رئیسجمهور فعلی اینقدر در شورای عالی سینما حضور پیدا نکرد تا وزیر ارشاد وقت و رئیس سازمان سینمایی قبلی، سال گذشته در چنین روزهایی خبر از انحلال این شورا به بهانه طی نشدن مراحل قانونی و رد مصوبه تشکیل شورا در مجلس دادند.
به گزارش بولتن نیوز، شورایی که قرار بود محل تصمیمات مهم و کلان برای سیاستگذاری سینمای ایران باشد، در دولت دهم چند باری با حضور رئیسجمهور پیشین تشکیل جلسه داد، اما در دولت یازدهم هیچگاه پای آقای رئیسجمهور به این شورای سینمایی باز نشد.
به هرحال فارغ از این موضوع، سینما پیشرفتها و موفقیتهایی در این مقطع داشت که نمونهاش آشتی دوباره مردم با سینما و فروشهای خوب برخی از فیلمها بود. به بهانه نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری، تصمیم گرفتیم رابطه رئیسجمهور با سینما را در قالبی تازه مرور کنیم و بهطور اجمالی و فهرستوار و مصداقی ببینیم رئیسجمهورها چگونه در سینما تصویر شدهاند و یا چه فیلمهای مطرحی بهعنوان شخصیت اصلی یا دستکم یکی از موارد و موضوعات مهم و تعیینکننده قصه پرداختهاند.
در گزارش پیشرو، سراغ علی عطشانی، کارگردان سینما و فیلم «تلفن همراه رئیسجمهور» رفتیم تا بپرسیم چرا سینمای ایران به رئیسجمهورهای دورههای مختلف پس از انقلاب اعتنای چندان و ویژهای نکرده و آنها را آنطور که در برخی دیگر کشورها شاهدش هستیم، در فیلمها به تصویر نکشیده است.
حضور کمرنگ رئیسجمهورها در سینمای ایران
تا به حال هیچ فیلمی در سینمای ایران بطور خاص و ویژه و انحصاری به 7رئیسجمهور ایران نپرداخته است و فیلمی نبوده که شخصیت اصلی آن زندگی و فعالیتهای سیاسی رئیسجمهور باشد. دلیل اصلی این کاستی و بیاعتنایی سینمایی را باید محافظهکاری، ملاحظات و دلواپسیهای سیاسی دانست و اینکه فیلمسازان و تهیهکنندهها بهدلیل تبعات احتمالی، کمتر به صرافت ساخت فیلم در این زمینه میافتند. ضمن اینکه آن معدود فیلمهای ساخته شده در این زمینه که صرفا اشاراتی گذرا به برخی رئیسجمهورها دارند، به دلیل همان نگاه بسته و نگرانیهای بیش از حد، سرنوشت خوبی در اکران پیدا نکردند.
کمی درباره بنی صدر، کمی درباره شهید رجایی
فیلم «ماجرای نیمروز» ساخته محمدحسین مهدویان که به حوادث ملتهب سال 60 میپردازد، به اقتضای قصه و واقعیت، اشاراتی گذرا به دو رئیسجمهور ایران دارد. پس از برکناری ابوالحسن بنیصدر، اولین رئیسجمهور ایران، دشمنی سازمان مجاهدین خلق (گروهک تروریستی منافقین) با نظام جمهوری اسلامی علنی میشود. در ادامه هم فیلم اشارههایی به رئیسجمهوری محمدعلی رجایی و شهادت ایشان در شهریور 60 دارد.
ماهیت ضدارزشی نامزد ریاستجمهوری
ابوالقاسم طالبی در فیلم «آقای رئیسجمهور» در عنوان فیلم از کلمه رئیسجمهور استفاده میکند که هم کنجکاویبرانگیز است و با اینکه قصهاش تخیلی و از واقعیت دور است، اما اشاراتی فرامتنی دارد. قصه درباره روزنامهنگاری با سابقه حضور در جبهه و جنگ است و بتدریج از اصلش دور میافتد، اما با همنشینی دوباره با همرزمان جانبازش به مسیر درست برمیگردد. او در ادامه پرده از ماهیت ضدارزشی صاحب امتیاز روزنامه برمیدارد که نامزد ریاستجمهوری شده است.
ترور نافرجام آیتالله
یکی از فیلمهای سینمای ایران که اشارهای گذرا به رئیسجمهوری دارد، «ویرانگر» ساخته ابوالقاسم طالبی (1374) است. قصه فیلم درباره خرابکاریهای موساد در ایران است و در سکانسهایی از فیلم، یکی از ماموران سازمان جاسوسی اسرائیل قصد دارد از بالای جرثقیلی در اطراف میدان آزادی، رئیسجمهور وقت ـ آیتالله هاشمی رفسنجانیـ را ترور کند که با حضور یک افسر اطلاعاتی (جمشید هاشمپور) این عملیات شکست میخورد.
سیمکارت تلفن همراه رئیسجمهور سابق
علی عطشانی فیلم «تلفن همراه رئیسجمهور» را با حضور چهرههای سرشناسی چون مهدی هاشمی، نیکی کریمی، اکبر عبدی، آتیلا پسیانی و بهناز جعفری در سال 90 ساخت، اما این فیلم هم بحثانگیز شد و بهخاطر عنوان فیلم و اشاراتی ضمنی که درباره رئیسجمهور سابق در آن وجود داشت، سرنوشت چندان خوبی در اکران پیدا نکرد. فیلم ایده جالب و بانمکی دارد و قصه یک پیرمرد باربر را روایت میکند که بهطور اتفاقی سیمکارت خاموش سالهای گذشته رئیسجمهور را میخرد و این مساله ماجراهایی را برایش بهوجود میآورد.
