رئیس سازمان انرژی اتمی آخرین وضعیت تاسیسات هستهای مهم ایران از جمله رآکتور آبسنگین اراک و فردو را تشریح و درباره چگونگی نظارت آنلاین نیز توضیح داد و گفت که منظور از این نظارت، ارسال زنده تصاویر به وین نیست.
به گزارش بولتن نيوز،علی اکبر صالحی درباره آخرین وضعیت تاسیسات هستهای
ایران از جمله رآکتور آبسنگین اراک، تاسیسات فردو و ... توضیح داد و
همچنین درباره موضوعات مرتبط با بدعهدیهای آمریکا در اجرای برجام و جزئیات
چگونگی نظارت آنلاین بر اماکن هستهای کشور مطالب مهمی مطرح کرد.
در خصوص رآکتور اراک شما گفتید 95 درصد مراحل طی شده است، آخرین وضعیت این رآکتور در حاضر چگونه است؟همانطور
که در متن سند برجام آمده است، برای مدرنسازی رآکتور آب سنگین اراک، یک
کارگروه ویژه متشکل از ایران، چین و آمریکا پیشبینی شده است که متخصصان
این سه کشور در ارتباط با مدرنسازی این راکتور با هم رایزنی علمی و فنی
کنند.
این کارگروه از همان زمان کار خود را شروع کرده و تاکنون
چندین جلسه در پکن، تهران، وین و شهرهای دیگر برگزار کرده است و قرار است
این کارگروه در سه کشور برگزار شود.
در متن برجام قید شده که صاحب
(مالک، متولی) پروژه ایران است که نکته بسیار مهمی است. ما هم متولی و هم
مالک پروژه هستیم، ما طراحی آن را انجام میدهیم، همه نیازهای فنی از بعد
سختافزاری و نرم افزاری را اعلام کرده و تحلیل خود را ارائه میدهیم و
آنها ارزیابی میکنند، تحلیل و ارزیابی میکنند و از نظر تخصصّی نواقص را
مطرح میکنند و ما در این کارگروه موضوعات را تکمیل میکنیم.
رآکتوری
که قبلاً طراحی و ساخته شد (برپایه یک) طراحی روسی متعلق به 50 سال پیش
بود که از کارشناسان روسی نیز در آن استفاده شد، اگرچه عمده کار توسط
متخصصان ایرانی انجام شد، اما ایدهپردازی ایرانی نبود و از صفر انجام
ندادیم.
سوخت قبلی رآکتور اورانیوم طبیعی بود، ولی چون مدرنسازی
میشود، سوخت آن نیز باید اورانیوم غنیشده باشد. (در طراحی قبلی) با
اطلاعاتی که از روسها گرفته بودیم سوخت را در ایران میساختیم و نمونههای
آن را ساختیم.
در ماجرای برجام گفتند رآکتور شما سالی 10 کیلو
پلوتونیوم تولید میکند که میتواند برای مقاصد غیر صلح آمیز به کار گرفته
شود، هرچند این ادعا از نظر تخصصی ادعای محکمی نیست اما در افکار عمومی
نمیشد این حرف را زد. ما میگفتیم این پلوتونیوم خالص نبوده و برای مقاصد
غیرصلحآمیز قابل استفاده نیست، اما اثبات آن به افکار عمومی زمان زیادی
میبرد.
گفتیم مدرنسازی میکنیم بطوریکه تولید پلوتونیوم از 10
کیلو به کمتر از یک کیلو کاهش یابد تا نگرانی به ناحق آنها برطرف شود، اما
اعلام کردیم با مدرن سازی اراک، آن را ارتقا میدهیم تا تمامی خصوصیات و
امتیازات یک رآکتور مدرن امروزی تحقیقاتی را دارا باشد.
برای تحقق
این امر باید اورانیوم را از طبیعی به غنیشده تبدیل کنیم که از این بابت،
قدرت غنی سازی را داریم و مشکلی در این کار وجود ندارد. در مدرنسازی یکی
از مهمترین شاخصهایی که رآکتور را با آن میسنجند «جمعیت نوترونی» آن است،
جمعیت نوترونی را در رآکتور جدید چند برابر کردیم تا کارایی آن بالا رود.
