کد خبر: ۴۷۳۵۲۵
تاریخ انتشار:
هاتف علیمردانی از چگونگی ساخت «آباجان» می گوید

تفاوت تصویر خانواده های رزمندگان در سینما با واقعیت دهه 60

هاتف علیمردانی در هشتمین تجربه کارگردانی سینما فیلم آباجان را ساخته است. فیلمی که با آثار قبلی وی متفاوت بوده اما باز هم مشکلات یک خانواده را مطرح کرده است. آباجان در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با استقبال منتقدان همراه شد و در اکران عمومی نیز مورد توجه قرار گرفت. گفت وگویی با هاتف علیمردانی که علاوه بر کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی فیلم را نیز برعهده داشته، همزمان با اکران فیلم انجام شده است.
به گزارش بولتن نیوز، شما بعد از ساخت دو فیلم در حوزه کودک به ساخت فیلم‌های اجتماعی روی آوردید که وجه مشترک همه آنها خانواده است. در آباجان نیز داستان اصلی درباره یک خانواده ایرانی است که مشکلات بسیاری دارد. آیا همچنان معتقدید مشکلات جامعه باید از طریق خانواده رفع شود؟
 
تفاوت تصویر خانواده های رزمندگان در سینما با واقعیت دهه 60 

درست است که مشکلات از خانواده نشات می‌گیرد اما واقعیت این است که یک فرهنگ عمومی و یکسان همه بخش‌های جامعه گسترش ندارد. ایران به لحاظ قومی و فرهنگی دارای ویژگی‌های گوناگونی است و این گوناگونی از اصلی‌ترین مسائل همچون زبان، مذهب و آداب و رسوم تا رفتارهای جزئی همچون غذا خوردن وجود دارد. درحالی که در کشورهایی همچون آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی علی‌رغم وجود گستردگی جغرافیایی از لحاظ فرهنگی بسیار یکسان و شبیه هم هستند. از طرف دیگر نه تنها این تفاوت فرهنگ رفتاری در استان‌ها و بخش‌های مختلف وجود دارد بلکه بعضاً به دلیل توسعه نامتقارن در برخی شهرها ما شاهد تفاوت‌های فرهنگی در نقاط مختلف هستیم.
 
مثلاً‌ در شهر تهران رفتار فرهنگی در شمال شهر بسیار با جنوب شهر متفاوت است. همین تفاوت فرهنگی برای یک فیلمساز اجتماعی جذاب است و می‌تواند در بستری فرهنگ داستان‌های خانواده‌های مختلف را تعریف کند. در این میان آنچه برای من مهم است این است که بتوانیم به درون این رفتارها نفوذ کنیم و فیلمساز باید برای روایت خانواده ایرانی به صورت طبیعی علاوه بر دانش سینمایی یک پژوهشگر اجتماعی نیز باشد. با این تعریف ما از روایت قصه در خانواده‌ها استفاده می‌کنیم تا یک داستان بزرگتر را بگوییم.

چرا برای روایت یک خانواده به‌جای زمان‌ معاصر، به دهه 60 رفتید؟

آباجان فیلمی درباره یک خانواده است که در دهه‌ خاص و یک بزنگاه تاریخی زندگی می‌کند. در دهه 60 جامعه ما دچار یک موتاسیون شده و به دلیل انقلاب، جنگ، حضور فرقه‌های و ایدئولوژی‌های مختلف به شدت ملتهب بود. ضمن آنکه در این دهه، هشت سال جنگ تحمیلی رخ داده که متاسفانه در سینمای ایران بیشتر به بخش حماسی آن اشاره شده و ما فقط رویدادهای جنگی را در فیلم‌های دفاع مقدسی می‌بینیم و کمتر به تاثیر جنگ در خانواده پرداخته شده است.
 
درست است که بیشتر رشادت‌ها در جنوب کشور رخ داده اما نمی‌توانیم انکار کنیم که تاثیر فرهنگ دفاع مقدس و حمایتی که خانواده‌ها از رشادت‌های سربازان در جنگ داشتند در کل کشور عمومیت داشته است و باید تاکید کنم که داستان فیلم آباجان را فقط می‌توان در دهه 60 تعریف کرد زیرا رفتار مردم در آن دهه بسیار متفاوت از امروز بود و باورهای مردم و تعریف آنها از ارزش‌هایی همچون ایثار، شجاعت، رشادت بسیار متفاوت با امروز بود. البته نمی‌خواهم بگویم اگر امروز خدایی نکرده بازهم کشور درگیر جنگ شود مردم برای دفاع برنمی‌خیزند. از طرف دیگر در خانواده‌های دهه 60 نقش مادر بسیار پررنگ‌تر بود. در فیلم آباجان ما می‌بینیم که مادر چگونه فرزندانش را با وجود اختلافاتی که وجود دارد کنار هم جمع کرده و هدایت می‌کند.
 
