کاندیداهای محترم ریاست جمهوری در اولین قدم باید فکری به حال شرایط معیشتی و رفع درگیری های ذهنی معلمان نمایند. زیرا معلمی که آرامش نداشته باشد، نمی تواند توانایی های خود را به طور کامل بروز دهد...
گروه سیاسی - سید محسن عبداللهی: در میانه ایام تبلیغات انتخاباتی داوطلبان ریاست جمهوری و وعده های رنگارنگ ایشان, به روز معلم رسیده ایم و باید ببینیم که در میان این حجم از تبلیغات و شعارها و وعده ها آیا نیازهای اصلی معلمان و قشر فرهنگی مورد توجه قرار گرفته است یا خیر.
به گزارش بولتن نیوز، این امر بسیار مهم است که وعده ها با واقعیت تفاوت نداشته باشند. زیرا با اندکی بررسی به راحتی می توان متوجه شد پیش از این همه افراد کاندید شعارهای گوناگون و رنگارنگی داده اند اما وقتی که به قدرت رسیده اند, نه تنها به وعده های خود عمل نکرده اند بلکه اگر نفر قبلی کار مثبتی کرده بود, آن کار را متوقف می کنند و هیچ گره ای از مشکلات معلمان باز نمی کنند و علاوه بر آن بر مشکلات این قشر نیز می افزایند.
امروز معلمان شاهد مشکلات عدیده ای هستند. از مشکلات معیشتی تا عدم امنیت شغلی. از وعده های محقق نشده تا شرایط نامناسب محیط کار. از کلاس های شلوغ تا کمبود امکانات آموزشی. سال هاست که همه روسای جمهوری و وزیران آموزش و پرورش شعار می دهند که وضع حقوق و معیشت این قشر را ارتقا خواهند بخشید اما از یک دوره تا دوره بعدی هیچ اتفاقی نمی افتد. جالب آن که از معلمی که در انواع مشکلات مالی غرق است و نمی تواند نفسی به راحتی بکشد و ذهنی آرام داشته باشد، توقع دارند که بالاترین کیفیت را ارائه دهد و بهترین شیوه تدریس و نتیجه را داشته باشد.
هر فردی برای این که در شغل خود بهترین نتیجه را کسب کند نیاز به آرامش ذهنی دارد که متاسفانه این آرامش از معلمان سلب شده است. قسمت بدتر ماجرا آن است که این مشکلات تنها برای معلمین رسمی و استخدامی است و معلمین حق التدرسی و دانشجویان دانشگاه فرهنگیان وضعیتی به مراتب بدتر دارند. معلمان حق التدریسی با تمام تلاش و کار در ساعت های زیاد سعی می کنند که مشکلاتشان را کاهش دهند اما با دردسری به اسم عدم پرداخت مطالبات رو به رو هستند. دردسری که آن ها را رها نمی کند و تمام خستگی کار بسیار را چند برابر بر جان ایشان می نشاند.
دانشجویان مظلوم دانشگاه فرهنگیان نیز وضعی ناراحت کننده تر دارند. آن ها با تمام وجود تلاش می کنند اما نتیجه ای که به دست می آورند همسان تلاش شان نیست. در این شرایط اقتصادی با دریافت حداقل دستمزد، با مشکل مواجه هستند. بابد توجه داشت که دستمزد دانشجویان دانشگاه فرهنگیان آن چنان ناچیز است که شاید حتی هزینه رفت و آمد افراد را نیز تأمین نکند.
کلاس های شلوغ و فضای نامناسب آموزشی و کمبود امکانات و عدم تناسب محتوای آموزشی با نیازها و پیشرفت تکنیک های آموزشی, معلمان را دچار مشکلات گسترده ای کرده است. امکانات به صورت مساوی در اختیار مناطق مختلف کشور قرار نمی گیرد و برای مثال معلمی که در یکی از شهرهای دورافتاده خدمت می کند، از حداقل امکانات یک معلم در تهران نیز برخوردار نیست. با این وضعیت نیز از آن معلم توقع همان نتیجه ای را دارند که از معلم با امکانات حداکثری دارند.
در برخورداری از مزایا نیز تناسب مناسبی برای این قشر برقرار نیست. بسیاری از مشاغل با اهمیت پایین تر از مزایا و امکانات و حمایت های بیشتری برخوردار هستند. اما متأسفانه قشر فرهنگی از این شرایط برخوردار نیستند و با حداقل ها، حداکثر را از او طلب دارند.
کاندیداهای محترم ریاست جمهوری در اولین قدم باید فکری به حال شرایط معیشتی و رفع درگیری های ذهنی معلمان نمایند. زیرا معلمی که آرامش نداشته باشد، نمی تواند توانایی های خود را به طور کامل بروز دهد و شور و شوقی برای کار ندارد و نتیجه اش می شود وضعیت فعلی فارغ التحصیلان از مدارس. اغلب از حداقل اطلاعات برخوردار نیستند و هیچ چیزی از دروس نمی دانند. و همان طور که می دانیم یک معلم با نشاط و توانمند می تواند هر دانش آموزی را به درس خواندن و یادگیری ترغیب کند.
دیگر نکته فراهم کردن شرایط مناسب در محیط کار است. مناسب سازی زیرساخت ها و قابلیت استفاده از تکنولوژی در مدارس در بالارفتن راندمان معلمان و کمک به آن ها برای کیفی تر شدن کارشان بسیار موثر است. و مهم تر از همه این ها حفظ شآن معلمان است. باید این نکته به خوبی در اذهان مدیران و مردم جا بیافتد که معلمان پرورش دهنده فردای کشور هستند و هر چقدر فضا را برای بالا رفتن کیفیت کارشان فراهم کنیم، به نفع جامعه و آینده کشور خواهد بود.