت زندگی فردی بهنام محمود ترابی اهل آبادان و مهندس نفت است که بهخاطر تخصص و کارش مدام بین تهران و آبادان در سفر است. او که مردی خانواده دوست است اگر چه علاقه و رابطه خوبی با بچههایش دارد اما مدتی است از خانوادهاش دور شده و برای جبران قضیه تصمیم میگیرد حالا که تعطیلاتی پیشرو است مرخصی بگیرد تا با خانواده به مسافرت بروند....
در این فیلم تلویزیونی؛ اسماعیل محرابی، رویا افشار، معصومه بافنده و شهنام شهابی هنرنمایی کردهاند.
****
فیلم تلویزیونی «گره گشا» به کارگردانی «مجید عکافزاده» و «حسن حسینی»، جمعه 22 اردیبهشتماه ساعت 17 از شبکـه شما پخش خواهد شد.
چند کودک دبستانی بههمراه مسئولین مدرسه تصمیم میگیرند بهمناسبت نیمه شعبان جشنی با دعوت اولیا برگزار کنند. قرار میشود بچهها نمایشی برای اجرا آماده کرده اما اختلاف سلیقه در بینشان باعث میشود آنان به دو گروه نمایشی تقسیم شوند تا در نهایت یک نمایش با قضاوت مهمانان هنرمند اصفهانی، که توسط معلم مدرسه دعوت میشوند، انتخاب شود....
عبدالله محمد بیکیان، حسن سیادتی و جهانبخش سلطانی در فیلم تلویزیونی «گره گشا» بازی کردهاند.
شبکه کودک
انیمیشن سینمایی «شهر بدون درخت» به کارگردانی «کریس ریناد» و «کلی بالدا»، پنجشنبه 21 اردیبهشت ساعت 16 از شبکـه کودک پخش خواهد شد.
داستان در مورد یک بازاریاب امور بازرگانی است. این بازاریاب طمعکار با یک درخت مهربان و دوستداشتنی به نام لوراکس سر و کار دارد. لوراکس هشدارهای زیادی به او میدهد و او را از انجام کارهای ضد محیط زیستی برحذر میدارد....
****
انیمیشن سینمایی «شاهزاده روم» به کارگردانی «هادی محمدیان»، پنجشنبه 21 اردیبهشتماه ساعت 20:30 از شبکـه امید پخش خواهد شد.
در این فیلم خواهید دید: پرنسس ملیکا، دختر پادشاه روم یکی از بزرگترین امپراطوریهای وقت است. مراسم ازدواج این دختر پاکدامن نزدیک است، اما معیار ازدواج او اندکی نسبت به دیگران متفاوت است. «انسانیت» در نظر پرنسس بسیار با ارزش است و دلش میخواهد همیشه به همهی انسانها کمک کند. شبی ملیکا خواب عجیبی میبیند و در پی آن خواب تمام سختیها و خطراتی که بر سر راهش قرار میگیرند را میپذیرد تا به آرزوی دیرینهاش برسد....
شبکه افق
فیلم سینمایی «نمایش ترومن» به کارگردانی «پیتر ویر»، جمعه 22 اردیبهشتماه ساعت 10 از شبکه افق پخش خواهد شد.
این فیلم مردی را نمایش میدهد که زندگیاش بدون اطلاع وی بهصورت ۲۴ ساعته از شبکهی تلویزیونی برای میلیونها نفر در سراسر جهان در حال پخش است. ترومن به واقعیت زندگی خویش شک میکند....
جیم کری، لارا لینی و اد هریس در این فیلم هنرنمایی کردهاند.
****
فیلم سینمایی «ملک سلیمان» به کارگردانی «شهریار بحرانی»، جمعه 22 اردیبهشتماه ساعت 18:30 از شبکه افق پخش خواهد شد.
در این فیلم با بازی امین زندگانی و محمود پاک نیت و الهام حمیدی خواهید دید: خداوند بهوسیله نشانههایی به حضرت سلیمان نشان میدهد که باید از شرایط سختی برای رسیدن به یک جامعه آرمانی عبور کند. اما سلیمان برای به دست آوردن چنین حکومتی باید جهان اجنه و شیاطین را تحت سلطهی خود درآورد. در این بین فتنههایی در سه شهر اورشلیم، اریحا و زبولون به نمایش در میآید...
شبکه نمایش
فیلمهای سینمایی و تلویزیونی «مردی به نام ایپ 3»، «یک روز خوب»، «عملیات جنگل»، «سفر به کوهستان» و «بهترین ساعات» پنجشنبه 21 اردیبهشتماه ساعت 11، 13، 17:15، 21،23 از شبکه نمایش روی آنتن میرود.