طراحی
مفهومی راکتور جدید را به اتمام رساندهایم. در رآکتور جدید میتوانیم
انواع رادیوایزوتوپها را تولید کنیم، در راکتور قبلی نمیتوانستیم به
راحتی کُبالت را تولید کنیم که در این رآکتور میتوانیم این محصول را تولید
کنیم. ما سالانه معادل چند صد هزار دلار نیاز به کُبالت داریم که هر روز
هم بیشتر میشود چرا که یک محصول استراتژیک است.
در این رآکتور جدید
شرایطی را بوجود آوردیم که در قبلی نمیتوانستیم، مانند انجام PIE، طراحی
مفهومی این موضوع مورد اتفاق نظر این کارگروه متخصص قرار گرفته و نهایتاً
برای تصویب نهایی باید به کمیته مشترک برود که قطعاً به سرانجام مطلوب
خواهد رسید.
هنگامی که برجام مراحل پایانی اجرای خود را میگذراند
با چینیها وارد صحبت شدیم، چینیها در این پروژه به همراه آمریکا مسئولیت
اداره کارگروه را دارند، اما این ما هستیم که کارفرما هستیم.
چینیها
از آنجا مسئولیت دارند که باید با 1+5 تماس بگیرند و برای دستیابی به
تجهیزاتی که لازم داریم زمینه را فراهم کنند، چینیها به همراه آمریکا
مسئولیت را برعهده دارند.
ما با چینیها وارد مذاکره شدیم تا یک
قرارداد تجاری ببندیم تا در آن تکالیف هر یک مشخص شود و زمان و تجهیزات آن
مشخص شود، اما پذیرش مسئولیت سیاسی قبلاً توسط یک نامه مشترک از سوی آقای
ظریف و هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا و بقیه وزرای 1+5 تعیین
تکلیف شده بود تا مدرنسازی رآکتور تا انتها پیش برود.
تنها موردی
که در برجام مستثنی شده است، یعنی حتی اگر به دلایلی برجام متوقف شود،
رآکتور اراک است که در قطعنامه 2231 آمده که پروژه باید ادامه یابد.
در
خصوص شرایط کنونی نیز باید بگویم که از روزهای گذشته دوستان ما در چین
هستند و چندی پیش نیز چینیها ایران بودند و امیدواریم در نشست چین تکلیف
امضای آن روشن شود، و تقریباً مراحل آخر عقد قرارداد تجاری را طی میکنیم،
البته همانطور که گفتم تکلیف سیاسی آن قبلاً روشن شده است.
ضمانت
اراک مبتنی است بر قطعنامه شورای امنیت، بیانیه مشترک کشورهای عضو 1+5 و
قرارداد تجاری که منعقد خواهد شد که تکلیف زمان و هزینهها را مشخص میکند.
با قرارداد تجاری، رآکتور اراک به چه مرحلهای وارد میشود؟خوشبختانه
صبر نکردیم که قرارداد امضا شود و بعد کار کنیم. مفروض ما این است که این
قرارداد «هست و وجود دارد» زیرا یک قراردادِ تیپ، یکسال قبل تهیه شده بود و
از همان زمان کار را شروع کردیم و نسبت به ترتیبات کاری نه تنها عقب
نیستیم بلکه جلو هم هستیم.
طراحی مفهومی تمام شده و الان در طراحی
پایه هستیم و بخشی از آن را هم انجام دادهایم و تبادل اطلاعات فنی در حال
انجام است. بالاتر از آن، حتی موضوع سوخت و تأمین سوخت راه هم دنبال
میکنیم. چینیها میگویند طبق برجام سوخت اول را ما باید تهیه کنیم و ما
نیز اعلام کردهایم که طبق برجام سوختهای بعدی باید در ایران تولید و تهیه
شود لذا از هم اکنون طراحی سوخت را مطابق با ابعاد «کالاندریا» انجام
میدهیم که چه سوخت چینی باشد و چه ایرانی در کالاندریا قرار داده شود.