تفاوت تصویر خانواده های رزمندگان در سینما با واقعیت دهه 60 

در فیلم ما با خانواده‌ای روبرو می‌شویم که هم شهید داده و هم عضوی از آن طرفدار سازمان منافقین (مجاهدین خلق) است. اما به این شخصیت خیلی در فیلم پرداخته نشد، چرا؟

سازمان منافقین یکی از مهم‌ترین بخش‌های تاریخ در دهه 60 است اما متاسفانه در سینما و تلویزیون ما این فرقه به خوبی واکاوی نشده است و در بیشتر تصویری که از آنها نشان داده شده افراد ابله و بی‌سوادی به چشم می‌خورند که فریب خورده‌اند درحالی که اینگونه نیست و نمی‌توان تاثیر آنها را بر پیروزی انقلاب اسلامی و بعد تغییر زاویه آنها و دشمنی با مردم و نظام را نادیده گرفت بلکه باید دلایل انحراف آنها کاملاً بررسی و بیان شود زیرا آنها در فاصله زمانی کوتاهی از قهرمان برای ملت ایران تبدل به یک ضدقهرمان ابدی شده‌اند.

از منظر من؛ تنها ایرادی که می‌توان به فیلم آباجان گرفت این است که به شخصیت محسن به عنوان یکی از طرفداران سازمان مجاهدین خلق به خوبی پرداخت نشده. البته در فیلمنامه اولیه این فیلم به این شخصیت بسیار توجه شده بود اما در زمان دریافت پروانه ساخت متاسفانه به ما اجازه ندادند این شخصیت پررنگ در فیلم حضور داشته باشد.

چرا این شخصیت کمرنگ شد؟

این شرطی بود که وزارت ارشاد برای ما تعیین کرده بود و من هم تعجب کردم زیرا در زمانه حاضر خطر سازمان منافقین به هیچ عنوان وجود ندارد و این سازمان جزء منفورترین سازمان‌ها در ایران و جهان است و هیچ ایرانی‌ای به این سازمان علاقه ندارد و امروز بهترین زمان برای واکاوی رفتار این سازمان است و نمی‌توان درباره تاریخ معاصر به خصوص دهه 60 صحبت کرد و به سازمان منافقین نپرداخت.
 
البته من از سازمان سینمایی تشکر می‌کنم که در ساخت فیلم‌ مرا یاری کرد و تصور می‌کنم ایراد در جاهایی غیر از وزارت ارشاد و سازمان سینمایی است.

فیلم دو نوع شخصیت را در یک خانواده روایت می‌کند. فردی که در ظاهر فریب خورده (محسن) و شخصیت دیگری که در ظاهر انقلابی است اما در باطن مشکلات بسیاری دارد (کاظم)...

یکی از مشکلات ما از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز وجود همین افراد فرصت‌طلب بوده است و این افراد ضربات زیادی به جامعه و کشور زده‌اند درحالی که دیگران به جنگ رفته‌اند و از کشور دفاع کردند و هیچ سهمی نیز نخواستند این افراد فرصت‌طلب که حتی یک روز نیز سابقه حضور در جبهه را ندارند، دائم خود را رزمنده معرفی می‌کنند و از امکانات کشور به نفع خود استفاده می‌کنند. سهم‌خواهی آنها از انقلاب تمام نشده و کاظم که نقش آن را حمید آذرنگ بازی می‌کند، یکی از این افراد را در فیلم نمایندگی می‌کند.

آباجان هرچند فیلم دفاع مقدسی است اما نگاهی که به دفاع مقدس دارد و حتی تعریفی که از خانواده شهید مطرح کرده متفاوت از فیلم‌های دیگر است. مثل همان مفقود‌الاثری که برادرش طرفدار مجاهدین خلق است...

دقیقاً درست است همانطور که گفتم متاسفانه فرهنگ دفاع مقدس که در بسیاری از فیلم‌ها نمایش داده می‌شود با واقعیت تفاوت دارد، یعنی هم قهرمان را درست تعریف نکرده‌ایم و هم ضدقهرمان را تشریح نکرده‌ایم و هیچ‌کدام از این دو رنگ واقعیت به خود نگرفته است. باید قبول کنیم که همه ما از گذشته تا امروز دارای خانواده‌ها و زندگی‌های متفاوتی بودیم که هیچکدام صددرصد سفید یا صددرصد سیاه نبوده است.
 
