تعداد زیادی از محصولات مشترک سینمایی در کشورمان که با مشارکت طرف غربی(عمدتاً اروپایی)ساخته شدهاند،تمایل عجیبی به سمت نشان دادن فضایی تاریک و سیاه از زندگی شهروندان ایرانی دارند؛فضایی که در آن خمودگی موج می زند،دین عامل توقف و پسرفت انسان است،سنتهای بومی دستوپاگیرند و...
گروه سینما و تلویزیون: تعداد زیادی از محصولات مشترک سینمایی در کشورمان که با مشارکت طرف غربی(عمدتاً اروپایی)ساخته شدهاند،تمایل عجیبی به سمت نشان دادن فضایی تاریک و سیاه از زندگی شهروندان ایرانی دارند؛فضایی که در آن خمودگی موج می زند،دین عامل توقف و پسرفت انسان است،سنتهای بومی دستوپاگیرند و...عباس کیارستمی(با ساختن فیلمهای«باد ما را خواهد برد»،«کپی برابر اصل»و«پنج»با سرمایهگذاری فرانسویها) و محسن مخملباف(با ساختن فیلمهای«گبه»و«سکوت»با مشارکت فرانسویها)از جمله مطرحترین کارگردانان ایرانی هستند که با این رویکرد به خلق آثار سینمایی مبادرت ورزیدهاند.مثلاً در فیلم «گبه»(با مشارکت کمپانی فرانسویMK2)دختری ایلیاتی به نام گَبه عاشق مردی میشود،اما پدر متعصب گبه مانع ازدواج آنها میشود و دختر تصمیم میگیرد که از ایلش فرار کند.
به گزارش بولتن نیوز، کمال تبریزی درفیلم«دونده زمین»که با مشارکت یک شرکت ژاپنی در سال۱۳۸۸ساخته شد،هویت ایرانی را نه در برابر غرب که این بار در برابر شرق و مشخصاً ژاپنیها تحقیر کرد.در فیلم«ایستگاه متروک»به کارگردانی علیرضا رئیسیان در سال۱۳۸۰که با حمایت یک بنیاد فرانسوی ساخته شد،درونمایه توسل به ائمه ؟ع؟وجود دارد؛در این فیلم مهتاب و محمود زن و شوهری هستند که به قصد بچه دار شدن راهی مشهد و زیارت امام رضا؟ع؟میشوند،اما به مقصد نمیرسند و ناخواسته سر از روستایی در میآوردند که ساکنانی غیر عادی و عجیب در آن زندگی میکنند.در این فیلم سبک زندگی دینی مردم جامعه مورد تردیدهایی جدی قرار میگیرد.
بهشتِ مغرب زمین ، جهنمِ مشرق زمین
برخی از آثار تولید شده در سینمای کشورمان که مشارکت طرف غربی را یدک میکشد،نگاهی جدی به پی ریزی آرمانشهر غربی در اذهان و دیدگان مخاطبشان دارند و میکوشند تا بهشت غرب را به رخ ساکنان شرق بکشند؛ فیلم«آنجا»ساخته عبدالرضا کاهانی در سال ۱۳۸۷جایی به نام آمریکا را به عنوان بهشت زمین معرفی کرد؛ در این فیلم مردی به نام پیمان خود را به آب و آتش می زند تا خود را از ایران به سرزمین یانکیها برساند!«آنجا»با مشارکت یک سرمایه گذار آمریکایی تولید شد و حواشی زیادی ایجاد کرد به نحوی که رنگ اکران عمومی به خود ندید.در فیلم«قفس طلایی»ساخته محمد زریندست در سال ۱۳۸۹- که با سرمایه یک شرکت آمریکایی ساخته می شود-نیز مرد ایرانی برای پیدا کردن«گمشده»اش راهی آمریکا میشود! «برلین منفی هفت»ساخته رامتین لوافی در سال1391 نمونهای دیگر از این آثار است که جلای وطن مهاجران جنگ زده و عزیمت آنان به اروپا(کشورآلمان) را هدف گرفته و در این میان به مقایسه کیفیت حیات در شرق و غرب میپردازد و جهانی آرام،ایمن ،شاد و پر امید از اروپای متمدن به بیننده منتقل میکند و در برابر، شرق را مرکز توحش، جنگ، بی خانمانی،آشوب و یأس روایت مینماید. سینمای مشترک به سینمای مهاجرت به معنای عام آن نیز بی توجه نبوده است در فیلم«زمستان است» به کارگردانی رفیع پیتز در سال ۱۳۸۴(با حمایت یک شرکت سینمایی فرانسوی)مهاجرت مرد ایرانی به خارج از کشور برای یافتن کار و شغل(البته با قصد بازگشت به کشور) دستاویز ساختن فیلم میشود.
