شاید امروز هم بعضی خیال کنند - که عملیاتی مثل عملیات بیتالمقدّس، فقط یک هجوم انبوه انسانی بود! اینها سخت در اشتباهند. هیچ امواج انسانی، بدون فرماندهىِ قادرِ قاطعِ هوشیار، نمیتواند هیچ عملی را انجام دهد...
گروه فرهنگ و هنر: شهيد علي صيادشيرازي روز شنبه 21 فروردين ماه 1378 در حوالي خانه اش مورد سوء قصد عوامل تروريست قرار گرفت و به شهادت رسيد.
به گزارش گروه فرهنگ مقاومت بولتن نیوز، ساعت 6 و 45 دقيقه صبح اين روز كه تيمسار صيادشيرازي با اتومبيل خود به قصد عزيمت به محل كارش از خانه خارج شده بود، مورد هجوم مرد ناشناسي قرار گرفت و به شدت مجروح شد.
اهالي محل كه از اين حادثه مطلع شده بودند بلافاصله او را به بيمارستان فرهنگ انتقال دادند كه متأسفانه بر اثر شدت جراحات وارده، تلاش پزشكان براي نجات وي بي نتيجه بود و او در بيمارستان به شهادت رسيد.
به گفته شاهدان مرد تروريست با پوشش لباس رفتگر در حوالي خانه شهيد به كمين نشست و تيمسار را هنگام خروج از خانه به رگبار بست. در اينحال شهيد صياد كه سوار بر خودرو تويوتاي سفيد رنگ خود بود مورد اصابت سه گلوله تروريست واقع شد.
در پي اين حادثه يك سخنگوي گروهك تروريستي منافقين در تماس با خبرگزاري فرانسه در نيكوزيا مسؤوليت اين جنايت را بر عهده گرفت.
خاطرات رهبر انقلاب از شهید سپهبد علی صیاد شیرازی
نبوغ نظامی
شاید امروز هم بعضی خیال کنند - که عملیاتی مثل عملیات بیتالمقدّس، فقط یک هجوم انبوه انسانی بود! اینها سخت در اشتباهند. هیچ امواج انسانی، بدون فرماندهىِ قادرِ قاطعِ هوشیار، نمیتواند هیچ عملی را انجام دهد. در جنگ نظامی، سازماندهی و عملیات و فرماندهی و تاکتیک و دقّتنظر و موقعشناسی و دهها عامل در کنار هم، دانش نظامی را به وجود میآورد و استعداد و نبوغ نظامی را نشان میدهد. این اتّفاق، در عملیات فتح خرّمشهر - یعنی همان عملیات بیتالمقدّس - روی داد، که همین شهید عزیزِ اخیرِ ما - شهید صیّاد شیرازی - یکی از کارگردانان اصلی این عملیات بود و خودِ او مثل ظهر چنین روزی، از آنجا با تلفن با بنده تماس گرفت و مژده پیروزی را داد و گفت سربازان عراقی صف طولانی کشیدهاند تا بیایند اسیر شوند! ببینید این عملیات چقدر هوشمندانه و قوی و همهجانبه بود که نیروهای دشمن احساس اضطرار میکردند که برای حفظ جان خودشان بیایند خود را تسلیم اسارت کنند! که در آن روز هزاران نفر از نیروهای دشمن متجاوز - که آن همه با غرور و تکبّر، فریاد سر داده بودند - آمدند دودستی خودشان را تسلیم رزمندگان اسلام کردند!
بیانات در دیدار خانواده شهدا - ۱۳۸۴/۳/۳
شیر همهی بیشهها
کشتن کسی مثل «صیّاد شیرازی» خیلی هنر و توانایی و پیچیدگی تشکیلاتی نمیخواهد. آدمی از خانهاش بیرون میآید، سوار اتومبیلش میشود و بدون محافظ راه میافتد و میرود. در این میان اگر دو نفر آدم، نامردانه و مخفیانه و با فریبگری تصمیم بگیرند او را به قتل برسانند، کار سادهای است، والّا اگر میخواستند مردانه جلو بیایند، صیّاد شیرازی یک نفری جواب امثال آنها را میداد.
