به گزارش بولتن نیوز، چراغهای ناتمام - مصطفا سلطانی - اولین فیلم بلند سینمایی - بخش مسابقه.
جلال (مجید صالحی) یک نویسنده و ویراستار کتاب است که بهدلیل اصولگرابودنش، مرتبا با روال بازار تجاری مشکل پیدا میکند و مرتب کارش را از دست میدهد تا اینکه فردی (داریوش ارجمند) به او پیشنهاد نوشتن داستانی را براساس بقایای اشیا و نوشتههای یک رزمنده، به او میدهد و او را درگیرِ ماجراهایی میکند.
**
«چراغهای ناتمام» با آنکه ایده و موضوع خوبی را برای ساخت یک فیلم بلند انتخاب کرده است، اما به دلیل شلختگی در روایت، بازیگرفتن از بازیگران، تدوین و حفظ ریتم، به یک فیلمِ متوسطِ متمایل به بد تبدیل شده است. بزرگترین نقطهضعفِ فیلم، سرگردانیاش بین دو سبک «حادثهمحور» و «قهرمانمحور» است، بهویژه آنکه شعارهای سطحی و نسنجیده جلال، از او یک «شبهقهرمانِ» لورفته ساخته است و نه قهرمانی که بتوان جدیاش گرفت. فیلم، بهجای آنکه عمل را نشان دهد و بیان کند، آن را توضیح میدهد و به کلمه و شعار تبدیل میکند.
«چراغهای ناتمام» در حوزه سینمای«عامهپسندِ قصهگوی سفارشی»، فیلم ضعیفی است.
شماره ۱۷ سهیلا - محمود غفاری - اولین فیلم بلند سینمایی - بخش مسابقه.
دختری میانسال، حدودا ۴۰ ساله (با بازی خوبِ زهرا داوودنژاد) تصمیم میگیرد برای رهایی از تنهایی، هرطور شده ازدواج کند. به یک مؤسسه همسریابی میرود و با گرفتن یک شماره (۱۷) در جمعی ناهمگون از زن و مرد، در سنهای مختلف قرار میگیرد که آنها هم برای زوجیابی آمدهاند، اما عدم اعتمادبهنفسش او را در همین مورد هم با مسئلهای دیگر روبهرو میکند.
**
سوژه و ایده فیلم، جالب و دیدنی است، بهویژه آنکه بخشی مستند از حرفهای مراجعان به مؤسسه زوجیابی هم ضمیمه فیلم شده است. فیلم با آنکه فاقد روایت پیچیده است و بهطور «مستند، داستانی» روایت شده، اما در همان حد، از عهده بیان ایدهاش برآمده و با نگاهی مستندگونه و جدی (و گاهی هم به طنز) به ماجرای تنهایی یک زن میانسال و دشواریهای زوجیابیاش پرداخته است. همدلی فیلم با مسئله این دختر، تا پایان فیلم حفظ میشود و این نقطه قوتِ فیلم است. سهیلا، در حوزه سینمای «عامهپسند قصهگوی مسئلهمحور»، فیلمی خوب و احتمالا موفق است.
دعوتنامه - مهرداد فرید.
رضا (شهاب شادابی)، جوانی که با همسر و دختر کوچکش زندگی سختی را میگذراند و برای درمان بیماری دخترش و پرداخت اجارهخانهاش با مشکل روبهروست، از طریق یکی از دوستانش بهاجبار به دزدی و کیفقاپی روی میآورد تا بتواند پول درمان دخترش را فراهم کند. فیلم از سه داستان اپیزودیک تشکیل شده که در هرکدام، رابطِ اپیزود، خودِ رضاست، بهطوریکه سوژههای هر سه داستان نهایتا در ماجرایی واحد، بههم پیوند میخورند.
**
«دعوتنامه» با آنکه از منظر «نگاه چندوجهی به یک واقعه» روایت میشود (روش روایتی آمریکایلاتین در فیلمها و رمانها)، اما در اجرا و فرم، از متن و محتوای خود عقب مانده و آنچه در پرده دیده میشود (فیلم در مقام اجرا)، فاقد آن پیچیدگی و ظرافت موضوع انتخابی است. «دعوتنامه» از چند وجه دچار ضعف در فرم است: بازیگری، بیانِ جزئیات، تدوین، ریتم، دیالوگنویسی و کارگردانی. «دعوتنامه» در حوزه سینمای «عامهپسندِ قصهگوی حادثهمحور»، فیلم ضعیفی است.
منبع: شرق