نمازگزاران واقعی، کسانیاند که بر نمازشان مداومت دارند. به قول علامه طباطبایی، اینکه فرمود: بر نماز«شان» مداومت دارند (ضمیرِ «هُم: آنها» را به «صلات: نماز» اضافه کرد) نشان میدهد که تحت هر شرایطی و هر چه پیش آید، نمیگذارند نمازشان ترک شود.
گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 26 دی به آیه 23سوره معارج پرداخته شده و در آن آمده است:
الَّذينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ
سوره معارج (70) آیه 23
ترجمههمآنان که بر نمازشان مداومتکنندگاناند
حدیث1) از امام باقر ع در تفسیر این آیات روایات شده است:
[در آیات قبل خداوند انسان را حریص و کمطاقت خواند که وقتی بدی به او میرسد بیتابی میکند و وقتی خوبی به او میرسد از دیگران منع میکند] سپس خداوند استثنا کرد و فرمود «مگر نمازگزاران» (معارج/22) آنگاه آنان را به بهترین عملشان توصیف کرد: «همآنان که بر نمازشان مداومتکنندگاناند.» میفرماید: هنگامی که چیزی از نمازهای مستحب را بر خود لازم میکند، بر آن مداومت میورزد.
تفسير القمي، ج2، ص386
وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ ثُمَّ اسْتَثْنَى فَقَالَ إِلَّا الْمُصَلِّينَ فَوَصَفَهُمْ بِأَحْسَنِ أَعْمَالِهِمْ «الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» يَقُولُ إِذَا فَرَضَ عَلَى نَفْسِهِ شَيْئاً مِنَ النَّوَافِلِ دَامَ عَلَيْه.
2) زراره میگوید: در جوانی بر امام باقر ع وارد شدم و برایم از نمازهای مستحب و روزه گرفتن سخن گفت. وقتی سنگینی این را در چهرهام دید، فرمود: اینها واجب نیست که اگر کسی آن را ترک کند، هلاک شود؛ بلکه کاری از روی رغبت و مستحب است؛ اگر از آن بازماندی یا ترکش کردی، قضایشان را به جا آور؛ همانا «آنها» [ظاهرا اشاره به امامان شیعه ویا عموم اولیاء الله است] خوش نداشتند که اعمالشان یک روز کامل و روز دیگر ناقص بالا رود؛ که خداوند عز و جل می فرماید: «همآنان که بر نمازشان مداومتکنندگاناند.» و خوش نداشتند که نماز بخوانند مگر اینکه ظهر برسد، چرا که درهای آسمان هنگام زوال است که گشوده میشود.
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ:
دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع وَ أَنَا شَابٌّ فَوَصَفَ لِيَ التَّطَوُّعَ وَ الصَّوْمَ فَرَأَى ثِقْلَ ذَلِكَ فِي وَجْهِي فَقَالَ لِي إِنَّ هَذَا لَيْسَ كَالْفَرِيضَةِ مَنْ تَرَكَهَا هَلَكَ إِنَّمَا هُوَ التَّطَوُّعُ إِنْ شُغِلْتَ عَنْهُ أَوْ تَرَكْتَهُ قَضَيْتَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يَكْرَهُونَ أَنْ تُرْفَعَ أَعْمَالُهُمْ يَوْماً تَامّاً وَ يَوْماً نَاقِصاً إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» وَ كَانُوا يَكْرَهُونَ أَنْ يُصَلُّوا حَتَّى يَزُولَ النَّهَارُ إِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ إِذَا زَالَ النَّهَارُ.
3) از چندین تن از ائمه اطهار روایتی نقل شده است که حضرت امیرالمومنین ع در یک مجلس چهارصد باب از آنچه دین و دنیای انسان مسلمان را آباد میکند، به برخی از اصحابش آموخت. قبلا فرازهایی از این روایت گذشت، در یکی از فرازها میفرمایند:
... کسی که نماز را بهجا آورد در حالی که عارف به حق آن است، خداوند او را مورد مغفرت قرار میدهد؛ و انسان نافله [= نماز مستحب] را در وقت فریضه [= نماز واجب] بجا نیاورد و آنها را بدون عذر ترک نکند و [اگر ترک کرد] بعد از آن اگر امکانش برایش مهیا شد، قضا کند؛ که خداوند عز و جل میفرماید: «آنان که بر نمازشان مداومتکنندگاناند.» آنها کسانیاند که آنچه از [نافلههای] شب از آنها فوت میشود در روز قضا میکنند و آنچه از [نافلههای] روز از آنها فوت میشود در شب قضا میکنند؛ و قضای نماز نافله را در وقت نماز فریضه انجام ندهید؛ بلکه ابتدا فریضه را شروع کنید، سپس آنچه برایتان مقدور است، [نافله بخوانید].
[توضیح: با توجه به جمله آخر، معلوم میشود آن جمله که «انسان نماز نافله را در وقت نماز واجب بجا نیاورد» بدین معناست که زمانی که وقت نماز واجب رسید، ابتدا به واجب بپردازد؛ البته غیر از مواردی که در شریعت خود نافله مقدم بر فریضه است]
تحف العقول، ص117؛ الخصال، ج2، ص628
أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِي مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا يُصْلِحُ لِلْمُسْلِمِ فِي دِينِهِ وَ دُنْيَاه
... مَنْ أَتَى الصَّلَاةَ عَارِفاً بِحَقِّهَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لَا يُصَلِّ الرَّجُلُ نَافِلَةً فِي وَقْتِ فَرِيضَةٍ وَ لَا يَتْرُكْهَا إِلَّا مِنْ عُذْرٍ وَ لْيَقْضِ بَعْدَ ذَلِكَ إِذَا أَمْكَنَهُ الْقَضَاءُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» هُمُ الَّذِينَ يَقْضُونَ مَا فَاتَهُمْ مِنَ اللَّيْلِ بِالنَّهَارِ وَ مِنَ النَّهَارِ بِاللَّيْلِ لَا تَقْضُوا النَّافِلَةَ فِي وَقْتِ الْفَرِيضَةِ وَ لَكِنِ ابْدَءُوا بِالْفَرِيضَةِ ثُمَّ صَلُّوا مَا بَدَا لَكُم.
