گروه اجتماعی: شاید بتوان باورهای اشتباه زنان و مردان را یکی از مهمترین مشکلات یا به نوعی ویروسهای موجود در رابطه دانست. این باورهای غلط اغلب اکتسابی هستند که شامل تعصبات، دروغگویی، خشونت، خست و ... میشود. مثلا باورهای غلط مرسومی است که میگوید «گربه را باید دم حجله کشت»، «به زن نباید روداد» یا «گر به مرد خیلی برسی، به سراغ شخص دیگری میرود» و... این باورها جزو تعصباتی به حساب میآیند که پایه و اساسی ندارند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از مجله ی همشهری آنلاین، یکی از این باورهای اشتباه ریشه در دروغگویی افراد دارد. مثل این که میگویند «آدم هر حرفی را نباید به همسرش بگوید» مثلا این که هیچ وقت نباید میزان درآمد خود را به همسرمان بگوییم و چیزهایی از این قبیل، یا خشونت که در برخی از بخش های زندگی بیش از حد جلوه میکند. شاید ما خشونت را هم به نوعی یاد گرفتهایم. یعنی از اول به ما آموزش دادهاند که اگر کسی تو را زد، توهم او را بزن که این موضوع شاید برخلاف میل خودافراد هم باشد. این خشونتها هم میتواند به صورت کلامی باشد و غیرکلامی، فیزیکی یاروانی. متأسفانه در خانواده هایی که افراد قربانی خشونت میشوند، شخصی خشن و طرف مقابل هردو درگیر خشونت میشوند.
خودخواهی هم یکی دیگر از ویروسهای خطرناک بین همسران است. گرچه ریشه در باورهای خطرناک بین همسران است. گرچه ریشه در باورهای غلط دارد ولی متأسفانه از دستاوردهای زندگی صنعتی و فرآیندی است که این روزها ما در ارتباط با زندگی افراد میبینیم؛ یعنی یک نوع خودخواهی و در حقیقت نوعی ظلم به طرف مقابل، خساست هم گاهی در باورهای ماست و خودمان دوست نداریم خرج کنیم ولی گاهی به توصیهی دیگران کمتر خرج میکنیم. البته نقطهی مقابل خست، ولخرجیهای بی مورد است که با هر کدام روبهرو شویم مشکلاتی را پیش در خواهند داشت.
در واقع آنچه بیش از همه مهم است نداشتن تعادل است و هر کاری هم که از تعادل خارج شود نتیجه درستی به دنبال نخواهد داشت. شاید بتوان گفت یکی از مهمترین موضوعات در زندگی زناشویی موضوع مالی است که هر دو طرف ناهماهنگیها و گلههایی از همدیگر دارند که گاهی بسیار مشکلزا خواهند بود.
ویروس «ت»ما سه به اضافهی یک «ت» معروف داریم به نامهای «توهین»، «تحقیر» و «تهدید»، به خاطر داشته باشیم هرکس در هر ارتباطی تحقیر، توهین یا تنبیه شود به نوعی اعتراض میکند و این کار دیواری بین دو طرف ایجاد میکند که اگر تکرار شود باعث بروز فاصله می شود. البته واکنش و رفتار افراد هم در برابر این رفتارها متفاوت خواهد بود.
و اما «ت» آخر «تحریک» است؛ یعنی گاهی چون میخوهیم طرف مقابل را بیشتر به سمت خود بکشانیم، دائم او را تحریک میکنیم که اگر تو توجه لازم را به من نداری، شخصی دیگر میتواند آن را برای من جبران کند. شاید ما نمیخواهیم همسرمان از حرف ما آزرده خاطر شود و فقط برای جلب توجه بیشتر این کار را میکنیم. ولی این غفلت ما قطعاتاثیر خود را بر روابط ما خواهد گذاشت. این نوع تحریک ها معمولا با نوعی کنایه همراه است که بیش از هر چیزی باعث رنجش می شود و چه بسا در بسیاری موارد نتیجه عکسی هم خواهد داشت.
ویروس مقایسه مقایسه معمولا به دو صورت آگاهانه و ناآگاهانه صورت میگیرد؛ یعنی به صورت آگاهانه مثلا زیبایی یا دارایی دیگران را با همسرمان مقایسه میکنیم. البته فراموش نکنیم ما خواه نا خواه در معرض مقایسه هستیم و خودمان هم در بسیاری از مواقع ناخودآگاه این کار را انجام میدهیم.
