گروه سیاسی: سرانجام سه سال و نیم بعد در هیجده آذر 1370، پس از بیش از یک دهه کارشکنی
و حق پوشانی، با پی گیریهای مستمر ایران و بررسیها و تلاشهای حق جویانه دبیر کل
وقت سازمان ملل، عراق به عنوان مسئول و آغازگر جنگ معرفی شد.
به گزارش بولتن نیوز، این اقدام بر اساس بند 6 قطع نامه 598 صورت گرفت که دبیر کل را موظف کرده بود متجاوز را به شورای امنیت معرفی کند.
چراغ سبز غرب به صدام
پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی رحمه الله و ترس امریکا و غرب از توسعه آن در منطقه، آنها را بر آن داشت تا تمام قوای فکری و نظامی خود را به کار گیرند و عراق را در حمله به ایران تجهیز و تشویق کنند. عراق آن روز، کشوری بود نه چندان پیشرفته که زیر یوغ جنایت کار مستکبری چون صدام اداره میشد. پس به یقین، بدون وعدهها و حمایتهای امریکا و غرب، فکر حمله به ایران برای کشوری چون عراق، آن هم پس از انقلابی سترگ که لرزه بر پیکر استکباری امریکا و غرب انداخته بود، تصوری ناممکن مینمود. در مجموع آنچه سبب شروع این جنگ و تحمیلش به ایران اسلامی شد، ترس از صدور انقلاب اسلامی ایران و قدرتی بود که رهبری اسلامی و حمایت ملی و مردمی در پیروزی انقلاب نشان دادند. امریکا به عنوان نخستین چراغ سبز، به منظور هموار کردن راه برای کمک به عراق، در فروردین 1361، نام این کشور را از فهرست کشورهای تروریست حذف کرد و همواره از مخالفان تصویب قطع نامههای سازمان ملل بر ضد عراق در استفاده از سلاحهای شیمیایی و میکروبی بود.
توصیف شروع جنگ از سوی عراق در یک پیام
از بهمن 1357 که انقلاب پیروز شد، تا شهریور 59، در دنیا اسمی از جنگ میان کشورهای ایران و عراق نبود، ولی در خاک ما حرفهایی بود که از درگیریهای مرزی و شهادت و اسارت و... خبر میداد. تا اینکه در 31 شهریور 1359 جنگ به طور رسمی با حمله هوایی عراق به ایران با ادعای کاذب «دفاع پیش گیرانه» به منظور دفاع از منافع حیاتی عراق آغاز شد: اول فرودگاه اهواز، بعد مهرآباد تهران و بعد فرودگاه همدان و سنندج و تبریز و اسلام آباد و کرمانشاه. بدین ترتیب، جنگ آغاز شد، در حالی که ما نمیخواستیم. جنگی که هشت سال طول کشید و از فجایع بشری قرن بیستم شد.
صدام حسین و روحیه تجاوزگری
متکبر، جانی و غلام حلقه به گوش؛ شاید همه این صفات با هم و در کنار هم، باز هم گویای روحیه دیکتاتوری و تجاوزگری صدام نباشد، ولی کافی است تا چنین فردی را به راحتی متقاعد سازد تا رؤیای خام حمله به ایران اسلامی و فتح چند روزه تهران در ذهن نارسش به صورت حقیقت جلوه گر شود. از قدیم گفتهاند: «دست بالای دست بسیار است»؛ روزی صدام با شعار «دفاع پیش گیرانه»، به ایران حمله کرد و فردا روزی، بوش با همین شعار به عراق! با این تفاوت که ما عزت و اقتدار را از آن خود کردیم، ولی امریکا و عراق، خواری را.
شناخت متجاوز، خواسته همیشگی ایران
در دوران دفاع مقدس، ایران که خود درگیر جنگی تحمیلی شده بود و ریگی هم به کفش نداشت، از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و همکاریهای لازم را با مجامع بین المللی کرد تا متجاوز واقعی به جهانیان شناسانده شود؛ چرا که اثبات این موضوع، چهره واقعی انقلاب اسلامی ایران را به جهانیان نشان میداد و برای ایران یک پیروزی سیاسی در عرصه جهانی شمرده میشد. ناگفته نماند که با اثبات این موضوع، کوس رسوایی آنانی که پشت نقاب صلح، دست در دست عراق نهادند و نخواستند از قافله کشتارها عقب بمانند، به صدا درآمد. همچنین به دنبال همکاریهای ایران، خاویر پرز دکوئیار، دبیر کل وقت سازمان ملل، از روابط مستمر مقامات ایرانی با وی و نیز حسن نظر و اعتماد آنها تشکر کرد.
