با این شرایط کار در فدراسیون دوومیدانی به عنوان رئیس بسیار دشوار است. رئیس فدراسیون دوومیدانی هر کسی که باشد با هر توانمندی و خلاقیت و حتی قدرت جذب اسپانسر، خود را با سیل عظیمی از ورزشکاران مواجه می بیند که هر یک خواسته ای دارند و خواسته خود را مقدم بر دیگری می دانند.
تجربه سالیان طولانی ریاست در این فدراسیون نیز نشان می دهد روسای دوومیدانی عموما یا در میانه راه استعفا داده اند و یا خسته و بی تفاوت خود را تا پایان دوره چهار ساله ریاست بر صندلی نگه داشتند.بسیاری کار را در فدراسیون جزیره ای و پررشته دوومیدانی فراتر از کار در فدراسیون های دیگر کشور می دانند. همین می شود که بودجه دوومیدانی هر چقدر که باشد کفاف ورزشکاران پرتعداد و مدعی اش را نمی دهد.
تاریخ حضور ورزشکاران دوومیدانی طی سالیان اخیر نشان می دهد که تنها تعداد کمی از آنها در بحث قهرمانی درخشیده اند در حالی که عموما همه آنها از رئیس فدراسیون انتظار حمایت نسبتا یکسان دارند. اگر موفق ترین ورزشکار این رشته را که احسان حدادی نایب قهرمان المپیک لندن است کنار بگذاریم شاید تنها عده معدودی باقی بمانند که فدراسیون دوومیدانی با توجه به مدال آوری و افتخارات آنها آن هم در سطح آسیایی وظایف حمایتی خاص در قبال آنها دارد. هرچند همه دوومیدانی کاران در حد معقول و متوسط حمایت خواهند شد.
قطع حقوق ماهیانه بزرگترین ریسک کیهانی
مجید کیهانی رئیس تازه کار فدراسیون دوومیدانی خود به خوبی می دانست که با
قطع حقوق ماهیانه ورزشکاران در تیررس انتقادات بسیار تند عده ای قرار می
گیرد که حداقل حق خود را دریافت این مبلغ و دستمزد ماهیانه می دانستند.
البته اگر منطقی هم نگاه کنیم لزومی نداشت فدراسیون دوومیدانی حدود یک سوم
بودجه سالیانه خود را صرف ارائه حقوق به افرادی کند که بسیاری از آنها
سالهاست حتی یک موفقیت چشمگیر نداشته اند. جالب بود که برخی از آنها حتی
دیگر به صورت حرفه ای تمرین هم نداشتند اما حقوق ماهیانه می گرفتند.
این اقدام کیهانی بزرگترین ریسک کاری اش در ابتدای راه بود. البته او باید در عوض آنچه از ورزشکاران دریغ می کرد شرایطی برای جبران باقی می گذاشت. راه حل سازمان تیم های ملی هم این بود که به جای حقوق مبالغی به عنوان پاداش در مسابقات مختلف داخلی و خارجی برای ورزشکاران در نظر گرفته شود. علاوه بر این ورزشکاران در دو گروهA و B حق الزحمه ۵۰ و ۴۰ هزار تومانی از اردوها می گیرند، البته به شرطی که به اردو بیایند.
پیش از این هم در گزارشی نوشته بود که اگر حقوق ماهیانه دوومیدانی کاران قطع می شود باید از این ورزشکاران به ویژه آنهایی که خیلی فرصت قرار گرفتن روی سکو یا استفاده از تسهیلات و پاداش مسابقات را ندارند حمایت شود که به نظر می رسد این اتفاق در حد معقول رخ می دهد.اما حالا یک سوال پیش می آید وقتی ورزشکاران با حضور در اردو چیزی بیش از حقوق ماهیانه خود دریافت می کنند به چه چیزی معترض هستند؟
پراهمیت کردن بیانیه ها آرامش ورزش را به خطر می اندازد
اگرچه گاهی برخی از ورزشکاران تنها با بیانیه دادن حرف خود را به گوش
مسئولان می رسانند اما در بسیاری موارد که خواسته ها غیرمنطقی و بدون هدف
روشنی است اهمیت دادن به این بیانیه ها تنها فضای ورزش را آشفته می کند.
نمونه آن بیانیه اخیر عده ای از داوران بود که مشخص نبود در پایان به دنبال چه موضوعی هستند و حتی نام برخی از آنها بدون رضایت کاملشان در زیر متن بیانیه آورده شده بود. اساسا اگر قرار باشد هر مخالفت و اعتراضی به صورت بیانیه در رسانه ها نمود پیدا کند سنگ روی سنگ بند نمی شود. اگرچه وظیفه مسئولان فدراسیون کم کردن مشکلات و برآورده کردن نیازهای ورزشکاران است اما راضی نگه داشتن همه از پس هیچ رئیسی برنمی آید.
چند میگیری بیانیه ندم؟
اگر قرار باشد رسانه ها ویترینی برای به نمایش گذاشتن هر بیانیه ای باشند
راه برای عده ای که نه ورزشکارند و نه قهرمان و تنها بخشی از منافعشان با
برخی تصمیمات حذف شده است باز می شود. در واقع این افراد فرصت پیدا می کنند
تا مسئولان فدراسیون را تحت فشار بگذارند.
بدون شک هیچ رئیسی دلش نمی خواهد مسائل داخلی فدراسیونش در رسانه ها منعکس شوند بدون اینکه تلاشی برای رفع منطقی آنها انجام شود.اما در صورت جدی گرفتن هر بیانیه ای(و نه آن دسته از اعتراضات منطقی و به حق) می شود تاسف خورد که عده ای برای بیانیه ندادن باج گیری همکنند.
برخی مادام العمر ناراضی اند
برای عده ای هیچ کاری نمی شود کرد. رئیس فدراسیون دوومیدانی در گفتگو با
خبرنگاران گفت: مواضع فدراسیون کاملا مشخص است. چه امکانات بیشتری می شد در
اختیار ورزشکاران گذاشت؟ مواضع وزارت ورزش هم همین است. وزارت ورزش و
جوانان یا هر ارگان دیگری نیز حمایت از ورزشکاران را می خواهد که این کار
انجام می شود.
در حالی که بسیاری از فدراسیون های ورزشی نه تنها به ملی پوشانشان حقوق نمی دهند بلکه حق الزحمه ای نیز برای اردوها پرداخت نمی کنند برخی ملی پوشان دوومیدانی با تحریم حضور در مسابقات به جای به نمایش گذاشتن داشته ها و توانمندی هایشان از مسیری اشتباه به دنبال آنچه که حق خود می دانند هستند.
تحمل قطع حقوقی که سالیان سال پرداخت می شده دشوار است اما این در واقع اشتباهی بود که روسای پیشین انجام دادند و جز بدهکار کردن و وامدار بودن فدراسیون به برخی از ورزشکارانی که دیگر حتی تمرین هم نمی کنند نتیجه ای نداشت. می شود از فدراسیون دوومیدانی انتظار داشت که بهترین مربیان را برای تیم های ملی بیاورد، ورزشکارانش را به اردو و مسابقات برون مرزی ببرد و اتفاقا برای این موارد باید به کیهانی سخت هم گرفت اما انتظار صرف هزینه برای کسانی که هنوز داشته ای برای دوومیدانی نداشته اند یا حداقل در چند سال اخیر نداشته اند منطقی نیست!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com