الان در چین تیمی متشکل از سه طرف ایرانی، چینی و آمریکایی در حال گفتوگو هستند، که این مذاکرات در حوزه سوخت هم دنبال میشود.
* ساخت کالاندریای(Calandria) اراک در ایران دشوار نیستاکنون
در طراحی پایه هستیم، بعد از آن به طراحی جزئی یا تفصیلی میرسیم، که همان
نقشههایی هستند که به پیمانکار داده میشود تا قطعات مورد نیاز را بسازد.
وقتیکه طراحی پایه تمام شود، میتوانیم سفارش تجهیزات بدهیم. همزمان که
وارد طراحی جزئی شویم، میتوانیم سفارش کالاندریای جدید را بدهیم زیرا که
کالاندریای قبلی خارج شده است.
ابعاد کالاندریا را زمانی متوجه
میشویم که طراحی پایه تا حدودی انجام شده باشد. بعداً میتوانیم آماده
برای سفارش ساخت کالاندریا باشیم. عمده کاری که در رآکتور مانده سفارش همان
کالاندریا است. کالاندریا هم در گذشته در ایران ساخته شده است و ساخت
کالاندریای جدید هم با توجه به تجربه و تجهیزات و کارگاهی که از گذشته در
اختیار داریم کار دشواری نخواهد بود. البته ممکن است برخی تجهیزات جدید را
به کار بگیریم و یا با موارد قبلی جایگزین کنیم که در طراحی جزئیات، این
مسائل مشخص میشود.
* راکتور اراک 4 سال دیگر عملیاتی میشود/ برای خرید همین راکتور یک میلیارد دلار باید میپرداختیمزمان انجام کار چقدر است؟از
نظر زمانی اگر همه چیز درست پیش برود، پنج سال از زمان اعلام مان طول
میکشد تا رآکتور به کارگرفته و عملیاتی شود که حدوداً یکسال از آن گذشته و
با همین شتاب تا 4 سال دیگر عملیاتی خواهد شد. اگر طبق گذشته (طرحی رآکتور
پیشین) پیش میرفتیم یک سال دیگر به بهره برداری میرسید، اما در حال حاضر
و با طراحی رآکتور جدید، از نظر زمان بندی، 3 سال نسبت به رآکتور قدیمی
عقب میافتادیم که البته این تاخیر، در بردارنده منافع و مزایایی است زیرا
در مقابل یک رآکتور کارآمدتر، مطمئنتر، ایمنتر و همراه با انتقال
تکنولوژی برای کشور ایجاد میکنیم، اگر همین رآکتور جدیدی که به دنبال ساخت
و بهره برداری از آن هستیم را میخواستیم از خارج خریداری کنیم، باید یک
میلیارد دلار هزینه میکردیم.
درباره
فردو قرار بود با همکاری روسیه یک مرکز هستهای پیشرفته فراهم شود. در این
خصوص وضعیت چگونه است؟ این سئوالات را از آن جهت میپرسیم که شما طی این
مدت همیشه به صراحت لهجه و صداقت مشهور بودید؟در ابتدا باید
بگویم که انتقاداتی که درباره برجام وجود دارد در خصوص عدم تعهد طرف مقابل
در بخش (رفع) تحریم بود و گرنه من هیچگاه نگفتهام در برجام مسائل (و
مشکلات) فنی داریم، چرا که از نظر فنی کارها در حال پیگیری است. اگر هم
نقدی کردیم و اینکه گفتم هنوز بانکهای بزرگ با ما وارد عملیات بانکی
نشدهاند، این واقعیتی بود که میدیدیم و الان هم این واقعیت بر همگان
آشکار شده است.
اگر در بعد فنی مذاکره کردیم، من سرخود مذاکره
نکردهام تا هرطور دلم میخواهد با طرف مقابل مذاکره کنیم، مگر میشود در
امر مهم، استراتژیک و حساسی در سطح کشور، منطقه و دنیا، طبق میل شخصی عمل
کرد؟ ما پیش از مذاکره در کمیتههایی جلسات زیادی با بزرگان قوم و مسئولین
عالی مقام داشتهایم و در زمینههای مختلف کف و سقف را تعیین میکردند. ما
باید هوشیاری خود را به کار میگرفتیم و هر قدر میتوانستیم از کف بالاتر
رفته و به یک سقف مطلوب برسیم. از نظر فنی باید این کار را میکردیم.
در
موضوع فردو خواسته شده است که تعداد سانتریفیوژها محدود شود. تحقیق و
توسعه هم در جای خود ماند، اما با یکسری محدودیتهای شکلی. درست مثل تعداد
سانتریفیوژها که تعداد سانتریفیوژ فعال ما 9400 عدد بود که از آن 6100 عدد
را حفظ کردیم که تفاوت چندانی این دو عدد در مقایسه با 190000 ماشین ندارد.
ظرفیت
غنی سازی ماشینهای قدیمی ما هرکدام یک «سو» است و برای 190 هزار «سو» که
مدنظر ما است، باید 190 هزار سانترفیوژ می ساختیم که فاصله بین 9 هزار و 6
هزار تا 190 هزار تقریباً یکی است. ما در تحقیق و توسعه محدودیتهایی
پذیرفتیم؛ از جمله اینکه آبشارها عموماً 164 عددی است اما ما پذیرفتیم که
طی 10 سال آبشارهای سانتریفیوژهای مدرن ما روی 80 تا باشد، و این در حالی
است که ما با این آبشار 80تایی میتوانیم بیش از 95 درصد شاخصهای
موردنظرمان را در صنعتی کردن سانتریفیوژ به دست آوریم.
طرف مقابل
مبنا را بر مفهوم مبهم و غیردقیق «زمان گریز هستهای» قرار داده بود، ما
این معیار را قبول نکردیم و شما چیزی به نام زمان گریز در برجام نمیبینید،
اما همواره وقتی با ما مذاکره میکردند براساس این معیار مبهم و غیردقیق
خودشان صحبت میکردند که زمان گریز نباید کمتر از یک سال باشد، اما ما باید
منافع خود را حفظ میکردیم و در تحقیق و توسعه مقداری محدودیت پذیرفتیم،
اما در مقابل این مسأله را چطور جبران کردیم؟ ما قضیه را به ایزوتوپهای
پایدار کشاندیم و اعلام کردیم نمیتوانیم از ظرفیت فردو صرف نظر کنیم، بلکه
در آنجا ایزوتوپ پایدار تولید میکنیم.
اما ایزوتوپ پایدار چیست؟
اورانیوم خودش یک ایزوتوپ است برای مثال دارای عنصر 235 و 238 است، باید به
این نکته توجه کرد که وزن عناصر با هم متفاوت هستند، مانند اورانیوم و
برای مثال زینون، که وزن هر کدام متفاوت است. وقتی وزن عناصر تغییر زیادی
کند ماشینها هم باید تغییر کنند. ما اعلام کردیم که میخواهیم ایزوتوپهای
پایدار تولید کنیم که هم بسیار مهم و هم بسیار گرانقیمت هستند، این عناصر
را بر اساس گرم و حتی گاهی اوقات میلی گرمی در بازارهای جهانی میفروشند که
قیمت آنها از چند صد دلار تا چند هزار دلار هم میرسد.
در این حالت
(تولید ایزوتوپهای پایدار) ما میتوانیم در طراحی ماشینهای سانتریفیوژ
خود تغییراتی انجام دهیم تا بتواند عناصر سبک را هم از یکدیگر جداسازی کند.
این موضوع باعث میشود که علم و دانش ما در سانتریفیوژ افزایش یابد، در
نتیجه در قبال محدود کردن تعداد سانتریفیوژها در چارچوب برجام، میتوانیم
سطح دانش خود را در امر سانتریفیوژ از طریق دیگری بالا ببریم.