معرفی متجاوز، پیروزی ایران
از آغازین روزهای جنگ، ایران اسلامی برای روشن شدن حقیقت در تلاش بود تا آغازگر واقعی جنگ به جهانیان معرفی شود. بعد از یازده سال تأخیر و پس از بررسیهای بسیار، در گزارشی از سوی سازمان ملل، دولت بعثی عراق به عنوان آغازگر جنگ و نقض کننده حقوق بشر شناخته شد. این خبر از آن رو برای ملت صبور ایران، پیروزی بود که بر اقتدار و آوازه ایران سربلند در جهان افزود.
خاویر پرز دکوئیار، انسانی شجاع
در هیجده آذر 1370، خاویر پرز دکوئیار، دبیر کل وقت سازمان ملل، در اقدامی شجاعانه، رژیم بعثی عراق را به عنوان متجاوز در جنگ ایران و عراق به شورای امنیت معرفی کرد. این گزارش در عرصه جهانی یک پیروزی سیاسی برای ایران به شمار میآمد. دکوئیار صریحاً حمله عراق به ایران را نقض حقوق بین الملل و اصول اخلاقی دانست و توضیحات عراق را برای جامعه بین المللی قابل قبول و کافی ندانست. وی به دلیل تلاشهای پی گیرش در ایجاد آتش بس، برنده جایزه «تفاهم بین المللی» سال 1987 شد.
دولتهای کمک کننده به صدام؛ شرمندگان همیشه تاریخ
سوداگران مرگ، نامی برازنده امریکا، آلمان غربی، انگلستان، فرانسه و... است. کشورهایی که در هشت سال جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران، در زمینه تولید سلاحهای شیمیایی، دست صدام جنایت کار را فشردند و شرم ابدی را برای خود به ارمغان آوردند. اینها همان کشورهایی هستند که امروز ایران را تروریست مینامند، در حالی که ایران از بزرگترین قربانیان سلاحهای کشتار جمعی خودشان است. ولی پس از گذشت این همه سال پرسشی باقی میماند: با وجود گزارشهای تأیید شده مبنی بر استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی در جنگ با ایران، جامعه جهانی چه اقدامی برای تنبیه رژیم بعثی عراق انجام داد؟
جنگ عراق با ایران یا عراق و... با ایران؟!
آن روز که حرف اول زمزمهها و تیترهای روزنامهها، جنگ ایران و عراق بود و سکوت خفقان بار مجامع جهانی در برابر این فاجعه انسانی گوش فلک را کر میکرد، عراق، نامی بود که در درون خود، نامهای بسیاری را نهفته داشت. در ظاهر فقط صدام جنایت کار بود، ولی آنچه از تجهیزات نظامی پیشرفته و سلاحهای شیمیایی و میکروبی در جنگ دیده میشد، بسیار فراتر از تکنولوژی موجود در عراق آن روز بود که جز پول نفت چیزی نداشت. حتی نژاد برخی از سربازان به ظاهر عراقیِ اسیر شده در جنگ، حکایت از چیز دیگری داشت. خلاصه اینکه همه بودند و ما، تنها؛ ولی دست خدا همواره با سپاه حق است.
اهداف عراق از تهاجم
جنگ عراق بر ضد ایران، تنها، خواسته دولت عراق نبود؛ کشورهای دیگری نیز در این جنگ اهدافی را دنبال میکردند. رؤیای صدام در این جنگ، جداسازی خوزستان از خاک ایران و الحاق آن به عراق بود. پس از سرنگونی رژیم پهلوی و برقراری جمهوری اسلامی، در اوایل انقلاب، ایران درگیر برخی بازسازیها و ایجاد اصلاحات بود. ازاین رو، عراق و هم سنگرانش زمینه را برای دست یابی به آمال شومشان مناسب یافتند و دست در دست هم، آماده حمله شدند؛ آماده حمله به کشوری که تا دیروز هر یک در گوشهای از خاکش سهمی داشتند. کشوری گسترده در خاورمیانه با ذخایر نفتی و منابع طبیعی بسیار که در مقابل دیدگانشان به قدرتی خلاف میلشان در منطقه تبدیل میشد و چه بسا با صدور انقلابش، دست آنها را از منافع و منابع دیگر کشورهای منطقه نیز کوتاه میکرد.
در حقیقت یکی از اهداف تجاوز عراق، اشغال بخش وسیعی از سرزمینهای ایران بود
بنابراین، یکی از مبانی رفتاری ایران در طول جنگ به ماهیت عملکرد عراق و بیاعتمادی ناشی از آن معطوف بود؛ یعنی بر اساس این که:
1 - عراق طبق اصول و قوانین بینالمللی و حقوقی متجاوز است.
2 - این کشور برای تأمین خواستههای خود تمام قوانین حقوقی را زیر پا میگذارد.
3 - تنها با قدرت میتوان با قدرت عراق مقابله کرد و از تبعات منفی فزونتر آن در امان بود.
