کول نیدهام، مؤسس و مدیر اجرائی سایت معتبر «آیامدیبی» (IMDB) در گفتوگویی با لسآنجلستایمز درباره تاریخچه این سایت و فیلمهای محبوبش صحبت کرده است...
گروه فرهنگ و هنر: کول نیدهام، مؤسس و مدیر اجرائی سایت معتبر «آیامدیبی» (IMDB) در گفتوگویی با لسآنجلستایمز درباره تاریخچه این سایت و فیلمهای محبوبش صحبت کرده است.
به گزارش بولتن نیوز، در ادامه میتوانید متن این گفتوگو را بخوانید:
شما دوست داشتید تا قبل از ٥٠ سالگی ١٠هزار فیلم ببینید و اخیرا، پس از تماشای فیلم «هیولایی صدا میزند» (A Monster Calls)، به این هدف رسیدید. اولین فیلمی را که دیدید به خاطر دارید؟
یادم میآید اولین فیلمی که دیدم، «سفیدبرفی و هفتکوتوله» بود.
من هم همینطور. وقتی داشتم این فیلم را در یک درایوین سینما [سینمای اتومبیلرو] تماشا میکردم، زیر داشبورد ماشینمان قایم شده بودم. حسابی ترسیده بودم.
پنجسالم بود و همراه مادربزرگم در منچستر بودم. در یکی از مسابقههای رنگآمیزیِ روزنامه محلی منچستر برنده شده بودم و بهعنوان جایزه، بلیت فیلم «سفیدبرفی و هفتکوتوله» را گرفتم. نمیدانم یک بچه پنجساله درک درستی از مسابقه رنگآمیزی دارد یا نه، اما وقتی مادربزرگ میگوید: «اینجا چندتا مدادرنگی است. این تصویر را رنگ کن!» آن بچه پنجساله حرفگوشکن هم همین کار را میکند. بنابراین من هم همین کار را انجام دادم و عشقم به سینما از همینجا شروع شد.حالا برای اینکه صادق باشم باید بگویم ١٠ سال پیش، وقتی داشتم درباره همین موضوع با مادربزرگم صحبت میکردم، او به من نگاه کرد و گفت: «آن مسابقه را به خاطر دارم. باید اعتراف وحشتناکی بکنم. آن شب بعد از اینکه خوابیدی، کار خاصی نکردم، فقط بخشهایی از تصویر را که فراموش کرده بودی، رنگ کردم و بخشهایی را که اشتباه رنگ کرده بودی، درست کردم!».
چه زمانی علاقهتان به سینما و کامپیوتر در یک نقطه با هم تلاقی پیدا کرد؟
ورود به دنیای کامپیوتر تا حدی باعث رشد و تکامل علاقه شدیدم به سینما شد. کریسمس سال ١٩٧٩، زمانی که ١٢ ساله بودم، اولین کامپیوترم را خریدم؛ از آن کامپیوترهایی که خودتان باید قطعاتش را سرهم میکردید. بنابراین علاقهام به تکنولوژی و کامپیوتر از همینجا شروع شد.
خب، به سال ١٩٨١ میرویم؛ زمانی که ابداع سیستم ویدئو خانگی، بریتانیا را تحتتأثیر قرار داده بود و همهجا؛ از پمپبنزینها و خواروبارفروشیها گرفته تا کتابخانهها و فروشگاههای محصولات فرهنگی، پر از نوارهای ویاچاس بود. این تغییروتحول برای من جذاب بود. میتوانستید فیلمی را در سینما ببینید یا آن را در تلویزیون تماشا کنید. از اینکه میتوانستم کلی فیلم ببینم و مثلا از خودم بپرسم: «وای! این شخص قبلا چه فیلمی را کارگردانی کرده یا این بازیگر غیر از این فیلم در چه فیلمهایی بازی کرده است؟» لذت میبردم. یکی از کارهای عجیبوغریب و درعینحال هیجانانگیزی که میتوان درباره فیلمهای کلاسیک انجام داد این است که یک دفتریادداشت کاغذی بردارید و شروع کنید به نوشتن تاریخ ساخت این فیلمها.
قاعدتا شما از کاغذ استفاده نمیکردید و همه این فهرستها را در کامپیوتر کوچکتان تایپ میکردید.