در
خصوص فردو، با روسها پیش رفتهایم اما کارمان هنوز نهایی نشده است، البته
خودمان مقدمات کار را فراهم کردهایم، اقداماتی در فردو انجام شده است و
کارهای مطالعاتی آن صورت گرفته تا وقتی با روسها به توافق رسیدیم، یک سری
کارهای مقدماتی انجام شده باشد. با روسها بسیار پیش رفتهایم و قرارداد آن
انشاءالله به زودی نهایی میشود.
در
آخرین سخنرانی حضرت آقا درباره موضوع هستهای، ایشان فرمودند که مسئولان
زیربار برخی مسائل نروند که بحث فیبروکربنها یا ذخیره مواد از آن جمله
بود. این موارد لحاظ شد یا خیر؟وقتی رهبر معظم انقلاب این
موضوع را مطرح کرد برای من جالب بود که ایشان روی مسائل هستهای تا این حد
دقت نظر دارند. عنایت دارید که فناوری هستهای یک فناوری راهبردی است چرا
که میعادگاه بسیاری از فناوریهاست. مثلاً کشوری که بخواهد صنعت خودرو خود
را پیش ببرد صنایع دیگر راه هم باید پیش ببرد. صنعت هستهای هم یک صنعت
راهبردی است که کاربردهای فراوانی در کشاورزی، سلامت و بهداشت و صنعت دارد
که ارزش آن میلیاردها دلار میشود.
* ماجرای سانتریفیوژی که هیئت پزشکی ایران از فرانسه درخواست کردما
در حال تلاش هستیم که بیش از پیش این موضوع را تبیین کنیم. اگر بیمارستان
هستهای راه اندازی شود این حقیقت نمود بیشتری برای مردم پیدا خواهد کرد یا
واکسنهایی که سانتریفیوژهای ساخت داخل مان تولید میکنند، سانتریفیوژهایی
که آنها را از کشور دیگر به راحتی نمیتوان تهیه کرد.
دوستان وزارت
بهداشت میگفتند که پیش از برجام هیئتی از این وزارتخانه به فرانسه رفته
بود تا تجهیزات تولید دارو خریداری کند، مسئول شرکت فرانسوی به آنها گفته
بودند که ما همه تجهیزات به غیر از سانتریفیوژ را میتوانیم به شما ارائه
کنیم. همان زمان سازمان انرژی اتمی سانتریفیوژهای مورد نیاز بخش بهداشت و
درمان کشورمان برای تولید داروها را تحویل داده بود. بر همین اساس بود که
مسئول هیئت ایرانی به طرف فرانسوی گفته بود که اتفاقاً ما همه تجهیزات را
میخواهیم بجز سانتریفیوژ چرا که آن را در داخل تولید کردهایم.
بر
این اساس میتوان گفت که صنعت هستهای، موضوعی راهبردی است. در صنعت
هستهای با بالاترین معیارهای ایمنی کار میکنیم، معیارهایی که البته به
نوعی در سایر صنایع وجود دارند، اما در صنعت هستهای ایمنی یک اصل مهم است و
بالا بردن ایمنی هستهای یعنی افزایش استاندارد و ایمنی در ساخت انواع
تجهیزات، چرا که در این حوزه با بالاترین فشارها، دماها و خوردگیها سروکار
داریم و اینطور میشود که صنایع دیگر در اختیار ما قرار میگیرند. به همین
دلیل است که رهبر انقلاب تأکید دارند که این صنعت نه کند شود و نه متوقف
شود، چرا که به صنایع دیگر حیات میبخشد.
* شیوه ساخت و نگهداری نیروگاه در کشورهای همسایهنیروگاه
هستهای را نمیتوان در کشوری ساخت که از نظر صنعتی پیشرفته نباشد، مگر
اینکه کشور سازنده نیروگاه، اداره آن را نیز برعهده بگیرد. یکی از کشورهای
همسایه ما در حاشیه خلیج فارس 4 نیروگاه میسازد و 25 میلیارد دلار قرارداد
برای ساخت این نیروگاهها بسته است و 20 میلیارد دلار هم قرارداد بستهاند
برای راهبری آن، این وضعیت به معنای صنعت نیست. اما نیروگاه بوشهر هم
اکنون دست مهندسان ایرانی است و تعمیرات نوبهای آن را نیز مهندسان ایرانی
انجام میدهند.
درباره سوال شما باید بگویم که این یکی از نقاط قوت
بُعدِ فنی برجام است. آنها انتظاراتی از ما دارند، رهبر انقلاب فرمودند
وقعی به توقع آنها نگذارید یعنی به خواستههای خارج از برجام آنها توجه
نکنید.
ما از ابتدا سعی کردیم کف خواسته ایشان را بدانیم و بعد
بالاتر آن را گرفتهایم. علت حضور ما به صورت رسمی و مستقیم این بود که
موردی بود که حضرت آقا نپذیرفته بودند و ما توفیق داشتیم و رفتیم و
توانستیم نظر ایشان را تأمین کنیم. نظر ایشان نظر قطعی است و نمیتوانیم
بجز آن عمل کنیم و لذا امور فنی به همان سمتی میرود که منویات رهبر معظم
انقلاب – که بسیار علاقمند هستند و جزئیات را بدقت رصد میکنند – تأمین
شود. مبنای کار و حرکت ما، اوامر و منویات مقام معظم رهبری است.
یکی
از مواردی که مطرح است و در گزارش برجام ذکر شده است، موضوع بدعهدیها و
عدم پایبندی به تعهدات است. منظور شما از بدعهدیهای آمریکا چیست؟ برخی
میگویند آمریکا بدعهدی میکند و برخی میگویند طبق برجامی پیش میرود که
فکت شیت آمریکایی است. نظر شما چیست؟* دو نمونه از بد عهدی آمریکاییها در برجامسوال
شما ناظر بر امر فنی نیست. ما در موضوع فنی مشکلی نداریم و کار خود را پیش
میبریم و البته برخی مواقع توقعاتی دارند، اما ما با تدبیر کار خود را
پیش میبریم.
من منتقد بدعهدیهای طرف آمریکایی (در بخش غیرفنی) هستم.
به عنوان یک «هموطن» میگویم که یکی از بدعهدیهای آنها بحث ویزا بود که من
به همتای آمریکایی خود در این موضوع فشار وارد کردم و آنها قولهایی
دادند. ما انتظار داشتیم بعد از برجام، همکاریهای بینالمللی با ایران
افزایش یابد و این موضوع مفروض گرفته شده بود، اما درست یکی دو روز پس از
اجرایی شدن برجام آنها آمدند و مشکل ویزا را ایجاد کردند.
خود این
موضوع یک مانع بر سر راه همکاریها است که به نظرم اقدام خلاف انتظاری بود
که از طرف مقابل بر خلاف گسترش همکاری در زمینههای علمی با ایران رخ داد.
پیش از آن اساتید اروپایی به راحتی به ایران میآمدند و دانشگاههای ما و
آنها ارتباطات خوبی داشتند، اما هم اکنون بسیاری از آنها یا نمیآیند و یا
احتیاط میکنند. ما اعتراض کردهایم و به همتای خود این موضوع را گفتهام و
وی گفت که ما به شدت کار میکنیم تا بلکه جنبههای علمی را مستثنی کنیم.
مورد
دوم، بحث بانکها بود که من در مصاحبه با یک خبرگزاری عربی گفتم «برخی
بانکهای بزرگ هنوز به طور کامل با ما همکاری نمیکنند»، در صورتیکه باید
میگفتم «کل بانکهای بزرگ هنوز هیچ همکاری با ما نکردهاند». این موضوع
الان مشهود است و همه به این موضوع اعتراف دارند؛ تا بانکهای بزرگ نیایند
کارهای بزرگ انجام نمیگیرد.
در شرایط کنونی با بانکهای کوچک،
پروژههای 100تا 200 میلیون دلاری پیش میرود، اما یک پروژه چند میلیارد
دلاری که عمده پروژههای بزرگ ایران را شامل میشود، اعتبار عظیمی میخواهد
که از عهده بانکهای کوچک برنمیآید و تا بانکهای بزرگ پای کار نیایند،
پروژههای بزرگ به این راحتی پیش نمیرود، اما ما الان احساس میکنیم که
گشایشی در حال ایجاد است.
