لبه ارهکمانی جدیدترین فیلم مل گیبسون؛ یک درام جنگی- زندگینامهای اکشن است با مایههای رمانتیک؛ براساس داستان واقعی پزشکیاری به نام دزموند تی داس (با بازی حیرتانگیز اندرو گارفیلد) که در نبرد اوکیناوا به خاطر باورهای مذهبیاش که کشتن افراد را تحت هیچ شرایطی جایز نمیدانست، از برداشتن سلاح خودداری کرد...
گروه سینما و تلویزیون: لبه ارهکمانی جدیدترین فیلم مل گیبسون؛ یک درام جنگی- زندگینامهای اکشن است با مایههای رمانتیک؛ براساس داستان واقعی پزشکیاری به نام دزموند تی داس (با بازی حیرتانگیز اندرو گارفیلد) که در نبرد اوکیناوا به خاطر باورهای مذهبیاش که کشتن افراد را تحت هیچ شرایطی جایز نمیدانست، از برداشتن سلاح خودداری کرد. دزموند که در جریان نبرد با شجاعت مثالزدنیاش، زیر آتش سنگین نیروهای ژاپنی جان هفتادوپنج نفر از همراهانش را نجات داده بود، بعدتر بهعنوان نخستین و تنها متمرد تاریخ آمریکا که مدال افتخار دریافت کرده، معروف شد. او مدالش را مستقیما از دست هری ترومن گرفت...
به گزارش بولتن نیوز، یک دهه بعد از فیلم متفاوت و خشن آپوکالیپتو، حاصل بازگشت مل گیبسون به صندلی کارگردانی با فیلم لبه ارهکمانی کمتر از آن فیلم قبلی تکاندهنده و شوکهکننده نشده و این فیلم نیز مثل آن یکی پر است از خشونتی گرافیکی و منجمدکننده. لبه ارهکمانی علاوه بر تجلیل از دزموند تی داس، همچنین تجلیلی است از سربازان خط نبرد؛ سربازانی که فداکارانه تنها دارایی ارزشمندشان را به قماری گران گذاشتهاند. این فیلم که نخستین کارگردانی گیبسون پس از فیلم آپوکالیپتو است، به دلیل تفاوتی که با دیگر ساختههای این کارگردان دارد، برایش پروژهای مهم و محبوب قلمداد میشود. درواقع لبه ارهکمانی از این نظر که قهرمانش برخلاف قهرمانان شجاع دل، آپوکالیپتو و دیگر آثار گیبسون اعمال خشونتبار مرتکب نمیشود، با فیلمهای قبلی مل محبوب تفاوت داشته و آغاز راهی تازه در کارنامه او به شمار آمده است...
لبه ارهکمانی به گفته بیشتر کارشناسان سینمایی از آن پروژههایی است که میتواند محبوب اسکار شود. فیلم از نظر داستان و مضمون قطعا حرفهای زیادی برای گفتن دارد؛ خصوصا که آکادمی نشان داده میمیرد برای درامهای عظیمی که مایههای انسانی و احساسیشان را سخاوتمندانه و گشادهدستانه به تماشاگران ارایه میدهند. از این نظر لبه ارهکمانی که بهخصوص در پرداخت صحنههای جنگی نیز با نجات سرباز رایان قیاس شده؛ در مقایسه با بیشتر فیلمهای امسال دست بالا را دارد. اما همانگونه که در پرونده فیلمهایی که در اسکار امسال شانس موفقیت دارند، توضیح داده شد: تنها نکته منفی این فیلم در نظر اعضای آکادمی اسکار میتواند نام کارگردان پرسروصدایش باشد که یکی از بحثانگیزترین آدمهای حرفهاش است. مل گیبسون که ید طولایی در مخالفخوانی و برانگختن قدرتمندان علیه خود دارد، اگر کارگردان این فیلم نبود میشد از همین حالا بر سر میزان موفقیت لبه ارهکمانی در چند رشته اصلی اسکار امسال شرط بست...
