کد خبر: ۴۲۲۰۱۶
تاریخ انتشار:

35 سال صدای ماندگار جلال تاج اصفهانی

به گزارش بولتن نیوز، دل‌های بسیاری در آتش فراق آن صاحب صدای جاودانه، که شنیدنش روح را نوازش می‌دهد، هنوز بعد از سی پنج سال می‌سوزد و جان تازه می‌گیرد. صدای گرم و دلنشین آن مردی که نه تنها به واسطه آواز بلکه به سبب خشوع و اخلاص در دل مردم خانه دارد، نه یادش از دل‌ها و نه صدایش از گوش اصفهان، ستون و طاق‌های پل‌ها و بازارهایش و دل مردمان پیر و جوانش فراموش نخواهد شد.





35 سال صدای ماندگار

به گزارش ایسنا، سی و پنجمین سالگرد صاحب مکتب آواز اصفهان، جلال تاج اصفهانی، همچون هر سال به همت علی اصغر شاه زیدی و با حضور شهردار اصفهان، جمعیت پرشور هنرمندان، شاگردان و طرفداران این مرحوم در جوار مقبره وی در تخت پولاد اصفهان برگزار شد.

لبخندی به لب دارد و طاقچه‌ای پشت سرش دیده می‌شود که دو قاب عکس در آن جا گرفته، یکی تصویر استاد حسن کسایی است و دیگری داریوش ابوطالبی، در خانه‌ شاطر رمضان، میزبان همیشگی سه شنبه‌هایشان، یعنی پدر استاد یدالله ابوطالبی که امروز بر مزار صاحب آن لبخند؛ تاج اصفهانی، ایستاده و خاطره‌های بسیاری را از نزدیک به چهل سال پیش در یادش زنده می‌کند.

35 سال صدای ماندگار

یدالله ابوطالبی هنرمند پیشکسوت موسیقی اصفهان در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا منطقه اصفهان می‌گوید: از زمانی که چشم باز کردم و به یاد دارم تاج را می‌شناسم. همیشه و هر سه شنبه را کنار ایشان و دیگر هنرمندان بودیم. تمامی عکس‌ها، نوار صداها، نگاتیوها و ... را در خانه دارم و تک به تک حفظ کرده‌ام و حاضر نیستم به کسی بسپارم.

این هنرمند با اشاره به بزرگ‌منشی و رفتار مردمی تاج اصفهانی می‌گوید: زمانی می‌گفتیم هنر برای مردم است و این جمله در رفتار استاد حقیقت می‌یافت. پیش می‌آمد که در کوچه یا حتی تاکسی مردم او را می‌شناختند و می‌خواستند یک دهن برایشان بخواند و او بی هیچ اکراهی و با کمال میل می‌پذیرفت. اگرچه هنوز هم استثنا وجود دارد اما به هنرمندان امروزی دقت کنید، دیگر هنر برای مردم نیست، مردم برای هنراند! کجا و از کدام هنرمند چنین رفتاری را می‌شود دید.

35 سال صدای ماندگار جلال تاج اصفهانی

وی می‌افزاید؛ دیده بودم که اگر حتی تلفنی ایشان را می‌خواستند، به محض اینکه تشخیص می‌داد مخاطبش خانم است، کلاهش را برمی‌داشت. به این اندازه روحش بزرگ بود و احترام برایش اهمیت داشت.

ابوطالبی با بیان اینکه برنامه‌ سه شنبه‌های خانه‌ شاطر هنوز هم ادامه دارد، می‌گوید: خانه شاطر یک در یک متری داشت، حالا یک در سه متری گذاشته‌ایم و در این خانه همیشه برای هنرمندان باز است. هنوز هم سه‌شنبه‌ها گرد هم می‌آییم و آواز و ترانه می‌خوانیم.

طی این مراسم بزرگداشت، تقی سعیدی از شاگردان جلال تاج اصفهانی با اشاره به این که سال 95 برای هنرمندان سال نامیمونی بود، ادامه می‌دهد: در این سال هنرمندان عزیز بسیاری را از دست دادیم، چون فرهنگ خان شریف استاد تار و معینی کرمانشاهی و دیگر عزیزانی که جای خالی‌شان بسیار محسوس است.

این هنرمند می‌افزاید: کسانی چون تاج، کسایی یا شهناز برای مرحمت و مغفرت نیازی به این مراسم‌ها ندارند، این ما هستیم که از سر نیاز هر سال اینجا جمع می‌شویم و وام دار ایشان هستیم؛ از آنجا مولایم می‌گوید هرکس کلمه‌ای به من بیاموزد، مرا تا آخر عمر بنده‌ خویش کرده است.

همچنین استاد فرهاد از شاعران بزرگ اصفهان و دوستان استاد تاج و استاد حسن کسایی با بغض و ناراحتی بسیاری، از گله‌مندی خویش نسبت به عملکرد رسانه‌ها در معرفی تاج اصفهانی می‌گوید: من از رسانه‌ ملی گله دارم. قرار بود رسانه دانشگاه باشد برای حرف حق و راه درست. اما صحبت‌هایی راجع به تاج اصفهانی شنیدم که مطمئنم کذب است.

این هنرمند در ادامه اشاره می‌کند که مرحوم تاج به درستی معرفی نشده است و من از این موضوع بسیار شاکی‌ام. ایشان حق به گردن ما دارد، از هیچ کس از شاگردان یا دوستان انتظاری ندارم، اما از حق خودم می‌گویم که باید این حرف‌ها تکذیب شود. افسوس و ای کاش که از شناخت و معرفی دیگران مصادره به مطلوب نمی‌کردیم. متاسفانه ما برای منافع خودمان از هیچ عملی دریغ نمی‌کنیم.

این شاعر در خصوص عملکرد نسبت به هنرمندان در اصفهان می‌گوید: از آنجا که در اصفهان کثرت هنرمند داریم، آن گونه که باید و شاید نسبت به هنرمندان و جایگاه آنان عمل نشده است.

وی با اشاره به رابطه و دوستی نزدیکش با استاد حسن کسایی از شعری از استاد کسایی نیز می‌گوید: در حقیقت این قصیده باید سال 79 پشت این تریبون خوانده می‌شد. شعری که مرحوم کسایی برای مرحوم تاج اصفهانی گفته بود و اکنون با کمی تغییر برای شما می خوانم.

در بخش پایانی مراسم نیز، علی اصغر شاه زیدی چند مورد از نوار صداهای مرحوم تاج با شاگردان و هنرمندان دیگر را برای حضار پخش کرد. صدای استاد تاج را که در هم‌نشینی با استادان دیگر از آواز می‌گوید، نقد و تحلیل می‌کنند و گاه زیر آواز می‌زنند. آوازهایی که به حق توصیف بهتری از شعر استاد کسایی در چنین روزهایی ندارد؛

کجاست تاج که صوتش به مرده جان می‌داد / چو می به زنده دلان روشن روان می‌داد
دلش چو آب روان، چاک بود و نرم و زلال / چو زنده بود طراوت به اصفهان می‌داد
به لطف گرمی تحریرهای شوق انگیز / به بلبل چمن آواز را نشان می‌داد

منبع: ایسنا

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین