اصغر فرهادي در سياسيترين شب تاريخ اسكار دومين اسکار خود را هم گرفت. تقريباً همه سينماگران و منتقدان داخلي و خارجي روي اين گزاره اتفاق نظر دارند که فرهادي بيش از هر چيزي بايد اسکار دومش را مديون دونالد ترامپ و فضاسازي رسانهاي حزب دموکرات امريکا باشد.
گروه سینما و تلویزیون: اصغر فرهادي در سياسيترين شب تاريخ اسكار دومين اسکار خود را هم گرفت. تقريباً همه سينماگران و منتقدان داخلي و خارجي روي اين گزاره اتفاق نظر دارند که فرهادي بيش از هر چيزي بايد اسکار دومش را مديون دونالد ترامپ و فضاسازي رسانهاي حزب دموکرات امريکا باشد.
به گزارش بولتن نیوز، رسانههايي که در انتخابات چند ماه پيش امريکا غافلگير شدند، اينبار در خلق فضايي که اعطاي اسکار به فرهادي امري بايسته و شايسته قلمداد شود، طوري پيش رفتند که «تونی اردمن» حتي کارگردان فيلم رقيب فروشنده نيز با اينکه پيشتازي فيلمش پيش از فضاسازي سنگين رسانهاي دموکراتها در نظرسنجيها کاملاً مشهود بود، چارهاي جز همراه شدن با جو غالب نبيند و در آخرين اظهارنظرش پس از اعلام برندگان، اساساً اعطاي اسکار به رقيبش را فارغ از اينکه کدام فيلم قابليتهاي هنري بيشتري دارد، حق فرهادي تلقي کند. جالب است که هاليوود ريپورتر به عنوان رسانه رسمي هاليوود بارها طي هفته اخير و حتي پس از اعلام برندههاي اسکار به صراحت بر اين گزاره که سياست باعث برنده شدن فروشنده در اسکار ميشود، دست گذاشت و هرگز نخواست که اين مسئله را پنهان کند. عبارت «توني اردمن قرباني سياستهاي ترامپ» را هاليوود ريپورتر منتشر کرد و حتي نوشت: «فروشنده از بهترينهاي فرهادي نيست». اما مدیر کمپانی سونی پخشکننده «تونی اردمن» در واکنش خشمآمیزی گفت: «اخبار ساختگی باعث موفقیت فرهادی و فروشنده در اسکار شد.»
در واقع اين اولين باري بود که در اسکار غلبه سياست بر هنر به شکلي افتخارآميز مطرح ميشد. اينکه اسکار بهترين فيلم خارجي زبان به خاطر دهنکجي به ترامپ و به سرانجام رساندن قطار رسانهاي ضد يک جريان سياسي در امريکا بايد به فيلم فروشنده تعلق ميگرفت، مسئلهاي نبود که کسي بخواهد آن را پنهان کند. اسکار در سالهاي اخير بيش از پيش غلبه سياست بر هنر را عيان کرده است. چند سال پيش جايزه بهترين فيلم را در رويکردي غيرمعمول و بيسابقه از سوي ميشل اوباما و از کاخ سفيد به فيلم ضدايراني آرگو دادند و به نحوي کاملاً رو و عيان ارتباط سياست با اسکار را برملا کردند و اين، بار دومي بود که رابطه سياست با اسکار البته به شکلي کاملاً پررنگتر خود را نشان ميداد.
اسکار از آسمان نميآيد
طهماسب صلحجو، منتقد و نويسنده سينما به اين نکته اشاره ميکند که «جايزه اسکار براي سينماي ايران نميتواند دستاورد زيادي تلقي شود چون اين جوايز بيش از اينکه جنبه ملي داشته باشند، جنبه فردي دارند، البته نام ايران همراه با فيلمساز برده ميشود، اما مسئله اينجاست که اتفاق خاصي براي جريان سينماي ايران با اعطاي جايزه اسکار نميافتد، چراکه اگر قرار است تغييري مثبت در سينماي ايران اتفاق بيفتد بايد در افکار و رويکرد مديريت سينمايي کشور تغيير ايجاد شود و ما شاهد اتفاقاتي باشيم که راهبردها و اهداف را سامان ببخشد.»