از این رو، مقابله نظامی، مناسبترین راه برای حل معضل و مشکل صدام و حفظ تمامیت ارضی و استقلال کشور بود؛ بنابراین حداکثر توان و امکانات در این راستا سازماندهی شد.
کدام حقوق بشر؟
مصون و دورنگاه داشتن اماکن و افراد غیرنظامی از آسیبها و تبعات جنگ و منازعات مسلحانه از جمله دغدغههای حقوق مخاصمات مسلحانه و بشر دوستانه از بدو پیدایش آن بوده است. این حقوق با وضع مقررات و قواعد لازم سعی کرده است که جنگ را به جبهههای جنگ و نظامیان محدود کند و از توسعه آن به اماکن غیرنظامی و افرادی که هیچ مشارکتی در جنگ ندارند پیشگیری نماید. اسناد و مقرراتی که در این زمینه تدوین و منعقد شده است سلسله تعهداتی را برای دولتهای درگیر در مخاصمات مسلحانه مقرر کرده که ملزم به رعایت آن هستند.
به طور کلی، در جریان مخاصمات مسلحانه، دو طرف درگیر دو نوع تعهد اساسی را در قبال غیرنظامیان و اماکن غیرنظامی برعهده گرفتهاند که عبارتاند از: تعهدات ایجابی و سلبی.
منظور از تعهدات ایجابی این است که دولتهای درگیر در منازعات مسلحانه ملزم هستند با اتخاذ یک سلسله تدابیر و اقدامات از توسعه جنگ به غیر نظامیان و اماکن غیرنظامی جلوگیری کنند. تعهد دیگر دو طرف مخاصمه در قبال غیرنظامیان و اماکن غیرنظامی تعهد از نوع سلبی است، یعنی دو طرف مخاصمه نمیتوانند علیه غیرنظامیان و اماکن غیرنظامی به اقداماتی متوسل شوند که حقوق مخاصمات مسلحانه و بشر دوستانه آنها را نهی و منع کرده است.
حقوق مخاصمات مسلحانه یا حقوق بشر دوستانه بینالمللی حاصل سازشی است که باید به طور دایمی بین الزامات نظامیگری و اقتضائات بشری و عواطف انسانی وجود داشته باشد. براساس این قواعد و مقررات اعتبار اعمال ارتکابی در مخاصمات مورد قضاوت قرار میگیرد. باید خاطر نشان ساخت که امروزه، تقریباً تمامی مقررات راجع به حمایت از غیرنظامیان در مخاصمات مسلحانه جنبه عرفی دارد؛ بنابراین، برای دولتهایی که اسناد مربوط به آن مقررات را تصویب نکردهاند نیز الزامآور است.
پرداخت غرامت
مشابه تعرضاتی که دولت عراق درطول هشت سال جنگ تحمیلی به مقررات حقوق مخاصمات مسلحانه و بشر دوستانه نمود، چند سال بعد، در نقاط دیگری از جهان نیز اتفاق افتاد، اما این بار، شورای امنیت سیاست سکوت و بیتفاوتی را کنار گذاشت و سریعاً دست به کار شد و محاکم خاصی (نظیر یوگسلاوی و رواندا) را ایجاد کرد و متعرضان به مقررات آن حقوق را به پای میز محاکمه کشاند.
شدت جنایتهایی که دولت عراق در طول هشت سال جنگ تحمیلی مرتکب شد، به هیچوجه از جنایتهایی که چند سال بعد در یوگسلاوی و رواندا اتفاق افتاد، کمتر نبود، اما همانطور که گفته شد شورای امنیت هیچگاه در صدد برنیامد که بهطور جدی، اقدام مؤثری برای پیشگیری از تکرار جنایتهای عراق و محاکمه و مجازات عاملان آنها به عمل آورد.
هر چند ممکن است که سکوت شورا در قبال حمله مسلحانه عراق به ایران و نقض پی در پی اصول و مقررات جنگ از سوی این دولت، در چارچوب معادلات سیاسی آن دوره اعضای شورا توجیهپذیر باشد، اما از دیدگاه مقررات حقوقی، اخلاقی و وجدان سالم بشریت، این اقدامات به هیچ وجه توجیهپذیر نیست و حافظه بشریت همچنان جنایتهای عراق و سکوتهای عامدانه شورای امنیت را به منزله بخشی از عملکرد تاریک آن سازمان در زمینه حفظ صلح و امنیت بینالمللی، در خاطر خود حفظ خواهد کرد.
اما این که ادعای ایران در دریافت غرامت از عراق تا چه اندازه مشروعیت دارد؟ باید گفت که رژیم عراق با تجاوز به خاک ایران، منشورسازمان ملل و قرارداد سال 1975 را نقض کرد و به استناد قوانین بینالمللی این رژیم مسئولیت پرداخت غرامت جنگی را به عهده دارد.
منابع:
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com