کسی مثل امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام را هم یک نفر آدم با یک همدست میتواند بکشد؛ چون او شیر همهی بیشههای مردانگی و شجاعت بود. بنابراین کشتن کسی مثل صیّاد شیرازی، نه دلیل قوّت سازمانی و نه دلیل طرفدار داشتن کسی است. این کار جز خباثت و شقاوت و دوری روزافزون آنها از مردم و ارزشها، چیز دیگری را نشان نمیدهد.
وقتی مردم به این حادثه، این طور جواب میدهند، خیلی چیزهای بزرگ به دست ملت میآید. خون شهید حقیقتاً چیز مبارک و عجیبی است. شما ببینید در تشییع شهید صیّاد شیرازی چه اجتماعی تشکیل شد! همه متأثّر بودند و گریه میکردند. هیچ کس به خاطر رودربایستی و برای نشان دادن خود نیامده بود؛ همه با یک انگیزهی قلبی آمده بودند.
بیانات در دیدار فرماندهان ارتش - ۱۳۷۸/۱/۲۵
معجزه اخلاص
بنده وقتی به تلویزیون نگاه میکردم، سیل عظیم و خروشان جمعیت را میدیدم. من چند جا این حالت را دیدهام که یکی از آنها اینجا بود. دیدم یک عامل معنوی اثر میگذارد و آن، اخلاص است.
برادران عزیز! اخلاص چیز عجیبی است؛ یعنی کار را برای خدا کردن و همان چیزی که مضمون عامیانهاش در شعری آمده است: «تو نیکی میکن و در دجله انداز». انسان برای خدا کارِ خوب و درست و صحیح بکند و در پی این نباشد که حتماً به نام او ثبت شود و امضای او زیر آن بیاید؛ این بلافاصله اثر میدهد. خدای متعال بعد از شهادت این مرد، در همین قدم اوّل، به او اجر داد.
البته خودِ شهادت بزرگترین اجری بود که خدا به او داد؛ چون این طور کشته شدن، برای انسان خیلی افتخار است. بالاخره صیاد شیرازی، یک مرد پنجاه و چند ساله، ده سال دیگر، بیست سال دیگر، سی سال دیگر - که با یک چشم به هم زدن میگذرد - از دنیا میرفت و از همین دروازه عبور میکرد؛ منتها با یک ناخوشی، با یک بیماری، با یک تصادف، یا با یک سکتهی قلبی؛ از این حوادثی که دائم اتفاق میافتد.
بیانات در دیدار فرماندهان ارتش - ۱۳۷۸/۱/۲۵
حیف بود صیاد بمیرددو هفته پیش شهید کاظمی پیش من آمد و گفت از شما دو درخواست دارم: یکی اینکه دعا کنید من روسفید بشوم، دوم اینکه دعا کنید من شهید بشوم. گفتم شماها واقعاً حیف است بمیرید؛ شماها که این روزگارهای مهم را گذراندید، نباید بمیرید؛ شماها همهتان باید شهید شوید؛ ولیکن حالا زود است و هنوز کشور و نظام به شما احتیاج دارد. بعد گفتم آن روزی که خبر شهادت صیاد را به من دادند، من گفتم صیاد، شایستهی شهادت بود؛ حقش بود؛ حیف بود صیاد بمیرد. وقتی این جمله را گفتم، چشمهای شهید کاظمی پُرِ اشک شد، گفت: انشاءاللَّه خبر من را هم بهتان بدهند!
فاصلهی بین مرگ و زندگی، فاصلهی بسیار کوتاهی است؛ یک لحظه است. ما سرگرم زندگی هستیم و غافلیم از حرکتی که همه به سمت لقاءاللَّه دارند. همه خدا را ملاقات میکنند؛ هر کسی یک طور؛ بعضیها واقعاً روسفید خدا را ملاقات میکنند، که احمد کاظمی و این برادران حتماً از این قبیل بودند؛ اینها زحمت کشیده بودند.
