فرصت آمریکای بدون بزک برای کشور باید این باشد که همگان این واقعیت را متوجه شوند که «وقتی اجازه نمیدهند شما برای زمین خودت از بیرون آب بیاوری» بهجای اینکه توان و زمان کشور به انتظار سرابهای پوچ و دوراهیهای القایی و دروغینی هدر داده شود...
گروه سیاسی: حدود 20 روز بعد از آغاز بهکار رئیسجمهور جدیدآمریکا، سر و صداهای زیادی در مخالفت با او در آن کشور و نقاط دیگر دنیا و در واکنش به دستورهای جنجالی او بلند شده است؛ دستورهایی که در واقع «حقیقت آمریکا» را نشان میدهد و طبیعی است که وقتی فساد همهجانبه در دستگاه حاکمهی آمریکای بدون بزک مقابل چشم افکار عمومی قرار میگیرد، و خلاصهی اجرای کلیشههایی همچون حقوق بشرآمریکایی، میشود بازداشت کودک پنجساله، حتی کمسوترین چشمها نیز دیگر پنجهی آهنینی را که دستکش مخملی از روی آن افتاده، ببینند و به آن اعتراض کنند.
به گزارش بولتن نیوز، «این آقای تازهآمده» البته در دوره تبلیغات انتخاباتی نیز به واقعیتهایی از درون آمریکا اعتراف کرده بود که نشان از اوج بحران و فساد سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و اجتماعی در این کشور داشت؛ مثلاً گفت: "ما 20 تریلیارد دلاربدهکاریم؛ همه چیز به هم ریخته است و بر اساس گزارشی که به تازگی دیده ام ما 6 تریلیارد دلار در خاور میانه هزینه کرده ایم. ما میتوانستیم با این پول دو بار کشورمان را بسازیم. این واقعاً شرم آور است."
همان حرفهای 38 ساله جمهوری اسلامیاگرچه ممکن است اعتراف به این واقعیتها از زبان عالیترین مقام آمریکا برای بخش زیادی از مخاطبان آن در دنیا تازه و جذاب باشد اما حرفهای نورسیدهی کاخ سفید در دوران انتخابات و اقدامات او بعد از انتخابات، چندان برای ملت ایران تازگی ندارد و حدود 38 سال است که جمهوری اسلامی در تلاش برای نشان دادن همین چهره واقعی آمریکا است؛ اکنون نیز «ما از این آقایی که تازه آمده، متشکّریم؛ تشکّر ما بهخاطر این است که زحمت ما را کم کرد و چهرهی واقعی آمریکا را نشان داد. 19/11/95»
اما نتیجهی نقابافتادن از چهره آمریکا، تنها اثبات مدعاهای جمهوری اسلامی درباره «حقیقت آمریکا» نیست، بلکه باید به این شرایط بهعنوان فرصتی مناسب نگاه کرد؛ چرا و چگونه؟
شکست بزک هیولادولت قبلی آمریکا، از همان ابتدا راهبرد دست چدنی در زیر دستکش مخملی را انتخاب کرد؛ از سویی در نامههای خصوصی اظهار ارادت و همکاری، و برای مذاکره و گفتوگو اظهار علاقهمندی میکرد و از سوی دیگر، علناً و صریحاً از فتنهگران حمایت میکرد، منطقه را در عراق و سوریه به آتش میکشید و تحریمهای فلجکننده علیه ملت ایران وضع میکرد. البته این همهی ماجرا نبود، بلکه متأسفانه عدهای نیز در داخل آگاهانه یا غافلانه حلقههای بعدی این زنجیر را تکمیل میکردند و با بزک کردن چهره هیولایی آمریکا آنهم در حالیکه تمام توانش را بر زمینگیر کردن ملت ایران متمرکز کرده بود، این خط تبلیغی را دنبال میکردند که آمریکا مایل به حل مسائل خود با ایران از طریق مذاکره است، و اگر در مسئله هستهای کوتاه بیاییم، تحریمها یکباره برطرف و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم حل خواهد شد.
دوگانه «سراب» و «رزق لا یحتسب»با این وجود، امروز دیگر سهلاندیشترین محاسبهگران نیز به تجربه و شهود رسیدهاند که نباید وقت کشور برای اعتماد به دشمنی تلف شود که «اصل وجود جمهوری اسلامی را، اصل قدرت گرفتن اسلام را نمیتواند تحمّل بکند» و نتیجه امید بستن به قدرتهای مادّی و شیطانی و بهکار گرفتن عقلانیت و محاسبات مادی در سایهی اعتماد به شیطانها، چیزی جز «سراب» و «نقطههای خیالی» نیست. در مقابل این سراب، البته «نقطههای امیدبخش حقیقی و واقعی» و «رزق لا یحتسب» نیز وجود دارد که لازمه رسیدن به آنها، «اقدام و عمل» بهجای نشستن و اعتماد به دشمن و اکتفا به حرف زدن است. «تلاش کنید، کار کنید، ابتکار به خرج بدهید، نیروی حقیقی خداداد خودتان را به صحنه بیاورید، به میدان بیاورید، با توکّل به خدا، با امید به کمک الهی، آنوقت خدا کمک خواهد کرد. امّا اگر چنانچه نشستید به انتظار اینکه شیطان -آن هم شیطان اکبر- بیاید کمک کند، آن وقت همان «کَسَرابٍ بِقیعَةٍ یَحسَبُهُ الظَّمئانُ ماءً» خواهد بود، خیری از او به ما نمیرسد. 19/11/95»
اقدام و عمل بهجای وقت تلفکردن برای سرابفرصت آمریکای بدون بزک برای کشور باید این باشد که همگان این واقعیت را متوجه شوند که «وقتی اجازه نمیدهند شما برای زمین خودت از بیرون آب بیاوری» بهجای اینکه توان و زمان کشور به انتظار سرابهای پوچ و دوراهیهای القایی و دروغینی هدر داده شود که شیطان تلاش میکند با اخلال در دستگاه محاسباتی مردم و مسئولان، آنها را واقعی جلوه دهد، «باید چاه حفر کنی و از درون زمین خودت آب بیرون بیاوری تا محتاج آب آن همسایهی بخیل نباشی؛ باید از درون خود استمداد کنیم و بتوانیم کارها را پیش ببریم. 1/1/94»
منبع: نشریه خط حزب الله