اين کارشناس سينمايي در ادامه با اشاره به اينکه «اسکار از آسمان نازل نميشود» به اين اشاره کرد که اسکار روي سرنوشت سينماي ايران تأثيري نخواهد داشت. البته احتمالاً روي روند فيلمسازي و موج تقليد از سينماي فرهادي تأثيرگذار خواهد بود.
سياستهاي ضدترامپ در جايزه گرفتن فرهادي بيتأثير نبود
محمود گبرلو، کارشناس سينما و مجري برنامه سابق برنامه هفت نيز در اينباره گفت: «سينماي فرهادي را شايد نتوان به لحاظ مضمون و محتوا سينماي آرماني دانست، اما جايزه اسکار اگر بتواند در جريان سينماي ايران تأثيرگذار باشد و به لحاظ فني و تکنيکي نگاه فيلمسازان ايراني را ارتقا بخشد، ميتواند مثبت تلقي شود.»
اين فعال سينمايي به نقش فضاي ضدترامپ اسکار نيز اشاره کرد و اين فضا را در اعطاي اسکار به فيلم فروشنده بيتأثير ندانست و به اين نکته اشاره کرد که «وقتي فروشنده برخلاف فيلم جدايي، در گلدنگلاب جايزهاي نگرفت، تقريباً کسي منتظر اسکار اين فيلم نبود، اما به شکلي بيسابقه با امضاي قانون ضدمهاجرت ترامپ ورق برگشت و فروشنده بر سر زبانها افتاد و اين مسئله براي فيلم بيتأثير نبود.»
فرهادي در تاريخ ميماند
عليرضا رئيسيان، اما نظر ديگري دارد و معتقد است آنچه در تاريخ ميماند، اعطاي اسکار به فيلم فروشنده است و حواشي که به اين فيلم ياري رسانده خيلي ماندگار نخواهد بود. اين سينماگر اسکار را افتخاري براي سينماي ايران و ملت ايران ميداند، ولي به اين هم اشاره ميکند که تبعات آن بيش از اينکه براي سينماي ايران به چشم بيايد جنبه فردي خواهد داشت: «جايزه اسکار به کارگردان تعلق ميگيرد و تهيهکننده و عوامل ديگر سهمي در آن ندارند و اين فرديت انکارناپذير است.»
سياستمداران پيشتاز بودند
نکته ديگري که در اسکار امسال رخ داد و بيش از همه از ارتباط سياست با سينما حکايت داشت، اظهارنظرها و پيامهاي تبريکي بود که از سوي اشخاص و نهادهاي سياسي درباره اسکار ارسال ميشد. در ايران معاون رئيسجمهور و وزارت خارجه در ساعات اوليه به فرهادي تبريک گفتند و آنسو نيز وزارت خارجه امريکا پيام تبريکي از طريق توئيتر به فرهادي ارسال کرد.
اينکه در کشور ما دهها ارگان سينمايي متمول وجود دارد که کارشان حمايت از سينماگران ايراني است، اما اثري از نامشان در «فروشنده» فرهادي نيست و از آنسو لوگوي يک مؤسسه تازهتأسيس در قطر، در تيتراژ فيلم ميآيد، ميتواند مورد نقد جدي سينماگران ايراني قرار بگيرد که البته تا به حال قرار نگرفته است.
جايزه اسکار حتماً براي سينماي ايران نميتواند به عنوان يک غايت سينمايي فرض شود، اما براي بالا بردن حس اعتماد به نفس در ميان سينماگران ايراني شايد حائز اهميت باشد. قله سينماي ايران حتماً اسکار نيست، چراکه سينماي معيار در ايران حتماً اسکار نميگيرد و همين سبب ميشود که تکليف ما با اسکار کاملاً مشخص باشد.
منبع: روزنامه جوان