در سال83برف سنگینی درگیلان آمد. استاندار وقت سلطانیفر بود. او استاندار پروازی بود و در خارج کشور هم درس میخواند. سه روز در گیلان بارندگی برف داشتیم. در طول سه روز هیچ اقدامی از ناحیهی استانداری انجام نشد. نه هشداری، نه آمادگی و نه دستوری...
گروه سیاسی: بیست مرداد ماه سال نود و دو بود که در مطلبی با عنوان «
چرا سلطانیفر صلاحیت وزارت ورزش و جوانان را ندارد؟» به پنج مورد از اقدامات منفی آقای سلطانی فر، وزیر فعلی ورزش و جوانان در دوران استانداریشان در استان گیلان پرداخته و نوشتیم که ایشان به این دلایل پنجگانه، شایستگی نشستن بر مسند وزارتخانهای در جمهوری اسلامی ایران را ندارد.
به گزارش بولتن نیوز، حال، با گذشت بیش از سه سال از این موضوع و انتشار این مطلب در فضای رسانهای و بازتاب آن در بسیاری از رسانههای کشور، هیچگاه شاهد جوابیه یا اظهار نظری از سوی ایشان، پیرامون این دلایل پنجگانه نبودیم. به عبارت دیگر، وزیر کنونی ورزش و جوانان در طول سه سال گذشته، حتی یکبار هم حاظر نشدند تا در خصوص این موضوعات، شفافسازی کرده و افکار عمومی را در خصوص ادعاهای وارده، آگاه سازند.
به نظر میرسد بد نباشد یکبار دیگر این دلایل پنجگانه را مطرح کرده و ببینیم آیا جوابی قانع کننده از سوی ایشان به افکار عمومی داده میشود یا خیر؟
1. کارخانهی "ا" رشت در دوران سلطانیفر به ثمن بخس به چهار خانم که از بستگان درجهی اول آقایان ک و ق فروخته شد. این رقم بسیار اندک و همراه بود. با تبانی و زدو بند. نکتهی مهم این است که هنوز هزار سهامدار زحمت کشیده که اغلب از کارگران آن کارخانه هستند و اسناد سهام خود را در اختیار دارند، علیرغم همهی پیگیریها، کارشان به جایی نرسیده است. آیا شما می توانید نقش سلطانیفر را در این ماجرا دریابید؟
2. یکی از کسانی که بر حیثیت این نظام ضرباتی وارد کرد، امیر منصور خسروی اختلاسگر بزرگ بانکی است. این فرد در ابتدای کار با کمک استانداری و دستگاههای اداری گیلان، زمینههای رشد وترقی خودش را فراهم ساخت. آیا نمیشود از آقای سلطانیفر پرسید مساعدتهای جنابعالی به ایشان در تسهیلات و یا واگذاریها چقدر بوده است؟
3. در سال83برف سنگینی درگیلان آمد. استاندار وقت سلطانیفر بود. او استاندار پروازی بود و در خارج کشور هم درس میخواند. سه روز در گیلان بارندگی برف داشتیم. در طول سه روز هیچ اقدامی از ناحیهی استانداری انجام نشد. نه هشداری، نه آمادگی و نه دستوری. و برف خانههای مردم، کارخانجات و موسسات دولتی را تخریب نمود. استاندار پس از 3 روز یعنی روز 22 بهمن سال83 جلسه تشکیل داد و این در حالی بود که همه چیز تخریب شده بود. او در یک برنامهی تلویزیونی درشبکهی یک اعلان نمود که همهی مشکلات حل شده، در حالی که مشکلات ناشی از برف سنگین موجب قطع آب، قطع برق، بسته شدن راهها، تخریب سقفها، درماندگی مسافران اتوبوسها و سواریها در مسیرهای درون شهری و برون شهری و گرسنگی مردم و بسته شدن نانواییها، داروخانهها، بیمارستانها و توقف کامل همه چیزدر گیلان شده بود. آیا میتوانید سوال کنید هنگام شروع برف و اعلام هواشناسی، آقای سلطانی فر کجا بودند و چه میکردند؟ و در زمانی که مردم گیلان با شدیدترین مشکلات روبهرو بودند، ایشان مشغول به چه کاری بودند؟
4. در انتخابات مجلس هفتم، زمزمههایی از سوی وزارت کشور بلند شد که به دلیل رد صلاحیت برخی کاندیداها، آمادگی برگزاری انتخابات هفتم را ندارند. در استان گیلان، فرمانداران کاملاً دست از کار کشیدند. سلطانیفر در آن زمان استاندار گیلان بود. میتوانید از ایشان بپرسید نقش او در تحریک استانداران و حداقل مواضع معاون سیاسیاش (ا. ح) و فرمانداران استان در این کم کاری و لنگ گذاشتن کارها چه بود؟ پس از این زمزمهها بود که مقام معظم رهبری فرمودند: «انتخابات مجلس باید دقیقاً سر وقت مقرر خود انجام شود.»
5. در همان روزها یک نشریه و یا مجلهی اصلاحطلب عکسی از امام رحمةالله علیه کشیده بودکه در آن تصویر کنار یک دیوار آجری، فردی با یک شصت روی سر امام فشارواردکرده وامام به تدریج محو میشد. عدهای از علاقهمندان به امام و نظام احساس تکلیف کردند تا در مقابل این اهانت موضعگیری کنند. آقای سلطانیفر به اقای ز فرمانده انتظامی وقت استان گیلان دستور داد تا به شدت با تجمع کنندگان مقابله کند. این فرمانده هم 500 نیروی ضد شورش خود را در خیابان امام خمینی رشت ودر میدان بانک ملی مجهز و آماده کرد تا این چند نفر را سرکوب کنند. میتوانید از او بپرسید این شورشیان چه کسانی بودند و چرا چنین دستوری صادرکرده است؟