اردوكشي همكاران روزنامه هاي زنجيره اي از روزنامه تهران امروز به روزنامه هفت صبح، به بحث هاي جالبي در فضاي رسانه دامن زد. روزنامه تهران امروز به قاليباف نزديك است و روزنامه هفت صبح به تازگي از سوي حلقه «جريان انحرافي» راه اندازي شده است.
اردوكشي همكاران روزنامه هاي زنجيره اي از روزنامه تهران امروز به روزنامه
هفت صبح، به بحث هاي جالبي در فضاي رسانه دامن زد. روزنامه تهران امروز به
قاليباف نزديك است و روزنامه هفت صبح به تازگي از سوي حلقه «جريان انحرافي»
راه اندازي شده است.
روز گذشته در
حالي كه صداي آمريكا و بي بي سي به استقبال انتشار روزنامه ۷ صبح رفته
بودند، مجادله ميان همكاران زنجيره اي حاضر در اين روزنامه با برخي عناصر
ضد انقلاب فعال در فضاي مجازي(نظير بالاترين) در جريان بوده شماري از
بالاتريني ها، طيف زنجيره اي ياد شده را متهم به نان به نرخ روز خوري مي
كنند و تصريح مي كنند فاصله نشرياتي چون شرق و چلچراغ و اعتماد ملي و
اعتماد تا ادعاي اصولگرايي نشرياتي چون ملت ما، تهران امروز و هفت صبح را
نمي توان پر كرد. اما در مقابل اجاره اي هاي حاضر در «هفت صبح» گفته اند سر
باورهاي خود هستند و از اين فرصت به عنوان «اسب تروا» استفاده مي كنند.
پايگاه
اينترنتي «هفت صبح دات كام» در اين زمينه در بخش «درباره ما» نوشت: ما
جمعي از روزنامه نگاران اصلاح طلب و روزنامه هفت صبح، با تكذيب ادعاهاي
اخير برخي وب سايت ها در مورد قلم فروشي و... اعلام مي كنيم، همچنان بر
همان عهد پيشين ايستاده ايم و تمام همت خود را معطوف رشد و بالندگي حركت
اصلاح طلبانه ملت ايران، اگرچه در بستر متناقض نماي جديد، خواهيم كرد.
اينجانبان ضمن تاكيد بر نگاه كاركردگرايانه و مداراجويانه به ساحت سياست،
اجتماع و فرهنگ، اعلام مي كنيم، اگرچه مشي مدارامدارانه برخي چهره هاي
سياسي دولتي را تحسين مي كنيم، اما حاضر نخواهيم شد آرمان هاي اصلاحات را
در پاي آرزوهاي معطوف به قدرت برخي افراد، در هر دولتي، قرباني كنيم. از
نگاه ما، تلاش براي تغيير جهان از بسترها و ابزارهاي مختلف، مهمتر از
تقصيري است كه از افراد با توجه به گروه يا موقعيت سياسي آنها ارائه مي
شود».
پيوندها و لينك هاي سايت ياد شده هم جالب توجه است. اين پايگاه
اينترنتي به روزنامه هاي «تهران امروز، شرق، مردم سالاري، ابتكار، ابرار و
آفرينش» لينك داده است. سايت مذكور استفاده از منابع دولتي و حمايت مالي
هلال احمر از روزنامه هفت صبح را رد كرد و از قول يك منبع نزديك به شوراي
سياستگذاري روزنامه نوشت: «برخي رسانه هاي اقتدارگرا شايع كرده اند كه با
توجه به اينكه آقاي علي مزيناني، دبير شوراي سياستگذاري هفت صبح، مدير
اداره كل روابط عمومي سازمان بهزيستي در زمان مسئوليت آقاي دكتر ابوالحسن
فقيه و مشاور فعلي ايشان در جمعيت هلال احمر هستند، بنابراين دولت از طريق
اين جمعيت منابع مالي روزنامه را تامين مي كند. دوستي يا ارتباط كاري دو
نفر نمي تواند مبناي طرح چنين اتهاماتي باشد».
در همين حال سايت جهان
نيوز گزارش داده كه «مديريت روزنامه هفت صبح، برخي افراد نزديك به آقاي(م)
هستند. بسياري از خبرنگاراني كه در اين روزنامه مشغول به كار شده اند از
اخراجي هاي رسانه هاي قاليباف هستند. مديران رسانه هاي قاليباف كه طي چند
ماه اخير به دليل استخدام خبرنگاران سبز! و اصلاح طلب، با اعتراضات سياسي و
رسانه اي مواجه شده بودند، تعدادي از اين خبرنگاران را اخراج كردند. گفته
مي شود برخي از اين روزنامه نگاران به رسانه جريان انحرافي پيوستند. همچنين
سردبير سابق تهران امروز نيز سردبير جديد نشريه است».
آرش خوشخو
سردبير روزنامه هفت صبح تا اسفند ماه گذشته سردبير روزنامه تهران امروز
بود. وي پيش از اين با روزنامه هاي نشريات زنجيره اي «اميد جوان، گزارش
فيلم، زن، آزاد و نقد سينما» همكاري داشته و از سال ۸۱ تا ۸۸ نيز به عنوان
دبير تحريريه چلچراغ، معاون سردبير اعتماد، سردبير تهران امروز و دبير
سرويس سينمايي روزنامه ملت فعاليت كرده است.
