عادت کردهایم در دوران تبلیغات انتخاباتی، وعدههای مختلف بشنویم. از اینکه اقتصاد کشور چنین است و منِ نامزد انتخاباتی، چنانش میکنم. و یا سیاست خارجی مملکت فلان است و منِ نامزد انتخاباتی، بهمانش میکنم...
گروه سیاسی: سیدمجتبی نعیمی سردبیر بولتن نیوز در یادداشت پیش رو که پیرامون تبلیغات و وعده کاندیداهای ریاست جمهوری نگاشته، معتقد است: هرچند که اکثر این وعدهها در سطح حرف که باد هواست، باقی میماند، اما باز جای شکرش باقی بود که حداقل حرفش زده میشد. یعنی کمترین حد حیات برای او قائل میشدند.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر می باشد:
عادت کردهایم در دوران تبلیغات انتخاباتی، وعدههای مختلف بشنویم. از اینکه اقتصاد کشور چنین است و منِ نامزد انتخاباتی، چنانش میکنم. و یا سیاست خارجی مملکت فلان است و منِ نامزد انتخاباتی، بهمانش میکنم.
خلاصه اینکه همیشه دیدهایم در این ایام خاص، قولهای رنگارنگ کاندیداهای ریاست جمهوری از چپ و راست نثار مردم میشود و در این بین، قولهای فرهنگی همیشه جایگاه ویژهای داشته است.
مثلاً قول میدادند فرهنگ کار و صرفهجویی را در کشور تقویت مکنند. یا قول میدادند در جهت تعمیق فرهنگ دفاع مقدس، چه کارها که نخواهند کرد. وعده میدادند سالنهای سینما را چند برابر کرده، به اوضاع کم فروغ تئاتر کشور، سر و سامانی میدهند و تلاش میکنند تا فرهنگ کتابخوانی را ارتقا بخشند.
هرچند که اکثر این وعدهها در سطح حرف که باد هواست، باقی میماند، اما باز جای شکرش باقی بود که حداقل حرفش زده میشد. یعنی کمترین حد حیات برای او قائل میشدند. اما این روزها ...
بیچاره فرهنگ! این روزها حتی اسمش هم گفته نمیشود. این روزها که نامزدهای انتخاباتی در حال وعده دادن هستند، هیچ کدام از این آقایان به خودشان زحمت نمیدهند که حتی مثل سابقون و اسبقون، حداقل اسمش را به زبان بیاورند.
قبلا که اسم فرهنگ آورده میشد، وضع فرهنگ ما این شده، حالا که حتی اسمش را هم به زبان نمیآورند چه خواهد شد؟ روزگاری آقای حداد عادل میگفت برای خیلی از مسئولین، فرهنگ شبیه سبزی کنار غذاست، بودن و نبودنش فرقی ندارد. انگار این روزها مسئولین آینده تصمیم گرفتهاند کنار غذایشان زیتون بخورند نه سبزی.
و وای بر قول و قرارهایی که یکسویه هستند. به معضلات تک بعدی نگاه میکنند و فکر میکنند میشود مشکلات کشور را تنها از یک مسیر حل کرد. مثلاً همین مقوله بیکاری. چرا نامزدهای انتخاباتی فکر میکنند بدون حل معضل فرهنگ کار میتوانند مشکل بیکاری را حل کنند؟
کشاورز زادهای که همه چیز برای کار کشاورزیاش فراهم است اما آنرا ننگ میداند، کجایش را باید حل کرد که معضل بیکاریش حل شود؟ آیا باید برای او کار پشت میزی فراهم کرد یا معضل فرهنگیاش را درمان نمود؟
و یا برای مقابله با قاچاق کالا که یکی از پایههای بحران اقتصادی ماست، کسی به این فکر کرده که باید معضل فرهنگی مدگرایی را درمان کرد تا تقاضا برای قاچاق از داخل کم و کمتر شود؟
علی ایحال، فرهنگ، مقوله مغفول مانده این انتخابات است که با این روند، اوضاع خوبی برای آینده آن تصور نمیشود و صد البته، دودی است که حتما در چشم خود ما خواهد رفت.