به گزارش بولتن نیوز، مهدی غلامحیدری*: دیدن دوباره سریال قدیمی و خاطرهانگیز «از سرزمین شمالی» این حقیقت را آشکار میکند که پارهای از «سوژهها» به دلیل ماهیت و اصالتشان هیچوقت کهنه نمیشوند.
فرقی هم نمیکند ماجراها در کدام جغرافیا و با کدام آدمها روی دهد. مهم این است که دغدغه سازندگان آنقدر جهانشمول و عمیق بوده است که در مقیاسی فراتر از موقعیت زمانی و مکانی سنجیده میشود و خاصیت هنر همین است؛ تلاش برای نامیرایی و پرداختن به زوایایی از زندگی آدمها که در عین مشهود بودن، از آن کمتر گفته شده است.
سریالی مثل « از سرزمین شمالی » و آثار مشابه آن از چیزهایی سخن میگوید که هنوز دغدغه آدم امروز است: گریز از زندگی شهری و پناه بردن به دل طبیعت. با این سوژه فیلمها و سریالهای زیادی امکان ساخت پیدا کردهاند که در هرکدام ظرایف زبان تصویری رعایت شده و البته برای مخاطب هم جذاب بودهاند، در ذهنها باقی ماندهاند.
سوژههایی که به موضوع انسان و روابطش مربوط است از آن دسته آثاری است، که غبار کهنگی کمتر بر آنها مینشیند و همیشه میشود سراغ آنها را گرفت. با کمی دقت در دنیای پیرامونمان امکان کشف داستانهای گفته نشده، غافلگیرکننده و البته دلپذیر برای روایت وجود دارد.
*دبیر قابکوچک