تولید
لبه ارهکمانی را اندرو نایت و روبرت شن خان نوشته و اندرو گارفیلد، سام ورتینگتون، لوک براسی، ترزا پالمر، هوگو ویوینگ، ریچل گریفیث و وینس وان در آن ایفای نقش کردهاند. فیلمبرداری این فیلم ١٣١دقیقهای که با بودجهای حدود چهلمیلیون دلار در آمریکا و استرالیا جلوی دوربین رفته؛ روز بیستونهم سپتامبر سال ٢٠١٥ بهطور رسمی آغاز و پس از قریب به صد روز فیلمبرداری در دسامبر امسال به پایان راه رسید. رونمایی از این فیلم در روز چهارم سپتامبر امسال در فستیوال ونیز صورت گرفت و نمایش عمومی آن نیز از روز سیزدهم آبانماه امسال آغاز شده است...
تم ضدجنگ
در تحلیلهای بیشتر منتقدانی که لبه ارهکمانی را دیدهاند، به تم ضدجنگ آن و صلحطلبی آشکار سازندگانش اشاره شده است. فیلم همچنین از مفاهیم و تصاویر مذهبی نیز بیبهره نیست. بهگفته دیوید پرموت تهیهکننده برای تیم سازنده فیلم بسیار مهم و حیاتی بود که از نظر مفهومی و بصری داستان دزموند را به بهترین و صادقانهترین شکل ممکن انتقال دهند و از آنجا که دزموند فردی بسیار مذهبی بود، بنابراین صداقت در ارایه داستان زندگی او جز با پرداختن به مایههای مذهبی دیدگاهش ممکن نمیشد...
طلسم
پروژه لبه ارهکمانی سال سالهای به طلسم گرفتار آمده بود. تهیهکنندگان بسیاری در طول دهههای متمادی تلاش کردند داستان داس را فیلم کنند اما نشد. حتی اودی مورفی و هال بیویلیس تهیهکنندگان کازابلانکا که اولی قهرمان جنگ نیز بود، توان غلبه بر طلسم ایجاد شده پیرامون این پروژه را نیافتند. تا اینکه بالاخره در سال ٢٠٠١ داس متقاعد شد که ساختهشدن فیلمی براساس زندگی حیرتانگیزش کار درستی است و گرگوری کرازبی فیلمنامهنویس که نوه بینگ کرازبی بزرگ بود، پروژه را به دیوید پرموت تهیهکننده پیشنهاد کرد. در سال ٢٠٠٤ کارگردانی به نام تری بندیکت حقوق ساخت مستندی درباره داس را دریافت کرد. بههرحال دزموند تیداس در سال ٢٠٠٦ درگذشت و پس از آن پرموت، کرازبی و دیگر تهیهکنندگانی که بخشی از حقوق زندگی دراماتیک داس به آنها تعلق داشت، در کنار هم کار را جدیتر به پیش بردند. کارگردانی فیلم را هم قرار شد مل گیبسون عهدهدار شود. دلیل انتخاب او تواناییاش در تلفیق خشونت و ایمان بود که در مصایب مسیح به بهترین شکل ممکن به نتیجه رسیده بود. او که این پروژه را نیز مثل شجاع دل یک بار رد کرده بود، بالاخره حدود یک دهه پس از نخستین پیشنهاد مبنی بر ساخت این فیلم، در سال ٢٠١٤ موافقتش را با ساخت لبه ارهکمانی اعلام کرد... فیلمنامه اول لبه ارهکمانی را روبرت شن خان و رندال والاس نوشتند و این اتفاق مربوط به زمانی است که صحبتهایی مبنی بر کارگردانی این فیلم توسط والاس صورت گرفته بود. بعدتر اندرو نایت بازنویسی سناریو را به انجام رساند. نتیجه کار او همین فیلمی شده که الان روی پرده است...
