پويش «بدسرپرست تنهاتر است» يک اتفاق مردمي و انساندوستانه و هنرمندانه است در حمايت از کودکان بدسرپرست؛ کودکاني که نه فقط کسي زير پروبالشان را نميگيرد، بلکه به دليل فقر مالي يا عاطفي مجبورند دست به هر کاري بزنند.
به گزارش بولتن نیوز، اين پويش که از ابتداي سال 95 متولد شده، روز گذشته با نامهاي که مهناز افشار به دستيار رئيسجمهور در امور حقوق شهروندي تحويل داد، قدم بلند و تازهاي برداشت؛ نامهاي در حمايت از کودکان بدسرپرست که باران کوثري، بهرام رادان، هانيه توسلي و حامد بهداد نيز آن را امضا کردند.
نامهاي به رئيسجمهور
مهناز افشار از نخستين روزهاي تولد پويش «بدسرپرست تنهاتر است» در کنار اين اتفاق حاضر بوده و به عنوان سخنگوي اين پويش فعالانه در عرصه حضور داشت. از نشستهاي خبري و برنامههاي عمومي بگيريد تا هشتگسازي در دنياي مجازي. او در تازهترين فعاليتش به عنوان سخنگو صبح ديروز تا نهاد رياستجمهوري رفت تا نامهاي را به دست الهام امينزاده، دستيار رئيسجمهور در امور حقوق شهروندي برساند؛ نامهاي که پيش از آن به امضاي بازيگراني ديگر نيز رسيد تا نشاندهنده عزم راسخ هنرمندان باشد و رئيسجمهور و همراهانش را به کمک بگيرد. »
نامهاي درباره کودکان بدسرپرست
در متن اين نامه مفصل، دستاندرکاران پويش «بدسرپرست تنهاتر است» از تلاش رئيسجمهور براي پيدا کردن مقصران حادثه پلاسکو صحبت ميکنند و همين اتفاق را بالاترين انگيزهشان براي نوشتن اين نامه ميخوانند. آنها که ديدهاند ميتوان کارگروهي تخصصي را مسئول رسيدگي به اتفاقات، فجايع و بحرانهاي کشور کرد، انتظار دارند موقعيتي مشابه براي دغدغه آنها در نظر گرفته شود، چراکه بحران کودکان بدسرپرست کم از آتش پلاسکو ندارد؛ کودکاني که قرار است آيندهسازان اين کشور باشند و حالا مجبورند در فقر مالي و عاطفي دست و پا بزنند.
اين نامه با جملاتي پرمهر آغاز ميشود، اما در ادامه روايتهاي آماري دردناکي از موقعيت کودکان بدسرپرست ارائه ميدهد و دست روي همان 12 هزار کودکي ميگذارد که با اورژانس اجتماعي تماس گرفتند و حتي آن تعداد باور نکردني که هر روز تحت آزارهاي جسمي، رواني و عاطفي قرار ميگيرند و هيچ راه فراري نميدانند. پس از اينهاست که در نامه نوشته ميشود: «وقتي گزارش هيئت محترم متخصصان بررسي حادثه پلاسکو منتشر شد، شباهتهاي عجيبي ميان نتيجه اين گزارش و آنچه که جامعه هنري کشور حدود يکسال است يکصدا بر آن پاي ميفشارد ديديم؛ «دستگاههاي مسئول به دلايل مختلف از جمله موازيکاري در بروز اين حادثه نقش داشتهاند، صداوسيما برخلاف مقررات از آتشنشاني براي آموزش عمومي پول طلب ميکرده است!» وقتي گزارش هيئتويژه را خوانديم تصميم گرفتيم براي شما بنويسيم که در حادثه کودکان «بدسرپرست» نيز با وضعيت بحراني مشابهي روبهرو هستيم. اگر همه دستگاههاي مسئول به وظايف قانوني خود توجه کنند، اگر بهزيستي براي حمايت کودکان «بدسرپرست» با گرفتاريهاي قانوني و مالي روبهرو نباشد، اگر صداوسيما در ميان انبوه برنامههاي خود بخشي را هم به آموزش کودکان و آشنايي آنها با حقوقشان اختصاص دهد، آيا باز هم شنونده خبرهاي تلخ و ناگوار کودکآزاري با اين حجم زياد خواهيم بود؟»
نامهاي براي آينده
اما اين نامه در اينجا تمام نميشود و تا مرز کمک گرفتن از رئيسجمهور پيش ميرود: «شما در حادثه پلاسکو ضرورت تشکيل کارگروه تخصصي را احساس کرديد، چون بحران ديده ميشد و افکار عمومي جامعه در انتظار پاسخ بود، باور کنيد «بحران پنهان» کودکان «بدسرپرست» کمتر از آتش پلاسکو نيست، آتشي که اگر زبانههاي سرکش آن را مهار نکنيم شعلههاي دامنگيرش نسلهاي آينده را خواهد سوزاند. درخواست مشخص ما از جنابعالي تشکيل هيئت ويژهاي متشکل از متخصصان است که مسئوليت دولتي و ارگاني ندارند، اين هيئت ميتواند با بررسي همه جوانب موضوع، نقاط کور اين گره گشودني را شناسايي کند.»
منبع: روزنامه جوان