قتل عام خانوادگی به خاطر ارثیه

ماموران کلانتری با حضور در محل جنایت با پیکر مرد 60 ساله و همسر میانسالش در اتاق نشیمن رو به رو شدند. جسد پسری چهار ساله نیز که نوه این خانواده بود در اتاق دیگری افتاده بود. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد این زوج براثر اصابت ضربه‌های جسم سخت از پای در آمده‌اند و نوه خردسالشان نیز براثر خفگی به قتل رسیده است.

تحقیقات اولیه مشخص کرد، ساعاتی از مرگ آنها می‌گذرد. ماموران خانه را با هماهنگی قضایی مورد بررسی قرار دادند که معلوم شد فقط خودروی سمندی که در خانه بوده سرقت شده است.

در این مرحله ماموران به تحقیق از همسایه‌ای که اجساد را یافته بود، پرداختند که او به افسر تحقیق گفت: امروز عصر صدای مشاجره و درگیری از خانه همسایه‌مان شنیدم. پسر خانواده که بتازگی از هندوستان بازگشته بود، با خانواده‌اش دعوا می‌کرد. او پیش از این هم با پدر و مادرش درگیر شده بود. بعد از ساعتی درگیری پایان گرفت. مقابل خانه ایستاده بودم که پسر جوان را دیدم که سراسیمه سوار بر خودروی سمند از خانه خارج شد. رفتار او باعث شک من شد. به مقابل خانه‌شان رفتم و زوج همسایه را صدا زدم که پاسخگو نبودند. وارد خانه شده و با جسد زوج سالخورده و نوه شان روبه‌رو شدم.

با گزارش این جنایت به بازپرس کشیک قتل دادسرا، اجساد قربانیان به پزشکی قانونی منتقل شد. ماموران با اطلاعاتی که به‌دست آوردند مشخصات خودروی سمند و تصاویر متهم به قتل فراری را دراختیارگشت‌های انتظامی قرار دادند. جست‌وجو برای دستگیری او ادامه داشت تا این‌که ده ساعت بعد ازاین جنایت، ماموران در یکی از روستاهای اطراف خودروی سمند را شناسایی کردند و به تعقیب این خودرو پرداختند و آن را در جریان تعقیب و گریز پلیسی متوقف و متهم را دستگیر کردند.

او برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی شهرستان کلاله منتقل شد و پس از اظهارات ضد و نقیض، سرانجام به قتل سه‌عضو خانواده اش اعتراف کرد.

متهم به قتل به افسر تحقیق گفت: من ازدواج کرده‌ام اما به دلیل اختلاف‌هایی از همسرم جدا شدم. هفت سال هم به هند رفتم و مدرک مهندسی‌ام را آنجا گرفتم. مدتی بود که از پدرم می‌خواستم پولی به من بدهد تا شرایط زندگی‌ام را بهتر کنم. حتی این اواخر از اوخواسته بودم سهم‌الارث مرا بدهد که قبول نمی‌کرد. برسر همین موضوع با آنها درگیر بودم.

وی افزود: چند روزی بود که خواهرم بیمار و در بیمارستان بستری بود. پسر خردسالش هم نزد والدینم نگهداری می‌شد. عصر روز شنبه دوباره برسر ارثیه با والدینم دعوا کردم و خواستم ارثیه‌ام را بدهند. همین باعث درگیری‌مان شد. عصبانی شدم. تبری که در حیاط خانه بود، برداشتم و با آن ضربه‌هایی به والدینم زدم که آنها غرق در خون افتادند. خواهرزاده‌ام شاهد این جنایت بود که او را هم خفه کردم و بعد با سوار شدن به خودروی سمند فرار کردم.

سردار علی‌اکبر جاویدان، فرمانده انتظامی استان گلستان در این‌باره گفت: با اعتراف‌های اولیه متهم، او با قرار قانونی در بازداشت به سر می‌برد. تحقیقات تکمیلی از وی ادامه دارد. همچنین قراراست متهم برای مشخص شدن سلامت روانی‌اش به پزشکی قانونی منتقل شود.