وقتی شما خانواده‌ای را کاملاً خوب و سالم نشان بدهید هرگز نمی‌توانید ارزش‌های دیگر را در آن برجسته کنید یا آن خانواده را الگو قرار دهید. اینکه سرباز و فردی که از وطن و کشور دفاع می‌کند کار مقدسی انجام می‌دهد شکی در آن نیست و این مساله نه تنها در ایران بلکه در همه جای دنیا امری بدیهی است و این باور همیشه همراه ما بوده و هست اما اینکه بخواهیم نشان بدهیم این افراد از خانواده‌های عجیب و غریبی بیرون آمدند که دیگر نمی‌توانیم همانند آن را پیدا کنیم، درست نیست.
 
آیا در طول جنگ هشت ساله هیچ خانواده‌ای مرفه‌ای نبوده که فرزندشان در جنگ شهید نشده باشد؟ آیا هیچ خانواده‌ای از اقلیت‌های مذهبی اعم از ارمنی، کلیمی، زرتشتی وجود نداشتند که فرزندان خود را به جبهه بفرستند و شهید شده باشند؟
 
اگر پاسخ این سوالات مثبت است چرا ما در سوال‌های خود دفاع مقدس را خاص می‌کنیم و فقط بخشی را نشان می‌دهیم که خودمان دوست داریم درحالی که ایثار و پیروزی که کسب شده متعلق به همه ایران و ایرانی‌های وطن‌دوست فارغ از هر نوع رنگ و نژادی است.

در فیلم به خوبی از زبان آذری با لهجه زنجانی استفاده شده. این زبان قابلیت این را دارد که فیلم را تبدیل به یک اثر طنز کند اما به نظر می‌رسد شما عمدا جلوی این اتفاق را گرفتید.

دقیقا درست است. زبان آذری مرز باریکی دارد که اگر رعایت نشود تبدیل به کمدی خواهد شد و من اصلا نمی‌خواستم به این سمت حرکت کنم البته در بعضی سکانس‌های فیلم لحظات شادی ایجاد شد اما در مجموع فیلم، فیلم طنز نیست و بیشتر بحران در آن دیده می‌شود.

آیا نگران نبودید که وقتی یک فیلم دفاع مقدسی و انقلابی می‌سازید موفق نشود؟

واقعیت این است هیچ بخش خصوصی و مستقلی وارد حوزه ساخت فیلم‌های دفاع مقدسی نمی‌سازد و آباجان از این منظر یک پدیده است. من با ساختن فیلم آباجان با هزینه بخش خصوصی به نوعی یک حرکت انتحاری انجام دادم و در اکران نیز مظلوم واقع شد و هیچ کمکی به ما نشد.

از اکران فیلم راضی هستید؟

از اینکه مردم از فیلم استقبال کردند و اکثر نوبت‌های نمایش این فیلم با سالن پر و حضور مخاطبان سینما انجام شده بسیار خوشحال و متشکرم اما متاسفانه در بخش اختصاص سالن توسط سینماداران و همچنین پخش تیزرهای تبلیغاتی راضی نیستم با این وجود فیلم آباجان با 5 سینمای ثابت و 20 سینمای غیرثابت توانسته در کمتر از یک ماه یک میلیارد تومان بفروشد اما واقعا شرایط برای اکران فیلم‌های اجتماعی مناسب نیست و اگر همین وضعیت ادامه داشته باشد بسیاری از فیلم‌سازان به سمت ساخت فیلم‌های کمدی حرکت می‌کنند.
 
متاسفانه سینماداران علی‌رغم آنکه فیلم‌های اجتماعی با استقبال و فروش خوبی مواجه می‌شوند، بازهم به این فیلم‌ها اعتماد نمی‌کنند و به نظر من زمان آن رسیده که به یک راهکار و قانون مدون در اکران فیلم‌ها برسیم که فقط فیلم‌های کمدی از فرصت اکران و سینماهای زیاد برخوردار نباشند زیرا با وضعیت موجود سالیانه فقط سه فیلم پرفروش خواهند شد که قطعا آنها نیز فیلم‌های کمدی خواهد بود. تاسف‌بارتر اینکه با وجود آنکه فیلم در شهر زنجان ساخته شده اما هیچ سینمایی در زنجان این فیلم را نمایش نمی‌دهد و حتی مردم زنجان نیز به این مساله معترض شدند که چرا این فیلم در زنجان اکران نمی‌شود هرچند زنجان فقط یک سینما دارد و تعداد فیلم‌ها زیاد است.
 
منبع: روزنامه ابتکار

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین