به گزارش بولتن نیوز، مهدی سجادهچی*: به نظر میرسد سادهترین راه ساختن یک فیلم دینی به تصویر کشیدن بخشی از ماجراها و وقایع تاریخ دین باشد، اما قضیه به این آسانی نیست. پیدا کردن دوره یا واقعهای از تاریخ دین اصلا کار دشواری نیست، اما دست گذاشتن بر ماجرایی که مناقشهبرانگیز نباشد خواستهای نزدیک به محال است. مناقشات در کلیات و جزئیات یک واقعه در مجامع دانشگاهی ـ طلبگی امری عادی است که تا حدودی در حوزه کتاب و مقاله هم به همین منوال بوده و هست اما به محض اینکه همان واقعه به تصویر کشیده میشود سوالها و ابهامات معمول مهیب و پرمخافت مینماید. به گونهای که فیلمساز را از ورود به این عرصه نگران میسازد. این گرفتاری تازه اول راه است، چرا که خوانش و سبک فیلمساز یا حتی جزئیترین عناصر درونی فیلم میتواند اثر را به محاق نیمه ماندن یا محرومیت از دیدار مخاطب بکشاند. سرچشمه این مشکل را میتوانیم در چند عامل بیابیم:
1) قابلیتها و بازخورد مخاطبان در انواع رسانهها بسیار متفاوت است. مخالفت یا نقد یک ایده دانشگاهی یا حوزوی در باب تاریخ دین دست بالا به ایجاد هیجان در همان حوزه میانجامد، ولی در رسانههای تصویری مخالفت و نقد تا مرز تنش و بحران پیش میروند.
2) حضور بازدارنده عوامل فرامتنی در خوانش یا تعبیر یک فیلم دینی مطابق شرایط زمانه هر روز بیشتر و متنبهتر میشوند، به طور مثال اگر روزگاری اختلاف در تعریف و تعبیر یک واقعه به دو شخصیت علمی کشورمان محدود میشد، حالا این اختلافات در سطحی فراملی، منطقهای یا حتی بینالمللی مشاهده میشود و چهبسا یک بیان قطعی و پذیرفتهشده تاریخی که مورد اجماع هم هست به تصویری تحریککننده و آشوببرانگیز بدل شود.
3) هر فیلمسازی که گوشهای از تاریخ دین را انتخاب کرده نیاز آشکاری دارد که هویت و معرفت هنری ـ دینی خود را در اثر خویش باز تعریف کند و اصلا راهی به جز این نیست. حرکت دادن سادهانگارانه دوربین روی خطوط کتابهای تاریخ اگر هم عملی باشد نتیجه ارجمندی به بار نخواهد آورد. به بیان دیگر معرفت دینی با تاریخ دین تفاوت دارد. در سینما معرفت دینی را نمیتوان در یک بستهبندی و قالب مشخص مانند یک کتاب به مخاطب عرضه کرد. معرفت دینی در سینما حاشیههای پریده رنگ و لایههای سفید بین خطی دارد که میتواند به یار شدن هر کس از ظن خویش بینجامد.
4) وقایع تاریخ دین از نقاط عطف تاریخ آدمی هستند که جملگی در اندازه و حجم بزرگی از واقعه، تنش، تاثیرگذاری و ماندگاری ثبت شدهاند. به تصویر کشیدن این معیارها از استانداردهای تولید در سینمای ایران بسیار فراتر است و بدتر از نساختن فیلمهای دینی ساخت فیلمهای لاغر و نحیف در این باره خواهد بود.
با وجود اینکه انسانها حدی برای تحقق اراده خود متصور نیستند ولی حکیمانه خواهد بود گاه دری که بسته است بسته بماند، کتابی که خوانده نشده، گشوده نشود و راهی طی نشده همچنان خالی بماند تا مگر...، به زمان خود و یاری حق سالک واقعی این سفر پرمخاطره در سینمای ایران جلوه کند.
*فیلمنامهنویس