یعنی گاهی هم ما فقط به طور ناخودآگاه در مقام مقایسه برمیآییم ولی نتیجه گیری خاصی از آن نمیکنیم.
ویروس توجه زنها و مردها هرکدام در وجود خود میتوانند تخریب یا انفجار را داشته باشند. به این معنا که در وجود جنسیتی مردانه، یک مرد بر «کفایت»خود سرمایهگذاری زیادی میکند. حتی از کودکی هم به دلیل الگوهای آموزشی موجود، پسران ر ابا کارهای فیزیکی که قدرت زیادی میخواهد بزرگ میکنند؛ و او هم به همان صورت بار میآید. در مورد زنها هم این موضوع بیشتر در «توجه» خلاصه میشود. یعنی اگر در هر زمینهای توجه لازم را نبینند، ناراحت میشوند؛ حال آن که گاهی مردها به دلیلی دامن نزدن به بحث و مشکل چیزی نمیگویند و کاری نمیکنند. ولی زنان آن را بی توجهی و بیاعتنایی میدانند؛ اما گاهی میتوان بحث را به روش مؤدبانه ادامه داد، نه با سکوت. پس می توان گفت اگر مرد به هر نوعی «کفایت» مورد توجه خود و زن نیز «توجه» لازم را دریافت نکنند، دیر یا زود مشکلاتی در ارتباطشان به وجود خواهد آمد.
این ویروسها با ما چه می کنند؟ اگر بخواهیم بدانیم این ویروسهای موجود در رابطه چه بلای سرمان خواهند آورد. باید بگوییم که قطعاً جایی باعث بروز مشکل در ارتباط ما خواهند شد. مثلا ویروس خشونت چیزی است که شاید یکی از مهمترین ویروسهای ارتباط بین زوج ها باشد (خشونت کلامی، رفتاری یا روانی) که گاهی باعث طلاق عاطفی هم خواهد شد. درواقع میتوان گفت خشونت نخستین گام برای شروع برخی از مشکلات پیش رو بین زوجین است. البته گاهی ابتلا به نوعی افسردگی نیز باعث بروز این گونه خشونتها خواهد شد.
همین مشکلات باعث میشود در نهایت دو طرف به این نتیجه برسند که بهتر است هر کدام زندگی خودشان را بکنند و اغلب به دلایل مختلف هم نمیتوانند از یکدیگر جدا شوند مثلا وجود بچه مشکلات اقتصادی یا رودربایستی اجتماعی و خانوادگی و ... یعنی میتوان گفت از بین نرفتن ویروسهای خطرناک بین زوجین باعث بروز طلاق عاطفی خواهد شد.
یکی از عارضهها و موضوعاتی که به دنبال این گونه طلاقهای عاطفی به وجود میآید، روابط فرازناشویی و روابط موازی است. یعنی یکی از طرفین یا هر دو طرف به فکر رابطهی دیگری میافتند. چون شاید به نوعی کفایت و توجه مورد نیاز دو طرف تخریب شده است؛ و وقتی این اتفاق میافتد بسیاری از افراد برای محک زدن خود وارد روابط دیگری میشوند. البته گاهی نیز در مرحله بعد این طلاقها وارد شناسنامه میشوند.
طلاق شناسنامهای گاهی تبعات خیانت همسران اس و گاهی خشونتی را به دنبال دارد که عواقب بدتری مثل جنایت، اعتیاد، رفیق بازی و ... را به دنبال دارد.
پیشگیری از ابتلا به ویروسبا توجه به این که پیشگیری همیشه از درمان بهتر است باید دقت داشته باشیم که گاهی انتخابهای ما انتخابهایی هیجانی است.
گاهی احتمال شکست رابطه از قبل کاملا مشخص است؛ مثلا دو نفر از لحاظ خانوادگی با هم مطابقت ندارند، فاصلهی سنیشان زیاد است و در هر صورت هماهنگی لازم را ندارند؛ اما با وجود تمام این موارد باز هم با هم ازدواج میکنند و خب طبیعی هم هست که نتوانند رابطهی موفقی هم داشته باشند؛ بنابراین باید انتخابهای هیجانی نداشته باشیم.
