در دوره سی و پنجم جشنواره فیلم فجر شاهد حضور کارگردانان فیلم اولی در کنار پیشکسوتان هستیم. پیش از این بیشتر فیلمها به دور از قصه، آپارتمانی و منحصر به شهر تهران و لوکیشنها محدود بودهاند. به همین دلیل برای بررسی این مساله سراغ آقای سامان سالور کارگردان سینما رفتهایم.
گروه سینما و تلویزیون: فیلمهای سینمای ایران کم و بیش از قصهگویی دور است. قصهای که در هر اثری شاید به موفقیت یک اثر کمک کند و شاید تا حدودی ضعف فیلمها به این مساله برگردد.
به گزارش بولتن نیوز، سامان سالور کارگردان سینما درباره چرایی این مساله بیان کرد: به هر حال سینمای ایران قصههای اجتماعی مربوط به خود را دارد و قطعاً اگر بشود از بستر مناسب قصهگویی در شرایط اجتماعی شهرهای بزرگ ایران استفاده کرد اتفاق خوبی خواهد افتاد اما مساله این است که ما اصولاً کار را به کاردان و کارشناس نمیسپاریم، یعنی متاسفانه فیلمنامه یا توسط خود فیلمسازان نوشته میشود یا اگر توسط فیلمنامهنویس حرفهای نوشته شود به آن بیتوجهی میشود و به لحاظ مالی جدی گرفته نمیشود. در یک نظام قانونمند استودیویی و صنعت فیلمسازی مثل آمریکا، اساس، پایه و یکی از گرانترین، سختترین و حرفهایترین کارها نوشتن فیلمنامه است. وقتی به فیلمنامه توجه نمیکنیم به مسیری منجر میشود که فیلمنامه توسط افراد غیر متخصص به نگارش در میآید و مبلغ بسیار کمی برای آن پرداخت میشود. مسلماً حتی اگر قصه یا تهمایهای از قصه هم در کاری وجود داشته باشد در خیلی از آثار نابود و به نتیجهای که باید، نمیرسد. اگر ما مرحله آکادمیک و درست فیلمنامهنویسی را جدی بگیریم، توجه کنیم و بهعنوان پایه و اساس به آن نگاه کنیم به نظرم قصههای خوبی خواهیم داشت. در طی این سالها قصه بیشتر مورد توجه قرار گرفته، بالا و پایین دارد. بیشتر مواقع قصه دراماتیک و جذابی که در برخی فیلمها میبینیم نداریم یا اگر داریم متاسفانه هرز میرود و این مساله اتفاق درستی نیست.
سفارش فیلمنامههای تکلوکیشنی و موج فرهادی
فیلمهای سینمای ایران علاوهبر مساله قصه که بررسی شد چند سالی است که محدود به آپارتمانها و تک لوکیشنهاست به شکلی که در سینما به اصطلاح فیلمهای آپارتمانی باب شده است که محدود به تهران و نهایتاً در یک یا دو لوکیشن است. کارگردان «سیزده 59» درباره این مساله جواب متفاوتی داد: تعداد جمعیت شهرنشین، آپارتماننشین و قشر متوسط شهری ما افزایش پیدا کرده است و وقتی شما با تعداد زیادی از این قشر روبهرو میشوید مسلماً قصههای متفاوتی درباره این شکل از زندگی به نگارش در میآید. دلیل دیگر که نو نیست و عده بسیاری پیش از این به آن اشاره کردهاند این است که بهدلیل گران شدن سینما اغلب تهیهکنندگان ترجیح میدهند کار در یک یا دو لوکیشن فیلمبرداری شود، حتی اخیراً تهیهکنندگان سفارش میدهند که فیلمنامهای نهایتاً دو لوکیشنی داشته باشند و این به کم بودن لوکیشن و گران بودن آن بر میگردد. ساخت فیلم هزینههای زیاد، متعدد و بیشماری دارد. جلوی دوربین و انتخاب بازیگران به چند نفر خاص محدود شده که آنها هم گران شدهاند بنابراین تهیهکننده هم ترجیح میدهد با کمترین هزینه یک فیلم سینمایی تقریباً خوب بسازد. سومین دلیل هم این است که در سینمای ایران اتفاقاتی که برای فیلمهای این گونه افتاده یعنی پیوستن به موج فرهادی، موقعیتهایی نصیبشان کرده که متاسفانه از روی دست هم کپی کرده، در این زمینه تخصص دارند و میخواهند زود پلههای ترقی و موفقیت را طی کنند.
