قصه، داستان یا افسانه؛ معنیاش هر چه باشد حالا برای اهالی بندرعباس «چیچکا» عاشقانهای است که کمبود و کمکاری آدمها و جاهای دیگر را پر میکند.
به گزارش بولتن نیوز، در گویش بندرعباسی به داستان و قصه «چیچکا» میگویند. دو جوان دهه پنجاهی با سرمایه شخصی، توانستهاند آرزوهای مردم علاقهمند به کتاب در کنار خلیج فارس را به سهم خودشان برآورده کنند. شهری که حتی یک کتابفروشی عمومی مستقل و جامع ندارد حالا دلش را به یک وانت پراید خوش کرده است که با اعلام قبلی میآید و کتابها را به دست مشتریانش میرساند.
فروشگاه سیار کتاب «کتابرانه چیچکا» شامگاه 13 مهرماه با حضور هنرمندان و علاقهمندان کتاب استان هرمزگان در پارک کاکتوس بندرعباس افتتاح شد. چیچکا توسط دو جوان تأسیس و اداره شده است؛ آقایان آرمات و قاسمی. سعید آرمات متولد مرداد 52 در بندرعباس است. وی از شاعران خوب جنوب کشور است و چهار مجموعه شعر نیز دارد و در دانشگاههای مختلف تدریس میکنند. جواد قاسمی متولد آبان 59 در بندرعباس است. وی مسوول ایمنی برق در شرکت برق است. قاسمی هم شعر میگوید و دو مجموعه شعر دارد.
آرمات با بیان اینکه سهم بیشتری از سرمایهگذاری کار برعهده قاسمی است، ادامه میدهد: ایده این کار به ذهن هر دوی ما رسید. جرقه این کار هم به دیماه سال 94 برمیگردد. زمانی که کتاب شعرم منتشر شد بهجای اینکه کتابها را به کتابفروشیها بسپارم تصمیم گرفتم که خودم آنها را کنار پیادهرو در بندرعباس بفروشم. استقبال خوبی شد. حتی بعد از این اقدام من، جریانی راهاندازی شد بهنام هنر در پیادهرو. احساس کردم میتوانیم این کار را گسترش بدهیم.
آرمات درباره تغییر شکل این پروژه میگوید: پروژه هنر در پیادهرو که هنرهای دیگر مثل عکاسی و نقاشی را هم در خود جای میداد بهدلیل طولانی شدن فصل گرما ادامه پیدا نکرد. اما در فکر انجام چنین طرحی بودیم. البته که پروژه هزینهبر بود و باید ماشینی خریداری میشد و ماشین طراحی میشد.
شروع با دو کارتن کتاب
آرمات و قاسمی کارشان را با دو کارتن کتاب شروع کردند. یکی از کارتنها متعلق به حوزه کودک و نوجوان بوده و دیگری کتابهای دست دوم. آرمات فروش روزهای اول را خوب عنوان میکند و ادامه میدهد: برخلاف آن چیزی که میگویند مردم ایران اهل مطالعه نیستند ما پی بردهایم که اشکال عمده در حوزه کتابخوانی، به ارائه کتاب برمیگردد. برای هر کاری -حتی پیتزا- طراحیهای مختلف کردند بهجز کتاب. در بحث فروش کتاب هیچگونه جذابیتی ایجاد نشده است. کتابفروشیهای شهر خودمان به نمایندگیهای کتابهای دانشجویی و کمک درسی تبدیل شدهاند. کاری به بخش فقر و مشکلات مالی برای خرید کتاب ندارم. اینجا درباره گسترهای حرف میزنم که امکان خرید کتاب دارند اما به آنها کالایی عرضه نمیشود. در بندرعباس برای خودمان هم جالب بود که از این کار ما استقبال خوبی کردند و خیلیها هر هفته از ما خرید میکنند و خوشبختانه مطالعه هم میکنند.
آرمات درباره هزینههایی که برای این پروژه شده است، اضافه میکند: هزینه اول و اصلی ما به خرید وانت پراید اختصاص داشت. حتی این ماشین را هم قسطی خریدیم. یک کتابخانه در داخل ماشین طراحی کردیم و ساختیم. علاوهبر خرید ماشین سه، چهار میلیون هم هزینههای دیگر شده است. البته هزینه اصلی ما وقت و فکری است که برای این کار میگذاریم.
وی ضمن رضایت از همکاری ناشران و پخشکنندههای کتاب، گفت: هنوز مسوولان دولتی سراغ ما نیامدهاند. در واقع نه تشویق شدهایم و نه تنبیه. شهرداری و اداره فرهنگ و ارشاد بندرعباس از اجرای چنین طرحی باخبر هستند اما نه ما اعلام نیاز به کمک آنها کردیم و نه آنها به ما کمک کردهاند.
آرمات از گسترش این پروژه هم گفت و ادامه داد: فصل گرما در شهرمان طولانیتر است و کتابها بهدلیل مجاورت با آفتاب و رطوبت به شدت آسیب میبینند. امیدواریم بتوانیم برای این ایام هم مکانی داشته باشیم که مخاطب برای خرید کتاب به آنجا مراجعه کند. در نظر داریم که تعداد این ماشینها بیشتر یا بزرگتر شود. حتی تبدیل به مینیبوس شود. بهدلیل اینکه دو نفر هستیم و هر دومان نیز شاغل هستیم فشردگی کار زیادی وجود دارد. در واقع اصل کار ما از ظهر به بعد شروع میشود.
پرفروشها
قاسمی با بیان اینکه بیشتر کتابهای حوزه کودک و نوجوان میفروشد، گفت: در مجموع فروش کتابها به مکانی که توقف میکنیم، اطلاعرسانی قبلی و زمانش ارتباط دارد.
در بخش کتابهای عمومی عناوینی مانند «در انتظار گودو» از نشر بیدگل، «یادداشتهای زیرزمین» از نشر علمی فرهنگی، «آخرین انار دنیا» برای نشر ثالث و افراز، مجموعه شعر «صیدماهی» علی قنبری از نشر بوتیمار بیشترین فروش را داشتهاند، اما در مجموع این کار برایمان بیشتر فرهنگی است تا اقتصادی.
منبع: صبح نو