عمر کاری انریکه در بارسا همچون شمعی در حال سوختن و تمام شدن بود که بازیکن آرژانتینی پاریس، آن را به جای شمع تولد 29 سالگی اش فوت کرد!
به گزارش
بولتن نیوز، دو گل زیبای آنخل دی ماریا در تولد 29 سالگی، برق از چشمان همه ربود، گوش ها را تیز کرد تا زمزمه ها رساتر شنیده شود: کومان، دی بوئر، پوچتینو و ... نام های زیادی برای جانشینی انریکه شنیده می شود. انگار وقت خداحافظی با لوئیس انریکه مارتینز فرا رسیده است.
نوبت به مهاجم اروگوئه ای رسید. پاریس دومین جشن تولدش را هم برپا کرد. درست وقتی که کاوانی پس از گلزنی در اولین شب 30 سالگی تمام طول زمین را دوید، دنیا داشت دور سر انریکه می چرخید! او که پس از کسب نتایج اخیر انتظار مواجه شدن با چنین فاجعه ای را نداشت، مات و مبهوت به فکر فرو رفته بود. وقت رفتن فرا رسیده است؟! وقت رفتن فرا رسیده است.
بارسا در پاریس اولین بار در دقیقه هفتاد با شوت بی خطر نیمار فرصت پیدا کرد تا به دروازه میزبان نزدیک شود! آنها در دقیقه 80 با ضربه سر اومتیتی توپ را به تیر دروازه پاری سن ژرمن زدند تا با شایستگی تمام از رسیدن به گل محروم شده باشند. آبی اناری ها نشان دادند اگر بهترین بازیکنان دنیا را هم در اختیار داشته باشی می توانی در مقابل بهترین عملکرد یک تیم بدجور بازنده باشی. اتفاقی که در بازی این تیم مقابل میزبان پاریسی به بدترین شکل ممکن افتاد بدون آنکه از روی نیمکت خودی هیچ امدادی برسد.
حالا نوکمپ به هیچ وجه منتظر بازی برگشت نیست! حتی خوشبین ترین هوادار بارسا هم رویای جبران آنچه در پاریس افتاد را در سر ندارد. آنها می خواهند زمان همین حالا متوقف شود تا کاتالان ها همچنان در لیگ قهرمانان باقی بمانند اما زمان بی رحم تر از هر چیز دیگری است. ضمن آنکه برای گذر از دوران انریکه هم اجتناب ناپذیر است.
هرچند بارسای انریکه از لحاظ آماری چیزی کم ندارد. دو قهرمانی در لیگا، دو و احتمالا سه قهرمانی در کوپا، سوپرکاپ های اروپا و اسپانیا، حتی باشگاه های جهان و یک لیگ قهرمانان اروپا. همان جایی که بارسای انریکه را به لبه پرتگاه کشاند و عن قریب او را به ته دره بیندازد با جام های درخشان پر تعداد که یادگاری انریکه هستند و تاریکی دلهره آور که میراث اوست.
آنها که دقیق تر می بینند می دانند که وضعیت فعلی بارسلونا با انریکه وحشتناک نیست، اما آینده این تیم بیش از حد دلهره آور به نظر می رسد. فوق ستاره های پا به سن گذاشته، آلترناتیوهای معمولی و آکادمی بی استعداد. البته نقش انریکه در میراثی که به جا خواهد گذاشت انکار ناشدنی است. او تا توانست برای بارسا جام آورد اما برای این کار تمام سرمایه های بارسا را خرج کرد. بدون آنکه جوانی آینده دار رو کند برای دلوفو، منیر، بارترا و مونتویا صبر نکرد، سرجی روبرتوی با استعداد را در دفاع راست سوزاند، خریدهای پرشمار بی فایده انجام داد (گومز، ویدال، آلکاسر و دیگن) و به بازیکنانی بها داد (رافینیا، اومتیتی و بازیکنانی از این دست) که کمتر می توان جرات نام بردن از آنها به عنوان ستاره های آینده را داشت.
پس از باخت خُردکننده و تحقیرآمیز 4 -صفر مقابل پی اس جی، بارسا باید به خانه بازگردد، به بارسلون، به لاماسیا. در تاریکی، شمع های باقی مانده اش را بیابد، آنها را دوباره روشن کند و در نور آن به دنبال اسطوره های آینده بگردد.