به گزارش
بولتن نیوز، در فاصله دو، سه روز مانده تا پايان جشنواره تازه موتور جشنواره روشن شد و نمايش «خفگي» ساخته فريدون جيراني و «رگ خواب» ساخته حميد نعمتالله جان تازهاي به روح و روان پريشان كاخ جشنواره تزريق كرد.
رگ خواب؛ حيرت و رستگاري
«رگ خواب» ادامه منطقي «بوتيك» و «بيپولي» است و بازگشتي پختهتر از پيش براي حميد نعمتالله به سينمايي كه از او ميشناختيم. نعمتالله در «رگ خواب» با دستمايه قرار دادن برداشتي از شمايل فكري و اخلاقي مولانا جلالالدين محمد تلاش كرده تا مدل نگاه عارفانه و شرقي مورد علاقهاش را در دل يك داستان اينجايي و امروزي و قابل درك براي مخاطبش عرضه كند. ماجراي فيلم ماجراي سقوط و نزول تا مرز نابودي و بازگشت به زندگي بعد از پوستاندازياي غريب است. «مينا» (ليلا حاتمي) در اوج استيصال و سردرگمي توسط مخاطب شناسايي ميشود و در ادامه مسير تلاش و تكاپوي او براي زنده ماندن و زندگي كردن روحي و فيزيكي او را شاهديم. در نهايت اما حكايت مينا حكايت «هركسي كو دور ماند از اصل خويش» ميشود و «يار در خانه ما گرد جهان ميگرديم» و «بازگشتي به خويشتن خويش». از حيث روانشناسي و انسانشناسي و نسبت عرفان و اخلاق در فيلم نعمتالله بسيار ميتوان گفت، بماند به وقتش.
ليلا حاتمي «رگ خواب» اما بيچون و چرا يكي از بهترينهاي اجراي خودش و البته بهترين اجراي جشنواره امسال است. شيوه شمايل كاراكتر «مينا» شباهتي جدي با شخصيتهاي زن در «بيپولي» و حتي «سر به مهر» دارد كه هر دو را حاتمي اجرا كرده بود. اينجا هم با دختر مشنگ و سربه هوايي طرفيم كه خودش را گم كرده و در بيرون از خودش، در حال جستوجوي خودش است. اجراي حاتمي در اين فيلم اما به غايت پخته و باورپذيرتر از اجرايش در دو اثر نام برده شده در بالا ست.
از منظر كارگرداني هم بايد گفت كه «رگ خواب» براي نعمتالله يك قدم رو به جلو محسوب ميشود. دقت به جزييات، شيوه اداره بازيگران، شمايل بصري طراحي شده براي تصويري شدن فيلم و البته شيوه بهرهگيري از رنگ و نور و صدا در فيلم تازه نعمتالله مواردي است كه ميتوان به جد در مورد كيفيت قابل اعتنايشان سخن گفت. در كناراين همه اجرا وهمراهي همايون شجريان تكملهاي شده بر محاسن فيلم و يادآورد خاطره همكاري اين دو در فيلم نهچندان موفق «آرايش غليظ» است. نقطه نهچندان مطلوب فيلم اما شايد پايانبندي عجولانه آن باشد. صيروريت مينا از ابتدا تا انتها همگي براي رسيدن به همين ايستگاه نهايي بوده اما به محض رسيدن به اين نقطه، فيلمنامه گويي اين نقطه را بديهي ميدانسته و در ادامه اين ذهنيت را براي مخاطب هم قايل شده و با يكي دو جمله و يكي دو پلان سر و ته همهچيز را هم ميآورد. با اين همه «رگ خواب» از آن دسته فيلمهاي چند وجهي است كه ميتوان به تفصيل در مورد هر يك از وجوه فني و محتوايي آن سخن گفت كه بماند براي بعد از موعد پرتلاطم جشنواره فجر.
خفگي؛ سينماي ژانر
«خفگي» يك غافلگيري در جشنواره سي و پنجم بود. بعد از «قرمز» كمتر اثري از جيراني توانسته بود حرفهاي جدياي براي گفتن داشته باشد. آثاري مثل «شام آخر» و «سالاد فصل» هم در قوارههاي «قرمز» نبودند. با اين رويكرد منتظر يك اثر بيرمق و نهچندان منسجم از جيراني بوديم اما بهترين اثر او و يكي از خوبهاي جشنواره امسال را روي پرده ديدم. جيراني كه هميشه علاقه جدي به فيلمسازي ژانر داشته است، اينبار تجربه موفقي در فيلمسازي ژانر داشته است. جيراني هميشه نيمنگاهي به سينماي وحشت داشته كه نمود واضح آن «پاركوي» است و «قرمز». در كنار اينكه فضاي سايكو درام و قتل و جنايت هم براي او گونه جذابي را رقم زده كه بعضا در آثارش سراغي از آنها گرفته است. سينماي اروپا از فرانسه گرفته تا سينماي شرق اروپا هميشه جنس مورد علاقه جيراني بوده است. «خفگي» اما فضايي ملهم از سينماي اروپاي شرقي با رگههايي از قتل و جنايت و وحشت دارد. در «خفگي» همهچيز تازگي دارد. اين تازگي از انتخاب تصاوير سياه و سفيد آغاز ميشود و در ادامه به شيوه قاببندي و شمايل نگاري بصري ميرسد. اجراي برخي بازيگران فيلم هم رنگ و بوي تازگي دارد.
«الناز شاكردوست»ي كه در اين فيلم ميبينيم هيچ قرابتي با ذهنيت ما از توانايي و شيوه اجراي او در بازيگري ندارد. طراحي چهره، ديالوگنويسي و شيوه اجراي دروني او حتما و قطعا يكي از قابل اعتناترين اجراهاي جشنواره امسال و البته كارنامه كاري خود شاكردوست محسوب ميشود. دقت در طراحي صحنه و انتخاب لوازم صحنه كامل در خدمت تكميل فضاسازي و باورپذير از آب در آمدن شيوه روايي و بصري نامتعارف فيلم بوده است. شايد پاشنه آشيل «خفگي» فيلمنامه و بطور ويژه ديالوگ نويسي آن در برخي سكانسها بوده است. اين مساله در تركيب، اجرا و لحن اشتباه بازيگران باعث ايجاد سكته در برخي مقاطع فيلم شده و كار را از يكدستي درآورده است. براي نمونه انتخاب برخي اسمها مثل «اسدا...» و البته نوشتن برخي ديالوگهايي كه بهشدت سبك سرانه و بيربط به فضاي نه چندان رقيق فيلم كه در بيان هم مجالي براي اصلاح نيافته است، از تبديل شدن اثر به يك شاهكار جلوگيري كرده است.
به جرات ميتوان ادعا كرد ٢٠ دقيقه ابتدايي فيلم در قد و قواره آثار شاخص سينماي جهان از آب درآمده است. «الناز شاكر دوست» اگر زير سايه «ليلا حاتمي» و «فاطمه معتمدآريا» نماند حتما شانس جدي دريافت سيمرغ بهترين بازيگر زن جشنواره است و جيراني شانس بسيار بالايي براي دريافت سيمرغ بهترين كارگرداني دارد حتما و قطعا.
منبع: اعتماد