بیانات در مراسم تشییع پیکرهای فرماندهان سپاه ۱۳۸۴/۱۰/۲۱
مرگ تاجرانهبنده از قدیم میگفتم شهادت مرگ تاجرانه و مرگ زرنگهاست. آدم همین روغن ریخته را نذر امامزاده میکند. انسان جانِ رفتنىِ از دست دادنىِ نماندنی را به گونهای به خدای متعال میسپرد؛ در صورتی که این متعلّق به اوست و او بالاخره انسان را میبرد. بنابراین اوّلین اجری که خدا به شهید داده، خودِ شهادت است؛ یعنی روغن ریختهی او را قبول کرد و هدیهای را پذیرفت و در نتیجه شهید در عالم وجود و تا قیامت، انسان با ارزش و ماندگاری شد.
شهید صیادشیرازی؛ قهرمان و افتخار ملیآقای جهانشاهی به نقل از سرلشکر حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشور، گفت:
بارزترین ویژگی شخصیتی شهید صیادشیرازی را حس مسئولیت و مسئولیتپذیری دانست و افزود: طبق گفتههای خانواده این شهید بزرگوار، ایشان از همان دوران نوجوانی نسبت به خانوادهاش احساس مسئولیت میکرد. او همچنین بنابر احساس تکلیف و مسئولیتی که میکرد وارد دانشگاه افسری شد. شهید صیادشیرازی هنگامیکه از دانشگاه افسری فارغالتحصیل شد، در پادگان اصفهان مشغول خدمت میشود و در آنجا بنابر احساس مسئولیت و تکلیف نسبت به انقلاب اسلامی و روحانیت، نظامیانی که انقلابیتر بودند را جذب میکرد و آنان را پل بین روحانیت، نظامیان و مردم قرار میداد.
جهانشاهی در ادامه اظهار کرد: ایشان در نزدیکی ایام انقلاب اسلامی ایران تقیه را کنار گذاشته و به دفاع علنی از انقلاب اسلامی پرداخت که همین امر موجب بازداشت شهید صیادشیرازی در آن زمان شد. همچنین در ایام اول انقلاب که بعضی از گروهها و جریانها با حمله به پادگانها اسلحهها را به سرقت میبردند، حضور شهید صیادشیرازی در اصفهان باعث شد که اسلحهای از پادگانهای آنجا کم نشود. همچنین زمانیکه امام خمینی(ره) در روزهای نخست انقلاب پیامی مبنی بر شکستن حصر پاوه دادند؛ ایشان به همراه سردار رحیم صفوی داوطلبانه بهسمت پاوه حرکت کرده و در کنار شهید چمران به مبارزه با ضدانقلاب پرداختند. همین امر باعث شد که ایشان دو درجه ارشدیت بگیرد و بهعنوان فرمانده عملیاتی محور منطقه شمالغرب تعریف شود.
اختلاف نظر شهید صیادشیرازی با بنیصدر موجب عزل ایشان شد، اما شهید رجایی پس از اینکه روی کار آمدند دوباره ایشان را ابقا کردند که همین موجب وحدت بین ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و در نهایت تأسیس قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) درمنطقه شمالغرب شد.
فرماندهی نیروی زمینی ارتش در شمالشرق کشور در ادامه گفت: زمانیکه شهید صیادشیرازی در مهر ۱۳۶۰ با حکم امام خمینی(ره) به فرماندهی نیروی زمینی ارتش منصوب شد احساس خلأ و نبود وحدت میان نیروهای مسلح، بهخصوص سپاه و ارتش، باعث شد که در اولین روز کاریاش در سمت جدید، با فرمانده وقت سپاه وارد قرارگاه عملیاتی جنوب کشور شود و اعلام کند از این لحظه به بعد هر عملیاتی که طراحی میشود باید با کمک و هماهنگی نیروهای سپاه انجام گیرد و ما در کنار رزمندگان سپاه قرار بگیریم. ایشان در ناگفتههای جنگش گفته است این ترکیب مقدس باعث پیروزی عملیاتهای بزرگی مانند طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان، فجر، مطلعالفجر، محرم، والفجرها و در نهایت باعث بیرون راندن دشمن بعثی از خاک کشور شد.
