«خانه کاغذی» تا حدی فضا و حالوهوای«خانه خلوت» را یادآوری میکرد، آیا این شباهت تعمدی بود یا خیر؟
بله، دوست داشتم که بار دیگر فیلمی در آن حالوهوا بسازم. حقیقت این است که فیلمنامهای داشتم که از زمان نگارشش سه، چهار سال میگذشت و همانطور که اشاره کردید سعی داشتم به حالوهوای «خانه خلوت» نزدیک باشد و شباهتهایی به آن فیلم داشته باشد اما قطعا با نگاهی تازهتر و حرفهایی که بیانگر شرایط حال حاضر باشد. قطعا برای بهروزکردن فیلمنامه به دوستان فیلمنامهنویس نیاز بود و در نهایت آقایان نقیبی و مسعودی فیلمنامه را به شکلی که میبینید نوشتند و برای ساخت آماده شد.
قطعا نگارش فیلمنامه گروهی شرایط و ویژگیهای خاص خودش را دارد، چقدر زمان صرف نگارش فیلمنامه شد؟
ایده اصلی برای من بود و برای اضافهشدن جزئیاتی که میتوانست کیفیت اثر را بهتر کند آقایان نقیبی و مسعودی به کار اضافه شدند، زحمت زیادی برای نگارش فیلمنامه کشیده شد و خوشحالم که نتیجه برای همه قابل تأمل و خوب بود.
«خانه کاغذی» با درونمایه سیاسی-اجتماعی ساخته شده و طبعا پرداختن به چنین موضوعی کار سادهای نیست، تا چه حد فیلم در مرحله پیش از ساخت با ممیزی روبهرو و فیلمنامه دچار جرح و تعدیل شد؟
در مرحله گرفتن پروانه ساخت با مشکل خاصی مواجه نشدیم و حتی نظر دوستان این بود که فیلم ظرفیت پرداختن به مباحثی تندتر از چیزی که در فیلم میبینیم را دارد و میتوان برخی موارد را صریحتر مطرح کرد. ساخت فیلم کاری گروهی است و طبعا گروه نویسندگان فیلمنامه هم با دقت فیلمنامه را نوشتند. تمام تلاش ما این بود که موضوع مورد بحث و مطرحشده در فیلم با شرایط حال حاضر جامعه ما مطابقت داشته باشد و بهنوعی برای مخاطب ملموس و باورپذیر باشد و بنابراین در فیلم میبینید که درحالحاضر مفاسد اقتصادی یکی از اتفاقات پررنگ جامعه ماست که هرچند وقت یکبار سروصدای زیادی بهپا میکند و به نظر من وظیفه فیلمساز این است که در مورد اتفاقات پیرامونش حساس باشد و آنها را درست رصد کند و به تصویر بکشد.
البته انتقادهایی هم نسبت به فیلم شما شنیده میشود که برخی معتقدند فیلم تا حدی دچار شعارزدگی است، چقدر این نقد را میپذیرید؟
اتفاقا «خانه کاغذی» فیلمی است که شعار نمیدهد. در این فیلم نویسندهای تصویر شده است که شرایط و ویژگیهای خاص خودش را دارد. آیا وقتی نویسنده دست به قلم میبرد و موضوع مهمی را مطرح میکند نامش شعار میشود؟ من با این نقد موافق نیستم و فکر میکنم فیلم ما بههیچوجه دچار شعارزدگی نیست.
البته شاید بیشتر به دلیل پرداختن به شخصیت روزنامهنگار کمی این نقد پررنگتر میشود چراکه این شخصیت در بسیاری از فیلمها به اشکال مختلف ترسیم شده است و بسیاری معتقدند شاید نتوان روزنامهنگار ایرانی را در بسیاری از فیلمها دید.
به نظر من باز هم نمیتوان از این جهت فیلم را شعارزده تلقی کرد. واقعیتی است که شما درگیرش هستید. همیشه هستند اشخاصی که دغدغه موضوعات و مشکلات اطرافشان را دارند و مدام به آنها فکر میکنند، روزنامهنگارانی که قلمشان را در راه درست و منطقی به کار میبرند. قطعا خطراتی هم برای آنها به همراه داشته است. نمیتوان همه را در دسته آدمهایی دانست که از راه درست و سالم زندگی میکنند و دراینمیان دسته دیگری نیز هستند و شاید بهنوعی «خانه کاغذی» این موضع را به نویسندگان جوان یادآوری میکند که تعهداتشان را حفظ کنند.
از انتخاب پرویز پرستویی برای نقش اصلی این فیلم صحبت کنیم، این انتخاب چطور شکل گرفت؟
طبعا سالها قبل خسرو شکیبایی برای ایفای این نقش مدنظرم بود و همیشه به او فکر میکردم. ولی خب قسمت نبود و قسمت شد که در این فیلم با آقای پرستویی همکاری کنم و خوشحالم در این فیلم همکاری خوبی داشتیم. خوشبختانه زمانی که فیلمنامه را خواندند رضایت داشتند و فیلمنامه مورد تأییدشان بود. در نهایت تلاش کردم در اجرا هم حسوحالی که باید لحاظ شود و نگاه خودم را داشتم.
فیلم به بخش ملی جشنواره فیلم فجر راه پیدا نکرد، اما شما هم خیلی معترض نبودید.
بله بههرحال وقتی در جشنواره فیلم فجر شرکت میکنید باید قواعد و قوانین آن را در نظر گرفت. به نظرم شکایت یا جو درستکردن برای فیلم در آن شرایط به صلاح نبود و خب جمعی تشخیص داده بودند که فیلم نباید در جشنواره شرکت داشته باشد. وقتی فیلمهای جشنواره را دیدیم بسیاری معتقد بودند جای خانه کاغذی در جشنواره خالی است. هنوز هم نمیدانم چرا فیلم از جشنواره کنار گذاشته شد. شاید ملاحظاتی وجود داشت. اما خوشحالم که رضا میرکریمی این شجاعت را داشت و فیلم را برای حضور در جشنواره جهانی فجر انتخاب کرد.
نظرات مردم درباره فیلم چیست؟
خوشبختانه نظر مردم درباره فیلم خوب بود و استقبال خوبی از فیلم شد.
منبع: شرق