بهزاد فراهانی، محمدعلی کشاورز و هادی مرزبان ازجمله هنرمندانی هستند که با زندهیاد والی رفاقت بسیار داشتند و از او خاطرهها در ذهن سپرده بودند. در مطلب پیش رو بخشی از سخنان این هنرمندان آمده است ...
به گزارش بولتن نیوز، مرگ بزرگان حوزههای مختلف هنری برای دوستدارانشان سخت است و جانکاه. حالا هم که نوبت به از دست رفتن جعفر والی رسیده دل دوستداران و همکاران قدیمی این نویسنده و کارگردان شناختهشده هنر نمایش ایران به درد آمده است. در مراسم بدرقه پیکر این کارگردان و نمایشنامهنویس شهیر، بزرگانی همچون محمود دولتآبادی، جمشید مشایخی، اکبر زنجانپور، سعید پورصمیمی، ایرج راد و یدالله صمدی حضور داشتند و پیام تسلیت نامداری چون علی نصیریان هم خوانده شد. بهزاد فراهانی، محمدعلی کشاورز و هادی مرزبان ازجمله هنرمندانی هستند که با زندهیاد والی رفاقت بسیار داشتند و از او خاطرهها در ذهن سپرده بودند. در مطلب پیش رو بخشی از سخنان این هنرمندان آمده است:
غم از دست دادن والیها و ساعدیها
بهزاد فراهانی
کارگردان، نمایشنامهنویس و بازیگر
جعفر والی از بزرگترین کارگردانان دهه ۴۰ و ۵۰ بود و میتوانیم او را جزو نادر مردان صاحب سبک تئاتر کشور بدانیم. از این جهت او را صاحب سبک میدانم که همسو با مدرنیزم جهانی حرکت میکرد، اطلاعاتش بهروز و از شرایط تئاتر دنیا مطلع بود. بهترین مثال برای اثبات پیشروبودن جعفر والی، کارگردانی نمایش «چوب به دستهای ورزیل» نوشته غلامحسین ساعدی است که در نوع خودش بینظیر بود. ١٥ساله بودم که جعفر والی را در نمایشی به اسم «میخواهید با من بازی کنید؟» روی صحنه دیدم و درخشش حضورش روی صحنه هنوز در خاطرم هست و فکر میکنم حضور در این نمایش، یکی از شاهکارهای تجربه بازیگری او بود. حجم غم از دست دادن جعفر والی به همان اندازه تلخ است که درگذشت غلامحسین ساعدی تلخ بود. افرادی مثل والی و ساعدی بدونشک هیچگاه در تاریخ تئاتر کشور تکرار نمیشوند. او بهاندازه کافی بزرگ بود و جایگاه خاصی داشت.
مدیون والیام
محمدعلی کشاورز
بازیگر
والی از بهترینهای دنیای هنرهای نمایشی بود و یاد او هرگز از خاطرهها نمیرود. او هنرمندی صاحب سبک و راه خودش را در دنیای تئاتر پیداکرده بود و بیحاشیه در آن زمان کاملا حرفهای به تولید تئاتر میپرداخت و نسبت به همدورههایش هنرمندی پیشرو و باسواد بهحساب میآمد. من برای نخستینبار با بازی در نمایش «ویولن ساز کره مونا» به کارگردانی جعفر والی بر صحنه تئاتر حاضر شدم و همیشه خودم را مدیون والی میدانستم. بهعنوان یک دانشجوی جوان در دانشکده هنرهای دراماتیک، بازی در یک نمایش حرفهای برایم اتفاق بسیار بزرگ و ارزشمندی بود که جعفر والی این امکان را برایم فراهم کرد.
مرحوم والی با هنرمندان بزرگی مثل علی نصیریان، عزتا... انتظامی، پری صابری، حمید سمندریان، هما روستا و... همدوره بود. در آن زمان این افراد از هنرپیشگان جوان و فعال و تحصیلکرده تئاتر کشور بودند که با عشق در کنار هم کار میکردند که خاطرات بسیاری از آن دوران برایم باقیمانده است. جعفر والی نهتنها در تئاتر که در تلویزیون و سینما هم فعالیت میکرد. یکی از خصوصیات او این بود که همیشه سعی میکرد اطلاعات بهروزی داشته باشد. خاطرم هست والی در تماشاخانه «۲۵شهریور» که امروز به تماشاخانه «سنگلج» معروف است، نمایشی از غلامحسین ساعدی را اجرا کرد و مرحوم علی آزاد هم از بازیگران نمایش او بود.
افسوسهای بیفایده
هادی مرزبان
کارگردان و نمایشنامهنویس
باعث تأسف است که ما پشت سرهم بزرگان و ستونهای تئاتر کشور را از دست میدهیم. جعفر والی یکی از افرادی بود که تمام عمر وزندگیاش را در تئاتر گذراند. درست است که او در سینما و تلویزیون هم فعالیتهایی داشت، اما همیشه تئاتر برایش اولویت نخست بود. نزدیک به ۴سال پیش قرار بود والی در یکی از کارهایم نقش اول را بازی کند که این شرایط فراهم نشد. او واقعا از بزرگان هنرهای نمایشی ایران و پرچمدار تئاتر دهه ۴۰ و ۵۰ کشور بود. در آن دوران افرادی مثل علی نصیریان، جمشید مشایخی، محمدعلی کشاورز و... همراه با جعفر والی در سنگلج بهصورت مستمر فعالیت میکردند. امیدوارم تئاتر ما دوباره به آن روزگاران طلایی بازگردد. آن زمان تئاتر هنر اول بهحساب میآمد و مخاطبان عاشقانه به تماشای نمایشها مینشستند. ما آن سالها دانشجوهای تئاتر بودیم و به عشق دیدن درخشش این افراد به سنگلج میرفتیم و واقعا افرادی مثل جعفر والی در تئاتر عظمت داشتند و همه آرزوی ما این بود که یکلحظه روی سن سنگلج راه برویم، درحالیکه همان زمان والی یک کارگردان شناختهشده و صاحب سبک بود. من جستهگریخته در مورد بیماری جعفر والی میشنیدم و متوجه شدم این اواخر بهخوبی به او رسیدگی شده است و امیدوارم همینطور هم باشد. خیلی دردناک است که وقتی انسانهای بزرگ از دست میروند، به یادشان میافتیم. فکر میکنم بهتر است مهمترین کارها زمانی که این افراد در قید حیات هستند انجام شود تا آنها احساس کنند که فراموش نشدهاند و هنوز موردتوجه هستند. هنرمندان پیشکسوت آنقدر ارزشمند هستند که باید آنها در پنبه نگهداریم. وقتی چنین شخصیتهایی از دست میروند، دیگر افسوس و ناراحتی فایدهای ندارد و فقدانشان برطرف نمیشود.
منبع : روزنامه شهروند