کد خبر: ۴۴۵۲۱۰
تاریخ انتشار:
نگاهی به دو فیلم «آزاد به قید شرط» و «رگ خواب»

پیدا کردن رگ خواب تماشاگر

حسین شهابی فیلمساز بی سر و صدایی است که سعی می‌کند بدون وارد شدن در مناسبات حاشیه‌ای سینما فیلم‌های خودش را بسازد...
گروه سینما و تلویزیون: «آزاد به قید شرط» در ادامه نگاه اجتماعی ساخته‌های پیشین شهابی قرار می‌گیرد و بر یک ایده بالقوه جذاب متمرکز است : زندانی‌ای که بعد از ده سال به‌ طور مشروط آزاد شده است. شهابی سعی داشته که با دست گذاشتن روی این ایده دراماتیک و بسط آن به این نگرش کلی برسد که در یک چنین جامعه‌ای با این مناسبات بی در و پیکر و ناعادلانه آزادی همه ما به قید شرط است. ایده مضمونی که فیلم در پرداخت آن ناتوان است و در انتها از زبان یکی از شخصیت‌های بی‌ربط فیلم بیان می‌شود. فیلم برای رسیدن به این نقطه در مسیر درستی حرکت نمی‌کند. آزاد به قید شرط مصداق یک فیلم هدر رفته است. فیلم از همان ساز و کار آماتوری ساخته‌های پیشین فیلمساز رنج می‌برد. خرده داستان‌های پراکنده، شخصیت‌های اغراق شده، موقعیت‌های حداکثری و پرداخت شلخته فیلمساز فیلم را به اثری خنثی و بی‌مایه تبدیل کرده است. هرچه به دقایق پایانی «آزاد به قید شرط» نزدیک می‌شویم فیلم بیش‌تر به سمت یک کمدی ناخواسته تغییر مسیر می‌دهد. صحنه‌ها جدی هستند ولی مخاطبان را به خنده می‌اندازد. فیلمساز همه ایده‌های دراماتیک و مضمونی که در طول فیلم در تلاش برای بسط آن است را با یک فصل پایانی سردرگم و شل کاملا به باد می‌دهد.

پیدا کردن رگ خواب تماشاگر

به گزارش بولتن نیوز، «رگ خواب» آخرین ساخته حمید نعمت‌الله مواجه‌ای هوشمندانه و کنایی در جهت خلق یک شخصیت زنانه بی‌مثال است. نعمت‌الله پیش از این هم توانایی منحصر به فرد خود را در خلق شخصیت‌های زن یکه در آثار قبلی‌اش نشان داده است. نعمت‌الله بدون آنکه از موج روز تبعیت کند یا به دام تکرار خود بیفتد با هر اثرش ما را به کشف جهانی تازه فرا می‌خواند و این مساله کمی در سینمای این روزهای ما نیست. و خوشبختانه نعمت‌الله در این مسیر فیلم به فیلم پخته‌تر عمل می‌کند. کافی‌است نقش هوشمندانه و فضاساز موسیقی در این دو فیلم و یا مهارت نعمت‌الله در تلفیق فضاهای متفاوت در این فیلم و اثر قبلی‌اش آرایش غلیظ را به یاد بیاوریم. لیلا حاتمی در رگ خواب به عنوان شخصیتی زنی تنها و درمانده اوج‌های احساسی مختلفی از عشق و درماندگی و خشم و نفرت و ویرانی را با توانایی مثال زدنی به تصویر می‌کشد. مینا زنی با حساسیت شکننده که غرق در نیازها و رویاهای خود است در طول روایت فیلم از موجودی وابسته و منفعل به درکی دیگر از خود و خواسته‌هایش می‌رسد. اما مینا برای رسیدن به این آستانه جدید باید تاوان‌های سختی بدهد. تاوانی که فیلمساز با آن ما را نیز متنبه می‌کند. برای ساخت چنین فیلمی به فیلمسازی جسور و هوشمند نیاز است. فیلمسازی که می‌داند بدون آنکه باج بدهد چطور همه مصالح و کلیشه‌هایی که به کار گرفته را با رویکردی کنایه‌آمیز ویران کند.مخروبه محقر مینا را که ابتدا برای او دلنشین‌ترین مکان جهان است بر سرش آوار می‌کند و مردی که در نظر مینا همه دنیای اوست را به موجودی رقت‌انگیز و ترحم‌آور بدل می‌کند. زنی که باید همه آنچه به آن دل بسته را در انتها قی کند تا خالی شود از هر آنچه که جهان خود را وابسته به آن تعریف کرده است. و فیلم‌های کمی هستند که بتوانند تمام آنچه که مخاطب به آن دل بسته و تکیه کرده را بالا بیاورند. فیلمساز از طریق میزانسنش و نه حرافی و روایت‌های پند و اندرزانه جهان خودساخته‌اش را به بازی می‌گیرد تا زن به حقیقت هر آنچه که پیرامونش هست شک کند تا به حقیقت خود دست پیدا کند. این تاوانی است که فیلمساز برای همه ما در نظرگرفته است و از همین نقطه‌ است که نعمت‌آلله در یک اثر عاشقانه با محوریت یک شخصیت زن دید صریح اجتماعی‌اش را به واسطه میزانسن و روایتش به ظریف‌ترین شکل منتقل می‌کند.

پیدا کردن رگ خواب تماشاگر

منبع: ابتکار

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین