گزارشی از نقد شهریار زرشناس بر کتابهای روانشناسی موفقیت دونالد ترامپ
فقیرِ پولدار و موفقیت در یک چشم بر هم زدن
زرشناس در پایان صحبتهایش در پاسخ به این ادعا که این کتابها به مردم کمک میکنند تا زندگی موفقتری داشته باشند گفت: «در موج اول انقلاب صنعتی افسانه فقیرِ پولدار شکل گرفت. میگفتند کسی که دو دلار داشته است توانسته با خلاقیت ثروتمند شود. سرمایهداری رابطه میخواهد. و ...
گروه ادبیات، نشر و رسانه: قرار بود بعدازظهر سهشنبه دکتر ابراهیم فیاض، استاد دانشگاه و کامران صحت از مدرسین شناخته شده دورههای موفقیت در یکی از سلسله جلسات «کتابنوش» که به همت کانون اندیشه جوان برگزار میشود درباره کتابهای روانشناسی موفقیت دونالد ترامپ رییسجمهور برگزیده آمریکا صحبت کنند. کتابهایی که بهخصوص پس از شهرت ترامپ در ایران فروش حیرتانگیزی پیدا کردند و بر اساس شنیدهها نویسندههای درسایه دارند. یعنی تنها سهم ترامپ در آنها نامی است که بهعنوان نویسنده روی جلد حک شده است، اما در این جلسه اثری از دکتر ابراهیم فیاض نبود. مسوول برگزاری جلسه در آغار ضمن عذرخواهی از حضار دلایل دکتر فیاض را برای عدم حضور ناپذیرفتنی دانست و گفت ما با تلاش بسیار توانستیم شب گذشته دکتر شهریار زرشناس را جایگزین دکتر فیاض کنیم.
به گزارش بولتن نیوز، جلسه با پرسش «آموزههای روانشناسی موفقیت چه دستاوردهایی برای زندگی امروز ما دارند؟» از طرف مجری مناظره آقای حبیب رحیمپور ازغدی آغاز شد. زرشناس که تا به حال دو کتاب در زمینه نقد روانشناسی مدرن به چاپ رسانده گفت: «روانشناسی یک علم مدرن است. علمی که در 1879 میلادی به عنوان شاخهای از ساینس و علوم انسانی مطرح شد. اساس کارش هم این بود که روشهای تجربی و آزمایشگاهی را برای آنچه ما امروز آن را مسائل روانی مینامیم بهکار بگیرد. البته همین اصطلاح روان یک اصطلاح غیر دقیق است. آنچه روانشناسی درباره آن بحث میکند جان است، نه روان. اگر بخواهیم به ریشه واژه نگاه بکنیم آنچه ما به روانشناسی ترجمه کردیم Psychology است از ریشه پسیخه یونانی به معنای جان. این دانش اگر بخواهد اسم دقیقی برایش گذاشته شود جانشناسی یا همان علمالنفس است نه روانشناسی.»
زرشناس با این مقدمه درباره اشتباهی که در ترجمه لفظ psychology رخ داده در واقع به مواجهه غیردقیق و سطحی ما با روانشناسی اشاره کرد. وی در ادامه با تشریح مکاتب مختلف روانشناسی گفت: «با ظهور فروید و کتاب مشهورش تعبیر خواب روانشناسی یک وظیفه جدیدی به عهده گرفت. روانشناسی دیگر صرف یک بحث نظری نبود بلکه سعی در ارائه سبک زندگی داشت.
روانشناسی از 1900 به بعد نقش موثری در زندگی روزمره بشر مدرن پیدا کرد.» اشاره به سبکزندگیساز بودن روانشناسی در دوران جدید نقطه عطف صحبت زرشناس بود. این استاد دانشگاه با بردن بحث به روزهای آغازین شکلگیری روانشناسی تلاش کرد که به سؤال مطرح شده به نحوی تاریخی پاسخ دهد.