همه این فهرستها را در کامپیوترم تایپ میکردم و بعد وقتی فیلم جدیدی میدیدم، فیلمی که روی ویاچاس بود یا آن را از تلویزیون ضبط کرده بودم و یا حتی از جایی کرایهاش کرده بودم، نوارش را به اول برمیگرداندم و اسم کارگردان، تهیهکنندهها، نویسندهها، فیلمبردار، تدوینگر و بیشتر بازیگران اصلیاش را تایپ میکردم. مجموعه این فهرستها به دفترچهیادداشت الکترونیکی من برای ثبت فیلمها تبدیل شد.
سایت «آیامدیبی» چطور شکل گرفت؟
اولین ایمیلم را در سال ١٩٨٥ دریافت کردم. در همان روزهای اول در گروههای آنلاینی که درباره فیلم بحث میکردند، حضور پیدا کردم؛ جایی که افراد با هم آشنا میشدند، سؤالاتشان را ارسال میکردند و نقدها و نظرات یا بهطورکلی احساسشان درباره فیلمها را به اشتراک میگذاشتند. تا سال ١٩٩٠ در یک گروه آنلاین بودم و یکی از متداولترین سؤالاتی که پرسیده میشد این بود: «این بازیگر در چه فیلمهایی بازی کرده است؟» ما این آدمهای مشتاق را که به سینما علاقه داشتند، جمع کردیم؛ یک نفر یادداشتها را ویرایش میکرد، یک نفر دیگر اطلاعات مربوط به فیلمها را جمعآوری میکرد و دوست دیگری موسیقی متن فیلمها را دستهبندی میکرد. همه این کارها را فقط بهخاطر عشقمان به فیلم و تلویزیون انجام میدادیم.
خاطرم هست یک نفر در گروه گفت: «این فایلها عالی هستند، اما ما باید یک پایگاه اطلاعاتی داشته باشیم که بتوان در آن جستوجو کرد. با خودم فکر کردم: «خب، میتوانم از بخشهایی از نرمافزار مربوط به پایگاه اطلاعاتی شخصیام و نرمافزاری که اینجاست استفاده و آنها را با هم ترکیب کنم. هفدهم اکتبر ١٩٩٠، نسخه اولیه نرمافزار IMDB به صورت آنلاین منتشر شد تا همه در سراسر جهان بتوانند از آن استفاده کنند.
این سایت چه زمانی پرطرفدار شد؟
سال ١٩٩٥ پرمخاطب شدیم. هرروز، میلیونها نفر در سایت آنلاین بودند. ترافیک سایت ما، در دو هفته، خیلی سریع، دوبرابر شد و دو هفته بعدش، دوباره، این ترافیک دوبرابر شد. ترافیک سایت یکجورهایی دیوانهکننده بود و اوضاع از کنترل خارج شده بود. با خودمان فکر کردیم این کار سختتر از آن است که بتوان بهعنوان سرگرمی انجامش داد. درباره نحوه مدیریت سایت و ادامه کار بهشدت نگران بودیم. تعدادی از افرادی که روی سایت کار میکردند دور از هم و در نقاط مختلف جهان بودند و اغلب ِما هرگز همدیگر را ملاقات نکرده بودیم، اما در نهایت، در ژانویه ١٩٩٦، دست به دست هم دادیم و همزمان با اسکار همان سال، سایت IMDB.com را راهاندازی کردیم.
درحالحاضر چند نفر با سایت «آیامدیبی» همکاری میکنند؟
نمیتوانم دقیق بگویم؛ بیشتر از ١٥٠ و کمتر از ٣٠٠ نفر.
سایت «آیامدیبی» بهتازگی فهرست ١٠تایی فیلمهای محبوبتان را که فیلم «سرگیجه» هیچکاک در صدر آن قرار دارد، منتشر کرده است. فیلمهای دیگری مثل «تلقین» کریستوفر نولان، «بزرگکردن بِیبی» هاوارد هاکس، «غرامت مضاعف» بیلی وایلدر، «نشانی از شر» اورسن ولز و «چشمان کاملا بسته» استنلی کوبریک نیز در این فهرست وجود دارد.
پس از انتشار این فهرست، بازخوردهای خوبی دریافت کردیم. هرکدام از این فیلمها نماینده فیلمهای دیگر هستند؛ فیلمهایی از همان کارگردان یا در همان ژانر. دهمین فیلم این فهرست؛ یعنی «نشانی از شر» فیلم محبوبم در بین فیلمهای اورسن ولز است؛ بهعنوانمثال، این فیلم، نماینده «همشهریکین» است.
فیلم «چشمان کاملا بسته» چند هفته ذهنم را درگیر کرد. این فیلم واقعا مرا تحتتأثیر قرار داد و باعث شد به خیلی چیزها، مثل روابط، فکر کنم.
منبع : شرق