دردسرهای پاداش رئیسجمهور
کمال تبریزی تقریبا همانقدر که فیلم و اثر به نمایش درآمده دارد، به همان میزان هم کار بیسرنوشت و بدسرنوشت دارد! یکی از این فیلمها «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» است که این کارگردان سال 87 آن را ساخت، اما فیلم پس از چند سال توقیف، در نهایت در تابستان94 و پس از حذف و اضافاتی راهی اکران عمومی شد. این در حالی است که فیلم ارتباط مستقیمی با ریاستجمهوری نداشت و قصه یکی از مدیران دولتی را به تصویر میکشد که به سفر حج میرود.
پرزیدنتهای سینمای جهان
سینمای جهان و بویژه آمریکا برعکس سینمای ایران کارنامه پروپیمانی درباره رئیسجمهورهای مختلف دارد. جان اف کندی، رئیسجمهور ترورشده آمریکا در 1963 یکی از محبوبترین رئیسجمهورهای تاریخ سینماست و تا به حال چند فیلم خوب و شاخص به زندگی و قتل مرموز او پرداختهاند؛ از «جی اف کی» ساخته الیور استون تا نمونه متاخر «جکی» با بازی ناتالی پورتمن. ریچارد نیکسون، یکی دیگر از رئیسجمهورهای آمریکاست که بهدلیل رسوایی واترگیت در سال 1974 از مقام خود استعفا داد. زندگی و دوران سیاسی او هم دراماتیک بود و در چند فیلم شاخص به آن پرداخته شد؛ از جمله «همه مردان رئیسجمهور» و «فراست/ نیکسون». جورج دبلیو بوش و باراک اوباما هم از رئیسجمهورهای سالهای اخیر آمریکا هستند که کارگردانان در فیلمهای سینمایی سراغ زندگی آنها رفتهاند.
استیون اسپیلبرگ هم در فیلم «لینکلن» سراغ زندگی جذاب آبراهام لینکلن رفت؛ او به عنوان شانزدهمین رئیسجمهور آمریکا به بردهداری در این کشور پایان داد. بازی دانیل دی لوئیس به نقش لینکلن از نقاط قوت فیلم اسپیلبرگ است.
نلسون ماندلا، رئیسجمهور فقید آفریقای جنوبی هم دستمایه ساخت چند فیلم قرار گرفته است که فیلمهایی چون ماندلا: راه طولانی به آزادی و شکستناپذیر از آن جملهاند.
شارل دوگل، رئیسجمهور فرانسه در دهه 60 میلادی هم از چهرههای سیاسی مورداستفاده در سینماست. فرد زینه مان در «روز شغال» قصه مردی را با اسم مستعار شغال به تصویر میکشد که برای ترور دوگل اجیر میشود.
دست فیلمسازان بسته است
علی عطشانی، کارگردان فیلم «تلفن همراه رئیسجمهور» درباره چرایی ساخته نشدن فیلمهایی درباره رئیسجمهورهای ایران به جامجم گفت: چیزی که باعث میشود فیلمسازها کمتر سراغ این نوع نگاه بروند و راجع به ریاستجمهوریها فیلم بسازند، این است که سرگذشت رئیسجمهورها به مسائل سیاسی گره خورده است. فیلمسازی که چنین فیلمی کار کند، ناگزیر به داشتن یک نگاه سیاسی است؛ ضمن اینکه فیلم سیاسی ساختن در کشور ما مشکلات خودش را دارد.
کارگردان فیلمهایی چون دموکراسی تو روز روشن و پارادایس افزود: فیلم سیاسی ساختن در ایران سخت است. در سال چند فیلم سیاسی در ایران ساخته میشود؟ حتی گاهی چند سال یک بار هم فیلم سیاسی در ایران تولید نمیشود. درباره فضای ساخت فیلم سیاسی، هم از طرف دولتمردان و هم از سمت کسانی که امور سینمایی کشور را در دست دارند، سختگیری میشود. مورد دیگر اینکه مردم هم برای تماشای این فیلمها رغبتی ندارند، چون این فیلمها عموما با یک نگاه سفارشی ساخته میشود و مردم هم چندان فیلم سفارشی را دوست ندارند.
در سینمای ایران خیلی بعید است که به یک فیلمساز و تهیهکننده اجازه بدهیم تا با یک نگاه آزاد به یک مقوله سیاسی نگاه کند؛ مثلا فرض کنید فیلمسازی بخواهد درباره بنیصدر فیلم بسازد؛ بنیصدر خیلی اشتباهات فاحشی انجام داده است. اما اگر فیلمسازی بخواهد به این اشتباهات اشاره کند باید خیلی چیزهای دیگر هم در کنار آن نشان دهد. باید خیلی از افراد و گروهها را نشان دهد که شاید از نظر ما و نظام، الان نمایش آنها امکانپذیر نباشد و حتی نتوان بهطور غیرمستقیم هم به آنها اشاره کرد. این باعث میشود کارگردان نتواند بهطور کامل به داستان بپردازد.
عطشانی در پایان گفت: دست و پای فیلمساز و علیالخصوص نویسنده برای نگاه به مقولههای سیاسی که زندگی و دوران سیاسی رئیسجمهورهای قبلی هم در همین مجموعه قرار میگیرد، خیلی بسته است. برای همین نمیتوانند بیشتر از این در زمینه سینمای سیاسی فعالیت کنند.