مجري تلويزيوني بايد بيانگر دغدغه هاي مردم باشد

گروه سینما و تلویزیون: حسين رفيعي مجري برنامه هاي تلويزيوني و بازيگر تلويزيون، سينما و تئاتر که اصالت اراکي داد و هنرمندي چند پيشه است، سواي اجرا و بازيگري دستي هم در نقاشي و موسيقي دارد. رفيعي چهره شناخته شده اي براي بيشتر مخاطبان است. وي فعاليت هنري اش را با برنامه "39" از سال 1372 آغاز کرده و در فيلم هايي مثل " سفر به چزابه" و " شير و عسل" هم نقش آفريني کرده است. " نيم رخ" شاخص ترين کار او در زمينه اجرا محسوب مي شود. 

به گزارش بولتن نیوز، عمده شهرت او به علت بازي در نقش " ف ف" در برنامه تلويزيوني گروه نيم رخ شبکه يک سيما بوده است که در دهه 70 اجرا کرد. دست به نقد، مسابقه اين خانواده، او مثبت، اينجا ايران است (شبکه جهاني جام‌جم)، مسابقه زوج برتر، صبح آمد، تو کي هستي؟، مسابقه سرآشپز بزرگ، مسابقه تنور طلايي و داني و من از ديگر کارهاي مهم کارنامه کاري‌اش محسوب مي‌شود.با حسين رفيعي در باره اجرا و ويژگي هاي آن و تفاوت هايش با مديوم بازيگري گفتگويي انجام داده ايم که در ادامه مي خوانيد؛

- من کارم را با راديو شروع کردم. چون هميشه راديو و تلويزيون برايم يک رويا بود و فکر مي کردم براي ورود به راديو حتما بايد صداي خوبي داشته باشم يا براي تلويزيون بايد تحصيلات آکادميک اين رشته را خوانده باشم. براي همين هيچ وقت فکر نمي کردم اين فرصت را پيدا کنم . به هر حال با اميد به خدا فعاليتم را شروع کردم و پيش رفتم.

- بله. يادم هست وقتي در مقابل فردي که در برنامه، مقابل من حضور داشت نشستم آمار دقيق تري نسبت به ايشان ارائه کردم . از روز اول دوست داشتم در اجرا مانند بازيگري عمل کنم. من کار در تلويزيون را خيلي دوست دارم با همه سختي هايش. چون عشق دارم .

- به نظر من در راستگويي و صداقتش با مردم. من هرگز با بي احترامي و توهين و گستاخ بودن در اجرا موافق نيستم و معتقدم از آنجا که بيننده ها به ما اعتماد کردند ما هم بايد با آنها صادق باشيم و حرف آنها را بزنيم. به هر حال بيان دغدغه هاي مردم براي من خيلي مهم است.

- روزم را با توکل به خدا آغاز مي کنم و مي دانم که آن روزم روز خوبي برايم خواهد بود. من علاقه ام به بازيگري خيلي زياد است چه در تلويزيون و چه در راديو. اما دست از کارهاي ديگرم نکشيدم چون علاقه به آن حرفه ها هم دارم. روزهايي که اجرا و بازيگري ندارم به سراغ  نقاشي و موسيقي مي روم و خودم را با آنها سرگرم مي کنم. بالاخره روزهايت را يک جورهايي بايد سپري کني.

- سعي مي کنم اطلاعاتم را به روز نگه دارم. براي اينکه بتوانم خوب اجرا کنم و قالب تکراري را بشکنم و به روز باشم. در غير اين صورت، مخاطب خيلي زود مجري را پس خواهد زد. به نظر من اجرا در تلويزيون تنها پيام دادن نيست، بايد به واسطه دانش خود، رنگ و لعابي در کلامت به وجود بياوري که براي مخاطب جذاب باشد وگرنه ديگر کسي به حرفت گوش نمي دهد.

- رسيدن به شهرت در ايران کار ساده اي نيست و به نظرم شهرت مهم هم نيست و محبوبيت داشتن مهم است. 

- من اينطور فکر نمي کنم. الان خيلي ها با حضور در فضاي مجازي تلاش مي کنند به شهرت برسند و فيلم هايي از خودشان در اين فضا منتشر کنند که ممکن است باعث منفور شدن شان هم بشود.

