به گزارش بولتن نیوز، رضا لواسانی نقاش و مجسمهساز معتقد است این روزها نقاشان ما کمتر نقش میزنند و این موضوع باعث شده نقشهایی که بتوانند سالیان متمادی در انواع هنرها به کار گرفته شوند، کمتر به وجود آیند. این روزها نمایشگاه طراحیهای رضا لواسانی با عنوان «غزل واره» در گالری «اثر» برپاست؛ طراحیهایی که سعی دارد به ساختار غزل نزدیک شود و به مخاطب آثار، حسی شبیه شنیدن یک غزل را القا کند. رضا لواسانی مجسمه ساز، تصویرگر، نقاش و طراح صحنه درباره عنوان این نمایشگاه و چگونگی انعکاس ادبیات در طراحیهایش گفت: من سالهاست درباره شعر و زبان فارسی مطالعه و در عرصه کاری خودم روی آنها کار میکنم و همواره جستوجویم به این سمت بوده که بتوانم در تصاویرم به غزل نزدیک شوم. من طراحیهایم را بداهه و مداوم کار میکنم و تمام ذهنیتم این است که در ساختار کارهایم بتوانم به ساختار غزل در زبان نزدیک شوم. در واقع تمرکزم را بر شکل زبان فارسی میگذارم تا بتوانم به فهم آن دست پیدا کنم.وی ادامه داد: همه میدانیم که غزل در ساختار با مثنوی و رباعی و.... فرق دارد و برای من مهم این است که اثری که خلق میکنم دقیقا به ساختار و حس غزل نزدیک باشد. آنچه من طراحی میکنم غزل وارهاند و نه الزاما غزل و اصلا مدعی اینکه غزل تصویری کار میکنم نیستم چون چنین کاری بسیار دشوار است.لواسانی در پاسخ به این پرسش که چگونه ساختار زبان در غزل را میتوان به زبان تصویر ترجمه کرد نیز گفت: بهتر است پاسخ شما را مصداقی بدهم. وقتی شما مسجد جامع اصفهان را میبینید و در آن قدم میزنید با بنایی سترگ رو به رو میشوید گویی در یک مثنوی عجیب و غریب مانند شاهنامه قرار گرفتهاید اما وقتی در مسجد شیخ لطف ا... قدم میزنید بعد از گذر از یک راهرو وارد دنیایی میشوید که گویی وارد غزلی از حافظ شده اید. اینها بیشتر حسی است که از معماری میگیرید و مطابق است با حسی که از خواندن یک مثنوی یا غزل میگیرید.وی با اشاره به نسخههای تصویری مختلفی که از متون کهن مانند شاهنامه وجود دارد، بیان کرد: شما به شاهنامههای مختلف که وجود دارد نگاهی بیندازید؛ میبینید هر بار به یک صورت نقاشی شده اند. مثلا شاهنامه بایسنقری با شاهنامه شاه طهماسب تفاوت دارد. در واقع یک داستان از یک اثر ادبی چندین بار با حسهای متفاوتی تصویر شده است. گاهی به رنگبندی و فضاسازی توجه شده است و گاهی تنها مهم این بوده که کل فضای قصه روایت تصویری شود. من به دنبال فهم این هستم که نقاش در شاهنامه شاه تهماسب و دیگر آثار ادبی چگونه با خواندن آن اثر به آن تصاویر رسیده است.
طراحی درآمدزا نیست
لواسانی ادامه داد: البته در ترجمه ساختار ادبیات به تصویر، راههای دیگری هم وجود دارد مثلا دنیای غزل دنیایی تخیلی است که لایههای بسیار زیادی دارد در حالیکه در مثنوی این لایهها کمتر است. این هنرمند با اشاره به اینکه زمان طراحی سعی میکند به واژهها و به ساختار غزل نزدیک شود، عنوان کرد: حالا یک بار قلم دستم است و طرحی میزنم و گاهی با رنگ فضاسازی هم میکنم. من همواره در حال تجربه کردن هستم و این آثاری هم که میبیند امروز به نمایش در آمده است کار مستمر سالهای طولانی است که بخش کوچکی از آن را به نمایش گذاشتهام که برخی از آنها را به نقاشی هم تبدیل کردهام و شاید برخی از آنها را حتی به مجسمه هم تبدیل کنم. اما وقت طراحی برایم فقط مهم این است که طراحی کنم. این آثار شکل مشقهایی است که هر روز انجام میدهم مانند اینکه یک موسیقی بسازید و بعد موتیفهایی از آن را به گوش خواننده برسانید.وی در پاسخ به این پرسش که بسیاری معتقدند شعر را نمیتوان نقاشی کرد نیز گفت: من منظور این افراد از این حرف را درک میکنم، اما برای من که به طور مشخص روی شعر کار کردهام این موضوع مشخص است که گرچه شعر را نقاشی کردن کار سختی است اما غیر ممکن نیست. مینیاتورهای ما این را ثابت میکنند.وی با بیان اینکه سالهای اخیر روی منطق الطیر در عرصه بیان تصویری کار میکند، توضیح داد: من در تصویر کردن منطق الطیر با احتیاط جلو میروم و هر وقت به نتیجه روشنی برسم نمایشگاه آثارم را بر پا میکنم.لواسانی در پاسخ به اینکه چرا به ندرت در گالریها نمایشگاه طراحی برپا میشود، بیان کرد: طراحی یک نوع مطالعه است تا اینکه در عرصه مارکت جایی داشته باشد. در واقع طراحی یک مطالعه طولانی مدت است و من حدس میزنم طراحی هم خریدار ندارد و هم اینکه در حوصله مخاطب نیست. کلا به نظر میرسد برای مخاطب ما مطالعه در هر شکلش خیلی جذاب نیست. برای مطالعه شما باید وقت بگذارید اما به گمانم مهمترین دلیل این اتفاق همان باشد که گفتم؛ اینکه طراحی در مارکت جایی ندارد و هنرمندها نیز زود میخواهند به شهرت برسند. من شخصا طراحی را بسیار دوست دارم و روزی چهار ساعت طراحی میکنم و حقیقت این است که در این فعالیت روزمره نیست. شما هزاران کاغذ را با طراحی سیاه میکنید تا از میان آن یکی گسترش پیدا کند و تصویری از دلش بیرون بیاید. لواسانی در پایان بیان کرد: به گمانم امروزه به یکی از مواردی که زیاد توجهی نمیشود این است که نقاش یعنی کسی که نقش میزند. تا هفتاد سال پیش نقاشها نقشی میکشیدند و به طور مثال نقش «بته جقه» از دل همین نقشها بیرون آمد. نقشی که سالهای متمادی است مورد استفاده قرار میگیرد. شاید بد نباشد دوباره به «نقش زدن» توجه کنیم.
منبع: روزنامه آرمان