****
فیلمهای سینمایی و تلویزیونی «ارثیه لوئیزا»، «زادورا»، «احمق و احمقتر» و «آخرین مهلت» جمعه 22 اردیبهشتماه ساعت 11، 15 ،21 و23 از شبکه نمایش پخش میشود.
فیلمهای اکران دوم نوروزی را در کدام سینماها ببینیم؟
چهار فیلم سینمایی «نهنگ عنبر، سلکشن رویا» در گونه کمدی پیش بینی میشود نظر مخاطب را به خود جلب کند. فیلم «ویلاییها» با شعار «ویلاییها را با خانواده ببینیم» اکران خود را آغاز کرد. این فیلم نظر کارشناسان و داوران جشنواره را به خود جلب کرد.
فیلم سینمایی «آشوب» درامی عاشقانه،تاریخی، سیاسی - اجتماعی است که از امروز اکران خود را آغاز کرده است و فیلم سینمایی «برادرم خسرو» در گونه اجتماعی داستان خانواده ای را روایت میکند که با حضور برادرشوهر زندگی آرام خانواده با تنش مواجه میشود.
فیلم سینمایی «نهنگ عنبر سلکشن رویا» ساخته سامان مقدم با موضوع کمدی ادامه فیلم «نهنگ عنبر» به شمار می آید در خلاصه داستان فیلم آمده است: این فیلم در مقطع زمانی «نهنگ عنبر» می گذرد و برشی دیگر از زندگی شخصیتهای اصلی قصه یعنی همان ارژنگ و رویا با بازی رضا عطاران و مهناز افشار در همان دوران است.
در این فیلم رضا عطاران ، مهناز افشار، ویشکا آسایش، حسام نواب صفوى، امیرحسین آرمان، سیروس گرجستانى، رضا ناجی و على قربانزاده به عنوان بازیگران اصلی و شهلا ریاحى، کتایون امیر ابراهیمى، محسن قاضی مرادى، اسدالله یکتا و احمدرضا اسعدى بازی دارند.
این فیلم در سالنهای کورش، آزادی، مگامال، ملت، چهارسو، فرهنگ، زندگی، ایرانیان، ماندانا، ایران، ارگ، شکوفه، پیروزی، سمرقند،بهمن، قدس، چهارباغ و فلسطین (اصفهان)، فرهنگ کرمانشاه، ونوس قم به نمایش درمی آید.
فیلم سینمایی «ویلاییها»ساخته منیر قیدی با موضوعی زنانه و در دهه 60 روایت می شود این فیلم داستان مقاومت زنان را در پشت جبهه به نمایش میگذارد. این فیلم یکی از پربازیگرترین فیلمهای سینمایی سال 95 به شمار می اید و در آن طناز طباطبایی، پریناز ایزدیار، آناهیتا افشار، علی شادمان، ثریا قاسمی، امیر علی ایمان وند، علیرضا داوری، هستی فرطوسی، سوگل و سوگند بارانی و آوین منصوری به ایفای نقش پرداختند.
این فیلم در سینماهای کورش، آزادی، مگامال، ملت، چهارسو، فرهنگ، زندگی، ایرانیان، ماندانا، ایران، ارگ، استقلال، سپیده،چهارباغ (اصفهان)، هویزه (مشهد) به نمایش در می آید.
فیلم سینمایی «آشوب» ساخته کاظم راستگفتار داستانش درباره جوانی هنرمند و روشن فکر است که در شرایط اجتماعی دوره خود نمیتواند برای پیشرفت زندگیاش از هنرش استفاده کند و به ناچار به سراغ راههای غیراخلاقی میرود…
در این فیلم کوروش تهامی، آتیلا پسیانی، یکتا ناصر، شهره لرستانی، فرهاد آییش، همایون ارشادى، امیرحسین صدیق، داریوش فرهنگ، محمدرضا هدایتی، ارژنگ امیرفضلی، نادر سلیمانی، رامین ناصرنصیر، نیما فلاح، فخرالدین صدیق شریف، داریوش کاردان ، رضا فیاضى، سعید امیرسلیمانى، رضا بنفشه خواه، آشا محرابى، لیلا اوتادى، میرطاهر مظلومى و غلامحسین لطفى بخشی به ایفای نقش می پردازند.
فیلم سینمایی «برادرم خسرو» ساخته احسان بیگلری داستان خانوادهای را روایت میکند که براثر بیماری برادر شوهر خانواده دچار تنش میشود.
در این فیلم شهاب حسینی، هنگامه قاضیانی و ناصر هاشمی به ایفای نقشهای اصلی میپردازند.
این فیلم در سینماهای کورش، آزادی، مگامال، ملت، چهارسو، زندگی، ایرانیان، ماندانا، ایران، ارگ، شکوفه، سمرقند، ونوس قم به نمایش درمیآید.