مدتي است كه سريال چند فصلي «خانه پوشالي» از شبكه نمايش روي آنتن رفته است. اين سريال كه با استقبال زياد بهخصوص از سوي سياسيون و برخي رسانههاي داخلي واقع شده است...
به گزارش بولتن نیوز، مدتي است كه سريال چند فصلي «خانه پوشالي» از شبكه نمايش روي آنتن رفته است. اين سريال كه با استقبال زياد بهخصوص از سوي سياسيون و برخي رسانههاي داخلي واقع شده است، اكنون فصل 4 خود را در ايران ميگذراند. ماجراي اين مجموعه تلويزيوني درباره يك نماينده كنگره امريكا به نام فرانك آندروود است كه به واسطه فريبكاري و سياست ماكياوليستي خود به راحتي كرسي معاونت رياست جمهور و پس از آن رياست جمهوري را بهدست ميگيرد. او در اين مسير براي رسيدن به قدرت از هيچ كاري فروگذاري نميكند. از سوءاستفاده جنسي با خبرنگار كنگره گرفته تا دروغ و تزوير و حتي شخصاً باعث قتل عدهاي هم ميشود. جملات قصار و صحبتهاي آندروود را بينندگان از عوامل شهرت اين برنامه تلويزيوني ميدانند كه سياستهاي پشت پرده ايالات متحده را افشا ميكند مانند اين جمله كه ما امريكاييها با يك دست، دست ميدهيم و در دست ديگرمان همزمان سنگ داريم براي زدن بر سر حريف...
اين سريال در ايران زمان انتخابات امريكا نيز در رسانههاي اين كشور انعكاسهاي زيادي داشت؛ چنانچه آن را وسيلهاي براي بد نشان دادن چهره امريكا در نظر ايرانيها معرفي كردند. بسياري از شخصيتهاي داخلي هم از اين سريال تعريف و تمجيد كردند، ولي حقيقتاً آيا اين سريال تلويزيوني را ميتوان نمونهاي از افشاي فساد در امريكا دانست؟ آيا چهره پشت پرده امريكا توسط اين مجموعه آشكار ميشود؟!
حقيقت امر اين است كه در كل چند فصل «خانه پوشالي» كه تاكنون از تلويزيون پخش شده است، بهجز آندروود و همسر جاهطلبش تقريباً بقيه كاراكترها در سريال افراد مثبت و حتي مافوق مثبت هستند كه براي كشورشان خدمت ميكنند؛ آنها افرادي هستند كه براي حقيقت ميجنگند و حتي جلوي رئيسجمهور و مسئولان فاسد كاخ سفيد هم ايستادگي ميكنند. نمونههاي زيادي در اين رابطه ميتوان در سريال يافت. براي مثال وقتي رئيسجمهور بهخاطر تير خوردن در معرض مرگ قرار دارد او همچنان مشمول قوانين شهروندان عادي است و منتظر دريافت پيوند كبد كه در اين بين، نوبت سوم را هم دارد رئيس دفتر رئيس جمهور كه به وفاداري در سريال نشان داده شده است با اعمال فشار آن هم بهخاطر رفاقت ديرينه و وفاداري به شخص آندروود وارد عمل ميشود و با تهديد رئيس بيمارستاني كه نميخواهد كار خلاف قانون انجام دهد اين پيوند را ميسر ميسازد. اينجا ديگر كار سيستم هم در ميان نيست؛ يعني سازمان سيا، اف.بي.اي و سازمانهاي اطلاعاتي اعمال فشار نميكنند. يك حركت كاملاً شخصي است و فردي بدون واسطه خودش تهديد ميكند. يك فضاي دموكرات و آزاد كه به طور غير مستقيم و نرم بيننده را به فضاي سياست حاكم در امريكا راغب و متمايل ميكند! سرانجام رئيسجمهور بهبود مييابد، وزير بهداشت با رئيس دفتر رئيسجمهور كه براي نجات رئيسجمهور تلاش كرده تماس ميگيرد و تصوير مردي كه بايد بهجاي رئيسجمهور پيوند را دريافت ميكرد با تهديد به رئيس دفتر نشان ميدهد كه مانع دريافت كبد براي او شده است!
در اين مجموعه فقط آندروود و حلقه بسيار بسيار محدود اطراف او هستند كه خطاكارند و جالب اينكه همين شخصيت خطاكار درحاليكه از بيست و چند سالگي تا بهحال نماينده كنگره بوده و جايگاهش نيز رياست حزب اكثريت بود در فصل اول و دوم سريال در خانهاي محقر و ساده بدون خدم و حشم زندگي ميكرد كه حتي لولهكشي آن نيز روي سقف و ديوارها مشخص است و زندگي او با افراد عادي امريكايي هيچ تفاوتي ندارد. خانهاي مثل همه مردم ديگر و نه يك خانه ويلايي بزرگ. اين درحالي است كه همسر آندروود دختر يك مولتي ميلياردر ثروتمند تگزاسي نيز است و ظاهراً تنها فرزند آنها... در طول داستان آنهايي كه اشتباه ميكنند آدمهاي بدي نيستند، فقط يك مقطعي اشتباه كردهاند كه بعد نيز نادم و پشيمان ميشوند حتي همسرجاهطلبش از دروغ گفتن بيزار و ناراحت است و گاهي در پشت تريبون جلوي رسانهها دست به اعتراف هم ميزند ولي آندروود فرق دارد و همرنگ سيستم حاكم در امريكا نيست! جالب اينكه آندروود وقتي ميخواهد براي دوست صميمي خود، يعني پيرمرد سياهپوستي كه بهخاطر او بيكار شده در كاخ سفيد كاري پيدا كند به زحمت ميتواند با درخواست از مسئولان فني او را به عنوان باغبان استخدام كند؛ درحاليكه آندروود رئيس جمهور ايالات متحده و صدرنشين كاخ سفيد است. گفته ميشود اين سريال تلويزيوني در نتيجه نظرسنجي از مردم امريكا و ديدگاهي كه اكثريت نسبت به سياست و سيستم حكومتي اين كشور داشتهاند، ساخته شده است حتي انتخاب كاراكترها با توجه به نگاه كلي مردم امريكا و نظرسنجيهاست و به نوعي بيان واقعيتهاي موجود در ايالات متحده امريكاست كه در قالب مجموعهاي چند فصلي به نمايش درآمده است. با همه اين احوال سادهانگارانه و سطحي است اگر اين مجموعه تلويزيوني را افشاگر فساد در امريكا بدانيم؛ چراكه بيشتر به شكلي غيرمستقيم و نرم به تمجيد و تعريف سيستم سياسي و حاكم اين كشور ميپردازد و به عنوان الگوي برتر در جهان آن را معرفي ميكند. فضايي كه رئيسجمهور مرد اول اين كشور پايبند قوانين و مقررات است و هيچ فرقي با ديگران ندارد و اگر غير از اين باشد بايد طبق قوانين و دموكراسي موجود كنار گذاشته بشود. در واقع اين القا و تصور ذهني خوبي است كه به مدد روانشناسي رسانه با زيركي به كمك يك سريال تلويزيوني در ذهن مخاطبان عام قرار ميگيرد تا حقيقت را وارونه جلوه دهد.
منبع : روزنامه جوان