تدبر1⃣ «الَّذينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ»
در آیات قبل خداوند انسان را حریص و کمطاقت خواند که وقتی بدی به او میرسد بیتابی میکند و وقتی خوبی به او میرسد از دیگران منع میکند. در آیه قبل، یک گروه را استثنا کرد: «نمازگزاران». اما آیاتی که در ادامه میآید نشان میدهد «نمازگزار بودن» صرفاً به خواندن نماز نیست. بلکه علامتها و ویژگیهایی دارد.
را «مداومت ورزیدن بر نماز» معرفی کرد. شاید میخواهد نشان دهد آن نمازی واقعا آثار حرصزدایی، تقویت صبر و بخلزدایی دارد (سه آیه قبل) که شخص بر آن مداومت بورزد.
2⃣ «الْمُصَلِّينَ الَّذينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ»
نمازگزاران واقعی، کسانیاند که بر نمازشان مداومت دارند. به قول علامه طباطبایی، اینکه فرمود: بر نماز«شان» مداومت دارند (ضمیرِ «هُم: آنها» را به «صلات: نماز» اضافه کرد) نشان میدهد که تحت هر شرایطی و هر چه پیش آید، نمیگذارند نمازشان ترک شود. (المیزان، ج20، ص15)
پس،کسی که گاهی نماز بخواند، گاهی به بهانههای مختلف (از «خجالت کشیدن» گرفته تا «تنبلی» و ...) نمازش را نخواند؛ در زمره این نمازگزاران واقعی نیست.
3⃣ «الْمُصَلِّينَ الَّذينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ»
نمازگزاران [واقعی] کسانیاند که بر نمازشان مداومت دارند.
این نشان میدهد مداومت بر عمل است که اثر عمل را کامل میکند و انسان را واقعا متصف به آن کار میگرداند. (المیزان، ج20، ص15)
خوشا آنانکه الله یارشان بی
بحمد و قل هو الله کارشان بی
خوشا آنانکه دایم در نمازند
بهشت جاودان بازارشان بی (باباطاهر)
http://ganjoor.net/babataher/2beytiha/sh313/
4⃣ «الَّذينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ»
در احادیث متعددی، دوام بر نماز، به معنای «مقید بودن به نوافل یومیه» دانسته شده است (از جمله هرسه حدیث فوق)
شاید بتوان گفت علتش این است که با توجه به سایر روایات، اگر در انجام نماز واجب خللی باشد (که غالبا هست) با نمازهای نافله، میتوان آن را جبران کرد. پس کسی که خود را مقید به انجام نوافل میکند، گویی همه نمازهایش را بیکم و کاست بجا آورده و در نتیجه واقعا بر نماز مداومت نموده است.
توضیحی درباره نوافل یومیه:
نمازهای واجب یومیه 17 رکعت است که نوافل یومیه دو برابر آنها (34 رکعت) میباشند، به ترتیب زیر:
نافله نماز صبح، 2رکعت. قبل از نماز صبح؛ البته اگر سرخی هوا نمایان شود، بهتر است بعد از نماز صبح بخوانند.
نافله نماز ظهر. 4تا 2رکعتی، قبل از نماز ظهر.
نافله نماز عصر. 4تا 2رکعتی، قبل از نماز عصر.
نافله نماز مغرب، 2تا 2رکعتی، بعد از نماز مغرب.
نافله نماز عشاء، 2 رکعت نشسته (که معادل 1 رکعت حساب میشود) بعد از نماز عشاء.
نافله شب، ابتدا 4تا دو رکعتی، سپس 2رکعت نماز شفع، سپس 1 رکعت نماز وتر، از نیمه شب شرعی تا اذان صبح.
---
آیه ی قرآنی مداومت بر نماز( آیات: 92 سوره ی أنعام و 23 سوره ی معارج) ، درست در مقابل آیه ی غفلت از نماز است( آیه 5 سوره ی ماعون) که در همین کتاب آسمانی هدایت ذکر گردیده ، و بمعنای بی بازده مداومت محض زمانی منحصر نیست بلکه بیشتر به یاد آوری همیشه ی تعهدها و گواهیها و پیامدهای سرنوشت ساز این تعهدها و گواهیهای مسئولیت زا دلالت دارد که نماز گزاران عاقل و برخوردار از اراده ی آزاد این تعهدها و گواهیها را در هر نماز به خداوند یکتای جهان هستی تقدیم می کنند.
تقریبا همگی نماز گزاران خدا شناس اصرار و قصد دارند نمازهای خود را در حد اکثر توان در محدوده وقت تعیین شده ی شرعی چه در اول وقت و چه پس از آن برگذار کنند و در حقیقت کاهل نمازی ریشه در خدا شناسی ناقص برخی از نماز گزاران دارد و بنا بر همین دلیل یاد آوری سرنوشت ساز مذکور بعنوان معنای مداومت برای آیه ی یاد شده نزدیکتر است که اکثریت نماز گزاران از آن غفلت می کنند.