سال پر شوری نخواهیم داشت
دوره سی و پنجم فیلم فجر در حال برگزاری است. دورهای که با ادغام فیلم اولیها در سودای سیمرغ شاهد رقابت جوانان و پیشکسوتان در کنار هم خواهیم بود. سالور در اینباره میگوید: حتماً شاهد فیلمهای خوب، جوان و جسوری خواهیم بود هرچند که متاسفانه از ابتدا و شروع آن برخی فیلمها که فیلمسازان آن مهم و دارای اعتبار بودند کنار گذاشته شدند. شنیدهها حاکی از آن است که بیشتر از آن که کیفیت فیلم مهم باشد ممیزی فیلمها مطرح است، به هر حال با شروع این گونهای که اتفاق افتاده است امیدوارم این دوره ختم به خیر شود. بعید میدانم سال پر شور، سراسر رقابت و گرمی باشد چون بسیاری از فیلمسازان ما یا کنار گذاشته شدهاند یا فیلم نساختهاند. مطمئنم از فیلمسازان جوان، جسور و جدید فیلمهای خوبی را خواهیم دید البته نمیگویم تعداد آنها زیاد است اما در همین تعداد که حضور دارند نیز آثار خوب وجود دارد.
باید تکلیف خود را با فیلم فجر روشن کنیم
سامان سالور درباره سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر نیز اظهار کرد: متاسفانه سیاستگذاری این جشنواره به سمت و سویی رفته است که خیلی از همکاران نازنین من از فیلم دادن به جشنواره یا رساندن فیلم ابا دارند. این باعث شده است به کیفیت ماجرا لطمه بخورد و امسال همهچیز خیلی محافظهکارانه شود، گویی قرار است به نهاد، جریان یا کسی برنخورد. ما باید یک بار برای همیشه تکلیف خود را با جشنواره فیلم فجر روشن کنیم و بگوییم اساساً جای نمایش فیلمهای شجاع، متفاوت و اندیشمند است. اگر قرار نیست که این جشنواره «کاناپه» آقای عیاری را نمایش دهد، کجا قرار است نمایش دهد؟ ما ممیزیها را تا وقتی کم نکنیم و محافظهکاریها را کنار نگذاریم مطمئناً جشنوارههای منطقهای دیگر مثل جشنواره دوبی، ابوظبی و خنجر طلایی عمان خیلی زود جای ما را میگیرند، کما این که در حال حاضر نیز جایگاه بینالمللی ما را تحت تأثیر قرار دادهاند و مهمتر از این دورهمی هستند که ما به شکل جشنواره برگزار میکنیم. وقتی ممیزیها زیاد میشود جوانان و باسابقههایمان را کنار میگذاریم، بخش بینالملل را برگزار نمیکنیم، نقد و بررسی را تعطیل میکنیم، فرش قرمز را برای اینکه یک سری فشارها وجود دارد برگزار نمیکنیم و یک دورهمی خودمانی برگزار میکنیم. اگر قرار است این اتفاق ادامه داشته باشد لفظ جشنواره را از آن بگیریم یعنی بگوییم یک دورهمی و سال جدید سینمایی برای فیلمهای ایرانی است نه جشنواره بینالمللی و عناوین پرطمطراق اینگونه، که متاسفانه وقتی به آن ورود پیدا میکنیم خیلی از مسائل کیفی را در آن نمیبینیم.
منبع: صبح نو