احساسم این است که اروپاییها واقعاً
میخواهند فضای جدیدی ایجاد شود و فشار هم به آمریکا به سهم خود میآورند.
هنگامی که با خانم موگرینی هم به سهم خودم صحبت میکردم، و به جز مباحث فنی
گفتوگوها به این مسائل نیز کشیده شد، دیدم که وی هم همین نظر را داشت که
به آمریکا فشار وارد شود.
آمریکاییها اعلام کردهاند که به بانکها گفتهاند با ما همکاری کنند. اما ظاهراً این گفتهها موثر نبوده است.
در
مجموع باید گفت که بعد از برجام بسیاری از گشایشهای بینالمللی اقتصادی
را داشتهایم که بخش قابل توجهی از محدودیتهای آنها برطرف شده، اما توقع ما
متأسفانه محقق نشده است. در برجام مسئولان ما باید همواره مطالبه گری را
داشته باشند.
برخی مسئولین گویا نقد به برجام و مطالبه گری را ضربه به حیثیت خود میدانند؟الحمدلله امروز دیگر همه مطالبه گر شدهاند.
* به برنامه نویسان استاکس نت یک تشکر بدهکاریم!بعد
از حمله استاکس نت دادستان نامهای به شما زدند و رهبر انقلاب هم گفتند که
این مسأله در مجامع بینالمللی پیگیری شود، در این باره کمی توضیح
میدهید؟در این خصوص آقای کمالوندی موضوع را پیگیری
میکنند، آنها خودشان به این کار اعتراف کردند که این از نظر حقوقی یک جرم
است. آقای کمالوندی با آقای عراقچی در حال مذاکره و رایزنی و پیگیری موضوع
هستند. ما شکی نداریم که آمریکا و اسرائیل منشأ این حملات بودند. حتی برخی
مسئولین سیاسی آمریکا هم این موضوع را به صراحت اعلام کردهاند. ما بُعد
حقوقی ماجرا را دنبال میکنیم.
سازمان انرژی اتمی یک نمایشگاه دائم
از خرابکاریهای صنعتی را ایجاد کرده است. مثلاً اختلالی در دستگاهها
ایجاد کردهاند که کل سیستم را به مرور دچار آسیب کند یا ریز تراشهای
گذاشتهاند که منفجر شود و سیستم را از کار بیندازد. ما هر دستگاهی را
میگیریم انواع آزمایشات را روی آن انجام میدهیم تا از ایمنی آن مطمئن
شویم. آنها تصور میکردند با این خرابکاریها صنعت هستهای ما را مختل
میکنند، اما ما پیش رفتهایم.
فقط
یک تشکر به آنها بدهکاریم چرا که پیش از استاکس نت حواسمان به این شدت به
حوزه نرم افزاری نبود و همانند شرایط کنونی به پاد افزارها توجهی نداشتیم،
اما پس از استاکس نت توجهمان بسیار بیشتر شد و با همکاری سردار جلالی در
سازمان پدافند غیرعامل در این حوزه بسیار پیشرفت کردهایم.
با
توجه به بدعهدیهای آمریکا و نتایج حاصل از آن آیا به نظر شما به آمریکا
میتوان اعتماد کرد؟ غلیرغم این بدعهدیها ما هنوز هیچ شکایتی در این خصوص
نداشتهایم، تاجایی که برخی میگویند ما از مکانیسم ماشه میترسیم که
تحریمها بازگردد. نظر شما چیست؟هیچ مذاکره کننده
بینالمللی براساس اعتماد مذاکره نمیکند و به طور کلی به هیچ طرفی نباید
اعتماد کرد. در مذاکره باید دقت کافی داشت تا منافذ سوء استفاده را بست و
پیش بینی موارد را مدنظر قرار داد تا توافق تا آنجا که ممکن است محکم باشد.
بدعهدی
آمریکا در بحث افغانستان و عراق را دیدهایم و جدیداً هم روسها هم به
همین موضوع اشاره کردهاند، اینکه نمیتوانیم به قولها و وعدههای آمریکا
در موضوع سوریه اعتماد کنیم. حتی برای خرید یک خانه هم باید مراقب
بدعهدیها باشیم و قرارداد را محکم ببندیم.
درباره شکایت هم ارزیابی
و تشخیص آن با یک نفر نیست بلکه ستاد نظارت بر برجام است که تعدادی از
مسئولان عالی کشور در آن هستند و اگر ببینند نقض فاحشی صورت گرفته، ستاد
نظارت بر برجام باید آن را تشخیص دهد و سپس دستورات لازم را بدهد.
* آنچه از اسناد محرمانه در نشریات غربی منتشر شد به نفع ما بوددر خصوص درز اطلاعات اسناد محرمانه در نشریات غربی و مراکز مطالعاتی آمریکایی نیز اقدامی صورت نگرفت؟شکایتی
شد، البته آنچه منتشر شد به سود ما بود. براساس برجام ما زمانبندیهای 8،
10، 13 و 15 سال داریم، ما در آخر سال 15، حداقل 190 هزار «سو» ظرفیت غنی
سازی خواهیم داشت.
معمولاً کشورهایی که پروتکل را امضا میکنند
برنامههای بلند مدت خود را به آژانس میدهند و میگویند اعلام نشود، زیرا
دلیلی ندارد دنیا بداند. البته شورای عالی امنیت ملی ما میداند و مسئولان
ارشد ما از این برنامهها مطلع هستند.
مشخص شد چه کشور یا نهادی اطلاعات را درز دادهاند؟بین
آنها هم گروههای مختلفی هستند که هر یک ساز خود را میزند و برای اینکه
یکدیگر را به دردسر بیاندازند دست به چنین اقداماتی میزنند. آژانس کتباً
نامه نوشت و گفت که اطلاعات را به بیرون درز نداده است، اما اینکه چه کسی
آن را گفته و با چه هدفی خدا میداند. فضای داخلی آمریکا هم بیتأثیر نیست.
یک
نکته هم باید درباره آب سنگین و فرآیند صادرات آن بگویم که ما قرارداد
صادرات آن را بازبینی کردیم و اول پول آن را از طریق بانکی گرفتیم و سپس آب
سنگین را تحویل دادیم.
در خصوص بازرسیهای پیشرفته از مراکز صنعتی هستهای ما وضعیت چگونه است؟
در
این باره از سه منظر میتوان موضوع را نگاه کرد. یکی توافق نامه پادمانها
است که از قدیم داشتهایم و 182 کشور عضو آژانس به جز پاکستان، هند و رژیم
غاصب صهیونیستی آن را اجرا میکنند.
یک سری بازرسیهای اضافی در چارچوب پروتکل الحاقی است که 127 کشور آن را اجرا میکنند.
* توضیحی درباره نظارت آنلاینیک
مورد هم در برجام آمده و آن بحث 25 سال نظارت بر انتقال کیک زرد از اردکان
به اصفهان است. ما در اردکان یک کارخانه تولید کیک زرد داریم که آن را
برای تبدیل به uf6 به اصفهان میفرستیم. براساس توهماتشان گفتند که تا مدت
25 سال، این کیک زرد برای انتقال به اصفهان باید پلمپ شده منتقل شود که ما
هم مشکلی در این زمینه نداشتیم.
در خصوص استفاده از تکنولوژیهای
جدید هم در پروتکلها و هم در بازرسیها ذکر و پیش بینی شده است.
بازرسیهای الان مانند 50 سال پیش نیست و با همان ابزار قدیمی انجام نمی
شود.
از طرف دیگر باید به مسأله نظارت آنلاین اشاره کنم که معنای آن
ارسال تصاویر زنده به وین نیست. بلکه تصاویر دوربینها به اتاقکی در کنار
همان محوطه یا بخشی از تأسیسات منتقل میشود و افراد به جای اینکه برای
بازرسی و نظارت به همه نقاط دسترسی داشته باشند، درون اتاقک نشسته و از
آنجا نظارهگر هستند، اما هیچ تصویر آنلاین و زندهای به وین ارسال
نمیشود.