- صد در صد. من و "ف ف" با هم همخون و برادريم. من با " ف ف" به مردم شناخته شدم و محبوب دل مردم شدم. اما ناگفته نماند که خيلي سعي و تلاش کردم تا به اينجا رسيدم. حالا چه با "ف ف"، چه چيز هاي ديگر. 

- اينکه با چه مجري اي اجراي مشترک داشته باشيد نکته مهمي است. برخي از مجريان در اين باره گارد مخالفي دارند. اگر انتخاب پارتنر در اجرا درست نباشد هم به کار و هم به اجراي طرف مقابل لطمه مي زند.

- چون با اجراي تک و تنها راحت تر هستند و کل فضا در دست خودش است. برخي ها هم با اجراي دو نفره حواس شان پرت مي شود و نمي توانند راحت و خوب اجرا کنند.

- براي من فرقي نمي کند. هم اجراي تک نفره داشتم و هم اجراي دو نفره. مجري بايد خودش باشد، اينکه با وجود کسي ديگر نتواند اجرا کند يا حواسش پرت شود که دليل نمي شود. مجري بايد کاربلد باشد. اجراي زنده ، سخت است.

- مجري و گوينده با هم تفاوت زيادي دارند. گوينده ها در راديو به جهت اينکه حضور فيزيکالي ندارند بايد بدن شان جاندار تر باشد و صدايشان هم داراي هويت و کاراکتر باشد. 

به همين دليل گوينده هاي راديو براي ارتباط با مخاطب کار سخت تري نسبت به مجري تلويزيون در پيش دارند. کار در تلويزيون و مجري گري با ابزارهاي گسترده تر اما پر مخاطب تري همراه است. من جزء مجرياني هستم که زياد در اجرا حرف مي زنم. 

در مجري گري تلويزيوني بايد مجري به ارتباط حسي و چهره به چهره اش با مخاطب توجه خاصي داشته باشد.

- از نظر من اين دو اصلا قابل مقايسه نيستند. من جانم را براي اجراي برنامه زنده مي دهم!

- بله. متناسب با اجراي هر برنامه استراتژي خاصي را مورد استفاده قرار مي دهم. اين تفاوت در مديوم اجراهاي مختلف مثل قضيه بازي در سينما و تئاتر است که تفاوت هاي زيادي با هم دارند.

- من به اصالت در اجرا اهميت قائلم و نگاه مولف بودن در اجرا يک امر بسيار مهم است. با کپي برداري از کار فلان مجري خاص، مخالفم. چرا که به نظرم هر مجري بايد در کارش اصالت خاص خودش را داشته باشد. براي متفاوت بودن در کار نمي شود با يک شعر خواندن در شروع برنامه به آن رسيد. براي متفاوت بودن بايد مدل خودمان را خلق کنيم.

- من هم بازيگري را دوست دارم و هم اجرا را و حساسيتم بر اين است که در هر دو موفق هستم. برايم فرقي نمي کند بازيگر باشم يا مجري. اگر کاري پيش آيد که در آن برنامه بايد اجرا کنم، قبول مي کنم و اگر بايد بازي کنم، نقش ايفا مي کنم. خدا را شکر هر دو کار از عهده من بر مي آيد و ترسي هم ندارم که خدايي نکرده در کارم خرابکاري مي کنم. 

- خدا را شکر در اين همه مدت فعاليت کاري ام در تمام حرفه هايم هميشه در کارهاي خوب و آبرومندي حضور داشته و با همکاران هميشه رابطه و تعامل خوبي برقرار کرده ام و تا به حال کسي را از خودم نرنجانده ام  و احساس مي کنم کسي هم از من دلخور نيست.

- ديدن فيلم، خواندن کتاب، ورزش کردن و موسيقي.

- کلاً در کنار خانواده هستم. در کنار همسر و پسرم.

- به هر حال فضاي مجازي الان وسيله اي است در دنيا و نمي توان آن را کتمان کرد. ولي من زياد هم غرق موضوع نيستم. فقط در حدي که رفع احتياجات دنياي امروز را بکنم. چون واقعا اگر دقت نکنيم آدم را غرق مي کند. فضاهاي مجازي مثل اين مي ماند که آدم به جاي اينکه برود کوه يا بدود يا دوچرخه سواري کند، در خانه بنشيند فوتبال بازي کند! بنابر اين در فضاي مجازي حضور دارم اما نه آن قدر زياد . به نظرم استفاده زياد از اندازه هر چيزي، مخرب است.

منبع: رسالت