فرهنگ مقاومِ مقاومت
موضوع مقاومت و پایداری در سینمای مشترک سهم قابل توجهی از آثار را به خود اختصاص میدهد؛یکی از درخشانترین تجربه سینمای مشترک در ایران، فیلم خاطره برانگیز و ماندگار «از کرخه تا راین» است که توسط آقای ابراهیم حاتمی کیا در سال 1371 در دو کشور ایران و آلمان ساخته شد. در سال1386،فیلم«تولدی دیگر»به کارگردانی عباس رافعی ساخته شد و در آن دو کشور ایران و لبنان به صورت مشترک موضوع تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک لبنان را دستاویز ساختن یک درام داستانی بلند کردند.در این فیلم آثار ویرانگر و تبعات شوم جنگ در زندگی جوانی به نام زهیر و همسرش به مخاطب نشان داده میشود.
اما فیلم سینمایی«یک خانواده محترم»در سال 1390 لکه ننگینی در کارنامه سینمای مشترک کشورمان با درونمایه فرهنگ مقاومت محسوب میشود؛این فیلم با لحنی معترضانه به صورتی افسارگسیخته و بی محابا به مفاهیم ارزشی دفاع مقدس و شهادت میتازد و آنها را آلوده به تهمتهای بسیاری میکند.طرف مشارکت کننده فرانسوی در این فیلم به دنبال اثبات این مطلب قابل تأمل است که دفاع رزمندگان در جریان جنگ8 ساله تحمیلی چندان هم مقدس نبوده است! و رزمندگان،جانبازان و شهدای ایرانی انسانهای غیرسالم و مساله داریاند! درسال 1393سینمای ایران شاهد تولد فیلم ارزشمند دیگری با همکاری کشور لبنان به نام«ابو زینب»شد؛این فیلم به کارگردانی علی غفاری حکایتگر جاری بودن فرهنگ ایستادگی و مقاومت بین همه اعضای یک خانواده لبنانی در برابر زیاده طلبیهای رژیم اشغالگر قدس است.
تبلیغ سبک زندگی غربی
در سال91فیلم«گذشته»به کارگردانی اصغر فرهادی ساخته شد؛در این فیلم که اکثر دیالوگهای آن غیرفارسی بود، لوکیشن های وطنی سوسو میزد!در توضیح این فیلم به همین جمله اکتفا میکنیم که در مصاحبههای مطبوعاتی اعلام شد که هدف اصلی سرمایه گذار فرانسوی از مشارکت در ساخت این فیلم «ترویج فرهنگ اروپایی»است! فرهادی با فیلم«فروشنده»در سال1395باز هم با سرمایه قطریها و فرانسویها اثری دیگر در کارنامه سینمای مشترک کشورمان پدید آورد؛ اثری که در آن غیرت مرد ایرانی سوژه اصلی فیلم بود و قرائت فیلمساز از این مفهوم بیش از آنکه با فرهنگ مرد مسلمان ایرانی قرابت داشته باشد، به فرهنگ چشم آبیهای آن سوی آب نزدیک بود.
ظرفیتهای کمتر دیده شده
فیلم«سلام بمبئی»ساخته قربان محمدپور در سال ۱۳۹5 آخرین محصول سینمای مشترک در کشورمان است؛ این فیلم که با مشارکت سینمای هند تولید شده بی آنکه به مواریث مشترک زبانی و فرهنگی دو ملت اصیل ایران و هند نگاه کند، نوستالژی مخاطب ایرانی از فیلمهای عاشقانه و سوزناک هندی را مد نظر قرار داده و یک درام نازل عشقی را به عنوان اساس فیلمنامه خود در نظر گرفته است. در جهت تاکید بر اشتراکات فکری و دینی و تعمیق علقه های فرهنگی میان دو ملت ایران و افغانستان آثار فاخر خوبی تولید شدهاند که«خاک و مرجان»(در سال 1392) و«مزار شریف»(در سال 1393)از آن جملهاند.در این دو فیلم منافع مشترک دو ملت رشید همسایه منعکس شده و بدخواهان مشترک دو ملت نیز معرفی میشوند.زبان فارسی نقطه پیوند بزرگی است که میتواند ایران و افغانستان را از مجرای ساخت آثار سینمایی مشترک بیش از پیش به یکدیگر نزدیک سازد در این زمینه کشور تاجیکستان را نیز نباید فراموش کرد.
یادداشت:
محمدحسن شاهنگی (مدیر گروه ادب و هنر مرکز پژوهشهای جوان)
منبع: صبح نو