امروز تحت عنوان مالیات بر ارزشافزوده از همه اشکال مصرف در ایران مالیات ستانی میشود درحالیکه مصرف یک حق است. بهجای فشار بیجا بر همه اشکال مصرف و ایجاد تورم نهایی در سبد مصرفکننده روی اشکال خاصی از مصرف متمرکز شویم...
گروه اقتصادی: وقتی از مالیات صحبت میشود، معمولاً دولتمردان، سریع و خشمگین، به شما توضیح میدهند که 60 درصد از اقتصاد در بین پایه مالیاتی موجود سهمی ندارند؛ آنها شمارا به فعالیتهای اقتصادی نهادها، آستانها و ... حواله میدهند و از این اقتصاد خاکستری شکایت میکنند.
به گزارش بولتن نیوز، این حرف اگرچه ممکن است تا حدودی درست باشد، اما این موضوع از زاویهای دیگر هم قابلبررسی است.
دارایی خانوارهای ایرانی، در سال 93، به میزان 88 درصد از املاک تشکیلشده است. سپردههای بانکی بخصوص شبه پول در پایان سال 93 تقریباً 7 درصد را شامل میشود و سایر اشکال داراییها تقریباً 5 درصد بوده است.
نکتهای که وجود دارد آن است که تقریباً تمام فشار مالیاتی تاکنون روی همان 5 درصد "سایر" است که ازقضا بخش زاینده اقتصاد ما فعلاً همانجاست.
از سویی سهم تأدیه شده توسط بخش املاک نسبت حجم آن تقریباً ناچیز است. سپردهها هم که کاملاً معاف هستند. درنتیجه همه فشار روی همان 5 درصد مرتبط با اقتصاد جاری است. درواقع منطق مالیات بر درآمد در ایران کلاً روی 5 درصد از اشکال دارایی در ایران اثر مستقیم دارد.
کارشناسان اقتصادی پیشنهاد میدهند که فشار بر آن 5 درصد کاهش یابد و منطق مالیات بر ثروت حاکم شود. در این حالت، صورتهای اصلی ثروت (ملک و سپرده) هم به همین منوال تحت تأثیر فشار مالیاتی قرار میگیرند.
امروز تحت عنوان مالیات بر ارزشافزوده از همه اشکال مصرف در ایران مالیات ستانی میشود درحالیکه مصرف یک حق است. حالآنکه کارشناسان میگویند، بهجای فشار بیجا بر همه اشکال مصرف و ایجاد تورم نهایی در سبد مصرفکننده روی اشکال خاصی از مصرف متمرکز شویم که لزوماً به کار اقتصاد نمیآید یا اولویت مصرف ایران نیست، میتواند بخشی از مشکلات را حل کند. مالیات از بخشهایی مانند مالیات بر سفر خارجی مالیات بر سیگار، مالیات بر کربن که البته حتماً باید با کاهش مالیات بر ارزشافزوده کلی همراه باشد.
درواقع دریافت این دو رده مالیاتی بهمراتب کمهزینهتر و بی فسادتر و شفافتر است. البته آن 60 درصد خاکستری هم راهی برای فرار از آن ندارند. چون حقوق ثبتی و نظارت بر بانکها و ... همه نسبتاً شفاف است.