ترمز و ایست کامل برای بررسی مشکلموضوع مهم دیگر این است که وقتی ما متوجه شدیم که درگیر تعارض و ابتلا به ویروسهای آزاردهنده برای رابطه هستیم؛ نخستین کاری که میکنیم این است که از شیوع بیشتر ویروس جلوگیری کنیم و یاد بگیریم که انتخابهای هیجانی نداشته باشیم.
در واقع خیلی طبیعی است هرگاه متوجه شویم در جادهای که میرانیم خطری وجود دارد ترمز کنیم که مشکل را برطرف کنیم. در ررابطهای که خوب پیش نمیرود نیز باید ترمز کنیم و با بررسی بیشتر و بهتر ببینیم مشکل از کجاست.
مواجهه و رویارویی با مشکلقبل از این که بخواهیم برای حل مشکل ارتباط به مشاور مراجعه کنیم باید با مشکلات خود مواجه شویم و آنها را بپذیریم. البته دریت است که امروزه مراجعه به مشاور خیلی رایج شده است. ولی این کار را قبل از شکست کامل یا ارتباط انجام داد؛ بنابراین بعد از این که ترمز کردیم و متوجه شدیم که رابطهی ما مشکلاتی دارد باید به مشاور متخصص و متبحر مراجعه کنیم.
ارزیابی میزان خسارتوقتی ترمز میکنیم باید میزان خسارت را ارزیابی و بررسی کنیم؛ یعنی باید ببینیم در این رابطه ما چه چیزهایی را از دست داده است و مشکلات تا چه حد ما را تحت تأثیر قرار دادهاند.
ضمن این که ما باید در ارتباط، فضایی از احساس امنیت داشته باشیم، بنابراین طرفین باید بدانند که اگر حرفی میزنند و اظهار نظری میکنند در آینده برخلاف خودشان از آنها استفاده نشود. یعنی در فضایی که مبتنی بر حل مسئله است با همدیگر به دنبال حل مشکل باشیم، نه این که فقط به گونهای با یکدیگر بحث کنیم که منجر به دعوا شود.
به روزرسانی جبران خسارتوقتی در یک ارتباط جلوی پیشروی خسارت را گرفتیم بعد از آن باید «به روزرسانی جبران خسارت» کنیم؛ یعنی هر آنچه را از دست رفته است ترمیم کنیم؛ جبران خسارت به این معناست که مثلاً اگر شما در یک تصادف از میزان اعتبار و ارزش واقعی آن اتومبیل تا حدودی زیادی کم میشود؛ یعنی ما باید چیزی مازاد بر آن خسارت وارد شده را جبران کنیم. مثلا شوهری که به خانوادهی همسرش اهانت میکند باید علاوه بر عذرخواهی خسارت را به طور عملی جبران کند. علاوه بر آن میتواند کار ویژهی دیگری برای خانواده همسرش انجام دهد. یعنی باید علاوه بر این که کدورت پیش آمده را از دل طرف مقابل درمیآورد برای دلجویی بیشتر کار دیگری هم برایش انجام دهد.
پایش و قرارهای دوستانهپایش به معنای مراقبت کردن است؛ مثلا شما نمیتوانید گل با طراوت و زیبایی را به خیال آن که همیشه تازه و سرحال میماند رها کنید و هیچ نگهداری خاصی از آن نکنید؛ در صورتی که هیچ چیز با ارزشی بدون مراقبت و نگهداری برای همیشه به همان شکل باقی نمیماندو یک رابطهی خوب هم اگر همیشه با مراقبت و نگهداری ما همراه نباشد خیلی زود با مشکل مواجه خواهدشد. این نکتهی مهمی است که علاوه بر این که باید از ارتباط زناشویی خود مراقبت کنیم باید قرارهای دوستانهای نیز با هم داشته باشیم. یعنی آن حس خوبی که از دیدار و ملاقات با یک دوست خوب در ما زنده میشود، میتواند در قرارهای دوستانه با همسرمان نیز برای ما تداعی شود، بنابراین بهتر است چند وقت یکبار قرارهای دوستاتهای با همسرمان داشته باشیم تا خاطرات خوش گذشته همیشه زنده بماند.