سال گذشته که محمد حيدري كه پيشينه مديريت تئاتري دارد به عنوان دبير جشنواره فيلم فجر انتخاب شد، خيليها پيشبيني ميكردند با توجه به عدم تجربه اين مدير جوان با جشنوارهاي پرحاشيه و سردرگم مواجه خواهند شد...
گروه سینما و تلویزیون: سال گذشته که محمد حيدري كه پيشينه مديريت تئاتري دارد به عنوان دبير جشنواره فيلم فجر انتخاب شد، خيليها پيشبيني ميكردند با توجه به عدم تجربه اين مدير جوان با جشنوارهاي پرحاشيه و سردرگم مواجه خواهند شد، اما آقاي ايوبي به دوست و رفيق ديرينهاش در سازمان اكو اعتماد كرد و سكان مديريت جشنواره را برخلاف تمام انتقادها به حيدري سپرد و در نهايت شد آنچه که نبايد ميشد؛ جشنوارهاي شلخته، پرحاشيه، بينظم و بدون هدف. از انواع و اقسام مشكلات گرفته تا آن شكل كانديدا كردن يك فيلم و جايزه دادن به يك فيلم ديگر و ناديده گرفتن چند فيلم خيلي خوب.
به گزارش بولتن نیوز، امسال نيز خيلي از منتقدان چشم بر هم گذاشته و بر انتخاب مجدد ايشان صحه گذاشتيم و در اين عمل رئيس سازمان سينمايي غور کردند تا شايد حکمت آن را دريابند، اما حيف كه به قول شاعر: آزموده را آزمودن خطاست!
هرچند برخي منتقدان به هر بهانهاي رسمشان بر اين است که با هر انتخاب و هر اقدامي بر هر که مسئوليتي برعهده دارد، بتازند و بتازانند که چه کردي و چرا! اما از حق نگذريم امسال و در آستانه سي و پنجمين جشنواره فيلم فجر، اين حضرات مديران بودند که بند را به آب داده و زبان هرچه منتقد بود را لال و با کرده خودشان دست هرچه بدخواه است را از پشت بستند!
مگر تدبير در برگزاري يک جشنواره با اين ميزان از اختيارات بودجه از بيتالمال چقدر ثقيل و نشدني است که هنوز فجر نتابيده، بانگ همه سينماگران و مخاطبان و رسانهها به هوا رسيده است. از هيئت انتخاب در عجب بمانيم که حرف دو عاقل و بالغشان با هم نميخواند و ضد و نقيض در ادعايشان خندهدار ميشود. يا از تدبير مديران براي فروش بليتها و خيل مشتاقان و مخاطبين منتظر که هر سال تشنهتر از پارسال از چشمه پرخروش فجر بازميگردند آب در چشم بياوريم؟
از برخورد عجيبشان با انجمن منتقدين سينما بگوييم يا بر زخمهايي که بر فيلمهاي قلع و قمع شده انقلاب وارد آمده، مرهم بنشانيم...؟
پس چرا سينماي ايران تنها مانده و فجرش که نوروز سينماگران و سينمادوستان است، تبديل به عزاي عمومي شده است که بايد در هر روز آن تا زمان برگزاري دعا کنيم که نام فيلم يا اسم يا شخص يا گروه يا سازمان يا انجمني وارد ليست سياه نشده و جزو مغضوبين درگاه واقع نشود.
القصه دبير محترم جشنواره فيلم فجر امروز با متني رسماً از کرده خود در قبال سپردن فروش بليت جشنواره به يك سايت گمنام و تازهكار تأسف و پشيمانياش را اعلام کرده است، اما مسئله اينجاست که عذرخواهي دبير جشنواره فيلم فجر در اين دقيقه 90 فينال سينماي ايران مشکلي از ترافيک بالاي تقاضاي مخاطبان جشنواره فجر براي خريد بليتها حل نميکند، مشکلي که هر ساله نه تنها در جهت رفع آن از سوي برگزارکنندگان جشنواره تلاشي نميشود بلکه سال به سال بر معضلات آن افزوده شده و هميشه بر تعداد ناراضيان و منتقدان عملکرد جشنواره در باب فروش بليت فيلم فجر افزوده ميشود.
جالبتر آنکه با توجه به سيستم مديريت و تيم اجرايي جشنواره فجر که با سال گذشته حداقل در سطح مديرانش قرابت بسياري دارد، مديران حتي بر تجربيات خود نيز تکيه نکرده و از آنها بهره نبردهاند، کما اينکه اگر برگزارکنندگان جشنواره همانند سال گذشته و ساليان قبلترش با سايت سينماتيکت يا ديگر سايتها و سامانههاي فروش اينترنتي بليتها همکاري ميکردند، تجربهاي موفقتر از سال گذشته را رقم ميزدند؛ اقدامي که چندي پيش در پي بروز مشکلات فني براي سايت جديدالتأسيس سينوگرام از سوي مديران انجام شد، اما ديگر کار از کار گذشته بود و هيچ سامانه حرفهاي اين موقعيت بيات شده را منباب همکاري نپذيرفت.
اما چه ميتوان کرد که هر موقعيت تجاري بهرغم آنکه پايش در زمينه فرهنگي و بدتر از آن دولتي باشد، پشت پردهاي پيدا ميکند که عرض و طولش از اندازه پرده اسکوپ سينماي پاناروما نيز عريضتر ميشود و دستهايي را به سهمخواهي در اين سفره بيتالمال باز ميکند تا نگذارند کار به شکلي موفق و به نفع مردم و مخاطبين که صاحبان اصلي اين سينما و فرهنگ جامعه هستند، پيش رود.
سخن در رابطه با اينکه سايت معلومالحالي که به دستور مديران سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي متولي فروش بليتهاي مهمترين جشنواره سينمايي کشور شده است به صورت قانوني و حرفهاي در سطحي از توانمندي قرار دارد که بتواند اين بار را از دوش برگزارکنندگان جشنواره فيلم فجر بردارد يا نه در اين مقال نميگنجد، اما همين سخن بس که کار فرهنگي نيازمند استفاده مفيد از تجربيات موفق پيشينيان است که بدون در نظر گرفتن منافع فراقانوني براي ديگران يا خودشان، بايد از تمام ظرفيتهاي اجرايي ممکن بهره ببرند تا مخاطبان و مردم که همانا اصالت هر جشنوارهاي را مشخص ميکنند در آسودگي کامل و بدون فوت وقت بتوانند به مطالبات مشخص و قانوني خود برسند، اين همان اتفاقي است که در سالهاي اخير جشنواره فيلم فجر حداقل در ساحت خريد بليت از سوي خريداران رخ نداده است و هر ساله شاهد بلبشوهايي در دقيقه 90 هستيم که چيزي به جز برجستهتر کردن حواشي نسبت به متن سينما و جشنواره فجر انقلاب ندارد.
در انتها بايد گفت مشكلات جشنواره فيلم فجر همانند کوه يخي ميماند که تنها ذرهاي از هزارتوها و حواشي هميشه همراهش را در سازمان عريض و طويل فجر پيش چشم نمايان ميسازد و براي اينکه به ذرهاي از معضلات و مشکلات عديده اين سازمان پربودجه و گشادهدست (البته براي بزمهاي خودي و آدمهاي خودي) آگاهي يابيم، تنها کافي است عملکرد سازمان سينمايي را در برگزاري هرچه تمامتر تنها يک دوره از جشنواره فيلم فجر زير نظر بگيريم، آن هم نه به ديد بدخواهي و از زير ذرهبين نظر کردن، بلكه به اميد بهتر شدن و طلوع فجر را از پس ظلمات نگه کردن؛ پس باشد که خداوند همه ما را به راه راست هدايت کرده و پرده محشر را که بر پرده همه سينماها افضل است بر ديده ناخدا و پاروزن و نقشهدار و دزد دريايي اين کشتي باز گشايد.
منبع : روزنامه جوان