جهانشاهی با اشاره به عمق کینه صدام و مسعود رجوی از شهید صیادشیرازی گفت: این شهید بزرگوار هنگامیکه عملیات مرصاد را طراحی کرد مسئولیت مستقیمی در فرماندهی عملیات نداشت اما احساس مسئولیتش باعث شد که داوطلبانه در عملیات حاضر شود، بهصورت مستقیم آن را هدایت کند و از کشتههای منافقان پشته بسازد. همین امر موجب کینه آنان از شهید صیادشیرازی شد. هنگامیکه صدام دستور ترور این شهید بزرگوار را توسط استخبارات به مسعود رجوی میدهد و این عملیات ترور به موفقیت میانجامد او در پیامی، ضمن تبریک به مسعود رجوی، میگوید: پرونده این افسر جوان ۱۱ سال روی میز من باز بود، زیرا او نگذاشته بود که من به اهداف دلخواهم در ایران برسم.
یکی از کارهای مهمی که شهید صیادشیرازی بعد از جنگ انجام داد تشکیل هیئت معارف جنگ در ارتش بود. او دانشجویان افسری را جمع میکرد و آنها را به مناطق عملیاتی میبرد و هم خودش و هم فرماندهان، عملیاتهای انجام گرفته را بازخوانی میکردند و بدین صورت دانشجویان را مستقیم با فرهنگ ایثار و شهادت آشنا میکرد. ایشان معتقد بود که برای رساندن پرچم اسلام بهدست امام زمان(عج) باید مطیع محض ولایت فقیه بود و در آن ذوب شد.
شهید صیاد شیرازی دشمنشناس و دارای ظرفیت بود
این الله رئیسی با اشاره به زندگی شهید صیادشیرازی گفت: ایشان یکی از انسانهای باظرفیتی بود که در سختیها آبدیده شد. این شهید بزرگوار کسی بود که به خدمت آیتالله بهاءالدینی میرفت و از محضر ایشان استفاده میکرد. این شخصیت استوار و مقاوم نه تنها خود در مقابل هجمههای دشمن ایستادگی میکرد بلکه دیگران را هم به ایستادگی دعوت میکرد. شهید صیاد شیرازی بهعنوان یک افسر دلاور بهدست خبیثترین افراد کره زمین به شهادت میرسد، زیرا ایشان چهرهای اثرگذار میان ارتشیان بود. زمانیکه دشمن سعی داشت بین سپاه و ارتش اختلافافکنی کند، شهید صیاد شیرازی هم در نقش یک سپاهی بین ارتشیان و هم در نقش یک ارتشی میان سپاهیان حاضر میشد؛ زیرا این شخصیت، دشمنشناس و دارای ظرفیت بود.
رئیسی در ادامه گفت: شهید صیادشیرازی پس از جنگ همّ و غماش این بود که چگونه از این نظام میتواند دفاع کند؟ امثال این شهید بزرگوار مانند شهیدان چمران، هاشمینژاد، بهشتی، و ... به قلهها رفتند و به مردم گفتند که بیائید و به آنها نگفتند که بهسمت قلهها حرکت کنید. رفتن بهسمت قله مصداق خیلی از روشنفکران است که مردم را امر به رفتن میکنند اما از خودشان عملی بروز نمیدهند.
قسمت هایی از وصیت نامه ی شهید سپهبد صیاد شیرازی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و سلم.
انالله و انا الیه راجعون
خداوندا! این تو هستی كه قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایت قرار دادی؛
خدایا! تو خود می دانی كه همواره آماده بوده ام آن چه را كه تو خود به من دادی در راه عشقی كه به راهت دارم نثار كنم. اگر جز این نبودم آن هم خواست تو بود.
پروردگارا رفتن در دست توست، من نمی دانم چه موقع خواهم رفت ولی می دانم كه از تو باید بخواهم مرا در ركاب امام زمانم قرار دهی و آن قدر با دشمنان قسم خورده دینت بجنگم تا به فیض شهادت برسم.
خداوندا ولی امرت حضرت آیت الله خامنه ای را تا ظهور حضرت مهدی(عج)، زنده، پاینده و موفق بدار. آمین یا رب العالمین – من الله التوفیق
منابع:http://iqna.ir
www.aviny.ir
http://farsi.khamenei.ir