وی با عبور از مقدمهاش درباره روانشناسی به مثابه یک رشته آکادمیک بحثش را با روانشناسی پاپیولار که کتابهای موفقیت دونالد ترامپ هم شکلی از آن است پیوند داد. زرشناس در توضیح حضور روانشناسی در سطح جامعه گفت: «جهان مدرن جهانی پر از استرس و اضطراب است. انسان مدرن یک انسان تنهاست. پیوندهای خانوداگی او ضعیف شده است و به طور کلی فرایند سازگاری اجتماعی برای انسان مدرن بسیار سختتر از انسان گذشته است. بعد از 1960 روانشناسی از آکادمی به کف جامعه آمد. با روانشناسی پاپیولار. با کتابهای کسانی مانند وین دایر و دنیس ریدلی و لوییس هی. یک حوزه جدیدی در روانشناسی ظهور میکند که آکادمیک نیست؛ اما برگرفته از ادبیات آکادمیک است. سبک زندگی که روانشناسی مدرن ارائه میکند اینها به صورت عینی و انضمامی ارائه میدهند. بسیاری از اینها حتی تحصیلات آکادمیک هم ندارند. اما افق اینها همان افق روانشناسی مدرن است. ارزشهای بنیادینشان همان است. اینها مقوم مدرنیته و سبک زندگی انسان مدرن هستند. جان کلام روانشناسی پاپیولار همانند روانشناسی آکادمیک سازگاری اجتماعی است. با این تفاوت که ادبیات روانشناسی مدرن را فرموله میکنند و به شکل تکنیک درمیآورند. به طور کلی کتابهای روانشناسی پاپیولار را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
1-کتابهایی که بهدنبال کاهش اضطراب هستند مثل کتاب صد گام به سوی سلامت، شناخت خود، چگونه به آرامش برسیم و مانند اینها.
2-کتابهایی که مجموعهای از آموزشها عملی را به مخاطب میدهند و او را در سازگاری اجتماعی کمک میکنند.
3-کتابهایی که مشخصاً کتابهای موفقیت نامیده میشوند که کتابهای این بابا(ترامپ) هم از همین نوع است.»
در ادامه کامران صحت از مدرسین دورههای موفقیت با اشاره به اینکه انسان امروز از غارها خارج شده و به دنبال کسب سود و منفعت است گفت: «انسانها امروز اقبال زیادی به کتابها روانشناسی موفقیت دارند و به جهت این است که این کتابها به آدمها به زبان ساده میگوید چطور موفق شوند.»
شهریار زرشناس صحبتهایش را در پاسخ به صحت با توضیح مفهوم از خودبیگانگی بشر در دوران جدید این طور ادامه داد: «اساس کار در روانشناسی مدرن این است که شما نقشتان را بهتر ایفا کنید. آیا بزرگترین چیزی که بشر مدرن بهش احتیاج داره مفهوم موفقیت است؟ یا انسان جدید به چیز دیگری احتیاج دارد؟ انسان جدید یک انسان از خود بیگانه است و نیاز دارد که به خودش برگردد. روانشناسی مدرن مقوم این از خود بیگانگی است.
روانشناسی مدرن قصد سازگاری بشر با شرایط جدید دارد. اریک فروم خودش روانشناس است اما به این از خودبیگانگی که توسط روانشناسی مدرن ترویج میشود حمله میکند. زندگی مدرن خواه ناخواه اضطراب زاست چون سرکوب گری دارد و این تکنیکها در نهایت آرامش تولید نمیکنند. ما باید در مفهوم موفقیت تأمل کنیم. آیا افزایش سود هدف زندگی است؟ اگر هدف این است این کتابها به درد میخورند.»
زرشناس در پایان صحبتهایش در پاسخ به این ادعا که این کتابها به مردم کمک میکنند تا زندگی موفقتری داشته باشند گفت: «در موج اول انقلاب صنعتی افسانه فقیرِ پولدار شکل گرفت. میگفتند کسی که دو دلار داشته است توانسته با خلاقیت ثروتمند شود. سرمایهداری رابطه میخواهد. قرار گرفتن در روابط قدرت میخواهد. تعداد کسانی که بیپول بودند و پولدار شدند به تعداد انگشتان یک دست هم نیستند. این چنان که از اسمش برمیآید یک افسانه بیش نیست. حتی بعضی از همین کسانی که ادعا میشود با خلاقیتشان ثروتمند شدند امروز اطلاعاتی منتشر شده که این طور نیست. مثلاً درباه شخصی مانند ادیسون مشخص شده است که مسائلی در پشت پرده جریان داشته است. سؤال این جاست که قرار است ما انسانهای شریفتری باشیم یا انسانهای پولدارتری بشویم؟ این کتابها هدف را اشتباه میگویند. این کتاب تکنیکها را اشتباه میگویند. اینها خیلی از سنت شرق دور استفاده میکنند. مانند فنگشویی و امثال آن. درحالیکه در شرق دور کسی بهدنبال پولدار شدن نبوده است. انسان شرقی خود را جزئی از جهان میدیده. مبنای پولدار شدن به نحوی که این کتابها ترویج میکنند حرص و طمع است. حرص اظطراب تولید میکند و دنیایی از داروهای آرامبخش و کتابهای موفقیت هم این اضطراب را کنترل نمیکنند.»
منبع: روزنامه صبح نو