استیگلیتز همیشه مشاور حزب دموکرات بوده است و در دوره بیل کلینتون که اقتصاد آمریکا شکوفاترین دوران خودش را در طی 50 سال گذشته تجربه کرد، ایشان مشاور ارشد کلینتون بود. ژوزف استیگلیتز در این مقاله (چرا ترامپ؟) گفت که فضای سیاست زده امریکا، همه اذهان و رسانهها را به سمت چهره متفاوت ترامپ، ادا و اطوار و عبارتهای ناپخته او منعطف کرده است.
دکتر فرشاد مومنی: یک ماه پیش جوزف استیگلیتز (اقتصاددان معاصر آمریکایی) مقالهای تحت عنوان «چرا ترامپ؟» نوشت که این مقاله مثل بمب در دنیا سروصدا کرد. دلیل این امر هم این بود که او یکی از برجستهترین اقتصاددانان موجود دنیا است و اینکه ایشان در بین اقتصاددانان جزو شرافتمندترین افراد محسوب میشود.
استگلیتز زمانی که قائممقام ارشد بانک جهانی بود، وقتیکه دید سمتگیریهایی که بانک جهانی به کشورهای درحالتوسعه توصیه میکند، نسبتی با اقتصاد کارشناسی ندارد و منافع قدرتهای بزرگ را بیشتر مدنظر دارد، کتابی تحت عنوان «جهانیسازی و مسائل آن» نوشت که واقعاً یکی از شاهکارهای تاریخ علم اقتصاد محسوب میشود. او وقتی این کتاب را منتشر کرد خیلی رسمی و شفاف از سوی بانک جهانی اخراج شد.
استیگلیتز همیشه مشاور حزب دموکرات بوده است و در دوره بیل کلینتون که اقتصاد آمریکا شکوفاترین دوران خودش را در طی 50 سال گذشته تجربه کرد، ایشان مشاور ارشد کلینتون بود. ژوزف استیگلیتز در این مقاله (چرا ترامپ؟) گفت که فضای سیاست زده امریکا، همه اذهان و رسانهها را به سمت چهره متفاوت ترامپ، ادا و اطوار و عبارتهای ناپخته او منعطف کرده است. از منظر اقتصاد سیاسی ترامپ سخنگویی طیف بزرگی از جمعیت که از حاکمیت سرمایه، وجود فساد گسترده و نابرابری های از حدود متعارف خارجشده، خسته شدهاند را برعهدهگرفته است.
وی تأکید کرده بود که اگر این فرد که با هوشمندی کامل چنین مسائلی را موردتوجه قرار داده، دستکم بگیرید و اگر خانم کلینتون در تبلیغات خود، تعهدات مشخصی در زمینهٔ های موردتوجه ترامپ به جامعه آمریکا ندهد، قطعاً ترامپ در انتخابات برنده خواهد شد؛ این حرف را ایشان یک ماه پیش زده بود.
استیگلیتز پیشازاین نیز در کتاب «سقوط بزرگ» هم در نقد سیاستهای اقتصادی امریکا گفته بود: در بحران سال 2008 سیاستهای حمایتی ضربه اصلی را به سهامداران خرد زد، ولی به بنگاهها و شرکتهای بینالمللی بزرگ کمک کرد که این طرز برخورد تنها فرصت را برای تکرار این نوع بحرانها فراهم میکند. شما میدانید که در حال حاضر بخش بزرگی از اقتصاددانها پیشبینی کردهاند که در سال 2017 میلادی هم قطعاً بازارهای مالی جهانی شده، با بحران مالی روبرو خواهند شد.
مشکل بازندگان انتخابات آمریکا این بود که به مسائل بنیادی که کانون اصلی گرفتاریهای اقتصاد آمریکا است، توجه نکردند، همه تحلیلگرهای منصف معتقدند که این شکست، شکست هیلاری کلینتون نبود بلکه شکست حزب دموکرات آمریکا بود. حزب دموکرات به تحلیلهای کارشناسی و عمیق برنی سندرز پشت پا زد و با بیاخلاقی وی را حذف کرد و همین قضیه موجب حذف خودش نیز شد.
اگر ما بخواهیم در ایران از این ماجرا درس بگیریم، باید همهکسانی که میخواهند کاندیدای ریاست جمهوری ایران شوند و همه آنهایی که میخواهند ایران بهجای پسرفت روبه پیشرفت حرکت کند، آن وجوه اندیشهای انتخاب ترامپ و شکل ایرانی آن را موردتوجه قرار دهند.
در ایران هم هر کس که حرفهای عمیق کارشناسان را ندیده بگیرد و به واقعیتهای نگرانکننده و بحران اقتصادی و اجتماعی توجه نکند و فقط بهظاهر سازی و ادا درآوردن دل ببندد، بهراحتی حذف خواهد شد. به نظر من این مهم ترین درسی است که از پدیده ترامپ میتوان گرفت.
منبع:اقتصاد روز