وي در گفت وگو با سايت
آينه نشريات، پدر خود جليل خوشخو را از مطبوعاتي هاي قبل از انقلاب و
طرفدار حزب توده كه سال ۵۸ از كيهان پاكسازي شد معرفي مي كند و مي گويد:
طبيعي بود كه نيروهاي چپ و طرفدار حزب توده بعد از انقلاب نمي توانستند مهم
ترين روزنامه كشور يعني كيهان را مديريت كنند.
وي با مرور سوابق
فعاليت خود در نشريه زنجيره اي چلچراغ مي گويد: با اولين دادگاه ترمز
چلچراغ كشيده شد و حيف كه بدسليقگي هاي مديريتي هم مزيد علت شد. بعد سال ۸۸
كه در روزنامه اعتماد بودم ديدگاه خيلي تندي داشتند. احساس كردم نمي توانم
با آنها كار كنم. مضاف بر اين كه حدس مي زدم ديگر توان از جا برخاستن براي
روزنامه هاي اصلاح طلب در فضاي بسيار تند سياسي آن روزها وجود ندارد. بعد
كه پيشنهاد تهران امروز مطرح شد فكر كردم ديگر وقتش رسيده كه سردبيري يك
روزنامه را بر عهده بگيرم.»
خوشخو درباره جابجايي اش از روزنامه هاي
اصلاح طلب به روزنامه هاي طيف اصولگرا و اين كه از وي و تيمش به عنوان اسب
تروا ياد مي شود، اظهار داشت: خب من اين تعبير را قبول ندارم. من از همان
اول هم ديدگاه هايم را پنهان نمي كردم. من همه اين روزنامه ها را مي خوانم و
مي بينم و سپس كيهان را مي خوانم تا ببينم اصل ماجرا چيست. روزنامه هاي
ديگر از آرزوهايشان مي نويسند و كيهان اصل ماجرا و واقعيت را.
وي در
اين مصاحبه كه مربوط به روزهاي پاياني حضورش در تهران امروز است، درباره
اين كه آيا روزنامه اعتماد يا تهران امروز برايش تفاوت ماهيتي ندارد؟ گفت:
من همان كاري را كه در روزنامه اعتماد مي كردم در تهران امروز انجام مي
دهم. خواسته كارفرما البته برايم مهم است. من يك آدم حرفه اي هستم و تيتر
زدن مطابق ميل كارفرما در اعتماد را خيانت نمي دانم. تيتر زدن مطابق ميل
كارفرما در تهران امروز را هم خيانت نمي دانم. من در انتخابات سال ۸۴ به
آقاي قاليباف راي دادم در حالي كه همان موقع سردبير روزنامه اي بودم كه
كارش معرفي و حمايت از آقاي معين بود.من با كيهان هم مي توانم كار كنم
البته اگر آنها بخواهند. با آن ديدگاه و خط كشي هاي آنها امكان ندارد كه
سراغ من بيايند. من بدم نمي آيد در كيهان كار كنم. البته اگر فضاي كار
بدهند. مشكل كيهان اين است كه فضايش متصلب است.
در همين حال سايت
ضدانقلابي بالاترين درباره حضور عناصر زنجيره اي در روزنامه هفت صبح نوشت:
«يك زماني سعيد حجاريان گفته بود اصلاحات خون مي خواهد. خوب دو سال تمام
عده اي خون دادند و آب از آب تكان نخورد. آقاي حجاريان اصلاحات خون نمي
خواهد، مرد مي خواهد. مردي كه به لقمه نان پرچرب، خودش را نفروشد و آخرش هم
استدلال كند ما حرفه اي هستيم! مرد يعني آن بسيجي كه ما بهش مي گيم سانديس
خور! اما تا آخر ايستاده، پاي حرفش هست، اهل معامله نيست. مرد همان كسي
است كه ما بهش مي گيم چماقدار اما داف هاي(!) روزنامه فلان خرش نمي كنند ما
نامرديم كه دختربازي تعطيلات نوروز درياكنار را به اعتراض عليه بازداشت
موسوي و كروبي فروختيم! من يكي كه از اول پايه تظاهرات نبودم به دلايل شخصي
خودم كه جايش اينجا نيست، اما آن هايي كه دهان آسمان را جر مي دادند و
دائما از دوران پرافتخار حضورشان در سازمان هاي دانشجويي اصلاح طلب دوران
خاتمي براي ديگري پز مي دادند، امروز همه زير سايه [...] هستند و لقمه هاي
او را مي خورند. نيازي نيست اسم ببريم، لامصب ها پرده حيا را دريده اند و
با اسم خودشان مي نويسند! خيالي نيست. «دم كيهان گرم كه دست كمش مي داني
كيست. وقتي استدلال مي كنند ما در روزنامه مشايي هم حرف خودمان را مي زنيم
شاخ درمي آورم»...
کیهان