بازیگر و نقش
تقریبا همزمان با موافقت گیبسون با ساخت این فیلم، اندرو گارفیلد نیز قرارداد بازی در نقش دزموند تی داس را امضا کرد... او که احترام زیادی برای داس قایل است، بارها در گفتوگوهایش او را «نماد شگفتانگیز شجاعت» و نیز «تجسم عینی عقیدهای که میگوید زندگی کن و بیتوجه به ایدئولوژی، سیستم فکری، عقاید و ارزشهای خودت و دیگران بگذار زندگی کنند» نامیده است. گارفیلد کاراکتر داس را یک ابر قهرمان واقعی میداند و او که در مرد عنکبوتی حیرتانگیز در نقش این ابرقهرمان بازی کرده، بازی در نقش داس را الهامبخشتر از تجربه بازی در نقش اسپایدرمن توصیف کرده است. اندرو گارفیلد بارها عنوان کرده که وقتی برای نخستینبار سناریو را خوانده، گریه کرده است. او همچنین گفته که برای نزدیکشدن به کاراکتر به خانه او رفته و شرایط زندگیاش را تجربه و حتی با ابزار و وسایل او کار کرده است. گفته میشود مل گیبسون گارفیلد را زمانی انتخاب کرد که داشت آخرین صحبتها درباره ساخت این فیلم را انجام میداد و آن زمان بود که گارفیلد را در فیلم شبکه اجتماعی دیده و از توانایی و استعداد او شگفتزده شده است.
گیشه
لبه ارهکمانی نخستین بار در هفتادوسومین دوره فستیوال ونیز رونمایی شد و از روز چهارم نوامبر امسال (سیزدهم آبان) نمایش گسترده عمومی را آغاز کرد. فیلم که از همان نخستین رونمایی در ونیز مقایسههایی را با نجات سرباز رایان به وجود آورده بود، در گیشه نیز مدام با این قیاس و رقابت روبهرو بود. گمانهزنیها درباره فروش لبه ارهکمانی حاکی از این بود که در نخستین هفته نمایش، این فیلم با فروشی حدود دوازدهمیلیون دلار، رتبه سوم جدول فروش را پس از دکتر استرنج و ترولها به دست خواهد آورد، با این حال برخی تحلیلگران فروشی بالاتر را نیز انتظار میکشیدند، بهخصوص در ایالتهای جنوبی و غرب میانه آمریکا که تاریخ نشان داده مردمش از فیلمهایی بر پایه داستانهای اخلاقی و مذهبی درباره ایمان به شدت استقبال میکنند. بههرحال موعد نمایش رسید و ساخته مل گیبسون با فروشی حدود دوازده میلیون دلار در هفته نخست و با مجموع فروشی بیش از صدمیلیون دلار توانست پیشبینیکنندهها را روسفید کند. فروش این فیلم در قیاس با هزینه چهلمیلیون دلاری تولیدش تا حد زیادی توانست تهیهکنندگان را راضی کند...
بازتاب انتقادی
لبه ارهکمانی در ارتباط با منتقدان، فیلم موفقی بوده و آنها از این فیلم استقبال خوبی به عمل آوردهاند. در سایت روتن تومیتوز فیلم ٩١درصد آرای مثبت منتقدان را براساس سیوپنج نقد منتشرشده بر این فیلم به دست آورده و متوسط نمره دریافتیاش هفتونیم از ١٠نمره ممکن بوده است. نظر اجماعی منتقدان این سایت لبه ارهکمانی را این گونه توصیف کرده: فیلمی براساس زندگی واقعی یک نظامی صلحطلب که این دستمایه را در راه ستایش از ایمان، شجاعت و البته جسارت پایمردی در عقاید به کار بسته است. نمره فیلم در سایت متاکریتیک نیز شصتوهفت از صد نمره ممکن بوده و پانزده منتقد نقدهایی اغلب مثبت و ستایشآمیز درباره لبه ارهکمانی نوشتهاند...
منبع: شهروند