اکبر نبوي ميگويد رسانه ملي نسبت به هشدارهاي او درباره نکات ضدامنيت ملي سريال سرزمين کهن بياعتنا بوده است.
گروه تلویزیون و سینما: اکبر نبوي ميگويد رسانه ملي نسبت به هشدارهاي او درباره نکات ضدامنيت ملي سريال سرزمين کهن بياعتنا بوده است. اين منتقد و کارشناس سينما که در جشنواره سي و پنجم فيلم فجر، عضو هيئت داوران بخش اصلي بود، طي يادداشتي که در کانال تلگرامياش منتشر کرده، درباره سريال جنجالي سرزمين کهن به کارگرداني کمال تبريزي که پخش چهار قسمت آن منجر به اعتراض بختياريها در شهرهاي خوزستان شد به نامهاي اشاره کرده که پس از تماشاي سريال سرزمين کهن و پيش از پخش آن به مديران سيما نوشته و آنها را به شدت نسبت به محتواي ضدامنيتي اين سريال آگاه کرده است.
به گزارش بولتن نیوز، سؤالي که با انتشار اين نامه توسط اکبر نبوي پيش ميآيد، اين است که مديران سيما به چه دليلي در آن زمان به گزارش فردي که خود او را مأمور بررسي سريال کردهاند، توجهي نکردهاند و همين بيتوجهي سبب شد تا پخش سريال پس از چهار قسمت به ايجاد آشوب و اعتراض هموطنان بختياري در بخشي از استان خوزستان منجر شود.
نبوي در اينباره مينويسد: پاييز سال 89 خورشيدي از سوي يکي از مديران سيما از بنده خواسته شد تا بخش نخست سريال سرزمين کهن را ببينم و اگر نکتهاي به نظرم ميرسد، بگويم. من سريال را دوبار در دفترم و با دقت ديدم و نظراتم را طي نامهاي اعلام کردم. متأسفانه بهرغم موافقت اوليه با انجام اصلاحات، با حذف سؤالبرانگيز من از فرآيند اصلاح اشکالات، نامهام به کناري نهاده شد و سرانجام سريال با همان مشکلات جدي پخش شد و پس از پخش سه يا چهار قسمت، با اعتراض سنگين و خشمآلود هموطنان بختياري روبهرو پخش آن متوقف شد و تا هنوز سرنوشتش روشن نيست.
فيلمنامه نسبت به مقطعي که آن را روايت ميکند، مخدوش و داراي نگاهي تحريفگرا و به ويژه نسبت به جريانات مذهبي آن روزگار بغضآلود و تقريباً کينهورزانه است. چند نمونه براي اثبات اين مدعا کافي است: هر ناآگاه و بيسوادي ميداند که اگر اقدام فدائيان اسلام مبني بر ترور رزمآرا نبود، احتمال ملي شدن نفت به شدت کمرنگ ميشد و انگلستان و نيروهاي وابسته داخلياش در برابر اين اقدام ملي ايستادگي ميکردند. ترور رزمآرا کمر مخالفان داخلي و خارجي نهضت ملي شدن نفت را شکست. با اين وجود، سريال از کنار حادثهاي به اين بزرگي با خونسردي و بيتفاوتي شگفتانگيزي عبور ميکند. نماينده تفکرات مذهبي در سريال استاد حسين کاشيکار است و نماينده نيروهاي ملي دکتر حکيمالسلطنه. اولي فردي بيسواد، عصبي و پرخاشگر است و حس علاقه در مخاطب برنميانگيزد و دومي فردي با سواد، خدمتگزار مردم، فهيم، اهل خطر، و دوست داشتني است. اصرار شگفتانگيز سريال براي گفتن فدائيان به جاي فدائيان اسلام يکي ديگر از رفتارهاي عجيب است. در هيچکدام از تظاهرات مردم، جز يکبار، هيچ عکسي از آيتالله کاشاني ديده نميشود.
در بخش ديگري از اين نامه آمده است: سريال به شدت عليه امنيت ملي است. در تاريخ معاصر ايران يکي از اقوامي که هيچ مشکل امنيتي براي کشور نداشتهاند و هيچ قدرت خارجي نتوانسته است از آنها عليه منافع کشور سوءاستفاده کند، قوم بختياري است. با اين حال نويسنده سريال، پليدترين شخصيتهاي خود را از اين قوم برگزيده و با اصرار تمام در کل سريال بر بختياري بودن آنها تأکيد دارد و اين خانواده از آغاز تا انجام سريال حضوري ويرانگر و ضدملي دارند. سازندگان سريال چشم خود را بر تمام برنامهريزيها و دسيسههاي امريکا و انگلستان براي انجام کودتا عليه نهضت مردم و دولت مصدق، بسته است و من ترديد ندارم که در اين امر آگاهي و قصدي «اين زماني» وجود دارد. در مجموع به نظر من اين سريال را نميتوان پخش کرد، چراکه فارغ از نکتههايي که اشاره کردم، هيچ نگاه کاوشگر و عميقي به آن روزگار و حوادث اصلي آن ندارد و چنانچه قرار باشد که از آن استفاده شود، حتماً بايد محتواي آن تغيير کند و سکانسهاي بسياري از آن حذف و سکانسهاي مهم و خطيري به آن اضافه شود که البته معلوم نيست قابل استفاده باشد يا خير.
کمال تبريزي مدتي است که در حال توليد بخشهاي باقي مانده از اين سريال است.
منبع: روزنامه جوان